سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا


آب، فقر و توسعه


آب، فقر و توسعه
فقر بر خانوارهای شخصی و خانواده ها اثرات مخربی وارد نموده است، به طوری كه در حدود یك میلیون نفر در سطح جهان تحت تأثیرات مخرب آن قرار گرفته اند. این امر نشان دهنده آن است كه در حدود یك ششم از جمعیت جهان در معرض مریضی، گرسنگی، تشنگی، فقر، بی چیزی و حاشیه نشینی قرار دارند كه رهایی از گودال فقر را كه در شدیدترین درجه قرار دارد، غیرممكن می یابند. مردمان فقیر جهان در حال تلاش در جهت دسترسی به آب و غذای كافی، پیدا كردن مأمن و آشیانه ای جهت زندگی كردن، دستیابی به داروهای پزشكی جهت درمان اعضای بیمار خانواده، امكانات رفت و آمد جهت رسیدن به محل های كار یا انتقال اعضای بیمار خانواده به مراكز درمانی و آموزش فرزندانشان می باشند.
الف) فقر، آب و توسعه
یك فرد بسیار فقیر، مقدار پولی كه دارد تنها نیازهای اولیه زندگی او را رفع می كند، اگر او در یك منطقه شهری زندگی می كند و یك روز بسیار خوبی هم داشته باشد، آنچه كه در آن روز بدست می آورد، تنها جهت خرید غذا و آب برای اعضای خانواده كافی می باشد. اغلب اوقات، مقدار آب مورد نیاز جهت بهداشت خانگی و شخصی با كیفیت خوب جهت خرید از دستفروشان خیابانی آب بسیار گران است، اگر منبع آب در ناحیه ای دور باشد حمل آن بسیار دشوار است، لذا آنان روی به سوی استفاده از آب آلوده نواحی مجاور، آبهایی كه به كرات مورد استفاده قرار گرفته اند و رودخانه ها و نهرها می آورند. آنان به ندرت به بهداشت دسترسی دارند كه آن هم شاید تنها در تأسیسات عمومی شهرها و شهرك ها قابل دسترس باشد، كه با هزینه كلی كه برای تمامی اعضای خانواده در پی دارد، به مانع بزرگی تبدیل شده است.
بسیاری از خانواده های فقیر در مناطقی زندگی می كنند كه هیچ حق قانونی و رسمی بر آن ندارند، یا در محله های فقیرنشین یا محلاتی كه مملو از ساكنان غیرقانونی می باشند، زندگی می كنند. این خانواده ها دارای تجهیزات حفاظتی بسیار كم در مقابل سیلاب ها می باشند. بسیاری نیز در مناطق حاشیه نشین كه توسط دیگران اداره می شوند، مشغول به كشاورزی هستند، در این حالت نیز دسترسی آنها به آب سالم بسیار كم می باشد.
سیستم های زهشكی و فاضلاب برای آب باران در نواحی شهری و آب ناشی از سیلاب ها اغلب ناكافی می باشند و هیچ سیستمی جهت جمع آوری فاضلاب ها و آشغال ها وجود ندارد. كمبود نواحی آسفالت شده به شدت مشاهده می شود و محل هایی همچون جاده و یا پیاده روی آسفالت شده وجود ندارد. وجود این امكانات نه تنها برای حمل و نقل مهم می باشد، بلكه جاده آسفالت شده محلی برای راه اندازی، بهره برداری و نگهداری از شبكه خدمات شركت های خدماتی همچون آب، فاضلاب و برق نیز می باشد.
ساختار پرداخت خدمات بسیاری از شركت های خدماتی (مانند آب و برق) كه به صورت هزینه های اشتراك كه باید از پیش پرداخت شوند و هزینه های مصرف ماهانه می باشد، برای افراد فقیر جهت پرداخت بسیار گزاف می باشد. از همه نكات فوق مهم تر، قرضی است كه بر بار خانواده های فقیر بیشتر از همه سنگینی می كند.
در نواحی روستایی، غذا و آب مورد نیاز خانواده ها به مقدار زیادی از محیط زیست طبیعی گرفته می شود. آب از بركه ها یا چشمه های دوردست آورده می شود، محصولات غذایی كم مغذی در زمین هایی كه در حاشیه وجود دارند، كشت می شوند و یا از جنگل ها جمع آوری می گردند، در اغلب اوقات نیز این محصولات غذایی جهت برطرف نمودن گرسنگی كافی نبوده و نیازهای غذایی مورد نیاز آنان را برآورده نمی كند.
