پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا

پاتریک ویه را، ویرانگر


پاتریک ویه را، ویرانگر
مانند اكثر مهاجران سیاهپوست به قید و بندهای خاص زندگی مردم فرانسه پایبند نیست؛ همان طور كه از انواع كارد و چنگال های مخصوص رستوران های پاریس متنفر است. پاتریك ویه را تنها با تیرگی پوست، صورت غرق در عرق، سر همیشه بلند و البته دهانی همواره باز شناخته می شود. اگر نشانه دیگری از او می خواهید، باید به داكار، پایتخت سنگال سفر كنید. در گوشه ای دور از هیاهو و غرغر همیشگی مردم ناراضی، كودكی همراه با پدر و مادر خود به رؤیای دوردستی می نگریست. پدر به رقم زدن یك زندگی بهتر می اندیشید و پسر در رؤیای توپ گرد بود. تلاقی این ۲ آرمان سفری طولانی و همیشگی را سبب شد. پاتریك در ۸ سالگی به پاریس رفت و آنجا ماند؛ برای همیشه!
● آغاز
ویه را، روز ۲۳ ژوئن ۱۹۷۶ در منطقه كیپ وردین داكار، پایتخت سنگال متولد شد. ۸ سال و اندكی پس از نخستین روز زندگی پاتریك، پدر تصمیم گرفت خانواده اش را به پاریس ببرد. سفری كه از اول هم قرار نبود كوتاه باشد، بیش از حد طولانی شد؛ آنقدر كه پاتریك در۱۶ سالگی با پوشیدن پیراهن «كان» به رؤیای بزرگ خود جامه عمل پوشاند.ویه را در ۱۷ سالگی برای اولین بار پیراهن تیم جدید را پوشید. نكته جالبی در نوع بازی او دیده نمی شد اما جنگندگی خاص و علاقه دیرینه به فرمان دادن، باعث شد خیلی زود در معرض توجه قرار بگیرد.
در این راستا او با ۱۹ سال سن كاپیتان تیم شد و از همان زمان عصیانگری را آغاز كرد. جو دوستانه فوتبال فرانسه چنان لطیف جلوه می كرد كه پسر سنگالی تصمیم گرفت تابعیت این كشور اروپایی را بپذیرد. برای او خیابان های پاریس و سایر نقاط فرانسه، یك تفاوت اساسی با داكار داشتند و مردم مهربان و مؤدب نیز موجوداتی متفاوت با راهزن ها و جیب برهای داكار محسوب می شدند. هنوز رؤیای شیرین «ماندن» تمام نشده بود كه یك غول ردپایی در قلب «پاتریك» به جای گذاشت. معلوم نبود میلان برلوسكونی چگونه «ویه را» را كشف كرده بود اما حاضر شد برای خرید او اقدام كند.
قدرت افول كرده فوتبال ایتالیا این بازیكن را می خواست، پس درنگ جایز نبود. جیب پاتریك كه یك بار در داكار توسط راهزن ها غارت شده بود، از مهربانی پاریسی ها انباشته شد اما خیلی زود برای پیتزاهای خوشمزه رستوران های ایتالیا خالی نشان داد. اوضاع در كمپ «میلانلو» چنین رومانتیك نبود. ویه را اكثر اوقات در تیم ذخیره ها بازی می كرد و در مجموع تنها ۲ بار فرصت حضور در تركیب اصلی سرخ و سیاه ها را به دست آورد. آنجا نیز جای مناسبی برای پیشرفت محسوب نمی شد. سفر موفقیت نزدیك بود...
● «پاتریك ویه را» می آید
آرسن ونگر، سرمربی جدید آرسنال خواهان یك بازیكن مستحكم وتوپ بخش كن بود و ویه را دقیقاً چنین توانایی های كشف نشده ای داشت . وقتی شاگرد آماده بود، استاد از راه رسید. ویه را با مبلغ اندكی راهی لندن شد و با وجودی كه در روزهای ابتدایی عملكرد ناامید كننده ای داشت اما در ادامه از اركان سیستم تهاجمی ونگر نام گرفت.
«ویه را» در دومین فصل حضور در آرسنال، به تیم ملی فرانسه دعوت شد و سرانجام مقابل هلند رؤیای پوشیدن پیراهن آبی خروس ها را واقعی دید. هوای سرد لندن مقابل گرمای فصل ۱۹۹۸-۱۹۹۷ «هایبری» چندان محسوس نبود. مثلث خطرناك امانوئل پتی، مارك اورمارس و پاتریك ویه را پوزه شیاطین سرخ (منچستریونایتد) را به خاك مالید و آرسنال را به مقام قهرمانی لیگ رساند. هواداران آرسنال در شب قهرمانی با تأكید، نام «ویه را» را در سرودهایشان زمزمه می كردند و درواقع قساوت قلب پاتریك را افزایش می دادند.
در همان مقطع او اعلام كرد هرگز به سنگال برنمی گردد. شاید جام جهانی ۱۹۹۸ این بازیكن را هوایی كرده بود.ستاره آرسنال در تركیب اصلی فرانسه جایی نداشت و تنها در جریان فینال جام جهانی مقابل برزیل به جای «یوری ژوركائف» وارد بازی شد. زیدان جادوی خود را تمام كرده بود و آنری قبل از به صدا درآمدن سوت پایان، روی نیمكت اشك شوق می ریخت تا اینكه دقیقه ۹۲ فرا رسید. پاتریك در میان همهمه هذیان گونه هوادارانی كه شاهد اولین قهرمانی فرانسوی ها در جهان بود، صاحب توپ شده و پتی را با «تافارل» تنها گذاشت.
امانوئل با یك ضربه زیبا كار را تمام كرد و در آغوش ویه را گریست. در گوشه ای دیگر «امه ژاكه» طناب كنار زمین را تكان داد، دفترچه كوچك خود را برداشت و برای همیشه رفت. وقتی او رفت، ویه را و سایر بزرگان فرانسه ماندند و جاودانه شدند. پسر كوچك داكار به آرزویی كه در كودكی حتی جرأت بیان كردنش را نداشت، رسید. در عرصه باشگاهی ارتباط ویژه پاتریك با داوران لیگ برتر آغاز شد. محال بود این بازیكن در یك بازی اخطار نگیرید یا هر ۳ بازی یك بار اخراج نشود! تكل های وحشتناك، اعتراض های عجیب و غریب درآمیخته با عباراتی كه نثار رقیبان می كرد، از او چهره منحصر به فردی ساخت.
حتی آرسن ونگر، حامی همیشگی پاتریك هم خسته شده بود. «پت» در یك بازی آنقدر تكل خطرناك زد كه ونگر پس از پایان بازی تقاضا كرد رقابت تكرار شود! پاتریك در این بستر رشد كرد و روز به روز بهتر شد. آرسن و آرسنال در فصل ۱۹۹۹-۱۹۹۸ هیچ دستاوردی رقم نزدند. «پت» یك رقیب جدی می طلبید و این حریف در دسترس بود: روی كین. بازی منچستریونایتد و آرسنال در نخستین سال قرن جدید،به صحنه نبرد ۲ هافبك دفاعی برتر لیگ انگلستان تبدیل شد محال بود تیمِ برنده این جدال ۲ نفره، صاحب ۳ امتیاز نشود؛ نبردی كه علاوه بر مسایل فنی بار حاشیه ای فراوانی نیز داشت. «تكل به قصد خرد كردن پای رقیب» تنها یك روی سكه بود.
روی دیگر قضیه الفاظ ركیك و حرف های نژادپرستانه بود.بار پاتریك در تیم ملی اندكی سبك تر بود. او به عضو ثابت تیم قهرمان جهان تبدیل شده و می خواست در یورو ۲۰۰۰ جهان فوتبال را شگفت زده كند.فرانسه با غلبه بر دانمارك، جمهوری چك، اسپانیا و پرتغال راهی فینال شد و آنجا مقابل ایتالیای مرموز قرار گرفت. پاتریك به انتقام می اندیشید اما روند بازی چنین اجازه ای صادر نمی كرد و حتی وقتی فرانسه با گل ویلتورد نجات یافت و به وسیله ضربه ترزگه قهرمان شد، هیچ كس از نقش ویه را نگفت. او در این بازی بزرگ محو بود. از همین جا افول نامحسوس در رده ملی آغاز شد اما بی گمان عنوان بهترین هافبك دفاعی دنیا در طول ۹ ماه برگزاری رقابت های باشگاهی، تنها برازنده او بود.
● در راه كاپیتانی
ویه را در فصل ۲۰۰۲-۲۰۰۱ همراه آرسنال مقام قهرمانی لیگ برتر انگلستان را كسب كرد. در پایان فصل «تونی آدامز» چهره افسانه ای آرسنال خداحافظی كرد به این ترتیب ویه را با نظر ونگر به عنوان كاپیتان دوم تیم معرفی شد. بار چنین مسؤولیتی اندكی از پرخاشگری پاتریك نكاست. از طرفی بدشانسی های او هم تمامی نداشت.
مصدومیت، باعث عدم حضور سیاهِ طلایی آرسنال در فینال جام حذفی جزیره در فصل ۲۰۰۳- ۲۰۰۲ شد؛ حال آنكه با حذف ناباورانه فرانسه در مرحله گروهی جام جهانی ۲۰۰۲ ضربه بزرگتری دریافت كرده بود .فراز و فرودهای ویه را به اندازه گام هایش، سریع طی می شد. آرسنال در فصل ۲۰۰۴-۲۰۰۳ بدون باخت لیگ را فتح كرد و آنكه وارد تاریخ شد «پاتریك ویه را» كاپیتان جدید آرسنال بود. آخرین شاهكار او برای آرسنال، گل كردن آخرین ضربه ضیافت پنالتی های فینال جام حذفی جزیره مقابل منچستریونایتد محسوب می شد.
خروس جنگی داكار دین خود را به آرسنال ادا كرد اما با انتشار كتاب زندگینامه اش، آن جایگاه دست نیافتنی را از دست داد. «پت» از درگیری با ونگر همچنین علاقه به حضور در فوتبال ایتالیا نوشته بود و به همین خاطر آخرین روزهای حضور او در آرسنال سریعتر از حد تصور فرا رسید. ویه را با مبلغی چشمگیر راهی ایتالیا شد تا بلكه با درخشش در یووه خاطرات تلخ اولین دوره حضور در ایتالیا را فراموش كند اما افسوس كه دستِ تقلب یووه «رو» شد.پاتریك نمی توانست رنج مهجور ماندن در سری B را تحمل كند، به همین خاطر از جمع بانوی پیر جدا شده و راهی اینتر، آقای جوان فوتبال ایتالیا شد. دوران حضور او در جمع آبی و مشكی ها پرفراز و نشیب بود. با این حال حتی فضای خاص جوزپه مه آتزا نیز باعث نشده آن سر همیشه بلند و دهانی همواره باز تغییر حالت پیدا كند!
● صدمین بازی ملی
ویه را تا چندی دیگر وارد باشگاه صدتایی ها خواهد شد؛ افتخاری كه پیش از او تنها نصیب چند تن از فرانسوی های اصیل شده است. پاتریك بزرگ در فرانسه مبرا از آلودگی های نژادپرستی، تا كاپیتانی تیم ملی نیز پیش رفته است. او اولین بار روز ۵ اوت در جریان یكی از بازی های تیم ملی فرانسه در رقابت های مقدماتی یورو ۲۰۰۸ بازوبند كاپیتانی را به بازو بست.
● نظراتی راجع به «ویه را»
امانوئل پتی:« او یكی از بهترین همبازی های من بود. فراموش نكنید ما در كنار هم گل سوم فرانسه را در فینال جام جهانی ۱۹۹۸ به ثمر رساندیم و به این ترتیب جایی در قلب تاریخ فرانسه یافتیم. او را تحسین می كنم؛ نه فقط به خاطر بازی های خوب. پاتریك شخصیت فوق العاده دوست داشتنی دارد.»
اریك كانتونا: «هرگز با پاتریك همبازی نبودم. در عوض بیشتر مقابلش ایستادم و هر بار بیش از گذشته متوجه قدرت استثنایی این بازیكن شدم. شاید او نتواند زیبا و تماشاگرپسند بازی كند اما مسلماً هوادارانِ فوتبال ساده را سیراب می كند. پاتریك خوش شانس هم بود چراكه به خوبی توانست روی موج حضور مهاجران در تیم ملی سوار شود و به مقصد برسد!»
مارسل دزایی:« ویه را روزی وارد تاریخ فوتبال فرانسه خواهد شد. «پت» بهتر از هر بازیكنی تكل می زند، جریان بازی را عوض می كند و حتی نتیجه را تغییر می دهد! از یك فوتبالیست نمونه چنین انتظاری داریم. بله! «پاتریك» بازیكن منحصر به فردی است!»
زین الدین زیدان:« پاتریك یك مهاجر است؛ درست مانند من. از این نظر او را می ستایم. ویه را نماد فوتبالیست های جاه طلب و با اراده ای است كه موفق شدند تنها با تكیه بر توانایی های خود سرنوشت فوتبال یك ملت را عوض كنند. ویه را بازوبند كاپیتانی تیم ملی را در اختیار دارد و چندی دیگر صدمین بازی ملی را تجربه خواهد كرد. می توانید در توانایی او تردید داشته باشید؟»
آرسن ونگر:« ویه را در تیم من مهره ای غیرقابل جایگزین محسوب می شد. این بازیكن را از دوران حضور در لوشامپیونه می شناختم و به همین دلیل جذب او در رأس اهداف دوران ابتدای حضورم در آرسنال بود.»
منبع : روزنامه ابرار ورزشی


همچنین مشاهده کنید