جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

تاریخ تفسیر و طبقات مفسرین


تاریخ تفسیر و طبقات مفسرین
در زمان رسول اكرم طبعا مسلمانان مشكلات خود را درباره معانی و مفاهیم آیات قرآن از آن حضرت می‏پرسیدند.برخی از صحابه بیش از دیگران در فهم معانی قرآن بصیرت داشتند، لهذا از همان اول به عنوان «مرجع‏» در تفسیر آیات قرآن شناخته شدند. عبد الله بن عباس و عبد الله بن مسعود از این افرادند.ابن عباس در این هت‏شهرت بیشتری دارد.آراء او در كتب تفسیر زیاد نقل می‏شود.ابن عباس شاگرد امیر المؤمنین علی علیه السلام بود و به این شاگردی افتخار می‏كرد و به خود می‏بالید.ابن مسعود نیز شیعه و شاگرد علی علیه السلام است.در كتب فهرست از یك كتاب تفسیر تالیف ابن عباس یاد می‏شود.برخی مدعی هستند كه نسخه‏ای از این تفسیر هم اكنون در كتابخانه سلطنتی مصر موجود است .ابن عباس با همه تبحری كه در تفسیر داشت می‏گفت: «در مقابل علی همچون قطره‏ای در مقابل دریا هستم‏» .
جرجی زیدان مدعی است كه تا آخر قرن اول هجری، تفسیر قرآن زبان به زبان نقل می‏شد و نخستین كسی كه تفسیر قرآن را به صورت كتاب درآورد مجاهد بود(متوفی در ۱۰۴ هجری).سپس امثال واقدی و طبری در قرن دوم و سوم تفسیرهایی نوشتند .
ولی البته این نظر صحیح نیست.ابن عباس و حتی سعید بن جبیر پیش از مجاهد به نگارش تفسیر قیام كرده‏اند.این نظر جرجی زیدان تابع یك نظر كلی‏تری است كه مدعی است مسلمین در تمام قرن اول هیچ تالیفی نداشته‏اند.نظر جرجی زیدان با دلایل قطعی مردود شناخته شده است.ما در ضمن فصول آینده به بطلان نظر او اشاره خواهیم كرد.
ایرانیان همان طور كه به فن قرائت قرآن اهتمام ورزیدند به فن تفسیر نیز اهتمام ورزیدند.
اهتمام ایرانیان به تفسیر و فقه و حدیث كه مستقیما با متن اسلام مربوط بوده است از هر مورد دیگر بیشتر بوده است.برای ما فعلا ممكن نیست همه مفسران ایرانی را از صدر اسلام تا عصر حاضر معرفی كنیم.اگر بنای چنین كاری باشد «مثنوی هفتاد من كاغذ شود» .در هر قرنی صدها و هزارها مفسر وجود داشته است و صدها تفسیر نگاشته شده است.تحقیق درباره همه آنها و جدا كردن ایرانیان از غیر ایرانیان یك عمر وقت می‏خواهد.ولی برای این كه نمونه‏ای از خدمات ایرانیان در تفسیر ارائه داده شود كافی است كه نظری به تفاسیر برجسته و مفسران مشهور و معروف میان مسلمین بیندازیم، خواهیم دید اكثر این مفسران ایرانی بوده‏اند.
ما این افراد را از میان كسانی انتخاب می‏كنیم كه یا چون از مفسران اولیه‏اند، اسمشان و رای و نظرشان زیاد در تفاسیر ذكر می‏شود و یا تفسیری برجسته و قابل توجه از آنها به یادگار مانده است.
دسته اول یعنی مفسران اولیه كه آرائشان در كتب تفسیر زیاد نقل می‏شود، بعضی صحابی و بعضی تابعی و بعضی از شاگردان و یا شاگردان شاگردان تابعین بوده‏اند از قبیل ابن عباس، ابن مسعود، ابی بن كعب، سدی، مجاهد، قتاده، مقاتل، كلبی، سبیعی، اعمش، ثوری، زهری، عطاء، عكرمه، فراء و غیر اینها.
بعضی از اینها شیعه‏اند و بعضی غیر شیعه و همچنین بعضی ایرانی‏اند و بعضی غیر ایرانی.بدیهی است كه در این طبقه غلبه با غیر ایرانیان است.تنها چند نفر از اینها یعنی مقاتل و اعمش و فراء ایرانی‏اند و باقی غیر ایرانی.
مقاتل بن سلیمان از اهل خراسان و یا از اهل ری است.در قرن دوم می‏زیسته و در سال ۱۵۰ درگذشته است.مقاتل از اهل تسنن به شمار می‏رود.شافعی درباره‏اش تعبیری مبالغه آمیز دارد، می‏گوید: «مردم در تفسیر، عیال مقاتل می‏باشند» .
سلیمان بن مهران اعمش به نقل ریحانهٔ الادب اصلا اهل دماوند است و در كوفه متولد شده و در همان جا سكنی گزیده است.سلیمان شیعه است و علمای اهل تسنن نیز او را ستوده‏اند.اعمش به لطیفه گویی معروف است.داستانهایی از لطایف او نقل می‏شود. اعمش در حدود سال ۱۵۰ هجری درگذشته است.
فراء، یحیی بن زیاد اقطع از معاریف لغویین و نحویین است.نامش در كتب ادب عربی زیاد برده می‏شود.فراء شاگرد كسائی و مربی فرزندان مامون بوده است.صاحب ریاض العلماء و همچنین صاحب تاسیس الشیعهٔ به تشیع وی تصریح كرده‏اند.فراء ایرانی است.پدرش، زیاد اقطع در وقعه معروف فخ همراه شهید فخ، حسین بن علی بن حسن بود، دستش را به مجازات بریدند و از این رو به «اقطع‏» معروف شد.فراء در سال‏۲۰۷ یا ۲۰۸ هجری درگذشت.
از این طبقه كه بگذریم می‏رسیم به طبقه‏ای كه در تفسیر، كتاب تالیف كرده‏اند. همچنانكه قبلا اشاره شد، كتب تفسیری كه در شیعه و سنی نوشته شده است از حد احصاء خارج است.تنها به ذكر معروفترین تفاسیری كه هم اكنون در میان شیعه و سنی رایج است اكتفا می‏نماییم.بحث‏خود را از تفاسیر شیعه آغاز می‏كنیم.
مفسرین شیعه تقسیم می‏شوند به مفسرین عصر ائمه و مفسرین عصر غیبت.بسیاری از اصحاب ائمه كه بعضی از آنها ایرانی هستند تفسیر نوشته‏اند از قبیل ابو حمزه ثمالی، ابو بصیر اسدی، یونس بن عبد الرحمن، حسین بن سعید اهوازی، علی بن مهزیار اهوازی، محمد بن خالد برقی قمی، فضل بن شاذان نیشابوری.
مفسرین عصر غیبت فراوانند.ما در اینجا به عنوان نمونه تنها به ذكر نام كتب تفسیر معروف میان شیعه می‏پردازیم.از همین نمونه معلوم می‏شود بیشتر تفاسیر شیعی را شیعیان ایرانی تالیف كرده‏اند:
۱.تفسیر علی بن ابراهیم قمی.این تفسیر از معروفترین تفاسیر شیعه است، اكنون موجود است و چاپ شده است.پدر علی بن ابراهیم از كوفه به قم منتقل شد.بعید نیست كه علی بن ابراهیم یك ایرانی عرب‏نژاد باشد.وی از مشایخ شیخ كلینی است و تا سال سیصد و هفت در قید حیات بوده است.
۲.تفسیر عیاشی.مؤلف این تفسیر محمد بن مسعود سمرقندی است.اول مذهب اهل تسنن داشت و بعد به تشیع گرایید.معاصر شیخ كلینی است.از پدرش سیصد هزار دینار به او ارث رسید، همه را صرف نسخ و مقابله و استنساخ و جمع كتاب كرد.خانه‏اش به شكل یك مدرسه در آمده بود، هر كس به یك كار علمی گماشته شده بود و كار خود را انجام می‏داد و هزینه همه را عیاشی تامین می‏كرد.عیاشی علاوه بر تفسیر و حدیث و فقه، در طب و نجوم دستی داشته است.ابن الندیم در الفهرست از او یاد كرده و كتابهای فراوانی از او نام برده و مدعی شده كه كتب عیاشی در خراسان رواج زیادی دارد. عیاشی ایرانی است ولی ظاهرا عرب‏نژاد است.ابن الندیم می‏گوید:گفته شده كه تمیمی الاصل است.عیاشی از علمای قرن سوم هجری محسوب می‏شود.
۳.تفسیر نعمانی.مؤلف این تفسیر، ابو عبد الله محمد بن ابراهیم است.احیانا به نام ابن ابی زینب خوانده می‏شود.شاگرد شیخ كلینی است.صاحب تاسیس الشیعهٔ می‏گوید: نسخه‏ای از تفسیر نعمانی در كتابخانه ایشان هست.نعمانی معلوم نیست كه اهل عراق(حدود واسط)است‏یا اهل مصر.نعمانی از علمای قرن چهارم محسوب می‏شود.
نعمانی دخترزاده‏ای دارد به نام ابو القاسم حسین معروف به ابن المرزبان و وزیر مغربی .این مرد به یزدجرد ساسانی نسب می‏برد و نظر به اینكه چند نوبت‏به وزارت رسیده است‏به «وزیر مغربی‏» معروف است.ابن المرزبان در چهارده سالگی قرآن مجید را حفظ كرد، در نحو و لغت و حساب و جبر و هندسه و منطق و برخی فنون دیگر ماهر بود، ادیب و نویسنده‏ای توانا بود.
ابن المرزبان كتابی دارد به نام خصائص القرآن.در سال ۴۱۸ و یا ۴۲۸ درگذشته است و طبق وصیت‏خودش جنازه‏اش را از بغداد به نجف منتقل كردند و در جوار مرقد امیر المؤمنین علی علیه السلام دفن نمودند.