افراد فقیر ساكن در روستاها اغلب در انتهای سیستم های آبیاری قرار دارند و در آرزوی مصرف آبی زلال در بالادست رودخانه ها، به سمت زمین هایی سوق داده می شوند كه كاملاً با توجه به تغییرات آب و هوایی به طور فزاینده ای با باران های شدید و نامنظم روبرو می باشند. استخراج آب از چاه ها توسط كشاورزان ثروتمند و صنایعی كه از آب استفاده می كنند، می تواند میزان آب كمتری را در اختیار اجتماعات و خانواده های فقیرتر كه به آب های زیرزمینی دسترسی ای ندارند، قرار دهد. فاضلابهای تصفیه نشده صنعتی و شهری، همچنین منابع آبهای سطحی و زیرزمینی را كه افراد فقیر برای تأمین منابع آبی خود، به آنان متكی هستند، بدون اینكه جایگزینی آلوده می كنند.
رقابت های گسترده میان كشاورزان غنی و صنایع، صاحبان زمین های حاصلخیز، كشاورزان و ماهیگران، چیزی جز ضرر و زیان برای افراد فقیر به همراه ندارد، اجرای سیاست های ملی غذایی از طریق یارانه، مالیات، تعرفه ها، كمك های غذایی و غیره می تواند، بازار را به انحراف كشانده و افراد فقیر را در حاشیه قرار دهد. آزاد كردن تجارت های بین المللی كه به طور نامناسبی سازمان یافته و به نفع افراد فقیر نیز نمی باشند، شرایط را بدتر می نمایند. به دلیل مشكلاتی كه خانواده های فقیر در جمع آوری هر گونه اقلام اضافی و مازاد، غذا و امورمالی، مواجه می گردند، حفاظت از میزان صحیح مصرف زمانی كه درآمدهای آنها قطع شده است یا محصولات كشاورزی خراب شده اند، سخت و دشوار می باشد. حتی افراد فقیر به دلیل تداركات ناكافی خدمات ابتدائی جوامع توسط دولتمردان محلی مانند مراقبتهای پزشكی، حمل و نقل، تعلیم و تربیت، سرویس های ضروری (مانند آتش نشانی) و اجرا و تنفیذ قانون، همچنین به دلیل عدم توانایی در پرداخت این گونه خدمات از بسیاری فرصت های بسیار زندگی محروم و دور شده اند.
در ابتدای هر مرحله كاهش فقر، آب و بهداشت حیاتی ترین عوامل به واسطه فقر مطلق می باشند. دسترسی به آب آشامیدنی قابل اعتماد در نواحی نزدیك به محل مسكونی افراد، موجب كاهش بار حمل آب از چاه ها و بركه های دوردست خواهد شد و وقت بیشتری را برای فعالیت های خانگی فراهم می آورد و حتی در مورد دختران، به آنان فرصت تحصیل را می دهد. بهره برداری از آب كافی جهت برطرف كردن نیازهای مربوط به بهداشت خانگی و آشامیدن، حیاتی بهداشتی تر را به ارمغان می آورد. تأسیسات بهداشتی و فاضلاب به دفع صحیح و مطمئن فاضلاب های انسانی كمك می كنند و باعث كاهش بیماری و مرگ و میر می شوند. تأمین آب كافی موجب بهبود دورنمای فعالیت های جدید مربوط به امرار معاش خواهد شد و اغلب نیز به عنوان گامی كلیدی جهت رهایی از فقر محسوب می شود. در بسیاری از كشورهای فقیر تعداد كثیری از جمعیت جهت برطرف نمودن معاش اولیه خود بر كشاورزی تكیه دارند. دیگران، كه در فقر مطلق در نواحی حاشیه ای زندگی می كنند، تنها برای زنده ماندن تلاش می كنند. دسترسی به آب آشامیدنی سالم، تحت كنترل افرادی كه مشغول این كار هستند، خطرات مربوط به اتلافات كشاورزی را كاهش می دهد و منجر به جمع آوری اقلام و مازادهای اضافی و فرصت برای تحقیق در كشاورزی با قوت بیشتر خواهد شد، تنوع و گوناگونی در سایر فعالیت ها را امكان پذیر می كند، فرصت های تحصیلی را برای بچه ها رشد می دهد و شاید انتقال از جامعه ای بر مبنای كشاورزی به موسساتی با بهره و سود بالاتر را نیز امكان پذیر می سازد. صنعت در تمامی درجات به منابع آبی قابل اعتماد جهت توسعه و تشویق تحقیقات برای رشد صنعتی نیاز دارد. منابع آبی قابل دسترس و رهایی از بیماری های ناشی از آب همچنین تحقیقات خارجی داخل كشور را نیز افزایش خواهد داد.
