پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

از پیری چه می‌دانید؟


از پیری چه می‌دانید؟
پیری‌شناسی دانشی است تقریبا نوین و مستقل که مچنیکوف آن را ژرونتولوژی و سپس ایگناز ناشر ژریاتریک نام نهادند. امروزه پسیکوژرونتولوژی که مجموعه‌ای است از پیری‌شناسی و روان‌شناسی دوران سالمندی رشته مستقلی را در جهان پزشکی تشکیل می‌دهد.
● علایم و علل سالمندی
آنچه به‌ظاهر گذشت عمر و سالمندی را نشان می‌دهد شکل ظاهری انسان است، بدانسان که به مرور پوست سر و صورت و دست‌ها خشک می‌گردد و چین و چروک‌هایی در آن پیدا می‌شود که رفته رفته رو به تزاید می‌گذارد. طراوت معمولی پوست که به علت وجود یک طبقه چربی زیر پوستی است از میان می‌رود و پوست شفافیت خود را از دست می‌دهد و در اثر ضعف جریان خون رنگ پریدگی پیدا می‌شود. موهای سر و صورت رنگ معمولی خود را از دست می‌دهد و سفید می‌شود.
در اثر اختلال جذب مواد معدنی و به خصوص کلسیم، استخوان‌ها رو به تحلیل می‌روند و قد خمیده و کوتاه‌تر می‌گردد. اختلال جریان خون و کاهش ترشح برخی غده‌های مترشح داخلی و کاهش آنزیم‌های مختلف که در هضم و جذب و سوخت و ساز بدن نقش مهمی دارند پیش می‌آید و روند تباهی رو به پیشرفت و گسترش می‌گذارد.
● برای تعیین سن سه ضابطه وجود دارد:
۱) سن زمانی یا سن تقویمی که سن افراد را از بدو تولد تا زمان حال می‌سنجند و همان سن شناسنامه است.
۲) سن فیزیولژیک که بر پایه دگرگونی‌های فیزیولژیک و تحولات ناشی از بیماری‌های مختلف استوار است. چه بسیار افراد کم‌سال که از نظر سن فیزیولژیک سالمند هستند “ یعنی فرسوده‌تر از سن تقویمی خود هستند “ و چه بسا افراد مسن که از نیروی جوانی برخوردارند.
۳) سن روانی که بر اساس حالات عاطفی و هیجانی و نیروی روانی سنجیده می‌شود و معمولا با سن فیزیولژیک تطابق دارد.
سازمان جهانی تندرستی دوران مختلف زندگی را پس از گذشتن از سن بلوغ بر اساس سن تقویمی چنین طبقه‌بندی کرده است:
۱) از ۳۵ سالگی تا ۵۹ سالگی میان‌سالی،
۲) از ۶۰ سالگی تا ۷۴ سالگی مسنی،
۳) از ۷۵ سالگی تا ۹۰ سالگی پیری
۴) از ۹۰ سالگی به بالا خیلی پیر
در تعریف و شرح مشخصات فیزیولژیک دوره سالمندی دانشمندان نظریات گوناگونی ارائه داده‌اند:
مچنیکوف می‌گوید سالمندی عبارت است از عوارض عفونی مزمنی که با ناتوانی و استحاله “ ناتوانی در ترمیم عناصر از دست رفته “ و افزایش بیگانه خوارها همراه است.
استرهلر می‌گوید سالمندی دگرگونی‌های تدریجی در ساخت و ترکیب موجود زنده است و دارای این ویژگی است که تغییرات گسترده و درونی است و گرایش به پیشرفت دارد و بالاخره به‌سوی فساد و اضمحلال پیش می‌رود.
آشوف با مطالعه و کالبدگشایی ۴۰۰ مورد افراد بالاتر از ۶۵ سال در سال ۱۹۳۷ میلادی اعلام کرد “ مرگ طبیعی وجود ندارد “ و کالبدگشایی‌ها نشان داده‌اند که علت مرگ بیماری بوده است و نه پیری.
بر خلاف آشوف، وارتین می‌گوید که مرگ و میر افراد مسن به‌علت کهولت است. اخیرا نظریات مختلف دیگری نیز مطرح شده‌اند از جمله تغییرات رشته‌های کلاژن بافت همبند، نظریه تغییرات مولکولی در ساختمان سلول‌ها و بالاخره نظریه وراثت که می‌گوید یکی از مهم‌ترین علل تاخیر یا تسریع علایم پیری وراثت است.
با اینکه در ۷۰ درصد افراد مسن تصلب ‌شرائین “ آرتریواسکلروز “ یا فشارخون وجود دارد امروزه ثابت شده است که آرتریواسکلروز تنها در اثر بالا رفتن سن به‌وجود نمی‌آید و عوامل دیگری از قبیل بهداشت محیط و مسائل بوم‌شناختی (اکولژیک)، کمی تحرک و ترس و وحشت و هیجانات و مصرف برخی مواد غذایی مانند چربی‌ها و قهوه در به‌وجود آمدن آن از اهمیت خاصی برخوردارند.
بیماری‌های دوران پیری از سن ۶۰ و۶۵ سالگی رفته رفته خودنمایی می‌کنند. عوارض عروقی و قلبی در سنین بالای زندگی شایع‌تر هستند و سکته مغزی و قلبی به‌علت گرفتگی عروق انتهایی در قلب و مغز گرچه در جوانان نیز دیده می‌شود ولی در سالمندان بیشتر است.
بیماری‌های استخوانی و مفصلی به‌خصوص پوک‌استخوانی (اوستئوپوروز) به علت کم شدن قدرت جذب کلسیوم و ویتامین D پیش می‌آید و در کنار آن بیماری‌های مفصلی نظیر آرتریت روماتوئید، نرم‌استخوانی و تغییرات استخوانی مهره‌های گردن که به علت فشار بر شبکه عصب بازویی ایجاد دردهای مبهم در دست‌ها می‌کند زیاد دیده می‌شود.
در ۹۰ درصد سالمندان بیماری‌های دستگاه تنفسی به‌خصوص پارگی حبابچه‌های ششی (آمفیزم) و برونشیت مزمن دیده می‌شود. این عوارض از یک سو به علت تقلیل جذب اکسیژن موجب تنگ نفس می‌شود و از سوی دیگر خود موجب کاهش جذب اکسیژن می‌شود و نارسایی‌های قلبی را شدت می‌بخشد. همچنین کلیه‌ها، کبد و لوله گوارش در سالمندان دستخوش تغییراتی می‌شوند که مراقبت‌های خاصی ایجاب می‌کنند.
از میان بیماری‌های غده‌های مترشح داخلی، بیماری‌ قند “ دیابت “ به‌خصوص نزد سالمندان پرخور و الکلی‌های مسن به‌میزان در حدود ۱۵ درصد شیوع دارد. علت این بیماری خرابی جزایر لانگرهانس لوزالمعده است. بیماری‌های بدخیم و سرطان‌ها در دوران سالمندی بیش از سایر دوران‌های زندگی دیده می‌شوند.
اختلالات حواس پنج‌گانه و سلسله اعصاب مرکزی موجب کاهش سرعت انتقال و عدم بروز به‌موقع بازتاب‌ها و در نتیجه افزایش سوانح در پیران می‌شود. قدرت تطابق عدسی چشم به مرور تقلیل پیدا می‌کند که سبب پیرچشمی و ضعف دید چشم می‌گردد. گوش‌ها رفته رفته سنگین می‌شود و صداها به‌خوبی شنیده نمی‌شوند. حس لامسه و چشایی و بویایی کم‌تر آسیب می‌بیند ولی ضعف قدرت بینایی و شنوایی درک مسائل روزمره را دچار اشکال ساخته لذا رابطه شخص مسن با جامعه مختل می‌شود.
آرتریواسکلروز عروق مغزی سبب می‌شود که حافظه شخص مسن مختل شود. ابتدا قدرت حافظه نزدیک کاهش می‌یابد و شخص از به‌خاطر سپردن آنچه با آن برخورد می‌کند عاجز می‌ماند بعدها حافظه دور نیز کاستی می‌یابد و بعضی خاطرات گذشته فراموش می‌شود و شخص قدرت به‌خاطر آوردن قسمت‌هایی از خاطرات گذشته را از دست می‌دهد. گاهی شخص سالمند نسبت به افراد یا مناظر ناشناخته احساس آشنایی می‌کند.
در بعضی از موارد در افراد سالمند نوعی جنون که آن را جنون پیری می‌نامند پیش می‌آید. این بیماران زودرنج، حساس، تحریک‌پذیر و گاهی بی‌تفاوت‌اند. حس حسادت و محرومیت شدید داشته و دچار بی‌قراری، بی‌خوابی و کمبود درک می‌شوند. حالت افسردگی در چهره آنان نمایان‌ است. بالاخره ممکن است زوال عقل و حالات پرخاشگرانه جنون و دیوانگی در آن‌ها پیدا شود.
در بعضی سالمندان بحران‌های تیرگی شعور و هذیان ظاهر می‌شود و منگی ناگهانی، احساس تنهایی روانی و هذیان و توهم پیش می‌آید.
در میان این عوارض افسردگی ناشی از بازنشستگی و احساس پوچی شخص سالمند را زیر فشار روانی قرار می‌دهد که باید با فراهم کردن فعالیت‌های اجتماعی آن‌ها را برطرف ساخت.
لازم به تذکر است که برخلاف این گروه افراد سال‌خورده دیگری را می‌توان یافت که با وجود ابتلا به ناتوانی‌های جسمی بهترین آثار علمی و ادبی خود را در دوران پیری و حتی در آخرین روزهای حیات تهیه و تنظیم کرده و تجربیات ذی‌قیمت خویش را به نسل بعد تقدیم داشته‌اند. از آن جمله می‌توان ویکتور هوگو، گوته، جوزپه وردی و بسیاری از دانشمندان و نویسندگان بزرگ را نام برد.
با اینکه در ۷۰ درصد افراد مسن تصلب ‌شرائین “ آرتریواسکلروز “ یا فشارخون وجود دارد امروزه ثابت شده است که آرتریواسکلروز تنها در اثر بالا رفتن سن به‌وجود نمی‌آید و عوامل دیگری از قبیل بهداشت محیط و مسائل بوم‌شناختی (اکولژیک)، کمی تحرک و ترس و وحشت و هیجانات و مصرف برخی مواد غذایی مانند چربی‌ها و قهوه در به‌وجود آمدن آن از اهمیت خاصی برخوردارند.
بیماری‌های دوران پیری از سن ۶۰ و۶۵ سالگی رفته رفته خودنمایی می‌کنند. عوارض عروقی و قلبی در سنین بالای زندگی شایع‌تر هستند و سکته مغزی و قلبی به‌علت گرفتگی عروق انتهایی در قلب و مغز گرچه در جوانان نیز دیده می‌شود ولی در سالمندان بیشتر است.
بیماری‌های استخوانی و مفصلی به‌خصوص پوک‌استخوانی (اوستئوپوروز) به علت کم شدن قدرت جذب کلسیوم و ویتامین D پیش می‌آید و در کنار آن بیماری‌های مفصلی نظیر آرتریت روماتوئید، نرم‌استخوانی و تغییرات استخوانی مهره‌های گردن که به علت فشار بر شبکه عصب بازویی ایجاد دردهای مبهم در دست‌ها می‌کند زیاد دیده می‌شود.
در ۹۰ درصد سالمندان بیماری‌های دستگاه تنفسی به‌خصوص پارگی حبابچه‌های ششی (آمفیزم) و برونشیت مزمن دیده می‌شود. این عوارض از یک سو به علت تقلیل جذب اکسیژن موجب تنگ نفس می‌شود و از سوی دیگر خود موجب کاهش جذب اکسیژن می‌شود و نارسایی‌های قلبی را شدت می‌بخشد. همچنین کلیه‌ها، کبد و لوله گوارش در سالمندان دستخوش تغییراتی می‌شوند که مراقبت‌های خاصی ایجاب می‌کنند.از میان بیماری‌های غده‌های مترشح داخلی، بیماری‌ قند “ دیابت “ به‌خصوص نزد سالمندان پرخور و الکلی‌های مسن به‌میزان در حدود ۱۵ درصد شیوع دارد. علت این بیماری خرابی جزایر لانگرهانس لوزالمعده است. بیماری‌های بدخیم و سرطان‌ها در دوران سالمندی بیش از سایر دوران‌های زندگی دیده می‌شوند.
اختلالات حواس پنج‌گانه و سلسله اعصاب مرکزی موجب کاهش سرعت انتقال و عدم بروز به‌موقع بازتاب‌ها و در نتیجه افزایش سوانح در پیران می‌شود. قدرت تطابق عدسی چشم به مرور تقلیل پیدا می‌کند که سبب پیرچشمی و ضعف دید چشم می‌گردد. گوش‌ها رفته رفته سنگین می‌شود و صداها به‌خوبی شنیده نمی‌شوند. حس لامسه و چشایی و بویایی کم‌تر آسیب می‌بیند ولی ضعف قدرت بینایی و شنوایی درک مسائل روزمره را دچار اشکال ساخته لذا رابطه شخص مسن با جامعه مختل می‌شود.
آرتریواسکلروز عروق مغزی سبب می‌شود که حافظه شخص مسن مختل شود. ابتدا قدرت حافظه نزدیک کاهش می‌یابد و شخص از به‌خاطر سپردن آنچه با آن برخورد می‌کند عاجز می‌ماند بعدها حافظه دور نیز کاستی می‌یابد و بعضی خاطرات گذشته فراموش می‌شود و شخص قدرت به‌خاطر آوردن قسمت‌هایی از خاطرات گذشته را از دست می‌دهد. گاهی شخص سالمند نسبت به افراد یا مناظر ناشناخته احساس آشنایی می‌کند.
در بعضی از موارد در افراد سالمند نوعی جنون که آن را جنون پیری می‌نامند پیش می‌آید. این بیماران زودرنج، حساس، تحریک‌پذیر و گاهی بی‌تفاوت‌اند. حس حسادت و محرومیت شدید داشته و دچار بی‌قراری، بی‌خوابی و کمبود درک می‌شوند. حالت افسردگی در چهره آنان نمایان‌ است. بالاخره ممکن است زوال عقل و حالات پرخاشگرانه جنون و دیوانگی در آن‌ها پیدا شود.
در بعضی سالمندان بحران‌های تیرگی شعور و هذیان ظاهر می‌شود و منگی ناگهانی، احساس تنهایی روانی و هذیان و توهم پیش می‌آید.
در میان این عوارض افسردگی ناشی از بازنشستگی و احساس پوچی شخص سالمند را زیر فشار روانی قرار می‌دهد که باید با فراهم کردن فعالیت‌های اجتماعی آن‌ها را برطرف ساخت.
لازم به تذکر است که برخلاف این گروه افراد سال‌خورده دیگری را می‌توان یافت که با وجود ابتلا به ناتوانی‌های جسمی بهترین آثار علمی و ادبی خود را در دوران پیری و حتی در آخرین روزهای حیات تهیه و تنظیم کرده و تجربیات ذی‌قیمت خویش را به نسل بعد تقدیم داشته‌اند. از آن جمله می‌توان ویکتور هوگو، گوته، جوزپه وردی و بسیاری از دانشمندان و نویسندگان بزرگ را نام برد.
● پیری زودرس
اگر علایم و عوارض دوران سالمندی قبل از سن ۶۰ سالگی ظاهر شود آن را پیری زودرس نامند. عوامل مختلفی در سرعت روند پیری دخالت دارند مانند مسائل اجتماعی شامل فشارهای اقتصادی، مشکلات زندگی، قحطی، قتل و غارت، جنگ و خشونت، اختلافات طبقاتی و نژادی، وجود بی‌عدالتی در اجتماع و بالاخره نبودن تامین آینده.
گاه علت پیری زودرس به بهداشت شخصی مربوط می‌شود که از آن جمله می‌توان فقر و گرسنگی، غنا و پرخوری، شب زنده‌داری، اعتیاد به مواد مخدر و دخانیات و مسکرات، غم و غصه، عیاشی و ولگردی، بی‌کاری و نگرانی از آینده و غیره . . . را نام برد. در این میان فعالیت‌های مغزی بیش از حد به‌خصوص اگر با نگرانی همراه باشد خیلی زود شخص را به عوارض پیری دچار خواهد ساخت.
● برای پیشگیری از پیری زودرس چه می‌توان کرد؟
برای جلوگیری از بروز پیری زودرس دانشمندان پیشنهادهای متعددی ارائه کرده‌اند از آن جمله می‌توان پیوند بیضه حیوانات برای برخورداری از هورمون‌های مردانه، تزریق عصاره جفت، سرم (سروم) مگوهولتز، ‌تزریق عصاره بافتهای جنینی، تزریق مایع مشیمه (مایعی که درون کیسه‌ای به‌همین نام قرار دارد و جنین در آن غوطه‌ور است) و همچنین تزریق عصاره قلب، کلیه و طحال افراد سالمی که در تصادف کشته شده‌اند و غیره را نام برد.
البته هیچ‌یک از تمهیدات فوق نتوانسته است اثرات مطلوب قابل توجهی به‌بار آورد ولی به‌کار بستن دستورهای زیر اثرات مطلوبی برای به تاخیر انداختن علایم پیری و عوارض دوره سالمندی دارد مشروط بر اینکه همیشه رعایت شود.
چناچه این اصول از دوران کودکی مورد نظر قرار گرفته و عمل شود اثرات بسیار نیکویی در دوران سالمندی خواهد داشت.
۱) مصرف مقدار مناسب کالری برای تولید انرژی لازم با مراعات کم‌خوری و در عین حال جلوگیری از گرسنگی و به‌خصوص جلوگیری از تشنگی.
۲) ننوشیدن فراورده‌های الکلی.
۳) خودداری از مصرف توتون و تنباکو سیگار، چپق یا پیپ و حتی قلیان.
۴) خودداری از مصرف مواد مخدر و خواب‌آورها و محرک‌ها.
۵) خودداری از مصرف قهوه و کاکائو زیرا این مواد موجب بالا رفتن چربی‌های خون می‌شوند همچنین مصرف هرچه کمتر مواد چربی به‌خصوص چربی‌هایی که در حرارت معمولی جامد هستند. مصرف متعادل چربی‌های مایع مانند روغن زیتون و روغن‌های گیاهی دیگر که در حرارت معمولی مایع هستند به مقدار پانزده گرم در روز مفید است و چون حاوی ویتامین‌های محلول در روغن می‌باشد برای انجام بعضی از فعل و انفعالات بدن مثل انعقاد خون، جذب کلسیم و . . . ضرورت دارند. باید یاد‌آور شد که مصرف روغن‌های معدنی نظیر پارافین مایع زیان‌بخش است.
۶) امساک در مصرف مواد قندی به‌خصوص قند سفید (ساکاروز)
۷) به‌طور متوسط ۸ ساعت خواب در شبانه‌روز.
۸) رعایت تعادل بین کار جسمی و فعالیت روانی.
۹) استفاده از ویتامین‌ها از ابتدای تولد در دوران رشد و میان‌سالی و سالمندی.
۱۰) استفاده از املاح منیزیوم چرا که منیزیوم در تولید بعضی از آنزیم‌های حیاتی که در دوران پیری دچار کاهش می‌شوند و در سوخت و ساز تولید انرژی اهمیت به‌سزایی دارند بسیار موثر است.
۱۱) فراهم کردن امکانات آرامش روانی.
● مسائل درمانی سالمندان
با آنچه گذشت فعالیت دستگاه‌های مختلف بدن سالمندان با جوانان و میان‌سالان تفاوت‌هایی دارد که بدون توجه به اصول یاد شده در درمان آن‌ها موفقیتی به‌دست نمی‌آید.
این تفاوت‌ها ممکن است مربوط به نارسایی جریان خون، اختلال در ترشح ادرار و دفع کلیوی، اختلالات سوخت و ساز (مثلا کم شدن فعالیت آنزیم‌های حیاتی که برای سوخت و ساز بدن لازم‌اند) و یا به علت رفع نشدن به‌موقع یا تاخیر در دفع دارو از راه ادرار باشد که سبب پیدایش سریع عوارض جانبی دارو و موجب مسمومیت و واکنش‌های نامطلوب می‌شود.
بیماران مسن به‌علت ابتلا به اختلال‌های مختلف معمولا داروهای متعددی مصرف می‌کنند که این خود خطر ناسازگاری‌های داروها را با یکدیگر به‌همراه دارد.
تشخیص عوارض جانبی داروها در افراد مسن مشکل‌تر است چرا که افراد پیر در بیشتر موارد دچار گیجی، بی‌اشتهایی، اختلالات گوارشی و لرزش و . . . می‌باشند که ممکن است با عوارض دارو اشتباه شوند. از طرف دیگر به علت ضعف دید چشم مشکل می‌توانند دستورات دارویی را بخوانند و به‌علت ضعف شنوایی دستورات شفاهی را هم به‌خوبی نمی‌شنوند و همچنین به‌علت کمبود حافظه ممکن است دستورات را فراموش کنند و یا به درستی به‌کار نبندند.
افراد مسن در اثر تحلیل ماهیچه‌ای و کم شدن حجم بدن باید مقدار کمتری دارو مصرف کنند، همچنین به‌سبب اختلال اعمال قلب، کبد و کلیه باید در مصرف خواب‌آورها، آرام بخش‌ها، داروها ضد افسردگی و داروهای ضد تشنج (که بیشتر برای درمان لرزش‌ها به‌کار می‌روند) بسیار محتاط بود زیرا مقداری که برای جوانان مصرف می‌شود در افراد مسن ممکن است موجب مسمومیت شود.
داروهایی که برای اختلال‌های قلبی به‌کار می‌روند نظیر دیژیتال و کینیدین و بسیاری از داروهای قلبی دیگر در افراد مسن دارای نیمه عمر طولانی‌ترند لذا به‌مقدار کمتری تجویز می‌شوند. داروهای ضد انعقاد مانند آسپرین، چون ممکن است موجب خون‌روی‌های شدید شوند باید به‌مقدار کمتر و تحت کنترل دقیق آزمایشگاهی و شمارش تعداد پلاکت‌ها تجویز شوند. به‌ هر حال درمان افراد مسن باید با احتیاط بیشتری همراه باشد و به‌خصوص باید از مصرف خود سرانه داروها در دوران پیری خودداری شود، ضمنا پرستاری از سالمندان که خود رشته‌ای تخصصی در پرستاری است از اهمیت خاصی برخوردار است که در اینجا مجال پرداختن به آن نیست.
منبع : شبکه رشد


همچنین مشاهده کنید