چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

اتاق فرمان دموکرات ها در دست کیست؟


اتاق فرمان دموکرات ها در دست کیست؟
●مرحله كادرسازی و مهره چینی دموكرات ها:
انتخابات هفتم نوامبر، دموكرات های حاشیه نشین را دوباره به متن سیاست آمریكا كشاند. نتیجه ظاهری انتخابات اخیر این بود كه كنگره از كف اختیار جمهوریخواهان خارج شده است اما پیام واقعی این حادثه آن بود كه عصر رهبری نومحافظه كاران بر سیاست های آمریكا به سر آمده است.
دموكرات ها اكنون خیز بلند خود را برای خارج كردن مهم ترین خاكریز قدرت یعنی كاخ سفید از سیطره رقیب آغاز كرده اند. اردوی دموكرات ها در حال حاضر سرگرم سازماندهی یك رقابت و چالش بزرگتر است تا در مواجهه ای با تیم گرداننده امور امنیتی وسیاسی به سوی انتخابات ۲۰۰۸ راه كشد.
بی گمان دراین میدان كه كارزاری سخت تر از سه شنبه سیاه جمهوریخواهان است، دموكرات ها باید استراتژی جایگزینی خویش برای دكترین ناكارآمد جمهوریخواهان عرضه كنند، در وهله دوم نگاهها به سمت كادر رهبری و شبكه تصمیم گیران این جناح دوخته خواهد شد و این كه اردوی دموكرات ها چه كسانی را برای تصدی كرسی های تأثیرگذار وزارت خارجه خانم رایس، معاونت ریاست جمهوری دیك چنی، شوراهای امنیت استفان هاوس و نمایندگی سازمان ملل جان بولتون و مدیریت اتاق مشاوران، رئیس جمهور آماده كرده اند.
از این رو «تركیب رهبران» در دور جدید بازگشت دموكرات ها به عرصه قدرت از مسائل قابل تأمل برای تحلیلگران روابط بین الملل است. گو اینكه سیاست جهانی واشنگتن برآیندی از آرا و خواسته های گروهها، جناح ها و مؤسسات عدیده اقتصادی، نظامی و سیاسی است اما در نهایت چهره ها و تیم رهبران نقش غیرقابل انكاری در هدایت و پیشبرد این سیاستها ایفا می كنند. نقش حلقه مدیران در عرصه نومحافظه كاران بیش از هر برهه دیگری به اوج رسید. افكار عمومی جهان به عینه دریافتند كه چگونه طیف نومحافظه كاران افراطی درون كاخ سفید دو نهاد ارتش و دیپلماسی را در راستای تفكرات سیاسی خویش به كار گرفتند. بنابراین سؤال روشن ناظران سیاسی این است كه به راستی اگر دموكرات ها بنای تغییر مسیر سیاست های آمریكا را دارند با تكیه بر اندیشه كدام متفكران و بر اراده چه عناصری می خواهند این كار بزرگ را به انجام رسانند. به عبارتی كاندیدای آنها برای عهده داری كرسی برنامه ریزی و یا كنترل نو محافظه كارانی مثل ریچارد پرل، پل ولفوویتز یا مدیرانی نظیر جان بولتون، دونالد رامسفلد، دیك چنی و كاندولیزا رایس كیست؟
نخستین گمانه زنی رسانه های آمریكایی حاكی از این بود كه حزب دموكرات در سازماندهی شبكه تصمیم گیران خود به جذب و به كارگیری دوباره برخی استراتژیست های نام آشنا مثل زبیگینو برژینسكی، برنت اسكوكرافت اقبال نشان داده است و درصدد بهره گیری از آنان در كنترل جنگ طلبی ساكنان فعلی كاخ سفید هستند. نشریه نیوزویك در پی پیروزی دموكرات ها از این تصمیم درون حزبی دموكرات ها خبر داد. برپایه گزارش