۴.تفسیر تبیان.مؤلف این تفسیر شیخ الطائفه ابو جعفر محمد بن الحسن بن علی الطوسی است.در ادبیات، كلام، فقه، تفسیر، حدیث، امام و پیشوا بوده است.در سال ۳۸۵ تولد یافت و بنابر این اكنون در حدود هزار سال از تولد این ستاره درخشان اسلام می‏گذرد.سال گذشته به همین مناسبت كنگره هزاره وی در مشهد تاسیس شد و گروه زیادی از دانشمندان اعم از مسلمان و غیر مسلمان و اعم از شیعه و سنی در آن شركت داشتند.شیخ طوسی در سال ۴۶۰ هجری درگذشته است.این مرد بزرگ در۲۳ سالگی از خراسان به عراق آمد و از محضر شیخ مفید و سید مرتضی علم الهدی استفاده كرد و سپس خودش پیشوای تشیع در عصر خود گشت.در اعصار بعد نیز همواره در صف مقدم علمای شیعه قرار داشته است.دوازده سال آخر عمر خود را به واسطه حوادث ناگواری كه در بغداد رخ داد، از آنجا به نجف منتقل شد.حوزه علمیه نجف را این مرد بزرگوار تاسیس كرد كه هم اكنون پس از هزار سال به حیات علمی و دینی خود ادامه می‏دهد.
۵.مجمع البیان.مؤلف این تفسیر فضل بن حسن طبرسی است.اصلا اهل تفرش است.در ذی القعده‏۵۳۶ از تالیف این تفسیر فراغت‏یافته است.مجمع البیان از نظر ادبی و حسن تالیف بهترین تفسیر است.شیعه و سنی برای این تفسیر اهمیت فراوان قائلند. مكرر در ایران و مصر و بیروت چاپ شده است.طبرسی تفسیر مختصری دارد به نام جوامع الجامع.طبرسی پس از فراغ از مجمع البیان به تفسیر كشاف كه توسط معاصر نامدارش جار الله زمخشری تالیف یافته بود وقوف یافت و پسندید و در آن نكاتی از جنبه‏های ادبی یافت كه از خودش در مجمع البیان فوت شده بود.تفسیر جوامع الجامع را با توجه به لطایف كشاف نگاشت.
البته اهل فن تفسیر می‏دانند هر چند برخی نكات خصوصا از جنبه فن بلاغت در كشاف هست كه در مجمع البیان نیست، نكات زیاد ادبی و تفسیری در مجمع البیان یافت می‏شود كه در كشاف وجود ندارد.
۶.روض الجنان، معروف به تفسیر ابو الفتوح رازی.این تفسیر به زبان فارسی است و از معروفترین و غنی‏ترین تفاسیر شیعه است.فخرالدین رازی و-به ادعای بعضی-طبرسی نیز از این تفسیر زیاد استفاده كرده‏اند.این تفسیر در چهل سال اخیر مكرر در ایران چاپ شده است.ابو الفتوح نیشابوری الاصل است ولی در ری می‏زیسته است.ابو الفتوح از ایرانیان عرب‏نژاد است.نسبش به جناب عبد الله بن بدیل بن ورقاء می‏رسد كه از صحابه امیر المؤمنین علی علیه السلام بود و در صفین افتخار حضور ركاب آن حضرت را داشت.ابو الفتوح معاصر طبرسی و زمخشری است و نزد شاگردان شیخ طوسی تحصیل كرده است. تاریخ دقیق وفاتش در دست نیست.قدر مسلم این است كه در اواسط قرن ششم هجری می‏زیسته است.قبرش هم اكنون در شهر ری معروف است.
۷.تفسیر صافی.مؤلف این تفسیر حكیم و عارف و محدث و مفسر معروف ملا محسن فیض كاشانی است.از مشاهیر علمای شیعه است و در قرن یازدهم هجری می‏زیسته است.این مرد بزرگ عمر پر بركتی داشته و به كثرت وجودت تالیف معروف است.
مرحوم فیض در آغاز عمر در قم اقامت داشت.مدرسه فیضیه به نام او معروف شد.از قم به شیراز مسافرت كرد و علم حدیث را نزد سید ماجد بحرانی، و فلسفه و عرفان را نزد حكیم و عارف بلند قدر صدر المتالهین آموخت و دختر صدرا را به زنی گرفت.وفات فیض در سال ۱۰۹۱ در كاشان واقع شده است.
۸.تفسیر ملا صدرا.صدر المتالهین یا ملا صدرا شهرتش به فلسفه و عرفان است و خود در این رشته صاحب مكتب است، ولی در تفسیر و شرح احادیث هم تبحری بسزا داشته است.اصول كافی را شرح كرده است و سوره بقره را تا آیه ۶۵: و لقد علمتم الذین اعتدوا منكم فی السبت... و همچنین سوره‏های الم سجده، یس، واقعه، حدید، جمعه، طارق، اعلی، اذا زلزلت، و آیه‏های آیهٔ الكرسی، آیه نور و آیه و تری الجبال تحسبها جامدهٔ... را تفسیر كرده است.تفسیر ملا صدرا هر چند تمام نیست ولی مفصل است و تقریبا به اندازه تفسیر صافی است.چندین بار در ایران چاپ شده است.وفات ملا صدرا در بصره در سال ۱۰۵۰ در هفتمین سفر وی به حج كه همواره پیاده می‏رفته است اتفاق افتاد.
هوای كعبه چنان می‏كشاندم به نشاط كه خارهای مغیلان حریر بنماید .
۹.منهج الصادقین.این تفسیر به زبان فارسی است و در سه جلد بزرگ در تبریز
به چاپ سنگی چاپ شده است.تا سی چهل سال اخیر یگانه تفسیر فارسی متداول بود.مؤلف این تفسیر مرحوم ملا فتح الله بن شكرالله كاشانی است كه در قرن دهم هجری می‏زیسته است.غالب تالیفات این مرد به زبان فارسی است، از جمله آنهاست‏شرح نهج البلاغه كه البته ترجمه‏ای است فارسی با شرحی مختصر.
۱۰.تفسیر شبر.مؤلف این تفسیر سید عبد الله شبر است.این مرد شریف معاصر كاشف الغطاء و میرزای قمی بوده است.مردی بسیار متتبع و متبحر و متعبد بوده است. تالیفات زیادی در فقه و اصول و كلام و حدیث و رجال و تفسیر داشته است.وی در سال ۱۲۴۲ هجری وفات یافت و در جوار كاظمین علیهما السلام دفن شد.
۱۱.تفسیر برهان.مؤلف این تفسیر مرحوم سید هاشم بحرینی است كه از محدثین و متتبعین معروف شیعه به شمار می‏رود.این تفسیر طبق مذاق اخباریین است كه قرآن را تنها با حدیث قابل تفسیر می‏دانند بدون هیچ توضیح دیگری و حتی بدون این كه كوچكترین توضیحی درباره همان احادیث و كیفیت تفسیری آن احادیث داده شود، بلكه صرفا به این صورت كه احادیث مربوطه نقل گردد و به همان نقل اكتفا شود.سید هاشم بحرینی در سال‏۱۱۰۷ یا۱۱۰۹ در گذشته است.
۱۲.نور الثقلین.نویسنده این تفسیر یكی از علمای حویزی است كه در شیراز مسكن داشته است.معاصر مرحوم مجلسی و شیخ حر عاملی است.در این تفسیر نیز عنایت‏به نقل اخبار و احادیث است.نام مؤلف شیخ عبد العلی ابن جمعه است.تاریخ دقیق وفاتش معلوم نیست.
تفاسیری كه نام برده شد معروفترین و مشهورترین تفاسیر شیعه تا قرن‏۱۳ هجری است كه چاپ شده و تقریبا در دست همه كسانی كه به تفاسیر شیعی علاقه‏مندند موجود است و اگر افراد غیر شیعی بخواهند به تفاسیر شیعه مراجعه كنند، به این تفاسیر مراجعه می‏كنند.در قرن چهاردهم نیز تفاسیر زیاد و پر ارجی تالیف یافته است و یا در حال تالیف است، ما از ذكر آنها خودداری كردیم.
اگر كسی بخواهد آماری تا حدود امكان از تفاسیر شیعی به دست آورد، باید به كتاب بسیار پر ارج الذریعهٔ الی تصانیف الشیعهٔ تالیف علامه جلیل مرحوم حاج شیخ آقا بزرگ تهرانی(اعلی الله مقامه)مراجعه كند.
از نمونه‏ای كه به دست دادیم معلوم شد تقریبا همه تفاسیر معروف امروز شیعه یا از ایرانیان ایرانی نژاد است و یا از عرب نژادانی كه ایرانی شده بودند و یا از شیعیان ساكن سواحل خلیج فارس كه در ایران می‏زیسته‏اند.
●تفاسیر اهل تسنن
۱.جامع البیان فی تفسیر القرآن، معروف به تفسیر طبری.مؤلف این تفسیر طبری مورخ و محدث و فقیه معروف است.طبری از علمای طراز اول اهل تسنن به شمار می‏رود. در بسیاری از علوم زمان خود امام و پیشوا شمرده می‏شود.طبری در ابتدا از نظر روش فقهی تابع شافعی بود اما بعدها خود مكتب فقهی مستقلی تاسیس كرد و از هیچیك از پیشوایان فقه اهل تسنن پیروی نكرد.مذهب فقهی طبری تا مدتی پیرو داشت و تدریجا از بین رفت.ابن الندیم در الفهرست عده‏ای از فقها را نام می‏برد كه پیرو مذهب فقهی طبری بوده‏اند.
طبری اهل آمل مازندران است.در سال ۲۲۴ هجری در آمل متولد شد و در سال ۳۱۰ در بغداد درگذشت.تفسیر طبری در قاهره چاپ شده است و در زمان نوح بن منصور سامانی به امر او به وسیله وزیر عرب نژادش معروف به وزیر بلعمی به فارسی ترجمه شد.ترجمه تفسیر طبری اخیرا در تهران چاپ شده است.
۲.كشاف.این كتاب معروفترین و متقن‏ترین تفاسیر اهل تسنن است.از نظر نكات ادبی، بالخصوص نكات بلاغتی در میان همه تفاسیر ممتاز است.مؤلف این تفسیر ابو القاسم محمود بن عمر زمخشری خوارزمی ملقب به جار الله است.زمخشری از اكابر علمای اسلام به شمار می‏رود.كتابهای زیاد در ادب، حدیث و موعظه تالیف كرده است. با اینكه این مرد از بلاد شمالی ایران و سرزمینهای سردسیر بود، سالها در مكه معظمه مجاور شد و گرمای طاقت فرسای هوای آنجا را تحمل كرد، زیرا معتقد بود مجاورت بیت الله آثار معنوی فراوانی دارد.چون سالها مجاور بیت الله بود به «جار الله‏» معروف گشت و ظاهرا در همان وقت تفسیر كشاف را نوشت.
زمخشری در جلد سوم كشاف، ذیل تفسیر آیه‏۵۶ از سوره عنكبوت كه می‏فرماید: یا عبادی الذین امنوا ان ارضی واسعهٔ فایای فاعبدون (ای بندگان مؤمن من، زمین من فراخ است، پس تنها مرا پرستش كنید)، پس از آنكه تشریح می‏كند كه مؤمن باید مناسبترین سرزمینها را از نظر حفظ دین و عبادت پروردگار برای سكونت انتخاب كند، می‏گوید:
«به جان خودم سوگند كه سرزمینها از این نظر تفاوت فراوان دارند.ما آزمایش كردیم، پیشینیان ما نیز آزمایش كرده‏اند:سرزمین حرم خدا و مجاورت بیت الله الحرام تاثیر فراوانی دارد بر روح و دل از نظر مقهور ساختن نفس اماره و تمركز فكر و خیال و پیدایش روح قناعت و...»
زمخشری در یكی از مسافرتهای علمی زمستانی خود در خوارزم یك پای خود را از دست داد.پس از این واقعه از پای چوبی كمك می‏گرفت.با همان حال مسافرتهای طولانی كرد و چند سال مجاور بیت الله بود.تولد زمخشری در سال‏۴۶۷ هجری و وفاتش در سال ۵۳۸ واقع شده است.
۳.مفاتیح الغیب یا تفسیر كبیر، تالیف محمد بن عمر بن حسین بن حسن بن علی معروف به امام فخر رازی.
فخر رازی نیز از مشاهیر علمای اسلام است.خودش و تفسیرش و برخی افكار و آرائش در فلسفه و كلام در میان شیعه و سنی معروف است.تالیفات فراوان در رشته‏های مختلف دارد.فخر رازی در مازندران متولد شد و در ری سكنی گزید و به هرات و خوارزم مسافرت كرد و در زمان خود به كمال شهرت و اعتبار نایل گردید.فخر رازی در سال‏۵۴۳ متولد و در سال‏۶۰۶ در هرات درگذشت.
۴.غرائب القرآن، معروف به تفسیر نیشابوری.این تفسیر نیز در ردیف تفاسیر درجه اول اهل تسنن به شمار می‏رود.مؤلف این تفسیر حسن بن محمد بن حسین معروف به نظام نیشابوری یا نظام اعرج است.نظام اهل قم و ساكن نیشابور بوده است.وی مردی جامع بوده است.در ریاضیات و ادبیات تالیفاتی داشته است.وفات او در حدود سال ۷۳۰ واقع شده است.
۵.كشف الاسرار.این تفسیر به فارسی است و ده جلد است.چند سال پیش در تهران چاپ شد. این تفسیر تالیف ابوالفضل رشید الدین میبدی یزدی است كه در اواخر قرن پنجم و اوایل قرن ششم می‏زیسته است.كشف الاسرار اخیرا چاپ شده است و كم و بیش جای خود را میان اهل فضل باز كرده است.
۶.انوار التنزیل و اسرار التاویل معروف به تفسیر بیضاوی.مؤلف این تفسیر عبد الله بن عمر بن احمد معروف به قاضی بیضاوی است.اهل بیضای فارس است.تفسیرش خلاصه و زبده‏ای است از كشاف و مفاتیح الغیب.این تفسیر مورد استفاده مرحوم فیض كاشانی در تفسیر صافی بوده و شیخ بهایی بر آن حاشیه نوشته است.بیضاوی معاصر محقق طوسی و علامه حلی است و در اواخر قرن هفتم درگذشته است.
۷.تفسیر ابن كثیر.مؤلف این تفسیر همان ابن كثیر معروف مورخ است كه بیشتر به كتاب تاریخش به نام البدایهٔ و النهایهٔ معروف است.كنیه‏اش ابو الفداء است. ابن كثیر اصلا قرشی است.ساكن شام و شاگرد ابن تیمیه بوده است.تفسیرش در قاهره چاپ شده و خودش در سال ۷۷۴ در گذشته است.
۸.الدرالمنثور تالیف جلال الدین سیوطی كه از متبحرترین و پر تالیف‏ترین علمای اسلام است.برخی تالیفات او از قبیل الاتقان فی علوم القرآن از كتب نفیس شمرده می‏شود.درالمنثور تفسیر به ماثور است، یعنی آیات را با اخبار و روایاتی كه در احادیث آمده تفسیر كرده است و از این جهت كه جامع احادیث تفسیری اهل تسنن است‏بی نظیر است.درالمنثور در تفاسیر اهل تسنن از نظر گردآوری احادیث مربوطه در ذیل آیات كریمه نظیر تفسیر برهان است در شیعه.
سیوطی اهل مصر است.گویند در هفت‏سالگی قرآن را حفظ كرد .در ریحانهٔ الادب هفتاد و نه تالیف از او نام می‏برد.وفات سیوطی در ۹۱۰ یا ۹۱۱ واقع شده است.
۹.تفسیر جلالین.این تفسیر تالیف دو نفر است:از حمد تا سوره كهف را كه در حدود نصف قرآن است، جلال الدین محمد بن احمد بن ابراهیم محلی كه اصلا اهل یمن است و از اكابر علمای شافعیه است تالیف نمود.جلال الدین محلی در سال ۸۶۴ درگذشت و موفق به اتمام آن نشد.از سوره كهف تا آخر قرآن را جلال الدین سیوطی سابق الذكر به همان سبك جلال الدین محلی تكمیل كرد و از همین رو به «تفسیر جلالین‏» معروف شد.
تفسیر جلالین بنا به نقل ریحانهٔ الادب بارها در ایران و مصر و هند چاپ شده است.
۱۰.تفسیر قرطبی.مؤلف این تفسیر ابو بكر صائن الدین یحیی بن سعدون اندلسی است كه گویند در حدیث و نحو و لغت و تجوید و قرائت و تفسیر از اكابر وقت و مرجع استفاضه مشایخ عصر خود بوده است.
قرطبی اهل قرطبه اندلس(اسپانیا)است.در سال‏۵۶۷ در گذشته است.
۱۱.ارشاد العقل السلیم الی مزایا القرآن الكریم، معروف به تفسیر ابو السعود. ابو السعود مؤلف این تفسیر از اكابر علمای عثمانی در قرن دهم است.سلطان با یزید دوم از او به واسطه تالیف این تفسیر قدردانی و تجلیل فراوان كرد.پس از اشتغال به مقام قضا و جلوس به مسند قاضی القضاتی در سال ۹۵۲ مفتی و شیخ الاسلام بلاد عثمانی شد.تفسیر ابو السعود مكرر در قاهره چاپ شده است.من این تفسیر را ندیده‏ام ولی بعضی از محققین و اساتید درجه اول تفسیر عصر ما برای این تفسیر ارزش فراوانی قائلند.ابو السعود در سال ۹۸۲ در گذشته است.
۱۲.روح البیان.این تفسیر به فارسی و عربی مخلوط است.اشعار فارسی عرفانی زیادی در آن گنجانیده شده است.مؤلف این تفسیر شیخ اسماعیل حقی از علمای عثمانی است.در استانبول به وعظ و ارشاد مشغول بود و بعد به شهر بروسه از شهرهای تركیه رفت.این مرد صوفی منش است، تفسیرش نیز ذوقی و عرفانی است.به واسطه عقاید صوفی مآبانه مورد آزار معاصرینش واقع شد.شیخ اسماعیل حقی در سال‏۱۱۲۷ درگذشته است.
۱۳.روح المعانی.این تفسیر تالیف سید محمود بن عبد الله بغدادی حسنی حسینی معروف به آلوسی است.آلوسی شافعی مذهب بوده اما در بسیاری مسائل از فقه حنفی پیروی می‏كرده است.آلوسی قصیده عینیه معروف عبد الباقی موصلی عمری در مدح امیر المؤمنین علی علیه السلام را شرح كرده است.این قصیده همان است كه سید كاظم رشتی معروف نیز آن را شرح كرده و كتابش به شرح القصیده معروف است.آلوسی اهل عراق است. گویند طایفه‏ای هستند در عراق به این نام كه مشهورند و آلوس نام نقطه‏ای است در ساحل فرات .آلوسی در سال ۱۲۷۰ در گذشته است.
۱۴.فتح القدیر.این تفسیر تالیف محمد بن علی بن محمد بن عبد الله شوكانی یمنی است.شوكانی در شهر صنعای یمن بزرگ شد و در همان جا به مقام تدریس و افتاء رسید. شوكانی كتابی دارد به نام نیل الاوطار من اسرار منتقی الاخبار.بیشتر شهرت شوكانی به واسطه این كتاب است.شوكانی در سال ۱۲۵۰ در گذشته است.
چهارده تفسیری كه نام بردیم، ظاهرا معروفترین و مشهورترین و رایجترین تفاسیر اهل تسنن تا قرن سیزدهم است.در قرن چهاردهم در میان اهل تسنن نیز تفاسیر مهمی در مصر و سایر بلاد اسلامی نگارش یافته كه ما از ذكر آنها خودداری كردیم. از چهارده مفسر نامبرده، شش نفر-چنانكه دیدیم-ایرانی می‏باشند.بعضی از تفاسیری كه ایرانیان نوشته‏اند در درجه اول قرار دارد و غالب آنها قبل از قرن هفتم نوشته شده است.دو نفر از چهارده نفر، یمنی، دو نفر از بلاد عثمانی، یك نفر اندلسی(اسپانیایی) ، یك نفر شامی، یك نفر مصری و یك نفر عراقی است.تفسیر و بیان الفاظ و عبارات قرآن مجید از عصر نزول شروع شده و شخص پیغمبر اكرم (ص) بتعلیم قرآن و بیان معانی و مقاصد آیات كریمه آن میپرداخته است چنانكه خدای متعال میفرماید: «و انزلنا الیك الذكر لتبین للناس ما نزل الیهم‏» ترجمه:و نازل كردیم بر تو كتاب را تا برای مردم آنچه را برایشان فرو فرستاده شده بیان نمائی) .
و میفرماید: «هو الذی بعث فی الامیین رسولا منهم یتلوا علیهم آیاته و یزكیهم و یعلمهم الكتاب و الحكمهٔ‏» اوست-خدا است-كه در امی‏ها پیغمبری از خودشان برانگیخت كه آیات او را برایشان میخواند و ایشان را تزكیه میكند و كتاب و حكمت را به ایشان یاد میدهد و تعلیم میكند) .
و در زمان آنحضرت بامر وی جمعی بقرائت و ضبط و حفظ قرآن اشتغال داشتند كه قراء نامیده میشدند.و پس از رحلت صحابه آنحضرت و پس از ایشان سایر مسلمانان بتفسیر قرآن اشتغال داشتند و تاكنون دارند.
●یو- علم تفسیر و طبقات مفسرین
پس از رحلت پیغمبر اكرم (ص) جمعی از صحابه مانند ابی بن كعب و عبد الله بن مسعود و جابر بن عبد الله و ابو سعید خدری و عبد الله بن زبیر و عبد الله بن عمر و انس و ابو هریره و ابو موسی و از همه معروفتر عبد الله بن عباس بتفسیر اشتغال داشتند.
و روش‏شان در تفسیر این بود كه گاهی آنچه از پیغمبر اكرم (ص) در معانی آیات قرآنی شنیده بودند در شكل روایت مسند نقل میكردند. این احادیث از اول تا آخر قرآن جمعا دویست و چهل و چند حدیثند كه سند بسیاری از آنها ضعیف و متن برخی از آنها منكر است و گاهی تفسیر آیات را در صورت اظهار نظر بی‏اینكه به پیغمبر اكرم (ص) اسناد دهند القاء میكردند.
متاخرین اهل تفسیر از اهل سنت این قسم را نیز جزء روایات نبوی در تفسیر میشمارند، زیرا صحابه علم قرآن را از مقام رسالت آموخته‏اند و مستبعد است كه خودشان از خود چیزی گفته باشند.
ولی دلیلی قاطع بر این سخن نیست، علاوه باینكه مقدار زیادی ازین قسم روایاتی است كه در اسباب نزول آیات و قصص تاریخی آنها وارد شده و همچنین در میان این روایات صحابی بسیاری از سخنان علماء یهود كه مسلمان شده بودند مانند كعب الاحبار و غیره بدون اسناد یافت میشود.
و همچنین ابن عباس بیشتر اوقات در معنی آیات بشعر تمثل میكرد چنانكه در روایتی كه از ابن عباس در سؤالات نافع بن ازرق نقل شده در جواب دویست و اندی سؤال باشعار عرب متمثل میشود، و سیوطی در كتاب اتقان صد و نود سؤال از آنجمله را روایت میكند و با اینحال روایاتی را كه از مفسرین صحابه رسیده نمی‏توان روایات نبوی شمرد و اعمال نظر را از صحابه نفی كرد.و مفسرین صحابه را اهل طبقه اول گرفته‏اند.
طبقه دوم جماعت تابعین هستند كه شاگردان مفسرین صحابه‏میباشند مانند مجاهد و سعید بن جبیر و عكرمه و ضحاك و ازین طبقه است‏حسن بصری و عطاء بن ابی رباح و عطاء بن ابی مسلم و ابو العالیه و محمد بن كعب قرظی و قتاده و عطیه و زید بن اسلم و طاوس یمانی.طبقه سوم شاگردان طبقه دوم میباشند مانند ربیع بن انس و عبد الرحمن بن زید بن اسلم و ابو صالح كلبی و نظراء ایشان، و طریقه تابعین در تفسیر این بود كه تفسیر آیات را گاهی در شكل روایت از پیغمبر اكرم (ص) یا صحابه نقل میكردند و گاهی معنی آیه را بی‏اینكه بكسی اسناد دهند، در صورت اظهار نظر ایراد میكردند، و متاخرین مفسرین با این اقوال نیز معامله روایات نبوی نموده آنها را روایات موقوفه میشمارند و قدماء مفسرین باین دو طبقه اطلاق میشود.
طبقه چهارم طبقه اولین مؤلفین تفسیر است مانند سفیان بن عیینه و وكیع بن جراح و شعبهٔ بن حجاج و عبد بن حمید و غیر ایشان و از این طبقه است ابن جریر طبری صاحب تفسیر معروف.
طریقه این طبقه نیز اینگونه بود كه اقوال صحابه و تابعین را در صورت روایتهای معنعن در تالیفات تفسیری خود وارد میكردند و از نظراستقلالی خودداری مینمودند، جز اینكه ابن جریر طبری در تفسیر خود گاهی در ترجیح میان اقوال اظهار نظر میكند و طبقات متاخرین ازین طائفه شروع میشود.
طبقه پنجم كسانی هستند كه روایات را با حذف اسناد در تالیفات خود درج كردند و بمجرد نقل اقوال قناعت نمودند.
بعضی از علماء گفته‏اند كه اختلال نظم تفسیر از همین جا شروع گردیده و اقوال زیادی درین تفاسیر بدون مراعات صحت و اعتبار نقل و تشخیص سند بصحابه و تابعین نسبت داده شده و در اثر این هرج و مرج دخیل بسیاری بوجود آمده و اعتبار اقوال متزلزل شده است.
ولی كسیكه با دقت در روایات معنعن تفسیر تدبر نماید تردید نخواهد داشت كه درس و وضع در میان آنها نیز فراوان است، اقوال متدافع و متناقض تنها بیك صحابی یا تابعی بسیار نسبت داده شده قصص و حكایاتی كه قطعی الكذب است در میان این روایات بسیار دیده میشود اسباب نزول و ناسخ و منسوخی كه با سیاق آیات وفق نمیدهد یكی دو تا نیست كه قابل اغماض باشد و از اینجا است كه امام احمد بن حنبل (كه خود قبل از پیدایش این طبقه بود) گفته است:سه چیز اصل ندارند:مغازی و ملاحم و روایات تفسیر، و از امام شافعی نقل شده كه از ابن عباس نزدیك بصد حدیث فقط ثابت‏شده است.
طبقه ششم مفسرینی هستند كه پس از پیدایش علوم مختلفه و نضج آنها در اسلام بوجود آمدند و متخصصین هر علم از راه فن مخصوص خود بتفسیر پرداختند:نحوی از راه نحو زجاج و واحدی و ابی حیان كه‏از راه اعراب آیات بحث نموده‏اند.بیانی از راه بلاغت و فصاحت مانند زمخشری در كشاف.متكلم از راه كلام مانند فخر رازی در تفسیر كبیر، عارف از راه عرفان مانند ابن عربی و عبد الرزاق كاشی در تفاسیر خودشان.و اخباری از راه نقل اخبار مانند:ثعلبی در تفسیر خود.و فقیه از راه فقه مانند قرطبی در تفسیر خود و جمعی نیز تفاسیری مختلط از علوم متفرقه نوشتند مانند تفسیر روح البیان و تفسیر روح المعانی و تفسیر نیشابوری .
خدمت این طبقه بعالم تفسیر این شد كه فن تفسیر را از حالت جمودو ركودی كه در طبقات پنجگانه قبلی داشت‏بیرون آورده وارد مرحله بحث و نظر نمودند اگر چه كسیكه با نظر انصاف نگاه كند خواهد دید كه در اغلب بحثهای تفسیری این طبقه نظریات علمی بقرآن تحمیل شده و خود آیات قرآنی از مضامین خودشان استنطاق نشده‏اند.
●یز-روش مفسرین شیعه و طبقاتشان
طبقاتی كه ذكر شد طبقات مفسرین اهل سنت و جماعت‏بود و منشا آن روش خاصی است كه از روز نخست در تفسیر گرفته شده و آن معامله روایت نبوی است‏با اقوال صحابه و تابعین كه اعمال نظر در برابر آن از قبیل اجتهاد در مقابل نص شمرده میشد، تا اختلال وضع این روایات و آفتابی شدن تضاد و تناقض و دس و وضع در میان آنها اجازه اعمال نظر بطبقه ششم مفسرین داد.
ولی روشی كه شیعه در تفسیر قرآن اتخاذ نموده است غیر این روش میباشد و در نتیجه اختلاف روش طبقه بندی مفسرین نیز سیمای دیگری بخود میگیرد.
شیعه بنص قرآن مجید قول پیغمبر اكرم (ص) را در تفسیر آیات قرآنی حجت میداند و برای اقوال صحابه و تابعین مانند سایر مسلمین هیچگونه حجیتی قائل نیست مگر از راه روایت از پیغمبر اكرم (ص) جز اینكه بنص خبر متواتر ثقلین قول عترت و اهل بیت را تالی قول پیغمبر اكرم (ص) و مانند آن حجت میدانند و ازین روی در نقل و اخذ روایات تفسیری تنها بروایاتی كه از پیغمبر اكرم (ص) و ائمه اهل بیت علیهم السلام نقل شده اكتفا كرده‏اند و طبقات خود را بترتیب زیرین بوجود آورده‏اند.
طبقه اول كسانی كه روایات تفسیر را از پیغمبر اكرم (ص) و ائمه اهل بیت فرا گرفته‏اند و در اصول خود بطور غیر مرتب ثبت كرده و بروایت‏آنها پرداخته‏اند مانند زراره و محمد بن مسلم و معروف و جریر و امثال ایشان.
طبقه دوم اهل تالیفات اولی تفسیر مانند فرات ابن ابراهیم و ابو حمزه ثمالی و عیاشی و علی بن ابراهیم قمی و نعمانی صاحب تفسیر.
شیوه این طبقه مانند طبقه چهارم از مفسرین اهل سنت این بود كه روایات ماثوره را كه از طبقه اول اخذ كرده بودند با اسناد در تالیفات خودشان درج میكردند و از هر گونه اعمال نظر خودداری مینمودند.
و نظر باینكه زمان دست رسی بائمه اهل بیت (ع) طولانی بود و تقریبا سیصد سال ادامه داشت طبعا این دو طبقه ترتب زمانی نداشته متداخل بودند و همچنین كسانی كه روایت را با حذف اسناد درج كنند بسیار كم بودند و درین باب بعنوان نمونه تفسیر عیاشی موجود را باید نام برد كه یكی از شاگردان عیاشی از تالیف عیاشی اسناد روایات را اختصارا حذف نموده و نسخه او بجای نسخه عیاشی دائر گشته است.
طبقه سوم طبقه ارباب علوم متفرقه است مانند سید رضی در تفسیرادبی خود و شیخ طوسی در تفسیر كلامی خود كه تفسیر تبیان است و صدر المتالهین شیرازی در تفاسیر فلسفی خود و میبدی گونابادی در تفسیر عرفانی خود و شیخ عبد علی حویزی و سید هاشم بحرانی و فیض كاشانی در تفسیر نور الثقلین و برهان و صافی و كسانی میان عده‏ای از علوم در تفاسیرشان جمع كرده‏اند مانند شیخ طبرسی در تفسیر مجمع البیان كه از راههای مختلف لغت و نحو و قرائت و كلام و حدیث‏بحث میكند.
استاد شهید مرتضی مطهری
استاد علامه طباطبایی (رض)
منبع : حوزه


همچنین مشاهده کنید