●مشكلات آفریقا
مساله آفریقا، موضوع گرسنگی است، محاصره شده توسط انواع مریضی ها و دور از معاملات بین المللی معاصر، نظارت غلط و رشد سریع جمعیت به این مشكلات اضافه شوند. صادرات به میزان كمی وجود دارد كه آن هم محدود به محصولات كشاورزی، تعدادی منابع معدنی و هیدروكربن ها می شود، همه این موارد نیز تحت كنترل تغییرات پی در پی و ناگهانی قیمت در بازارهای بین المللی می باشند كه متعاقباً مانعی جهت توسعه اقتصادی تلقی می گردند وضعیت افریقا بی شباهت به وضعیت آسیای ۴۰ سال پیش نمی باشد. در آسیا، اگر چه، محصولات كشاورزی خام با بازدهی بالاتر (مانند برنج و گندم) در طول انقلاب سبز آسیا معرفی شدند اما این امر به گسترش تولید محصولات غذایی كمك نمود چرا كه زمین های مسطح قاره مساعد برای آبیاری بودند. كارگران مازاد نیز به شهرها مهاجرت كردند و باعث گسترش سریع شهرنشینی و صنعتی شدن گردیدند. اگر چه افریقا نوع مشابه ای از توانایی های آبیاری آسیا را ندارد، بحران مالاریا و گسترش ایدز به مشكلات این ناحیه اضافه می كند. برخلاف آسیا كه دارای شهرهای ساحلی با دسترسی خوب به بندرگاهها ونواحی دریایی می باشد، بیشتر مردمان افریقا در نواحی خاكی زندگی می كنند كه بسیار از بندرگاهها كه توسعه از طریق صادرات صنعتی را میسر می سازند، دور می باشند. جاده ها، راه آهن ها و زیرساختارهای حمل و نقل آبی داخله بسیار ضعیف بوده و پروازهای هوایی نیز میان كشورهای افریقایی بسیار سنگین و طاقت فرسا می باشد. منبع: Sachs, ۲۰۰۵
ب) تغییرات جمعیتی
جمعیت كنونی جهان ۴/۶ بیلیون نفر است كه هر سال در حدود ۷۰ میلیون نفر به جمعیت جهان افزوده می شود كه بیشتر این جمعیت نیز در كشورهایی با درآمد كم اقامت دارند. آنچه كه تحول جمعیتی - جهانی نامیده می شود (جمعیتی با امید به زندگی كوتاه در خانواده های پرجمعیت، تا جمعیتی با امید به زندگی بالا در خانواده های كوچكتر) بسیار به حد اشباع رسیده است.
در حدود یك سوم كشورهای جهان همچنان در مراحل اولیه این فرایند قرار دارند كه همگی آنها كشورهایی با درآمد پایین می باشند. در حقیقت، از افزایش جمعیت پیش بینی شده به ۱/۸ بیلیون نفر در سال ۲۰۳۰ و ۹/۸ بیلیون نفر تا سال ۲۰۵۰، تقریباً همگی در كشورهای كم درآمد زندگی خواهند كرد.
مشكلی كه در حال افزایش است، افزایش رقابت بر سر آب شیرین میان مصرف كنندگان بخش های كشاورزی، شهری و صنعتی است كه موجب تلاش و درگیری میان نواحی شهری و روستایی و احتمالاً تهدید امنیت غذایی ملی و منطقه ای خواهد شد.
در حقیقت حدوداً تمامی مشكلات مربوط به سوء تغذیه و محصولات غذایی كم مغذی در كشورهای كم درآمد نواحی گرمسیری كه كمبود شدید آب در ارتباط با غذا، مردمان و محیط زیست به شدیدترین وضعیت ممكنه در این مناطق خواهد رسید، وجود دارد.
چهار عامل اساسی خطرات جمعیتی كه در حال حاضر بشریت را به خطر انداخته اند عبارتند از:
۱- درصد فراینده بزرگسالان و جوانان، ۲- شهرسازی و شهرنشینی سریع، ۳- كاهش آب شیرین قابل دسترس و زمین های زراعی برای محصولات غذایی، ۴- HIV/AIDS كه به ندرت به تنهایی اتفاق می افتند. در بیشتر موارد، این عوامل در تركیب و همراه با سایر موانع مانند موسسات ضعیف، دولتهای غیرپاسخگو و درگیری های تاریخی- اخلاقی روی می دهند. چالش های ناشی از این امر بر رهبری دولتها می تواند توانایی كشورها را در كاركرد بهینه كاهش دهد به ویژه مشكل رشد سریع جمعیت در سالهای اخیر، كه «تورم جوانان» نامیده می شود، جایی كه تعداد افراد جوان میان سنین ۱۵ و ۳۰ بیش از ۴۰ درصد جمعیت جوان جهان را به خود اختصاص داده است. تعدادی زیادی در این سن شغلی ندارند حتی افراد تحصیل كرده نیز در تلاش جهت یافتن شغلی در خور تناسب می باشند. در حدود ۸۵ درصد از جمعیت جوان جهان در كشورهای كم درآمد زندگی می كنند و میزان متوسط بیكاری چهار برابر میزان كلی جمعیت بزرگسالان می باشد.پیامدهای بالقوه این وضعیت آشفتگی و ناآرامی های مهم اجتماعی و سیاسی می باشد. مشكل اغلب در نواحی روستایی بدتر است چرا كه مردان جوان در این زمین ها به دلیل اندازه و وسعت زمین ها نمی توانند زمینی را به ارث ببرند، چرا كه این زمین ها طی نسل های متوالی وراثت خانواده های بزرگ به بخش های كوچكتر تقسیم شده اند و آنقدر كوچك شده اند كه دیگر قابل استفاده نمی باشند. بنابراین مردان این نواحی از نبود یك زندگی امن و كاهش انتظار به ازدواج- به دلیل موقعیت بی ثبات اجتماعی، رنج می برند. در حالیكه تورم تعداد جوانان، همچنان كه میزان باروری رو به كاهش است، تنزل می یابد، تعدادی از كشورها (كشورهای واقع در جنوب صحرای افریقا و خاورمیانه) همچنان دچار رشد سریع جمعیت جوان كشورشان می باشند احتمال دارد كه این كشورها چالشی را بر سر توسعه مناطق و امنیت بین المللی ایجاد نمایند.
●رشد جمعیت و شهرنشینی
در سال ۱۹۷۰، در حدود دو سوم كل جمعیت جهان در نواحی روستایی زندگی می كردند. تا سال ۲۰۰۱، این رقم بیش از ۵۰ درصد كاهش یافت. طبق پیش بینی های جاری، تا سال ۲۰۲۰، این رقم به ۴۴ درصد جمعیت ساكن در نواحی روستایی و ۵۶ درصد جمعیت ساكن در نواحی شهری خواهد رسید. تا سالهای اخیر، افریقا قاره ای با حداقل میزان شهرنشینی محسوب می شد. این امر تغییر كرده است. تخمین زده شده است تا سال ۲۰۲۰، جمعیت شهری افریقا به ۵۰۰ میلیون نفر برسد؛ بیشتر از ۱۳۸ میلیون نفر جمعیت شهری آفریقا در سال ۱۹۹۰. كشور مالاوی كشوری است كه با توجه به فرار جمعیت از سیلابهای شدید، سریع قدم به سوی شهرنشینی نهاده كه این روند از سایر كشورها سرعت بیشتری داشته است. نیجریه نیز رشد شهری چشمگیری داشته است، در همین زمان ما مشاهده می كنم كه محله های پرجمعیتی در ژوهانسبورگ و نایروبی همچنان وجود دارند.
شهرنشینی بر حسب رشد اقتصادی و یكپارچگی های جهانی، می تواند به عنوان یك جبر محسوب شود. اگر چه، بعضی عوامل كه موجب ایجاد ثروت در كشورهای صنعتی مانند جمعیت جوان، طبقات متوسط جامعه، نزدیكی به قدرت سیاسی یا تنوع نژادی/ مذهبی شده اند، می توانند عوامل بالقوه ای جهت درگیری و برخورد در شهرهای فقیر كشورهای در حال توسعه كه به شدت در حال رشد و توسعه می باشند، تلقی شوند. آمار نشان دهنده آن است كه كشورهایی با رشد شهری بالای چهار درصد در سال، دو برابر بیشتر از سایر كشورها دچار اختلالات و ناآرامی های شهری می شوند.
●پناهدگان محیط زیست
تخمین زده می شود كه در حال حاضر در حدود ۳۰ میلیون نفر پناهنده محیط زیستی و ۱۷ میلیون انواع پناهندگان و اشخاص تبعیدی و فراری از جنگ، از انواع شكنجه ها و از سایر عوامل وجود دارند. پناهندگان زیست محیطی افرادی هستند كه از كمبود منابع، از جنگل زدایی و تخریبات زیست محیطی، اثرات تغییرات اقلیمی، اضافه جمعیت، تغییرات مكانی به دلیل پروژه های توسعه ای و غیره فرار كرده اند. تغییرات مكانی به مقدار زیاد در جمعیت می تواند بی ثباتی یا درگیری را در كشور میزبان، كشور اصلی و داخل یك منطقه به همراه داشته باشد. این مهاجران موجب كاهش منابع نایاب، شلوغی بیش از ظرفیت در یك منطقه، كمبود آب قابل شرب و شرایط غیربهداشتی كه موجب گسترش انواع بیماری ها می شود، می گردند. طبق پیش بینی ها تعداد پناهندگان و مهاجران محیط زیستی به ۱۵۰ میلیون نفر تا سال ۲۰۵۰ خواهد رسید كه این امر یكی از نتایج تغییرات آب و هوایی خواهد بود.
●تغییرات سیاسی و اقتصادی
هم اكنون در دوره ای سرشار از تغییرات جغرافیایی - سیاسی سریع و مهم زندگی می كنیم. كشورها و امپراطوری هایی كه در گذشته ها تشكیل شده بودند، تجزیه گردیده اند (به عنوان مثال اتحاد جماهیرشوروی و یوگسلاوی)در حالیكه كشورهای همسایه هم اكنون به دنبال اتحاد و مشاركت های اقتصادی یا ائتلافات می باشند. (به عنوان مثال اتحادیه اروپا)
اتحادیه اروپا كه به طور مركزی اقتصاد اتحاد جماهیر شوروی را كنترل می كرد، هم اكنون مجموعه ای از دولت ملتهایی است كه به دنبال وارد شدن به اقتصاد جهانی بدون تجربه یا مؤسساتی جهت انطباق و تلاش موثر و بهینه می باشند. تنش های نژادی و قومی تحت سیستم های سیاسی پیشین در داخل یوگسلاوی سابق منجر به برخوردهای نظامی در بالكان شد. دولت ملتهای جدید، محتاط در اشتراك منابع آبی رودخانه ها و آبگیرهای فرامرزی، حالتی بسیارتهاجمی در مورد حاكمیت و سلطه كشورشان بر سر این منابع یافته اند، به خصوص زمانی كه منابع توسط افزایش تقاضا و كاهش كیفیت آب تحت فشار قرار می گیرند.
●صنعت گردشگری و جهانی سازی
تعداد فزاینده كشورهای كم درآمد به صورت فعالانه ای موجب افزایش زیاد فعالیتهای مربوط به صنعت گردشگری جهت تغذیه توسعه اقتصادی این كشورها شده است. در حالیكه منافع اقتصادی روشنی در این امر وجود دارد، اما این نكته دارای یك وجه منفی نیزمی باشد. مشكلات مصرف زیاد آب در مجموعه های توریستی در نواحی ای كه با كمبود آب مواجه هستند، به خصوص جایی كه زمین های گلف نیز وجود دارد، افزایش آلودگی دریایی در نواحی ساحلی به دلیل تصفیه نامناسب فاضلاب و كاهش تنوع زیستی در دریاها كه حیاتی می باشند، شامل تخریب تپه های مرجانی، را در پی داشته است. رقابت صنعت گردشگری برسر منابع تامین كننده و نایاب آب باعث مواردی چون انحراف آب از بخش كشاورزی، و در نتیجه موجب ترك اجباری كشاورزان از زندگی كشاورزی شده است.
منبع: www.UNeptie.org/pc/tourism/sust-toursm/evn-۳ main.htm
منبع : پایگاه اطلاع رسانی وزارت نیرو


همچنین مشاهده کنید