جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

ولایت و خلافت امام علی(ع) در قرآن


ولایت و خلافت امام علی(ع) در قرآن
● مركز فرهنگ و معارف قرآن
بشر برای پیمودن راه سعادت و گام نهادن در طریق عبودیت و پیشرفت معنوی و رسیدن به كمالات انسانی كه مهم‏ترین هدف خلقت جنیان و انسان‏ها از نگاه قرآن است.(۱) همیشه محتاج راهنمایان و پیشوایانی بوده‏اند تا آنان را در راه دستیابی به این هدف والای الهی یاری رسانند و آن‏چه موجب رشد و ترقی معنوی و رسیدن به این هدف است را به او تعلیم دهند و او را از آن چه سبب انحراف و گمراهی و سقوط می‏گردد بازدارند و در نهایت تشخیص راه حق از باطل و هدایت از ضلالت را به وی بشناسانند
بر این اساس خداوند متعال از باب رحمت گسترده خویش بر بندگان و لطف بی‏كرانش بر آنان، از آغاز خلقت بشر، پیامبران و راهنمایانی همراه با تعالیم و دستورات حیاتبخش را به سوی بندگان فرو فرستاد تا آنان با ارشاد بشر و ابلاغ این تعالیم و معارف الهی، انسان‏ها را به سوی حق و راه هدایت رهنمون سازند و از انحراف و سقوط آنان در دام شیاطین جن و انس جلوگیری كنند.
لكن از آن‏جا كه مدت حیات هر یك از این پیامبران الهی كوتاه و عصر رسالت و تبلیغ آنان محدود است خداوند متعال پس از سپری شدن عصر رسالت هر یك از انبیاء، جانشینانی را برای آنان برگزید تا رسالت و راه آنان را ادامه دهند و از دین و عقاید مؤمنان پاسداری نمایند. روی این جهت، مشاهده می‏كنیم كه پس از وفات هر یك از انبیاء الهی جانشینان و حجت الهی دیگری رهبری و هدایت مؤمنان را به دست گرفته‏اند و به ارشاد و رهبری پیروان آن پیامبر الهی و دیگر بندگان خدا همت گماشته‏اند.
پس از وفات پیامبر خاتم(ص) نیز بشر از این لطف و رحمت الهی محروم نگردید و خداوند متعال برای پیامبر خاتم(ص) جانشین یا جانشینانی را برگزید تا این حجت‏های الهی و جانشینان آن حضرت رسالت پیامبر اسلام را ادامه دهند و از دین و عقاید مؤمنان حفاظت نمایند. ولكن برای این كه مسلمانان و پیروان پیامبر خاتم با جانشینان آن حضرت آشنا گردند و خود را پس از وفات پیامبر اكرم ملزم به تبعیت و اطاعت از آنان بدانند خداوند متعال از همان آغاز بعثت پیامبر(ص) با نزول آیات متعدد و در مراحل و مواقع مختلف ویژگی‏های برجسته این حجت‏های الهی و جانشینان پیامبر را برای مسلمانان تبیین نمود و آنان را به عنوان ولی و سرپرست مسلمانان و كسانی كه امت اسلامی می‏بایست از آنان پیروی نمایند معرفی كرد. افزون بر این به پیامبرش نیز فرمان داد تا با ابلاغ و تبیین این آیات برای مسلمانان،
شخصیت و جایگاه جانشینان خود را برای آنان بازگو نمایند تا بر همگان روشن گردد كه پس از وفات آن حضرت مسلمانان باید آنان را به عنوان رهبر و راهنمای خود در امور دین و دنیا برگزینند و دین و عقاید خود را از آنان دریافت كنند كه ما در ذیل به بخشی از عمده‏ترین آیاتی كه در قرآن كریم در مورد ولایت و جانشینی امیرالمؤمنین علی(ع) نازل شده و نیز روایاتی كه در تفسیر و تبیین این آیات از رسول خدا صادر گردیده است اشاره می‏نمائیم تا پیروان و رهروان راه ولایت و دیگر مسلمانان با حقیقت راه و مسیری كه پیامبر اكرم پس از خود برای مسلمانان ترسیم نموده آشنا گردند.
۱) آیه انذار:
در سال سوم بعثت آیه انذار عشیره نازل گردید و به پیامبر فرمان داد كه خویشاوندان خود را دعوت به اسلام نماید. «وَ أَنذِرْ عَشِیرَتَكَ الاْءَقْرَبِینَ؛(۲) [ای پیامبر [خویشاوندان نزدیكت را انذار كن»
در پی این فرمان الهی مبنی بر انذار و دعوت خویشاوندان به اسلام، پیامبر اكرم مجلسی تشكیل داد و حدود چهل نفر از بستگان نزدیك خود را به خانه ابوطالب دعوت نمود كه از جمله آنان حمزه و ابولهب بودند، پس از صرف غذا و هنگامی كه پیامبر قصد اعلام این مأموریت را داشت ابولهب با سخنان خود زمینه ابلاغ این پیام را از میان برد لذا پیامبر روز بعد غذایی تهیه كرد و آنان را دوباره به خانه ابوطالب دعوت نمود و پس از صرف غذا فرمود: ای فرزندان عبدالمطلب، به خدا سوگند هیچ جوانی را در عرب نمی‏شناسم كه برای قومش چیزی بهتر از آن چه من آورده‏ام آورده باشد، من خیر دنیا و آخرت را برای شما آورده‏ام و خداوند به من دستور داده كه شما را به آئین اسلام دعوت نمایم سپس فرمود: «ایكم یؤازرنی لیكون اخی و وارثی و وزیری و وصیّی و خلیفتی فیكم؟؛ كدام یك از شما مرا یاری می‏دهید تا پس از من برادر و وارث و وزیر و وصیّ و جانشین من در میان شما باشد.»(۳)
جمعیت همگی از پاسخ دادن امتناع كردند جز علی(ع) كه با وجود كمی سن از جا بپاخواست و عرض كرد: ای پیامبر من در این راه یار و یاور خواهم بود. پیامبر اكرم پس از تكرار این سخن و پاسخ نشنیدن از سوی دیگران دست به شانه علی(ع) نهاده و فرمود: «هذا أخی و وارثی و وزیری و وصیّی و خلیفتی فیكم بعدی فاسمعوا له و اطیعوه؛(۴) این [علی] برادر من و وارث و وزیر و وصی و جانشین من در میان شما پس از من خواهد بود به امر او گوش فرا دهید و از او فرمان برید.»
و بدین ترتیب پیامبر اكرم(ص) در همان آغاز بعثت خویش علاوه بر دعوت دیگران به اسلام، علی(ع) را به عنوان وزیر و وصی و جانشین خود به مسلمانان معرفی كرد و همگان را به اطاعت و پیروی آن حضرت فراخواند. این حدیث را علاوه بر مفسران و محدثان شیعه، بسیاری از مورخان، مفسران و محدثان اهل سنت از جمله طبری، ابن اثیر، ابن ابی حاتم، ابن مردویه، ابی نعیم، بیهقی، ثعلبی و ابن ابی الحدید در كتب تاریخ، تفسیر و حدیث خود نقل كرده‏اند.(۵)
۲) آیه مودت:
قرآن كریم در آیه ۲۳ شوری خطاب به پیامبر می‏گوید: «قُل لاَّآ أَسْـءَلُكُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلاَّ الْمَوَدَّهَٔ فِی الْقُرْبَی وَ مَن یَقْتَرِفْ حَسَنَهًٔ نَّزِدْ لَهُ فِیهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ؛ بگو من هیچ پاداشی از شما نمی‏خواهم جز دوست داشتن نزدیكانم و هر كس عمل نیكی انجام دهد به نیكی‏اش می‏افزاییم چرا كه خداوند آمرزنده و شكرگزار است».
در شأن نزول آیه فوق روایت شده است: هنگامی كه پیامبر اسلام وارد مدینه شد و پایه‏های اسلام مستحكم گردید انصار نزد پیامبر آمدند و به آن حضرت عرض كردند: اگر مشكلات مالی برای شما پیدا شد ما حاضر هستیم تمام اموالمان را بدون هیچ شرطی در اختیار شما قرار دهیم كه در این هنگام آیه فوق نازل شد و مسلمانان را به دوست داشتن خویشاوندان پیامبر به جای مزد آن حضرت فرمان داد. در این كه مراد از خویشاوندان پیامبر چه كسانی هستند اقوال مختلفی نقل گردیده است لكن نظریه‏ای كه از همه معتبرتر بوده و مفسران شیعه و بسیاری از مفسران اهل سنت آنرا نقل كرده‏اند این است كه مقصود از خویشاوندان پیامبر در آیه مذكور علی و فاطمه و حسن و حسین(علیهم‏السلام) هستند، زمخشری و قرطبی از مفسران اهل سنت در ذیل آیه چنین آورده‏اند: هنگامی كه آیه «قُل لاَّآ أَسْـءَلُكُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلاَّ الْمَوَدَّهَٔ فِی الْقُرْبَی» نازل شد اصحاب پیامبر خطاب به آن حضرت عرض كردند: ای رسول خدا! خویشاوندان تو كه محبت نمودن به آنان بر ما واجب است چه كسانی هستند؟ پیامبر در پاسخ فرمود: علی و فاطمه و دو فرزند آنان. و این سخن را سه مرتبه تكرار كرد.(۶)
براساس این آیه و روایت فوق و روایات فراوان دیگری كه در مورد محبت نمودن به اهل بیت از سوی پیامبر نقل گردیده است بر همه مسلمانان واجب است كه اهل بیت پیامبر را دوست داشته باشند و به آنان محبت ورزند ولكن دوست داشتن و محبت نمودن به این خاندان تنها به علاقه قلبی محقق نمی‏شود بلكه علاوه بر آن، تبعیت عملی از آنان و پذیرش سخنان و پیمودن راه و عقیده آنان نیز لازم است زیرا نمی‏شود كسی ادعا كند من فردی را دوست دارم اما در عمل بر خلاف راه و عقیده او عمل نماید و اعمالی را انجام دهد كه در نقطه مقابل راه و اعمال محبوب او قرار دارد و او از این اعمال تنفر دارد كه چنین محبتی از دیدگاه قرآن محبت واقعی نبوده بلكه ادعای محبت است چنان كه در صدر اسلام یهود ادعا می‏كردند كه ما خداوند را دوست داریم ولی با این ادعا حاضر نبودند به پیامبر اسلام ایمان آورند و سخن و فرمان خدا را در این مورد بپذیرند كه آیه نازل شد و به پیامبر خطاب نمود كه: «قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْكُمُ اللَّهُ؛(۷) [ای رسول] بگو [به یهود] كه اگر واقعاً خداوند را دوست دارید از من پیروی كنید تا خدا نیز شما را دوست داشته باشد.»
و اساساً فلسفه این كه در آیه مودّت و روایات فراوان، محبت اهل بیت به عنوان یك تكلیف بر همه مسلمانان لازم شمرده شده جهت دادن به مسلمانان برای انتخاب راه و عقیده صحیح و عدم انحراف از خط رسالت پس از وفات پیامبر اسلام است و خداوند و رسول او با وجوب این تكلیف در پی آن بوده‏اند كه مسلمانان پس از رحلت پیامبر اكرم به سوی این خاندان متمایل گردند و دین و عقاید خود را از آنان بگیرند تا بدین وسیله از مسیر حق و هدایت منحرف نگردند زیرا این خاندان از همگان نسبت به شریعت الهی و آن چه خداوند بر پیامبرش نازل كرد آگاه‏ترند و بهتر می‏توانند مسلمانان را با تعالیم الهی آشنا سازند. بر این اساس، این محبت، یك محبت شخصی كه برخاسته از علایق خانوادگی كه در هر پدر و فرزندی وجود دارد نیست بلكه یك محبت الهی است كه نفع آن در نهایت به خود مسلمانان باز می‏گردد. چنان كه قرآن در آیه‏ای دیگر در این باره می‏گوید: «قُلْ مَا سَأَلْتُكُم مِّنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ؛(۸) به مسلمانان بگو این مزدی كه از شما طلب كردم [محبت خویشاوندانم] این به نفع خود شماست».
به توجه به مطالب فوق، هر چند ظاهر آیه مودّت و روایاتی كه در مورد محبت نمودن به اهل‏بیت از پیامبر اكرم وارد شده این است كه همه مسلمانان موظفند به این خاندان محبت نمایند و آنان را دوست بدارند ولكن پیام اصلی این آیات معرفی اهل‏بیت به عنوان جانشین و جایگزین پیامبر اكرم و رهبری مسلمانان پس از رسول خداست.
۳) آیه مباهله:
مباهله به معنای نفرین كردن دو نفر به یكدیگر است به این معنی كه دو نفر یا دو گروه كه با یكدیگر به گفتگو می‏نشینند و سخن و عقیده یكدیگر را نمی‏پذیرند با یكدیگر قرار می‏گذارند كه از خدا بخواهند شخص دروغگو و كسی كه بر باطل قرار دارد را هلاك سازد. داستان مباهله صدر اسلام كه آیه مباهله در مورد این قضیه نازل گردید بدین قرار است كه گروهی از مسیحیان نجران كه حدود ۶۰ نفر بودند برای گفتگو و بحث با پیامبر اسلام وارد مدینه شدند ولكن پس از گفتگو درباره مسائلی از جمله ولادت عیسی، سخن و عقیده پیامبر را در این مورد نپذیرفتند كه در پی این واقعه آیه ۶۱ آل عمران كه معروف به آیه «مباهله» است نازل شده و در آن به پیامبر اسلام خطاب كرد كه: «فَمَنْ حَآجَّكَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَآءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَآءَنَا وَأَبْنَآءَكُمْ وَنِسَآءَنَا وَنِسَآءَكُمْ وَأَنفُسَنَا وَأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْكاذِبِینَ؛ هر گاه بعد از علم و دانشی كه به تو رسیده باز كسانی با تو به محاجه و ستیز برخیزند به آنها بگو: بیائید ما فرزندان خود و شما هم فرزندان خود و ما زنان خویش و شما نیز زنان خویش و ما جان‏های خود و شما نیز جان‏های خود را دعوت كنید آنگاه مباهله كرده و لعنت خدا را به دروغگویان قرار دهیم»در پی نزول این آیه و درخواست پیامبر از مسیحیان برای مباهله كردن آنان از پیامبر مهلت خواستند تا در این باره بیندیشند و با بزرگان خود به مشورت بنشینند. پس از مشورت تصمیم گرفتند با پیامبر مباهله كنند و لكن بزرگان آنان به مباهله كنندگان توصیه كردند كه اگر مشاهده كردید پیامبر با جمعیت و سر و صدای فراوان به مباهله آمد با او مباهله كنید و نترسید زیرا حقیقتی در كار نیست اما اگر او با افراد خاص و اندك خود به میعادگاه آمد بدانید كه او پیامبر خدا است و از مباهله با او بپرهیزید كه نابود خواهید شد آنان وقتی طبق قرار قبلی به میعادگاه آمدند دیدند پیامبر فرزندش حسین را در آغوش دارد و دست حسن را در دست گرفته و علی و فاطمه(س) همراه او هستند و به آنان سفارش می‏كند كه هرگاه من دعا كردم شما نیز آمین بگوئید. مسیحیان وقتی این صحنه را مشاهده كردند به وحشت افتادند و از اقدام به مباهله خودداری كردند و حاضر شدند با پیامبر مصالحه نموده و به آن حضرت جزیه پرداخت نمایند.(۹)
این واقعه را بیشتر مفسران و محدثان اهل سنت در منابع تفسیر و حدیثی خود نقل كرده‏اند(۱۰) و حتی صاحب تفسیر كشاف از مفسران اهل سنت پس از نقل این روایت می‏گوید: این آیه قوی‏ترین دلیلی است كه فضیلت اصحاب كساء (پنج تن آل عبا) را ثابت می‏كند.(۱۱) ولكن اگر به خوبی به محتوا و متن این آیه دقت شود می‏توان بالاتر از این امر یعنی موضوع ولایت و خلافت علی(ع) را از این آیه استفاده نمود با این توضیح كه در این آیه خداوند از حسن و حسین(علیهما السلام) تعبیر به «ابناءنا» یعنی فرزندان پیامبر و از فاطمه(س) تعبیر به «نساءنا» یعنی زنانی كه به پیامبر تعلق دارند و از علی(ع) تعبیر به «انفسنا» كرده و «انفسنا» یعنی نفس و جان پیامبر و از این تعبیر فهمیده می‏شود كه علی(ع) مانند پیامبر و همچون پیامبر است لذا بعد از رحلت و رفتن پیامبر باید كسی در جای او بنشیند كه همچون پیامبر و مانند اوست نه دیگران كه مدت زیادی از عمر خود را در بت‏پرستی گذراندند.(۱۲) و از جهات متعدد دارای نقص و عیب بودند از جمله این كه از جهت علم و آگاهی نسبت به مسائل شریعت كه شاخصه اصلی و اولیه جانشین پیامبر و خلیفه مسلمانان است در رتبه‏ای بسیار پائین قرار داشتند به گونه‏ای كه بارها این سخنان را بر زبان جاری می‏كردند كه اگر علی(ع)(۱۳) یا معاذ(۱۴) نبودند هلاك می‏شدیم یا می‏گفتند: همه مردم حتی زنان خانه‏نشین از ما داناتر هستند.(۱۵)
بنابراین، آیه فوق نه تنها یكی از فضائل علی(ع) و فرزندانش به شمار می‏رود بلكه یكی از محكم‏ترین ادله بر ولایت و جانشینی علی(ع) پس از پیامبر و شایستگی آن حضرت برای احراز این مقام نیز خواهد بود لذا در مجلس بحثی كه مأمون در دربار خود تشكیل داده بود از امام رضا(ع) سؤال كرد كه چه دلیلی بر خلافت و جانشینی جدت علی ابن ابی‏طالب داری؟ آن حضرت در پاسخ فرمود: آیه «انفسنا»(۱۶) یعنی آیه مباهله كه در آن خداوند از امیرالمؤمنین(ع) به عنوان نفس و جان پیامبر(ص) یاد كرده است.
۴) آیه ولایت:
قرآن در آیه ۵۵ مائده خطاب به مسلمانان می‏گوید: «إِنَّمَا وَلِیُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ ءَامَنُواْ الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَوهَٔ وَیُؤْتُونَ الزَّكَوهَٔ وَهُمْ راكِعُونَ؛ سرپرست و ولیّ شما تنها خداست و پیامبر او و آنان كه ایمان آورده‏اند و در حال ركوع انفاق می‏نمایند».
شیعه و اهل سنت در شأن نزول این آیه از ابوذر غفاری روایت كرده‏اند كه وی می‏گوید: روزی با رسول خدا در مسجد نماز می‏خواندم، سائلی وارد شد و از مردم تقاضای كمك كرد ولی كسی پاسخ او را نداد در پی این امر سائل دست خود را به سوی آسمان بلند كرد و گفت: خدایا شاهد باش كه من در مسجد رسول تو تقاضای
كمك كردم ولی كسی جواب مرا نداد كه در همین هنگام علی(ع) كه در حال ركوع نماز بود با انگشت دست راست خود به سائل اشاره كرد. سائل نزدیك آمد و انگشتر را از دست آن حضرت بیرون آورد. پیامبر اكرم(ص) كه در مسجد حضور داشت پس از نماز سر را به سوی آسمان بلند كرد و فرمود: خداوندا، برادرم موسی از تو تقاضا كرد كه سینه او را وسیع گردانی و كارها را بر او آسان‏نمایی و برادرش هارون را وزیر و یاورش قرار دهی. خداوندا، من محمد برگزیده و پیامبر توام، سینه‏ام را گشاد نما و كارها را بر من آسان‏ساز و از خاندانم علی را وزیر من گردان تا به وسیله او پشتم قوی و محكم گردد. هنوز دعای پیامبر به پایان نرسیده بود كه جبرئیل نازل شد و آیه فوق را نازل نمود.(۱۷)
این آیه با كلمه «انّما» كه در لغت عرب به انحصار دلالت دارد آغاز گردیده است و معنای آیه این است كه ولیّ و سرپرست شما تنها خداوند و رسول او و كسی است كه در حال ركوع در راه خدا انفاق می‏نماید و طبق روایتی كه ذكر گردیده است این شخص تنها علی ابن ابی‏طالب است بر این اساس مطالبی كه برخی از مفسران اهل سنت بیان كرده‏اند و «ولی» در آیه فوق را به معنای دوست و یاور دانسته‏اند صحیح نیست زیرا ولایت به معنای دوستی و یاری كردن تنها اختصاص به كسانی كه در حال ركوع انفاق می‏كنند ندارد بلكه یك حكم عمومی است و تمام مسلمانان را در بر می‏گیرد و همه موظف هستند با یكدیگر دوست بوده و همدیگر را یاری نمایند بلكه از این كه قرآن این ولایت را منحصر به خدا و رسول انفاق كننده در حال ركوع نموده بدست می‏آید كه این ولایت به معنای سرپرستی و صاحب اختیار و متصرف در امور بودن است و این كه این ولایت در ردیف ولایت خداوند و پیامبر او قرار گرفته است و هر سه با یك جمله بیان گردیده خود مؤید دیگری است برای اثبات این معنی.
۵) آیات تبلیغ و اكمال دین:
پیامبر اسلام در سال آخر عمر مبارك خود به همراه مردم مدینه و دیگر سرزمین‏های اسلامی كه جمعیت آنان بالغ بر صد هزار نفر می‏گردید عازم حجهٔ‏الوداع شدند پس از انجام مراسم حج و در بازگشت، هنگامی كه به منطقه‏ای بنام «غدیر خم» رسیدند فرشته وحی بر آن حضرت نازل گردید و به پیامبر فرمان داد كه آنچه قبلاً بر او نازل شده است را به مردم ابلاغ نماید.(۱۸)
«یَـآأَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَآ أُنزِلَ إِلَیْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ؛(۱۹) ای رسول، آن‏چه از طرف پروردگارت بر تو نازل گردیده را به مردم ابلاغ نما و اگر این كار را نكردی رسالتت را انجام نداده‏ای.»
ولی پیامبر از ابلاغ صریح این امر نگران بود و خوف آن را داشت كه مردم نپذیرند و در برابر او به مخالفت برخیزند زیرا از یك طرف علی(ع) پسر عمو و داماد آن حضرت است و می‏ترسد مردم تهمت خویشاوند بودن علی را به پیامبر بزنند و بگویند پس از خود، پسر عمو و دامادش را بر ما مسلط ساخت و از طرف دیگر علی(ع) در جنگ‏های متعدد اجداد و بستگان كافر بسیاری از این مسلمانان را به قتل رسانده و آنان از او كینه شدیدی به دل دارند و از سویی دیگر افراد منافق فراوانی كه در میان مسلمانان وجود داشتند مانع بسیار بزرگی برای خلافت و و لایت علی(ع) به شمار می‏رفت، چنانچه در روایتی كه از پیامبر اكرم(ص) نقل گردیده به این موضوع اشاره شده است.(۲۰) لكن خداوند در ادامه این آیه به پیامبرش اطمینان می‏دهد كه از هیچ چیز و هیچ كس خوفی نداشته باشد زیرا خداوند او را از شر مردم نگه می‏دارد. «وَاللَّهُ یَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْكَـفِرِینَ؛ خداوند تو را از خطرات مردم نگه می‏دارد و خداوند جمعیت كافران را هدایت نمی‏كند.»
در پی نزول این آیه پیامبر دستور توقف مسلمانان را صادر كرد و به آنان فرمان داد كه صبر نمایند تا آنان كه عقب هستند به جمعیت ملحق شوند و آنان كه پیشاپیش قافله در حركت بودند بازگردند پس از اجتماع مسلمانان نماز ظهر را به جماعت پیامبر اقامه كردند سپس آن حضرت فرمان داد تا از جهاز شتران منبری را برای آن حضرت تهیه نمایند سپس بر بالای منبر قرار گرفته و پس از حمد و سپاس الهی فرمود: من به همین زودی دعوت خدا را اجابت كرده و از میان شما می‏روم، من مسئول هستم و شما هم مسئولیه، شما در مورد من چگونه شهادت می‏دهید مردم با صدای بلند گفتند: ما گواهی می‏دهیم كه تو وظیفه رسالت را ابلاغ كردی و شرط خیرخواهی را انجام دادی و آخرین تلاش خود را در راه هدایت ما انجام دادی، خداوند تو را جزای خیر دهد. سپس فرمود: آیا شما گواهی به یگانگی خدا و رسالت من و حقانیت روز رستاخیز می‏دهید؟ همگان گفتند آری، گواهی می‏دهیم، سپس فرمود: خدایا گواه باش. پس از بیان این سخنان و گرفتن اعتراف مبنی بر توحید و نبوت و معاد و صدق گفتار و كردارش در این مورد، دست علی را گرفت و بلند كرد و فرمود: ای مردم! چه كسی از همه مردم نسبت به مسلمانان از خود آنها سزاوارتر است، همه گفتند: خدا و پیامبر او داناتر هستند پیامبر فرمود: خداوند ولی و رهبر من است و من مولی و رهبر مؤمنان هستم و نسبت به آنان از خودشان سزاوارترم. سپس فرمود: «من كنت مولاه فهذا علی مولاه؛(۲۱) هر كس من مولاه و رهبر او هستم این علی نیز مولی و رهبر اوست.» و این سخن را سه بار تكرار كرد و بدنبال آن سر را به سوی آسمان برداشت و فرمود:
«اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و احب من احبه و ابغض من ابغضه و انصر من نصره و اخذل من خذله و أدر الحق معه حیث دار؛(۲۲) خداوندا دوست بدار كسی كه او را دوست بدارد و دشمن بدار كسی كه او را دشمن بدارد و محبوب بدار كسی كه او را محبوب بدارد و مبغوض بشمار كسی كه او را مبغوض شمارد و یاری نما كسی كه او را یاری نماید خوارگردان كسی كه او را خوار گرداند و حق را به همراه او بدار به هر سویی كه او رود.»
پس از پایان سخنان پیامبر و ابلاغ این پیام الهی آیه اكمال دین نازل شد و خطاب به همه مسلمانان گفت: «الْیَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِینَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْكُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَكُمُ الاْءِسْلَـمَ دِینًا؛(۲۳) امروز آئین شما را كامل و نعمت را به شما تمام كردم و اسلام را به عنوان آئین شما پذیرفتم.»
در روایات نقل گردیده است كه پس از نزول این آیه پیامبر خود در خیمه‏ای نشستند و علی(ع) در خیمه‏ای دیگر و به مسلمانان فرمان دادند كه این حادثه را به آن حضرت و علی(ع) تبریك بگویند و از جمله افرادی كه به حضور پیامبر(ص) و علی (ع) رسیدند خلیفه دوم بود كه با جملات ذیل به آن حضرت تبریك گفت: «بخٍ بخٍ یابن ابی طالب، اصبحت و امسیت مولای و مولا كلّ مؤمن و مؤمنهٔ؛(۲۴) مبارك باد بر تو ای فرزند ابوطالب كه مولای من و تمام مردان و زنان با ایمان شدی.»
و بدین ترتیب بود كه پیامبر اكرم(ص) به فرمان الهی ولایت و خلافت علی(ع) را به صراحت به مسلمانان اعلام كرد و مسلمانان را به پیروی از علی(ع) پس از خود توصیه نمود ولكن با تأسف فراوان عالمان و اهل سنت این آیه و روایات نقل شده در این مورد را همانند دلایل دیگری كه در این مورد وجود دارد توجیه و تأویل نمودند و بدین وسیله حقیقت امر را به بسیاری از مسلمانان پوشیده داشتند و آنان را از این نعمت عظیم ولایت كه موجب سعادت انسان در دنیا و آخرت می‏گردد محروم ساختند.
سیدجعفر صادقی فدكی
۱. «مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الاْءِنسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ»(ذاریات/ ۵۶)
۲. شعراء/ ۲۱۴.
۳. تفسیر تبیان، ج ۸، ص ۶۷ ؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۶۳.
۴. مجمع البیان، المیزان، درالمنثور، ذیل آیه ۲۱۴ شعراء.
۵. الغدیر، ج ۲، ص ۲۷۸ ؛ المراجعات، ص ۱۳۰ به بعد.
۶. تفاسیر الكشاف و الجامع لاحكام القرآن، ذیل آیه ۲۳ شوری.
۷. آل عمران/ ۳۱.
۸. سبأ/ ۴۷.
۹. مجمع البیان، ذیل آیه ۶۱ آل‏عمران.
۱۰. فضائل الخمسه فمن الصحاح السته، ج ۱، ص ۲۹.
۱۱. تفسیر الكشاف، ذیل آیه ۶۱ آل عمران.
۱۲. تاریخ طبری، ج ۲، ص ۴۵؛ البدایهٔ و النهایهٔ، ج ۲، ص ۴۰۶.
۱۳. كافی، ج ۷، ص ۴۲۴ ؛ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج ۱، ص ۱۸ و ج ۱۲، ص ۱۷۹
۱۴. السنن الكبری، ج ۷، ص ۴۴۳؛ شرح نهج‏البلاغه ابن ابی الحدید، ج ۱۲، ص ۱۷۹ و ۲۰۴.
۱۵. المجموع، ج ۱۶، ص ۳۲۷ ؛ كنزالعمال، ج ۱۶، ص ۵۳۸.
۱۶. المیزان، ج ۳، ص ۲۳۰ ؛ مستدرك سفینهٔ البحار، ج ۱۰، ص ۱۱۸.
۱۷. الغدیر، ج ۲، ص ۵۲ تا ۵۴.
۱۸. مجمع البیان، ذیل آیه ۶۷ مائده؛ شواهد التنزیل، ج ۱، ص ۲۵۰.
۱۹. مائده/ ۶۷
۲۰. الاحتجاج، ج ۱، ص ۷۳؛ بحارالانوار، ج ۳۷، ص ۲۰۶.
۲۱. مسند احمد، ج ۱، ص ۸۴ و ۱۱۸ ؛ كافی، ج ۱، ص ۲۹۴ و ۲۹۵.
۲۲. دعائم الاسلام، ج ۱، ص ۱۶؛ مسند احمد، ج ۱، ص ۱۱۹.
۲۳. مائده/ ۳.
۲۴. بحارالانوار، ج ۳۷،ص ۱۰۸ و ۱۴۳ ؛ البدایهٔ و النهایهٔ، ج ۷، ص ۳۸۶.
منبع : ماهنامه پاسدار اسلام


همچنین مشاهده کنید