منطقه؛ آتشفشانی درحال فوران

با توجه به اوضاع جاری در منطقه كه می توان آن را به آتشفشانی در حال انفجار توصیف كرد، جامعه جهانی باید با تجدید نظر جدی در بسیاری از قوانین بین المللی و حقوق بشر خود و به دور از سیاست های دو گانه و كوركورانه هرچه سریع تر برای خاموش كردن شعله های فتنه و بحران در منطقه حركت كند زیرا در غیر این صورت گدازه های این آتشفشان در حال فوران به هیچ احدی رحم نخواهد كرد.
روزنامه الرای -چاپ اردن- با ارایه تحلیلی در ارزیابی آخرین تحولات منطقه و با تیتری تحت عنوان منطقه، آتشفشانی درحال فوران نوشت: واقعیت بسیاری از امور جاری در منطقه بر هیچ كشوری پنهان نیست به گونه ای كه دیگر هیچ كشور صاحب امتیازی در داخل یا خارج منطقه و هیچ ابر قدرتی نمی تواند پیامدهای خطرناك و ویرانگر بحران های جاری در منطقه را تخمین زند.
بسیاری از مسائل منطقه چون فلسطین، لبنان، سودان و بالاخره مصر به گونه ای در حال پیشروی هستند كه گویا منطقه در هاله ای از هرج و مرج درگیری و ناامنی بسر می برد. جنایت های مكرر اسراییل در حق مردم فلسطین و تجاوزگری های گسترده این رژیم در مناطق فلسطینی و از آن بدتر سكوت مطلق جامعه جهانی در برابر این استبداد اسراییلی، منطقه را به بیراهه ای از بحران و بی ثباتی كشانده است.
در ادامه این تحلیل آمده است: سیاست های كوركورانه جامعه جهانی و دنباله روی این جامعه از سیاست های امپریالیستی آمریكا در قبال لبنان این كشور را نیز به سمت و سوی جهنم جنگ های داخلی كشانده است، جهنمی كه لبنان بیش از ۱۵ سال آن را تجربه كرده بود و تمامی كشورهای منطقه تاوان جنگ های داخلی سابق لبنان را دادند، جنگ هایی كه جز مرگ و ویرانی چیزی را برای این كشور به بار نیاورد.
لبنان پس از جنگ نامشروع اسراییل و ویرانی های گسترده ای كه این جنگ برایش باقی گذاشت در حال حاضر دستخوش بحران های داخلی شده است و بیم آن می رود این بحران ها این كشور را بار دیگر به سمت و سوی جنگ های داخلی بكشاند. برهیچ كس پوشیده نیست كه بحران های داخلی لبنان پیامدهای جنگ مستبدانه اسراییل و حمایت های قاطعانه آمریكا از این جنگ است. متاسفانه تا بدین لحظه نیز آمریكا دست از سر این كشور برنداشته است و با دخالت در امور داخلی این كشور بذر فتنه و اختلاف را میان طوایف مختلف لبنانی می كارد.
به گزارش ایسنا الرای در این تحلیل آورده است: آمریكا درصدد آن است كه به صورت غیر مستقیم تجربه عراق را در لبنان تكرار كند تجربه ای كه تا به امروز عراق را از دست یافتن به ثبات و استقرار بازنگه داشته است و آن را وابسته و نیازمند آمریكا گردانیده است. آمریكا به گونه ای در عراق عمل می كند كه این كشور برای همیشه تحت قیمومیت واشنگتن باقی بماند.
كاخ سفید قصد دارد با تجزیه و تقسیم عراق از هر قسمتی از این كشور یك كشور كوچكتر و كاملا وابسته تر به خود بسازد، كشورهای كوچكی كه هرگز قدرت قد علم كردن در برابر آمریكا آن هم در منطقه را نداشته باشند، كشورهای كوچكی كه هر كدام به یك پایگاه مستقل آمریكایی تبدیل شوند و وظیفه آن ها حفظ منافع آمریكا در منطقه شود. متاسفانه ملت لبنان بی خبر از خواب های شیطانی آمریكا در دام طلایی این قدرت امپریالیستی گرفتار شده اند و اگر هوشیارانه عمل نكنند تجربه عراق بار دیگر در لبنان تكرار خواهد شد و این كشور پس از درگیری های داخلی و طوایفی به همان نقطه ای خواهد رسید كه عراق در حال حاضر به آن رسیده است.
اما سودان كه در برابر تمایلات امپریالیستی آمریكا و غرب برای تجزیه و تقسیم و دخالت در امور داخلی اش ایستادگی كرده است یك طرف دیگر از بحران های منطقه را تشكیل می دهد. آمریكا تلاش می كند كه بار دیگر با استفاده از سلاح خود یعنی شورای امنیت سودان را مجبور به پذیرش دیكته های املا شده اش كند. واشنگتن بحران دارفور را به گونه ای مطرح می سازد كه عامل اصلی تمامی نسل كشی های انجام شده در این منطقه دولت سودان است در حالی كه واقعیت برخلاف آن است. بسیاری از نسل كشی های انجام شده در دارفور بدست جنگجویان جنجاوید انجام می گیرد و این شورشیان دارفوری از آلت قتل و كشتار به عنوان اهرم فشار علیه دولت حاكم در سودان استفاده می كنند.
متاسفانه جامعه جهانی نیز بدون توجه به بسیاری از واقعیت های موجود با جریان سیاست آمریكا جهت تجزیه و تقسیم این كشور مسلمان همسو شده است و همین امر منجر به آن شده است كه بحران سودان حتی به دست نزدیكترین كشورهای هم پیمان خارطوم حل نشود.روزنامه الرای می نویسد: دلیل این امر بسیار روشن است تا زمانی كه دست آمریكا در پشت پرده باشد این بحران هرگز حل نخواهد شد همان طوری كه بحران فلسطین تا به امروز حل نشده است و كار در سرزمین های اشغالی پس از سال ها تلاش و میانجیگری بین المللی به سمت و سوی جنگ های داخلی می رود.
واقعیت آن است كه اگر بحران های منطقه را در ارزیابی دقیقی با هم مقایسه كنیم، می بینیم درتمامی این بحران ها دست آمریكا در پشت پرده قرار گرفته است و روند جاری در این كشورهای بحران زده كاملا شبیه به هم پیش می رود به طوری كه تمامی این كشورها به سمت و سوی تجزیه طلبی و جنگ های داخلی و طوایفی در حال حركت است. اما مساله دیگر ایران است؛ كشوری كه از همان آغاز انقلاب خود در برابر سیاست های امپریالیستی آمریكا ایستادگی كرد و تا به امروز تلاش كرده است كه در برابر تمامی فشارهای خارجی استقلال خود را حفظ كند و تسلیم سیاست های آمریكا و غرب نشود.
در این تحلیل همچنین آمده است: كاخ سفید برای تنگ تر كردن حلقه های فشارو محاصره خود بر ایران پرونده هسته ای این كشور را در شورای امنیت مطرح كرده است و این پرونده را به عنوان یك بمب ضامن دار كه در هر لحظه ای ممكن است ضامن آن كشیده شود و منجر به انفجار و ویرانی شود، مطرح می كند. متاسفانه جامعه جهانی در این بحران نیز بدون در نظرگرفتن بسیاری از واقعیت های موجود با فشارهای آمریكا به ایران، همسو شده است.
گویا این جامعه وجود یك قدرت هسته ای ویرانگری چون اسراییل را در منطقه فراموش كرده است؛ قدرتی كه از همان آغاز تاسیس خود بنا را بر عصیان گری و چپاول گری گذاشته است و تا به امروز این سیاست بحران زایی خود را در منطقه دنبال می كند.روزنامه الرای در پایان این تحلیل خود می نویسد: به رغم آن كه ایران به مسالمت آمیز بودن فعالیت هسته ای خود تاكید می كند اما آمریكا همچنان به تلاش های خود برای قانع ساختن جامعه جهانی به عكس این واقعیت موجود ادامه می دهد.
هر چند كه تا به امروز بسیاری از گزارش های دروغین آمریكا برای جهان فاش شده است؛ گزارش هایی چون گزارش سازمان اطلاعات این كشور درباره فعالیت هسته ای عراق كه منجر به آغاز جنگ نامشروع عراق شد تا گزارش كنگره آمریكا درباره فعالیت هسته ای ایران كه با ارایه اطلاعات جعلی تلاش كرده بود آژانس انرژی اتمی را نیز در دروغ خود سهیم كند.
به هر حال منطقه درحالتی ازفوران بسر می برد و اگر بحران سازی های آمریكا به همین صورت پیش رود انفجاری مهیب در انتظار منطقه خواهد بود، جلوگیری از گسترش دامنه آتش بحران ها در منطقه وظیفه اخلاقی، قانونی و انسانی هر كشوری است چه برسد به جامعه جهانی كه خود را متولی فرو نشاندن بحران های جهانی می داند. امید آن كه پیش از فوران این آتشفشان تدابیر لازم جهت كنترل گسترش دامنه بحران از سوی جامعه جهانی به خصوص كشورهای منطقه اتخاذ شود.

منبع : روزنامه ابرار