این نشریه دموكرات ها علاوه بر دو چهره مذكور، آنها حول نقش یك دموكرات متقدم به نام جیمز بیكر حساب باز كرده اند. دیپلماتی كه اگرچه مدتی را در همسویی با جمهوریخواهان به سر برد اما در این سالها كوشیده است نقش یك مشاور مؤثر را بر كل جریان تصمیم گیری واشنگتن در بحران های بین المللی ایفا كند. اما پس از گروه سیاستگذاران در حلقه مدیران اجرایی و ستادی دموكرات ها، برنامه خود را با سه چهره ای كه نامشان درصدر لیست برندگان انتخابات مطرح شد پیش می برند، هیلاری كلینتون كه سایه حضور رئیس جمهور پیشین آمریكا (بیل كلینتون) در مجلس سنا و محافل تصمیم گیر آمریكا شناخته می شود و پس از كسب یك پیروزی قاطع بر سناتورهای جمهوریخواه برای سكونت دركاخ سفید در سال ۲۰۰۸ آماده می شود. هری ریدكه دموكرات ها بنابر تجارب زیاداو در تصمیم گیری های مهم، ریاست سنا را به او سپرده اند و نانسی پلوسی كه امروز در نقش نخستین زن رئیس مجلس نمایندگان و چهره محبوب دموكرات ها ظاهر شده است.
نكته قابل توجه در برنامه كادرسازی دموكرات ها تاكتیك بدیعی است كه آنها برای جذب چهره های معتدل و به اصطلاح خوش خیم جمهوریخواهان برای پست های كلیدی حكومت آمریكا به كار بسته اند.
نخستین نشانه های این تاكتیك در پالسی كه دموكرات ها به جانب یك رجل جمهوریخواه (اسكوكرافت) و یك چهره انشعابی دموكرات ها (بیكر) فرستادند نمایان است.
●آلترناتیوی برای دیك چنی
شكست سنگین جمهوریخواهان در انتخابات میان دوره ای ایالات متحده بیش از آن كه شكست حزب جمهوریخواهان باشد، شكست نومحافظه كاران ساكن كاخ سفید و طیف تندروی درون كابینه بوش است. دونالد رامسفلد وزیر دفاع بوش كه سابقه دو جنگ ناكام افغانستان و عراق را در كارنامه دارد نخستین قربانی بزرگ شكست جمهوریخواهان در انتخابات سه شنبه گذشته بود. تحلیلگران امور آمریكا معتقدند پس از رامسفلد افرادی چون جان بولتون و... نیز به زودی از سمت خود كنار خواهند رفت اما به نظر می رسد آنچه بیش از همه مورد توجه دموكرات ها قرار گرفته تغییر دیك چنی معاون رئیس جمهور آمریكا كه از وی به عنوان طراح اصلی و مغز متفكر طیف جنگ طلبان دوره كاخ سفید یاد می شود، است . بسیاری از سیاستمداران كهنه كار آمریكا ادامه حضور افرادی چون دیك چنی و رامسفلد و حتی كاندولیزا رایس را در محور كابینه بوش، ادامه روند غیرمنطقی سیاست خارجی آمریكا بخصوص در مناطق مهمی مثل خاورمیانه می دانند. با استعفای رامسفلد اینك دیك چنی درسیبل انتقادات و حملات دموكرات ها قرار گرفته و قاعدتاً افرادی نیز از سوی دموكرات ها برای جانشینی وی و معرفی وی به بوش در نظر گرفته شده اند. در رأس افراد مطرح برای جانشینی دیك چنی نامی به چشم می خورد كه برای آمریكایی ها چندان غریبه نیست و وی كسی نیست جز «برنت اسكوكرافت» مشاور امنیت ملی آمریكا در زمان ریاست جمهوری جرالد فورد و جرج بوش. اسكوكرافت اگرچه یك جمهوریخواه است اما انتقادات فراوانی به سیاست های آمریكا بخصوص در عراق دارد.
●اسكوكرافت كیست؟
برنت اسكوكرافت در ۱۹ مارس ۱۹۲۵ متولد شد. وی در دوره ریاست جمهوری جرالد فورد و بوش پدر مشاور امنیت ملی آمریكا بود. اسكوكرافت همچنین در دوره ریاست جمهوری ریچارد نیكسون مشاور نظامی وی بود. اسكوكرافت در فاصله سال های ۲۰۰۵ - ۲۰۰۱ رئیس بخش مشاورین امنیتی جرج بوش بود.
وی پیش از پیوستن به كابینه بوش، رئیس بنیاد كیسینجر نیز بود. اسكوكرافت همچنین رئیس مؤسسه «گروه اسكوكرافت» است كه توسط وی تشكیل شده است.
كاركرد «گروه اسكوكرافت» برخلاف تمامی مناصبی كه اسكوكرافت تاكنون بر عهده داشته، به اموری چون مشاور بازرگانی و... خلاصه می شود.
اسكوكرافت برهه ای را در سمت رئیس نیروی هوایی ارتش ایالات متحده و سپس به سمت مشاور امنیت ملی آمریكا منصوب شد.
اسكوكرافت همچنین در دانشگاه نظامی آمریكا و آكادمی نیروی هوایی ارتش آمریكا تدریس كرده است.
اسكوكرافت اگرچه عضو حزب جمهوریخواه آمریكا است اما چه در زمان حمله ایالات متحده به عراق و چه پس از آن ازمخالفین ومنتقدین جدی این حمله بود و جریان منتقد جنگ عراق را در درون حزب جمهوریخواه هدایت می كرد. اسكوكرافت اما در مقابل از حامیان حمله آمریكا به افغانستان بود و آن را واكنشی در مقابل تروریسم می دانست. بوش پدر درسال ۱۹۹۱ مدال افتخار آزادی را به وی اهدا كرد. اسكوكرافت همچنین در سال ۱۹۹۳ در كاخ باكینگهام از دستان ملكه الیزابت مدال افتخار دریافت كرد.
اسكوكرافت همچنین كتابی را با نام «دنیای انتقال یافته» منتشر كرد كه به ذكر خاطرات و جریانات درون كاخ سفید در زمان پایان جنگ سرد و فروپاشی شوروی در اوایل دهه ۹۰ پرداخت. وی بدون تردید همواره از مردان پشت صحنه سیاست خارجی ایالات متحده بوده است و سالها حضور در مناصب امنیتی درون كاخ سفید و نیروی هوایی ارتش ایالات متحده از وی چهره ای كارآزموده ساخته است. اسكوكرافت در عین حال پیرو یكی از فرقه های مسیحیت به نام مورمون است. وی متأهل و همسر وی مارین هورنر اسكوكرافت است. حاصل ازدواج اسكوكرافت یك دختر است.
●جیمز بیكر
جیمز آدیسون بیكر یك دیپلمات و سیاستمدار آمریكایی است كه متولد ۲۸ آوریل ۱۹۳۰ است. او در دوره ریاست جمهوری رونالد ریگان رئیس ستاد كارمندان رئیس جمهور، و در دوره دوم ریاست جمهوری ریگان، از سال ۱۹۸۵ تا ۱۹۸۸ وزیر خزانه داری بود. بیكر در دوره جورج بوش پدر وزارت خارجه آمریكا را برعهده داشت.
این سیاستمدار در هوستون به دنیا آمد و در رشته حقوق تحصیل كرد. وی ابتدا یك دموكرات بود اما بعدها به حزب جمهوریخواه پیوست و سال ۱۹۷۰ در رقابت های انتخاباتی سنا از جورج اچ دبلیو بوش شكست خورد.
بیكر سمت های متعددی را تجربه كرد تا اینكه در سال ۱۹۸۹ در دوره ریاست جمهوری جورج اچ دبلیو بوش به وزارت خارجه رسید و از سال ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۳ رئیس ستاد كاركنان كاخ سفید بود.
بیكر در ایجاد اتحادی متشكل از ۳۴ كشور كه در جنگ اول خلیج فارس به همراه آمریكا می جنگیدند نقش فعالی ایفا كرد، در اواخر ،۲۰۰۳ رئیس جمهور از وی خواست تا در سیاستگذاری برای عملیات آمریكا در جنگ عراق مؤثر واقع شود. او همچنین فرستاده ویژه رئیس جمهور به سایر كشورها برای حل مسأله بدهی های عراق بود.
در پنجم ژانویه ،۲۰۰۶ بیكر در نشست وزرای سابق دفاع و خارجه آمریكا كه به منظور بحث و گفت وگو پیرامون سیاست خارجی آمریكا طراحی شده بود شركت كرد. در ماه مارس ۲۰۰۶ كنگره تشكیل گروه مطالعاتی عراق را اعلام كرد و بیكر در كنار لی همیلتون دموكرات ریاست این گروه را عهده دار شد. در ماه سپتامبر امسال مطبوعات اعلام كردند كه بیكر درباره عراق به جورج بوش مشاوره می دهد یك ماه پیش نیز روزنامه واشنگتن پست گزارش داد كه بیكر رئیس كمیسیونی است كه درباره گزینه های آمریكا در عراق به رئیس جمهور مشاوره می دهد. بیكر بر این باور است كه آمریكا به جز ادامه مسیر فعلی در عراق گزینه های دیگری هم می تواند اختیار كند. بیكر در گروه مطالعاتی عراق به همراه همكارانش می كوشد كه نگاه جدیدی به عراق داشته باشد و انتظار می رود كه این گروه اندكی بیش از انتخابات اخیر كنگره آمریكا نتایج تحقیقات خود را اعلام كند. جیمز بیكر علاوه بر اینها، در شورای مشاوران برای اتاق بازرگانی آمریكا و آذربایجان فعالیت می كند و بنابراین روابط نزدیكی با آذری ها دارد. بیكر كه پدر ۸ فرزند است مؤسس انستیتو جیمز بیكر است. فردای انتخابات هفتم نوامبر كه به شكست جمهوریخواهان منجر شد، رسانه های آمریكا از حضور دوباره بیكر در تیم سیاستگذاران كاخ سفید خبر دادند، برپایه این گزارش ها، بیكر در حلقه استراتژیست های آمریكایی قابلیت آن را دارد كه جایگزین چهره های تندرو جمهوریخواهان شود. چنانكه نیوزویك در گزارشی نوشت، جورج بوش با دعوت دوباره بیكر به اتاق تصمیم گیری كاخ سفید در صدد است تا از نقش او هم به عنوان یك پل ارتباطی برای برقراری تعامل با دموكرات ها بهره گیرد هم این كه به خواسته محافل منتقد درخصوص اصلاح سیاست هایش در بحران عراق پاسخ دهد.
●هری رید
هری میسون رید، دوم دسامبر ۱۹۳۹ به دنیا آمد و تحصیلات خود را در زمینه حقوق پی گرفت. وی پیش از آنكه پا به دنیای سیاست بگذارد به نوادا رفت و در آنجا وكیل شد. او عضو حزب دموكرات و سناتور ارشد نواداست. انتظار می رود كه پس از پیروزی دموكرات ها در انتخابات ۲۰۰۶ كنگره، رید رهبر اكثریت سنا شود.
هری رید در سیاست آمریكا، ابتدا به عضویت مجمع ایالتی نوادا درآمد و سپس در انتخابات سنا شركت كرد اما از رقیب خود آلن بایبل شكست خورد. تا سال ۱۹۸۰ نوادا تنها یك عضو در مجلس نمایندگان آمریكا داشت اما به دلیل رشد جمعیت در دهه ۱۹۷۰ ناحیه دوم نیز به این ایالت افزوده شد و نوادا دارای دو نماینده شد. بدین ترتیب هری رید در سال ۱۹۸۲ توانست در انتخابات سراسری به راحتی پیروز و وارد مجلس نمایندگان شود. علاوه بر این، او دو دوره (۱۹۸۳ تا ۱۹۸۷) در مجلس نمایندگان حضور داشت.
هری رید در سال ۱۹۸۶ به سنا راه یافت و در سال های ۱۹۹۲ ، ۱۹۹۸ و ۲۰۰۴ بار دیگر راهی سنا شد. در سال ،۱۹۹۹ وی به عنوان معاون رهبر اقلیت سنا و دست راست تام راچل رهبر اقلیت سنا از ایالت داكوتای جنوبی انتخاب شد. در سال ۲۰۰۱ هنگامی كه رشته كنترل سنا موقتاً به دست دموكرات ها افتاد هری رید به سمت معاونت اكثریت سنا رسید و در سال ۲۰۰۲ باز هم معاون رهبر اقلیت شد.
در ۱۶ نوامبر ،۲۰۰۴ هری رید به مقام رهبری دموكرات های سنا و رهبری اقلیت سنا رسید. هری رید در سال ۲۰۰۵ دچار یك سكته خفیف شد و به توصیه همسرش «لندرا» به پزشك مراجعه كرد اما به دلیل آنكه با ۳ روز تأخیر مطبوعات را در جریان گذاشت با جنجال های زیادی مواجه شد.
اول نوامبر ۲۰۰۵ هری رید خواستار غیرعلنی شدن جلسه سنا شد. در آن جلسه از ابهام در اطلاعات مربوط به سلاح های كشتار جمعی عراق سخن به میان آمد. پت رابرتس رئیس كمیته اطلاعات سنا در ژوئیه ۲۰۰۴ وعده داده بود كه سوء استفاده جورج بوش از اطلاعات ناقص مربوط به عراق در حمله به این كشور را بررسی می كند اما وی در این زمینه كوتاهی كرد و هری رید در جلسه غیرعلنی سنا به شدت از او انتقاد كرد.هری رید در ماه مارس ۲۰۰۶ گفت: «حضور نیروهای آمریكا در عراق بیش از حضور ما در جنگ جهانی دوم شده است. وی در ماه مه نیز با شناسایی زبان انگلیسی به عنوان زبان ملی آمریكا مخالفت كرد و آن را پیشنهادی نژادپرستانه نامید.
در ماجرای جك آبراموف لابی گر، نام هری رید به عنوان یكی از افرادی كه از آبراموف كمك مالی دریافت كرده است، مطرح شد. اما او گفت كه تماس های وی با آبراموف و كمك هایی كه از او دریافت كرده، قانونی بوده است. وی این ماجرا را «رسوایی جمهوریخواهان» نامید. هری رید در زمینه مسائل اجتماعی نیز دارای دیدگاه های ویژه ای است. او از مخالفان سقط جنین است و در سال ۱۹۹۴ در تصویب قانونی كه محدودیت های جدید برای حامیان سقط جنین در نظر می گرفت سهم به سزایی داشت. هری رید در مه ۲۰۰۵ در كانون توجه مطبوعات قرار گرفت. او در جمع گروهی از دانش آموزان گفت: «پدر جورج بوش آدم عجیبی است. به نظر من او یك بازنده است». او بعداً به خاطر تبعات این اظهاراتش عذرخواهی كرد. نكته قابل تأمل دیگر درباره هری رید آنكه او با موافقتنامه تجارت آزاد به ویژه NAFTA مخالف است و تمایلی به كاهش مالیات ندارد. هری رید در فیلم «ترافیك» یك نقش جزیی داشت.
●زبیگنیو برژینسكی
زبیگنیو كازمیرز برژینسكی، ۲۸ مارس ۱۹۲۸ در ورشو پایتخت لهستان به دنیا آمد. وی بخشی از سال های جوانی اش را در فرانسه و آلمان سپری كرد و سپس به كانادا رفت. برژینسكی در رشته علوم سیاسی تحصیل كرد و سرانجام از دانشگاه هاروارد دكترای علوم سیاسی گرفت. پس از آن به تدریس در هاروارد پرداخت و بعد از آن در دانشگاه كلمبیا رئیس انستیتوی جدیدی در امور كمونیسم شد. برژینسكی در سال ۱۹۵۸ شهروند آمریكا شد و در سال های دهه ۱۹۶۰ مشاور كندی و جانسون بود. او همواره در صف مخالفان با شوروی سابق بود و نیروی نافذ در تلاش های دولت جانسون برای نزدیك شدن به شرق اروپا محسوب می شود. در سال های پایانی ریاست جمهوری جانسون، برژینسكی مشاور سیاست خارجی هوبرت هامفری معاون جانسون شد.
در سال ۱۹۷۳ برژینسكی به عنوان نخستین مدیر كمیسیون همه جانبه منصوب شد. این كمیسیون گروهی متشكل از رهبران سیاسی و تجاری و دانشگاهیان آمریكا، اروپای غربی و ژاپن بود كه هدف آن تقویت روابط میان این ۳ منطقه بود. جیمی كارتر هم عضو این كمیسیون بود بنابراین هنگامی كه به ریاست جمهوری رسید برژینسكی را به عنوان مشاور امنیت ملی و خود برگزید.
برژینسكی از مخالفان سیاست خارجی به سبك نیكسون ـ كیسینجر بوده است. وی در دوره كارتر، بر روابط شرق و غرب متمركز شد و عمدتاً به روابط شمال ـ جنوب و مسائل حقوق بشر می پرداخت. او یك بازیكن طرفدار همكاری گروهی بود و بنابراین به ایجاد رابطه با سایر كشورها علاقه نشان می داد. برژینسكی بر توسعه بیشتر روابط چین و آمریكا تأكید می كرد و طرفدار موافقتنامه كنترل تسلیحات با مسكو بود و همانند رئیس جمهور و سایروس ونس وزیر وقت خارجه معتقد بود كه آمریكا به جای یكجانبه گرایی باید در دیپلماسی خود به دنبال همكاری بین المللی باشد.
در فضای سال های پرالتهاب ۱۹۷۹ و ۱۹۸۰ كه تسخیر لانه جاسوسی آمریكا، حمله شوروی به افغانستان و بحران های عمیق اقتصادی به وجود آمده بود دیدگاه های ضدشوروی برژینسكی جلب نظر كرد و توانست هواداران بسیاری را گرد او فراهم آورد. اما این مسأله نتوانست به بیماری دولت كارتر پایان دهد. برژینسكی در سیاست خارجی به عنوان چهره ای واقع گرا مطرح شده و بسیاری او را آلترناتیو دموكرات ها در برابر هنری كیسینجر جمهوریخواه می دانند. او در سال هایی كه در ساختار حكومت آمریكا بود حول مسأله حقوق بشر تلاش های خود را سازماندهی می كرد.
برژینسكی پس از كنار كشیدن از تشكیلات حكومتی آمریكا به نویسندگی، تدریس و مشاوره روی آورده است و همواره یكی از مشاورها و استراتژیست های پشت صحنه سیاست خارجی آمریكا محسوب می شد.
از دید ناظران، برژینسكی در كنار كیسینجر یكی ازمنابع تغذیه تفكرات دستگاه دیپلماسی آمریكاست، برای دموكراتها او نقش یك تكیه گاه فكری را دارد و نسل جدید سیاستمداران این جناح امیدوارند كه پس از به دست گرفتن كنگره و كاخ سفید دوباره از این مرجع فكری خویش بهره گیرند.
●هیلاری كلینتون
هیلاری رودهام كلینتون متولد ۲۶ اكتبر ،۱۹۴۷ سناتور ارشد نیویورك است كه سوم ژانویه ۲۰۰۱ به سنا راه یافت و هفتم نوامبر ۲۰۰۶ نیز فرصت دیگری برای ماندن در سنا پیدا كرد.
او همسر بیل كلینتون رئیس جمهور پیشین آمریكاست و پیش از این یك وكیل بود. او دركاخ سفید كوشید كه فارغ از آن كه بانوی سیاستمدار آمریكا محسوب می شود، دیدگاههای خاص خود را نیز بیان كند. بنابراین در مسائل فرهنگی چهره ای جنجالی است. با این اوصاف، هیلاری مستقیماً در سیاست آمریكا دخیل بوده است. اكنون كه دموكرات ها كنترل كنگره را دردست گرفته اند هیلاری كلینتون به محتمل ترین كاندیدای دموكرات در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۸ مبدل شده است.
وی دانش آموخته علوم سیاسی است و در مدرسه حقوق ییل عضو هیأت تحریریه مجله حقوقی دانشگاه بود. او در ۸ سالی كه به عنوان بانوی سیاست پیشه آمریكا بوده در این نقش فعالیت های سیاسی اندكی داشت و عمدتاً در زمینه حقوق زنان و مسائل كودكان فعال بوده است. زمانی كه به سنا راه پیداكرد كوشید تا روابط خود را با سناتورهای هردو حزب دموكرات و جمهوریخواه گسترش دهد و هم اكنون در پنج كمیته مهم سنا عضویت دارد. پس از حملات ۱۱ سپتامبر، مسأله امنیت ملی در اولویت برنامه های وی قرارگرفت و برای افزایش قابلیت های امنیتی آمریكا دربرابر تهدیدهای تروریستی كوشش كرد. او از عضویت خود در كمیته سرویس های مسلح سنا برای حمایت قاطعانه از حمله نظامی به افغانستان استفاده كرد و وضعیت زنان افغان در دوره طالبان را موردتوجه قرارداد.
هیلاری كلینتون با خروج نیروهای آمریكایی از عراق مخالف است و براین باور است كه خروج زودهنگام از عراق آن را به یك كشور شكست خورده مبدل می كند. او از این نظر حامی بوش است اما با برنامه های بوش برای كاهش مالیات به شدت مخالفت می ورزد.
هیلاری كلینتون همواره تلاش كرده تا زیرساخت های آموزشی، اشتغال و فناوری آمریكا را مستحكم سازد. اما در برنامه های خود چندان موفق نبوده است. او در سال ۲۰۰۰ وعده داد كه در صورت راهیابی به سنا
۲۰۰ هزار شغل ایجاد كند. اما تاكنون در نیویورك بیش از ۱۷۰ هزار شغل از دست رفته است. او پس از توفان ویرانگر كاترینا درصدد برآمد تا با ایجاد یك كمیسیون دلایل ناكامی دولت در رویارویی با این حادثه را بررسی كند.
طبق یك نظرسنجی كه گالوپ در مه ۲۰۰۵ انجام داد، ۵۴ درصد از پاسخ دهندگان هیلاری كلینتون را یك لیبرال، ۳۰ درصد وی را به عنوان یك میانه رو و ۹ درصد او را به عنوان یك محافظه كار معرفی كردند. وی از تمایل خود برای شركت در انتخابات ریاست جمهوری آمریكا در سال ۲۰۰۸ سخن گفته است و در سال جاری نیز همواره موضوع گمانه زنی های رسانه ها در این زمینه بوده است.
تاكنون هیچ زنی از سوی یك حزب بزرگ آمریكایی برای شركت در انتخابات ریاست جمهوری كاندیدا نشده است و اگر هیلاری بركرسی رقابت ریاست جمهوری ۲۰۰۸ بنشیند، او عنوان نخستین زن داوطلب برای رهبری كاخ سفید را ازآن خود خواهدكرد.
هیلاری در فردای شكست جمهوریخواهان در انتخابات هفتم نوامبر اعلام كرد كه این پیروزی دموكراتها مقدم و زمینه پیروزی بزرگ آنها در رقابت ریاست جمهوری ۲۰۰۸ خواهدبود.
●نانسی پلوسی
نانسی پاتریشیا دالساندرو پلوسی متولد ۲۶ مارس ،۱۹۴۰ اكنون در جایگاه رهبری اكثریت مجلس نمایندگان آمریكا نشسته است. او پیش ازاین رهبر اقلیت این مجلس بود اما پس از پیروزی دموكرات ها در انتخابات میان دوره ای ۷ نوامبر ۲۰۰۶ به عنوان رئیس مجلس نمایندگان آمریكا ایفای نقش خواهدكرد. پلوسی نخستین زنی است كه ریاست مجلس نمایندگان آمریكا را برعهده می گیرد.
پدر وی نماینده مریلند در كنگره آمریكا بود و به دلیل آنكه در فضایی سیاسی رشد كرد در سنین پایین وارد عرصه سیاست شد و به دموكرات ها گرایش پیداكرد. پلوسی دوم ژوئن ۱۹۸۷ به كنگره راه یافت و از آن هنگام ۸ بار در انتخابات كنگره پیروز شده است. درواقع، او این پیروزی ها را به دلیل نبودن یك رقیب سرسخت جمهوریخواه به دست آورده است.
پس از اعتراض های میدان تیان آنمن در سال ،۱۹۸۹ پلوسی به هواخواهی جنبش دموكراسی چین درآمد و به شدت ازحكومت جمهوری خلق چین انتقاد كرد. شاید به همین دلیل بود كه برخی محافل خاور دور رهبری او بر جناح پیروز دموكراتها را نشانه ای از سردی روابط آینده واشنگتن و پكن تلقی كرده اند.
پلوسی در سال ۲۰۰۱ به معاونت رهبر اقلیت دموكرات مجلس نمایندگان انتخاب شد و این نخستین باری بود كه یك زن به چنین عنوانی می رسید. در سال ۲۰۰۲ دیك گفارد رهبر اقلیت مجلس نمایندگان از عنوان خود استعفا داد تا نامزد دموكرات ها در انتخابات ریاست جمهوری شود.
بنابراین پلوسی جانشین وی در مقام رهبری اقلیت مجلس شد.
پلوسی با آنكه یك كاتولیك است، اما از سقط جنین در آمریكا حمایت می كند و خواهان حمایت مقام های مذهبی از سقط جنین است. او سعی می كند خود را حامی حقوق زنان نشان دهد و همواره كوشیده است كه زمینه را برای تأمین مالی سازمان های سقط جنین فراهم سازد. با آن كه كشاورزی در ایالت وی كالیفرنیا پررونق نیست اما پلوسی از آن حمایت می كند. علاوه بر این، پلوسی معتقد است كه در صورت لزوم، باید مالیات ها را افزایش داد تا بودجه دولت برای پیشبرد برنامه های خود تأمین شود. پلوسی حامی همیشگی بودجه متوازن بوده است. او در عین حال می كوشد خود را مدافع آزادی های مدنی و آزادی بیان معرفی كند. پلوسی طرفدار جدایی كلیسا و حكومت است. پس از حملات ۱۱ سپتامبر پلوسی از هزینه های دولت در امور دفاعی حمایت های فراوانی به عمل آورد.
با این حال، وی به شدت با دادن مجوز به بوش برای حمله به عراق مخالف بود و حتی به همراه برخی نمایندگان مجلس از بوش خواست تا استراتژی معینی برای موفقیت در عراق در پیش گیرد و یك جدول زمانی برای خروج از عراق تعیین كند. افزون بر این، پلوسی می گوید: برای آموزش و پرورش اهمیت فراوانی قائل است و از افزایش بودجه آموزش و پرورش حمایت می كند. وی همچنین طرفدار توسعه تكنولوژی های جدید برای كاهش وابستگی آمریكا به نفت خارجی و نیز كاهش تأثیرات زیست محیطی سوخت های فسیلی است. دوستانش، پلوسی را مدافع حقوق مهاجران نیز می شناسند و درهمین راستا او اخیراً با ساخت دیوار حائل درمرز آمریكا با مكزیك به منظور مقابله با ورود غیرقانونی مهاجران مكزیكی به آمریكا مخالفت كرد.
ترجمه وگردآوری: هرمز برادران
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید