پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

کابینه اولمرت در قبضه افراطیون


کابینه اولمرت در قبضه افراطیون
روزهای آغازین پاییز، هنگامی كه سایه شكست درجنگ ۳۳ روزه به جامعه اسرائیل حكمفرما شده بود محافل سیاسی خاورمیانه از پیوستن یك تیم افراطی و متعصب به كابینه ایهوداولمرت خبردادند، گروهی كه چهره شاخص آن یك یهودی روس تبار به نام آویگدور لیبرمن بود با حضور لیبرمن كه روزگاری مونس نخست وزیر آتشین مزاج اسرائیل، بنیامین نتانیاهو محسوب می شد، كابیه اولمرت در انحصار چهره های متعصب قرار گرفت. ورود این شعبه ازصهیونیست ها ـ كه تا دیروز حاشیه نشینان جامعه و سیاست اسرائیل شناخته می شدند ـ به متن و مركز تصمیم گیری تل آویو، مواضع این رژیم را در داخل سرزمین های اشغالی و نیز در روابط با اعراب دچار تغییرات كمی و كیفی ساخته است. نخستین جلوه های این تغییر رفتار را اكنون می توان در یورش های بی وقفه ارتش اسرائیل به غزه و از هم گسستن چند رشته از مذاكرات اسرائیل با جناح های محافظه كار اعراب دید. نوشته حاضر خاستگاه این نحله افراطی و مسیر پیدایی و رشد گروه تحت رهبری لیبرمن در ساختار قدرت اسرائیل را بررسی كرده است.
در آخرین هفته ماه اكتبر گذشته، اعلام شد كه «ایهود اولمرت» نخست وزیر اسرائیل در توافقی با حزب «اسرائیل خانه ما» (یزرائیل بیتنو) كه صاحب ۱۱ كرسی از ۱۲۰ كرسی موجود در كنست (پارلمان اسرائیل) است، دولت ائتلافی خود را گسترش داده و «آویگدور لیبرمن» رهبر این حزب را در میان وزرای كابینه جای داده است. برپایه توافق انجام شده میان احزاب كادیما و اسرائیل خانه ما، لیبرمن به عنوان معاون نخست وزیر و وزیر «امور استراتژیك» وارد كابینه شد.
نفس این انتخاب براساس عرف سیاسی جامعه اسرائیل و در فرایند تشكیل دولت های ائتلافی این كشور امری طبیعی بود. اما آنچه این اقدام را امری متمایز و بحث برانگیز جلوه داد، موقعیت كنونی دولت و جامعه اسرائیلی پس از شكست در نبرد با حزب الله لبنان از یك سو و ویژگی های فكری و شخصیتی لیبرمن به عنوان رهبر یكی از افراطی ترین احزاب راستگرای اسرائیل از طرف دیگر می باشد.
«آویگدور لیبرمن» در ۱۹۵۸ در مولداوی ـ كه بعدها بخشی از اتحاد جماهیر شوروی سابق شد ـ متولد شد و توانست در ۱۹۷۸ به اسرائیل مهاجرت كند. وی پس از مهاجرت به اسرائیل موفق به اخذ درجه كارشناسی در رشته علوم سیاسی و روابط بین الملل از یكی از دانشگاه های معروف اسرائیل یعنی «دانشگاه عبری اورشلیم» شد. وی از ۱۹۸۳ تا ۱۹۸۸ به همراه دوستان خود برای تشكیل «مجمع صهیونیستی یهودیان شوروی» تلاش بسیار كرد و یكی از اعضای «هیأت همكاری اقتصادی اورشلیم» و دبیر شاخه «اتحادیه ملی كارگران» در بیت المقدس بود. وی توانست از سال ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۶ و در دوران حاكمیت حزب كارگر، دبیركلی حزب لیكود را برعهده گیرد و از ۱۹۹۶ تا ۱۹۹۷ در كرسی ریاست دفتر نخست وزیر وقت، بنیامین نتانیاهو تكیه زند. لیبرمن در ۱۹۹۹ حزب «اسرائیل خانه ما» را تأسیس نمود و در همان سال موفق شد به كنست راه یابد. وی در كنست ریاست «هیأت دوستی پارلمانی اسرائیل ـ مولداوی» را برعهده داشت. در سال ۲۰۰۱ او به عنوان وزیر «امور زیربنایی» در كابینه آریل شارون انتخاب شد اما یك سال پس از آن به این بهانه كه شارون به شكل كارآمدی با فلسطینیان مقابله نمی كند، از سمت خود استعفا كرد. وی دوباره در سال ۲۰۰۳ به كابینه راه یافت و پست وزارت حمل ونقل اسرائیل را در كابینه دوم شارون در اختیار گرفت اما به دلیل مخالفت شدید لیبرمن با طرح شارون مبنی بر عقب نشینی یكجانبه از نوار غزه و شمال كرانه باختری رود اردن، لیبرمن از سوی شارون مجبور به استعفا شد. با این وجود لیبرمن در مقام رهبری حزب متبوع خود یعنی «اسرائیل خانه ما» از موفقیت های بیشتری برخوردار بوده است. حزب وی اگرچه تا قبل از انتخابات سراسری زودهنگام سال ۲۰۰۶ تنها ۳ كرسی در پارلمان اسرائیل در اختیار داشت، اما پس از برگزاری انتخابات اخیر موفق به كسب ۱۱ كرسی (یك كرسی كمتر از حزب پرسابقه لیكود) در كنست شد.
در تحلیل دلایل ورود شاخه افراطیون به كابینه اولمرت و انتخاب لیبرمن به عنوان وزیر امور استراتژیك دولت اسرائیل می بایست، وضعیت كنونی دولت و جامعه اسرائیل را مورد توجه قرار داد. از آغاز تشكیل دولت اسرائیل تاكنون، مسأله امنیت و مسأله روابط اسرائیل با فلسطینیان و همسایگان عربی نتایج هر انتخاباتی را تحت الشعاع خود قرارداده است. مدت زمان چندانی از عمر كابینه اولمرت نگذشته بود كه چند معضل اصلی گریبانگیر دولت شد: پیروزی حماس در انتخابات پارلمانی فلسطین، ربوده شدن همزمان چند سرباز اسرائیلی توسط حماس و حزب الله لبنان و نهایتاً حمله ارتش اسرائیل به نوار غزه و مواضع حزب الله در لبنان. ارتش اسرائیل علی رغم جمعیت كم سربازان خود كه همواره به عنوان مجهزترین ارتش خاورمیانه مطرح بوده است در جنگ ۳۳ روزه با حزب الله لبنان با شكستی سنگین روبرو شد.
شعار مهم انتخاباتی حزب كادیما خروج كامل از كرانه باختری بود كه بعد از تشكیل دولت به كناری نهاده شد.
به همین علت اولمرت در توافق با حزب اسرائیل خانه ما تلاش كرده است انتقادات موجود نسبت به ناكامی اسرائیل در جنگ با حزب الله را فرونشاند و با ورود یك حزب راستگرای افراطی به كابینه خود موقعیت دولت خود را تحكیم بخشید.
اما حزب اسرائیل خانه ما از چه مواضعی در قبال مسائل مختلف فلسطین، همسایگان عربی و كشورهای منطقه برخوردار است كه یك حزب راستگرای افراطی خوانده می شود؟ اكثریت اعضای این حزب را یهودیان روس تباری تشكیل می دهند كه در مناطق فقیرنشین اسرائیل زندگی می كنند و در طول تاریخ مهاجرت خود به سرزمین های اشغالی همواره درصدد حفظ سنت های روسی خود بوده اند. این عده در حدود یك میلیون و سیصدهزارنفر از جمعیت اسرائیل را تشكیل می دهند و با در برگرفتن حدود هفتصد و چهل هزار واجد شرایط رأی دهی از میان جمعیت پنج میلیون نفری قادرند بر نتیجه انتخابات در اسرائیل اثرات مهمی برجای گذارند. بسیاری از این روس تباران حتی زبان عبری نمی دانند و مسائل داخلی اسرائیل را از طریق دو شبكه تلویزیونی روسی در اسرائیل و روزنامه های روس زبان دنبال می كنند. اینجاست كه شاهد یك تضاد اجتماعی در درون جامعه اسرائیل هستیم. بسیاری از یهودیان اروپایی تبار یهودیان روس تبار ساكن اسرائیل را دارای خصلت های استبدادی و خشنی می دانند. آویگدور لیبرمن نیز از همین جرگه است!و در میان دیگر مردم اسرائیل به عوامفریبی، ناشكیبایی وبدزبانی مشهور است. روس تباران ساكن اسرائیل در شغل های سطح پایین مشغول كار هستند. خود لیبرمن سابقاً به كارهایی چون باربری در فرودگاه و نگهبانی كافه اشتغال داشته است. علاوه بر فقیر بودن این قشر از جامعه اسرائیلی، سكولار بودن حمایت متعصبانه از اشغالگری اسرائیل و عدم اعتماد به اعراب وفلسطینیان از دیگر ویژگی های این گروه است.
به این ترتیب حزب یزرائیل بیتنو (اسرائیل خانه ما) كه در سال ۱۹۹۹ توسط لیبرمن تأسیس شد، دارای مواضعی است كه به شدت محافل سیاسی را از رشد روزافزون این گروه در سلسله مراتب قدرت در اسرائیل و ورود این حزب به كابینه كنونی اسرائیل نگران ساخته است. این نگرانی بیش از هر چیز در قبال تلاش های بین المللی برای برقراری گفت وگو میان طرف های فلسطینی و اسرائیلی و همچنین شهروندان عرب تبار اسرائیلی وجود دارد. حزب اسرائیل خانه ما، مخالف هرگونه عقب نشینی از شهرك های یهودی و مناطق تحت كنترل اسرائیل است. یزرائیل بیتنو با وجود این كه یك حزب سكولار به حساب می آید، از منظری ایدئولوژیك در صدد ایجاد تغییراتی در قانون شهروندی اسرائیل است و تمایل دارد علاوه بر سختگیری در اجباری بودن خدمت نظام وظیفه عمومی، تمامی شهروندان اسرائیل را در سنین نوجوانی مجبور كند كه به پرچم، سرود ملی و قانون اساسی اسرائیل قسم بخورند تا شهروند اسرائیل به شمار آیند. این حزب نسبت به سه اصل مطرح در مانیفست صهیونیسم یعنی آلیا (مهاجرت یهودیان به اسرائیل)، حفاظت از سرزمین و استقرار یهودیان اعتقاد كاملی دارد.اما مواضع شخص لیبرمن در قالب سخنانش ماهیت واقعی مواضع رسمی حزب متبوع وی را نمایان می سازد. بسیاری از مواضع او حاكی از عدم شناخت صحیح اش از مسائل سیاسی منطقه ای و بین المللی است. او در ۱۹۹۸ خواستار آن شد كه به دلیل حمایت دولت مصر از یاسر عرفات، «سد اسوان» در این كشور بمباران شود. در سال ۲۰۰۱ در كابینه شارون پیشنهاد كرد برای حفظ امنیت اسرائیل، كرانه باختری رود اردن به چهار بخش بدون حضور یك دولت مركزی فلسطینی تشكیل شود و فلسطینی ها اجازه رفت وآمد میان این چهار بخش را نداشته باشند. در سال ۲۰۰۲ روزنامه «یدیوث آرونوث» فاش كرد كه لیبرمن در كابینه پیشنهاد بمباران مراكز تجاری، پمپ بنزین ها و بانك های مناطق فلسطینی را داده است. در سال ۲۰۰۳ هاآرتص روزنامه مشهور اسرائیلی گزارش داد كه لیبرمن خواستار غرق كردن تمامی زندانیان فلسطینی در بحرالمیت شده است. وی در مه سال ۲۰۰۴ طرحی را ارائه كرد كه بر طبق آن برای تمامی شهروندان اسرائیلی به ویژه اعراب می بایست تست وفاداری به كشور اسرائیل انجام شود. در همان زمان وی اعلام كرد اعراب ساكن اسرائیل باید در جست وجوی كشور دیگری برای سكونت باشند. حزب متبوع وی نیز به شدت از فرستادن اعراب به كشورهای همسایه عربی حمایت می كند چرا كه نگرانی زیادی در رابطه با افزایش جمعیت فلسطینی ها دارد. نگران كننده ترین موضع لیبرمن در می ۲۰۰۶ اظهار شد كه در آن لیبرمن خواستار به قتل رساندن نمایندگان عرب كنست به دلیل دیدار ایشان با رهبران حماس در دولت منتخب فلسطین شد. لیبرمن این نمایندگان را خائن توصیف كرده و آنها را به عنوان جاسوسان فلسطینیان در كنست اسرائیل معرفی كرد.
حال با توجه به مواضع افراطی آویگدور لیبرمن و حزب متبوع او، ورود وی به كابینه اسرائیل چه پیامدهای داخلی و منطقه ای را در پی خواهد داشت؟ در واقع باید درصدد پاسخ به این سؤال بود كه این فرد و تشكیلات حزبی او تا چه اندازه توانایی تغییر سیاست های دولت اسرائیل در قبال مسائل داخلی و منطقه ای را به ویژه در پست معاونت نخست وزیر و وزیر امور استراتژیك دارد؟ برای فهم این مطلب می بایست به جایگاه لیبرمن در عالم سیاست اسرائیل پرداخته شود. اگرچه لیبرمن قبل از ورود به كابینه اولمرت، دو بار پست وزارت را در دو كابینه شارون در اختیار داشته، اما مهمترین سوابق سیاسی وی به دبیر كلی حزب لیكود و ریاست دفتر نخست وزیر در زمان كابینه نتانیاهو محدود می شود. یكی از شاخصه های مهم ارزیابی میزان تأثیرگذاری سیاستمداران اسرائیلی در تصمیم سازی ها و تعیین خط مشی این دولت، دارا بودن سوابق كاری آنها در نهادهای نظامی، امنیتی و اطلاعاتی می باشد. به دلیل اهمیت مسائل امنیتی در اسرائیل، نظامیان و كارمندان سرویس های اطلاعاتی در طول تاریخ این كشور از نفوذ فوق العاده ای بر كابینه و شخص نخست وزیر برخوردار بوده اند. در صحنه سیاست اسرائیل همواره نخست وزیرانی تعیین كننده بوده اند كه دارای سوابق نظامی و اطلاعاتی بوده یا آنكه روابط ویژه ای با این نهادها داشته اند. بسیاری از آگاهان امروز سیاست و حكومت اسرائیل، شهرت افرادی چون رابین، باراك و شارون را ناشی از سوابق نظامی و روابط مناسب آنها با نیروهای نظامی و اطلاعاتی دانسته اند. آویگدور لیبرمن فاقد هرگونه سابقه نظامی در نیروهای مسلح اسرائیل است و تنها در خدمت سربازی اجباری حضور داشته است.
مسأله بعدی جایگاه كنونی لیبرمن در كابینه به عنوان معاون نخست وزیر و وزیر امور استراتژیك دولت اسرائیل است. این دو عنوان گرچه در ظاهر بسیار قابل توجه به نظر می رسند و قرار گرفتن فردی چون لیبرمن در این دو پست می تواند نگرانی های عمیقی را بر جای گذارد، ولی نیازمند تأمل بیشتر است. پست معاونت نخست وزیری در اسرائیل یك پست كاملاً تشریفاتی است. چندین وزیر در كابینه اسرائیل دارای عناوین جانشین نخست وزیر و معاون نخست وزیر هستند. بنابراین اعطای عنوان شبهه برانگیز معاونت نخست وزیر اسرائیل به آویگدور لیبرمن صرفاً در قالب تشریفات سیاسی و داد و ستد بین حزبی قابل تبیین است.
پست بعدی لیبرمن یعنی وزارت امور استراتژیك را باید مورد تأمل قرار داد. طبق قانون اساسی اسرائیل دست نخست وزیر در كاهش یا افزایش تعداد وزارتخانه های دولت كاملاً باز است و نخست وزیر حتی می تواند فردی را به عنوان عضو كابینه اما بدون تخصیص وزارتخانه ای به وی، به كنست معرفی كند. پست وزارت امور استراتژیك نیز از همین قماش است. این وزارتخانه تاكنون در تاریخ دولت های اسرائیل وجود نداشته و به اصطلاح ابتكاری از سوی اولمرت به منظور مواجهه با تهدیدات موشكی به حساب می آید.
اسرائیل مسأله دستیابی كشورهای منطقه ـ اعم از ایران، عربستان، مصر، الجزایر و غیره ـ به موشك های میان برد و دوربرد را مهمترین تهدید امنیت ملی اسرائیل در آینده نزدیك می دانند. در همین راستا اولمرت در یك مصاحبه تلویزیونی جنگ ۳۳ روزه اسرائیل و حزب الله را جنگ اسرائیل با ایران و سوریه خواند. در واقع ایران تنها كشوری است كه توان برهم زدن موازنه قدرت در خاورمیانه به ضرر اسرائیل را دارد و براساس همین نگرانی پست وزارت امور استراتژیك در كابینه اسرائیل ابداع شده است. به هر روی ظهور پدیده هایی چون لیبرمن كه در منتهی الیه افراطی گری سیر می كنند را می توان با معیارهای جامعه شناختی مورد تحلیل قرار داد. بدون تردید در برهه كنونی او نماینده تمایلات افراطی در جامعه اسرائیل است. جامعه هراس آلود اسرائیل در شرایط كنونی به طیفی از سیاستمداران تندرو و بلندپرواز اقبال نشان داده است و این علتی جز این ندارد كه ناكامی بزرگ اسرائیل در مقابله با حماس و حزب الله این نگرانی را درجامعه اسرائیلی به وجود آورده كه بقای این رژیم در معرض خطری جدی قرار دارد.
نظرسنجی های انجام شده در داخل اسرائیل دلیل این مدعاست. بنیامین نتانیاهو نخست وزیر خشونت پیشه رژیم صهیونیستی از حزب لیكود به عنوان مقبول ترین سیاستمدار كنونی در اسرائیل معرفی شده است و جالب آنكه آویگدور لیبرمن در رتبه دوم پس از نتانیاهو قرار دارد. آسمان سیاست در اسرائیل به رنگ تند افراط ورزی راستگرایی در حال تغییر است و آثار و علائم این افراط گرایی در سیاست های تهاجمی و سركوب گرانه ای كه ارتش رژیم صهیونیستی در غزه و بیت حانون به نمایش گذاشت به وضوح نمایان است.
امیر حسین اصطبانی
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید