پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا


سازگاران و نوآوران


سازگاران و نوآوران
به طور سنتی، خلاقیت را توانایی و حق استعدادی كه تعدادی از افـراد دارا هستند، مـــی دانند و آن را ایده های نو و بنیادین تعریف می كنند. اما این مقاله ضمن پرداختن به سبك نوآوری به عنوان یك سبك خلاقیت، سبك فراموش شده سازگاری كه به راههای موجود انجام دادن كارها تاكید دارد را تحت عنوان سبك دیگر خلاقیت مورد بحث قرار داده و تاكیـد مــی كند تئوری نوآوری - سازگاری از جنبه حل مسئله و تصمیم گیری دارای اهمیت زیادی است.
امروزه سازمانها و شركتها دوست ندارند در دنیای رقابت پشت سر رقیبان قرار بگیرند بلكه آنها سعی دارند پیشاپیش رقبا حركت كرده و قبل از دیگران بازار را تغییر و تصاحب كنند. چنین خواستی اندیشه ها و نظرات بدیع و متنوع و در عین حال پیشرفت و بهبود مستمر در امور سازمانی را می طلبد. تامین چنین خواستی مستلزم تداوم بخشیدن به جریان خلاقیت در سازمانهاست و مدیران نیازمند پرورش كارمندانی هستند كه تركیب خوبی از سبكهای دوگانه خلاقیت را داشته باشند. «كرتون» در تئوری معروف خود به نام «تئوری سازگاری - نوآوری» به دو سبك خلاقیت یعنی سبك نوآوری وسبك سازگاری اشاره دارد و فرض می كند كه هركس می تواند بر روی یك پیوستار از سازگار عالی تا نوآور عالی قرار بگیرد. (KIRTON, ۱۹۹۹)
● ویژگیها
یك سازگار به طور جدی در خصوص مدلها و ساختارها فكر می كند و تاجایی كه امكان دارد نسبت به آنها پایبند است. زمانی كه بــا یك موقعیت جدیدی روبرو می شود كه نمی تواند خود را با آن وفق دهد، سعی بر انكار یا رد آن موقعیت جدید دارد. آنها به طور منظم كار می كنند و تغییرات استرسهای زیادی را در آنها به وجود می آورند، بخصوص اینكه نتایج تغییرات نامشخص باشد. یك نوآور از جستجو برای چیزهای جدید لذت می برد. او به طور مداوم نقطه نظرات بیرونی را می پذیرد و به آنها ارزش قائل است. برای برهم زدن سیستم و الگوهای موجود، به دنبال فرصت است، فرد آشفته ای است و به طور مداوم نظرات جدیدی می دهد و اغلب قادر به اجرای تمامی ایده های جدید خود نیست. (Kirton, ۱۹۹۹)
سه عامل كفایت خلاقیت در مقابل كثرت خلاقیت (تعداد ایده ها) كارایی (سطح توجه به جزئیات) و سبك پیروی از قانون و گروه (كاركردن با افراد و ملزم بودن به قانون) ابعاد مختلف سازگاری و نــــــوآوری را روشن می سازد.
درخصوص عامل اول (كفایت خلاقیت)، بیشتر سازگاران علاقه مند به ارائه نظرات قابل مدیریت و نسبتاً مرتبط خواهند بود در حالی كه نوآوران علاقه مند به ارائه نظرات بیشتر هستند بدون ملاحظه اینكه آیا آنها مورد نیاز هستند یا خیر و با علم به اینكه برخی از این نظرات دور ریخته خواهند شد. عامل دوم (كارایی) اشاره دارد به اینكه بیشتر سازگاران به جزئیات كار می پردازند و بیشتر نوآوران، كاركردن همزمان در چندین حوزه را اولویت اول خود می دانند. در عامل سوم، (پیروی از نقش)، سازگاران كاركردن به روشهای موجود و كاركردن با گروهها و استفاده از قوانین و مقررات را برتری خود می دانند و نوآوران براین عقیده اند كه عدم پیروی از قوانین و مقررات و به چالش كشیدن روشهای قبلی نشانه ای از نوآوری است. (HALL, ۲۰۰۲)
● حل مسئله
سازگاران و نوآوران بسیاری از روشهای متفاوت حل مسئله را می پذیرند. بیشتر سازگاران به صورت كلی اما در یك حوزه مشخص شده تحقیق می كنند. در حالی كه بیشتر نوآوران مرزهای تحقیقی گسترده ای دارنــد و با تلاشهای پراكنده ای برای كسب ایده های مختلف در تكاپو هستند. در نتیجه، سازگاران احتمالاً یك تحقیق دقیق و عمیق از یك یا چند ایده ارائه می دهند، در حالی كه نوآوران ایده های بسیار اما كمتر فرموله شده ارائه می دهند و ممكن است ایده های سازگاران راحت تر و سریعتر از ایده های نوآوران مورد قبول واقع شود.
بیشتر نوآوران مرزهای تحقیقی گسترده ای دارنــد و با تلاشهای پراكنده ای برای كسب ایده های مختلف در تكاپو هستند. در نتیجه، سازگاران احتمالاً یك تحقیق دقیق و عمیق از یك یا چند ایده ارائه می دهند، در حالی كه نوآوران ایده های بسیار اما كمتر فرموله شده ارائه می دهند و ممكن است ایده های سازگاران راحت تر و سریعتر از ایده های نوآوران مورد قبول واقع شود.
توجه سازگاران روی جزئیات به این معنی است كه آنها برای شرح و توضیح بیشتر، سوال می كنند و بیشتر دستورالعملها را مطالعه و جزئیات امور را تشریح می كنند. در حالی كه معمولاً نوآوران در یك زمان كارهای بیشتری را انجام می دهند و ممكن است كاركردن با آنها مشكل باشد. از نظر درونی، نوآوران افراد ریسك پذیری هستند كه برای به چالش واداشتن سیستم آماده هستند. در حالی كه سازگاران ترجیح می دهند در درون همین سیستم كار كنند. این ترجیحات ممكن است اثرات خیلی ملموسی بر روی تصمیمهای گرفته شده بگذارد. برخی شواهد حاكی از آن است كه سازگاران و نوآوران محیط مشابه را واقعاً متفاوت درك می كنند. یعنی نــوآوران جو سازمانی را متلاطم تر از سازگاران می بینند و سازگاران آن را خیلی آرام و باثبات مـــــــی بینند.(CARSON, ۱۹۹۹) این تفاوتها در سبك باعث می شود كه سازگاران و نوآوران تفاوتهای ادراكی عمیقی داشته باشند. سازگاران و نوآوران تفاوتهای ادراكی عمیقی داشته باشند.
سازگاران اغلب نظر مساعدی نسبت به نوآوران ندارند و نوآوران نیز آنها را افرادی خسته و تنبل می انگارند. همان طور كه «كرتون» بیان می كند: سازگاران معمولاً نوآوران را افرادی ساینده و غیرحساس مـــــی بینند، علی رغم اینكه نوآوران این خصیصه را انكار می كنند. نوآوران به تئوریها و مفروضات سازگاران صریحاً حمله می كنند و سازگاران احســـــاس می كنند كه نوآوران می خواهند آنها را بافشار و عجله از مسیر صحیح و روش دیرینه و قدیمی شان دور و خارج سازند و می بینند كه به قوانین و رسوم و فتارهای عادی آنها اهمیتی نمی دهند. این اختلاف زمانی بیشتر می شود كه سازگاران احساس می كنند كه نوآوران از ویرانی كه به بار می آورند، آگاه نیستند.
همچنین ممكن است نوآوران به نظر برسد كه با هركس دیگری در درون خود نیز خشن باشند، زیرا هیچ كدام به نظرات و تئوری های یكدیگر احترام نخواهند گذاشت، البته مگر اینكه دو نقطه نظر موقتاً برروی هم منطبق شود. نگاه نوآوران به سازگاران نگاهی تحقیرآمیز است و بر این عقیده اند كه این گروه مایل به همكاری نیستنـد. نوآوران، سازگاران را افرادی بی روح و بی تعهد و نامتهور در انجام كارهای بزرگ، شدیداً طرفدار سیستمها و هنجارها می بینند. سیستمها و هنجاریهایی كه به هرحال مفید هستند و برای خواسته نوآوران محدودیت ایجاد می كنند. سازگاران نیز براین عقیده اند كه نوآوران با عدم رعایت و اهمیت ندادن به قوانین و آداب و رسوم وقتی كه تفكرات خود را پیگیری می كنند، باعث تنهایی و انزوای خود می شوند. (SEGAL, ۲۰۰۲)
عقیده اند كه این گروه مایل به همكاری نیستنـد. نوآوران، سازگاران را افرادی بی روح و بی تعهد و نامتهور در انجام كارهای بزرگ، شدیداً طرفدار سیستمها و هنجارها می بینند. سیستمها و هنجاریهایی كه به هرحال مفید هستند و برای خواسته نوآوران محدودیت ایجاد می كنند. سازگاران نیز براین عقیده اند كه نوآوران با عدم رعایت و اهمیت ندادن به قوانین و آداب و رسوم وقتی كه تفكرات خود را پیگیری می كنند، باعث تنهایی و انزوای خود می شوند. (SEGAL, ۲۰۰۲)
● نتیجه گیری
«كرتون» نتیجه می گیرد كه بین سبك خلاقیت و استعداد یا سطح خلاقیت رابطه ای وجود ندارد و ممكن است یك شخص با داشتن استعداد و قابلیت خیلی پایین نیز یك سازگار باشد. و به طور مشابه، یك فرد با استعداد بالا می تواند یك نوآور باشد و فرد دیگری نیز ممكن است با استعداد و قابلیت خیلی پایین یك سبك نوآور داشته باشد. وی ذهنها را روی حوزه فراموش شده خلاقیت سازگار متوجه می كند. همه ما از نوآوران نامداری كه در جهان تغییرات بی نظیری را موجب شده اند، آگاهیم اما از پیشرفتهای سازگاران چندان آگاهی نداریم. روش سازگاری در خلاقیت (خلاقیت سازگار) را شاید بهتر باشد خلاقیت تدریجی - ترقی تلقی كنیم، طوری كه ممكن است تغییرات كوچك بسیار باعث تحقق نوآوری شوند.
منابع
۱ - KIRTON. N.J “ADAPTORS AND INNOVATORS IN ORGANIZATION” LONDON ROUTLEDGE, ۱۹۹۹.
۲ - JAMES HALL “CREATIVITY AND PERCEPTION IN MANAGEMENT” HALL PRESS, ۲۰۰۲
۳ - CARSON. D.K RUNCO. M. A “CREATIVE PROBLEM SOLVING “JOURNAL OF CREATIVE BEHAVIOR, VOL. ۳۳, ۱۹۹۹.
۴ - MAREI SEAL “ADAPTORS LOOK AT CREATIVITY STYLES” UNIVERSITY OF MINNESOTA, ۲۰۰۲.
۵ - GRYSKIEWICZ. S.S “PREDICTABLE CREATIVITY “BUFFALO, NY: BEARLY LIMITED, ۲۰۰۱.
علی ابدالی، كارشناس ارشد مدیریت دولتی از دانشگاه تربیت مدرس
حجت اله یبلوئی، كارشناس ارشد مدیریت دولتی از دانشگاه تربیت مدرس
منبع : ماهنامه تدبیر


همچنین مشاهده کنید