جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

تراژدی آمریکایی، پس از گذشت ۵ سال


تراژدی آمریکایی، پس از گذشت ۵ سال
رئیس جمهور آمریکا، پنجمین سالگرد حمله تروریستی در تاریخ ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ به برج های دوقلوی نیویورک و پنتاگون که در اثر آن ۲۹۹۶ نفر کشته شدند را کمی عجیب برگزار نمود.
بوش خویشاوندان کشته شدگان در اثر این حادثه را به کاخ سفید دعوت نموده و اعلام داشت که زندان های سری سیا که در آنها تروریستان فرضی حبس هستند، افسانه ای جنجالی و ساخته مطبوعات ضد آمریکایی نبوده و حقیقتی محض می باشد. این زندان ها حقیقتاً وجود دارند. بویژه که در آنها از "روش هایی آلترناتیو" استفاده می شود تا آنها را به حرف بیاورند.
برای چه "جرج بوش" این روز عزا را برای چنین اعترافی انتخاب کرد؟ جنجال این زندان ها بهار امسال پس از انتشار مطلبی درباره زندان های مخفی در اروپا توسط روزنامه واشنگتن پست آغاز شد. در آن زمان پارلمان اروپا کمیسیونی را برای تحقیق تاسیس نمود، سنای آمریکا خواستار توضیح از مدیر سازمان جاسوسی ملی شد و مدافعین حقوق نیز دولت آمریکا را به شکنجه زندانیان خارج از مرزهای دولتی متهم نمودند.
بدین ترتیب رئیس جمهور آمریکا مدت زمان زیادی برای این اعتراف خود وقت داشت. اما چرا در این روز؟
خود جرج بوش این عمل غیر منتظره خود را چنین توضیح داد: بازجویی از ۱۴ نفر به پایان رسیده است و آنان به گوانتانامو در کوبا فرستاده شده اند. اکنون آنها را باید در دادگاه نظامی محاکمه کنند. حقیقتاً دادگاه عالی آمریکا در اوایل سال جاری میلادی به غیر قانونی بودن چنین دادگاه هایی اعتراف نمود، اما مثل اینکه رئیس جمهور قصد دارد از این شرایط به کمک قوانینی جدید خارج شود.
در هر صورت مهمترین قصد بوش از اعتراف خود این بود که روز تلافی عادلانه تروریستان و از جمله سازمان دهندگان حمله غیر انسانی ۱۱ سپتامبر نزدیک می شود.
بدین ترتیب اینطور که معلوم می شود، رئیس جمهور آمریکا ظرف ۵ سال پس از "سه شنبه سیاه"، هیچ موفقیت دیگری در مبارزه با تروریسم بین المللی بجز زندان هایی سری در خارج از کشور که معلوم نیست در آنجا از کدامین "روش های آلترناتیو" استفاده می کنند، ندارد که بتواند بواسطه آن خویشاوندان قربانیان آن حادثه، کشور و جهان را مسرور سازد.
نگاهی به اطراف می اندازیم. در افغانستان طالبان باری دیگر کشور را به صحنه تئاتری نظامی مبدل می کنند. نیروهای ناتو نمی توانند شورشیان را محار کنند. به نوبه خود جنگ در عراق نیز پرده از اشتباه فاحش اطرافیان غیر اصولگرای بوش برداشت. "کمیسیون رسمی آمریکا ویژه ۱۱ سپتامبر نیز اعلام نموده که هیچ ارتباطی بین القاعده و رژیم واژگون شده صدام حسین وجود نداشت. در نتیجه همین حمله نیروهای ائتلافی به ریاست آمریکا بود که عراق به کانون جنگ داخلی و تروریسم تبدیل شد که سبب بی ثبات سازی تمامی منطقه خاور نزدیک نیز گشته است.
انفجارها از مادرید تا لندن و آنتالیا همگان را متقاعد می سازند که فعالیت افراطیونی که دیدگاه های خود را به کمک دینامیت تبلیغ می کنند، افزایش می یابد. اما مکافات به جنایات نمی رسند. "خالد شیخ محمد" که گفته می شود یکی از سازمان دهندگان حادثه ۱۱ سپتامبر است را سه سال در سری ترین زندان های سازمان سیا بدون موفقیتی بارز نگهداشتند. تنها محکوم ۱۱ سپتامبر، "زکریا موسوی" در روز انجام این اقدام تروریستی به زندان افتاد که با این اقدام تروریستی نیز ارتباطی بسیار دور داشت.
نهایتاً خود بن لادن تا کنون دستگیر نشده است. در فیلم هایی که چندی پیش توسط شبکه الجزیره نشان داده شدند، تروریست شماره یک مشغول آماده سازی تروریستان انتحاری و طرح انفجار ۱۱ سپتامبر نشان داده شد، اما کارشناسان در زمینه جاسوسی معتقدند که این فیلم حاوی اطلاعات جدیدی نبود، اما آنان تاکید می کنند که رئیس القاعده در سلامت کامل بوده و سازمان او می تواند کارهای بسیاری انجام دهد.
نتیجه گیری می کنیم. تردیدی نیست که خط مشی آمریکا برای مبارزه جهانی با تروریسم از طریق جنگ در افغانستان و عراق از بسیاری لحاظ این کشور را بی اعتبار نمود و شکست بزرگی برای آن بنظر می رسد.
بویژه که در مدت اخیر دولت آمریکا مواضع خود را توسط تبلیغات ایدئولوژیکی ناموفقی نیز گسیخته می کند. نظریه پردازان واشنگتن سعی دارند به جنبش های افراطی که از لحاظ تاریخ شکل گیری بسیار پیچیده هستند، اصطلاحاتی ساختگی و مورد تردیدی همچون "فاشیسم اسلامی" را الحاق کنند.
علاوه بر سایر موارد، این تبلیغ ایدئولوژیکی، تصور عموم از پلیدی نژادپرستی را نیز تغییر می دهد. اگر تا ۱۱ سپتامبر این مفهوم یادآور تنش های موجود در روابط نژادهای سفید و سیاه بود، امروز خصومت نژادی اغلب متمرکز بر مسلمانان و اعراب است. احزاب راستی تندروی اروپای غربی به شهروندان می گویند: همسایه سبزه تو می تواند تروریستی بالقوه باشد که برای گروگان گرفتن هواپیما آماده می شود.
و این در حالی رخ می دهد که جوامع مسلمانان تمایل خود را ابراز می کنند و حقیقتاً نیز قادرند که یکی از ابزارهای قدرتمند در مبارزه با تروریسم در زیر پرچم سبز اسلام باشند.
ابداع کنندگان اصطلاح "فاشیسم اسلامی" فراموش کردند به رئیس جمهور آمریکا یک مسئله مهم را یادآوری کنند. و آن هم درباره همکاری کمپانی های عمده اقتصاد آمریکا با رژیم فاشیست هیتلر در سال های جنگ است. این همکاری ها که مستند بوده و بواسطه اسناد موجود در آرشیوهای آمریکایی تایید می شوند، بهیچ وجه مورد مواخذه و سرزنش دولت آمریکا در سال های جنگ، از جمله وزیر بازرگانی، وزیر دارایی و مسئولین بلندپایه ادارات دولتی نگشتند.
بدین ترتیب سرزنش نمودن افراطیون بین المللی بخاطر نزدیکی ایدئولوژیک به فاشیسم، برای رئیس جمهور آمریکا کاری بسیار خطرناک است. کسی که در خانه شیشه ای می نشیند، به طرف کسی سنگ پرتاب نمی کند.
در ضمن، آیا همین جا نیست که می توان علتی دیگر برای برانگیخته شدن جرج بوش به اعتراف به وجود زندان های سری در آستانه پنجمین سالگرد ۱۱ سپتامبر یافت؟ بنظر می رسد که رئیس جمهوری که "فاشیسم اسلامی" را لعن می کند، تصمیم گرفته از آنچه که تا کنون خود آن را تکفیر می کرد، فاصله بگیرد. چرا که زندان های سری که در آنها افراد سال ها بدون محاکمه نگهداشته می شوند، نشانه رژیم توتالیتاریستی می باشد.
ولادیمیر سیمونوف
منبع : خبرگزاری نووستی روسیه


همچنین مشاهده کنید