شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

پوشش بانوان در برابر مردان مَحْرَم


پوشش بانوان در برابر مردان مَحْرَم
از مقوله های مهم و سزاوار بحث و دقت نظر, نگاهی همه سویه, به پوشش بانوان در برابر مَحْرَمان است. بحث در این است كه آیا بانوان, می باید در برابر مَحْرَمان نسبی, بسان: پدر, برادر, عمو, دایی, فرزندان برادر و خواهر, و مَحْرَمان سببی, مانند: پدرشوهر, شوهر دختر و… تمامی بدن را, به جز سر, گردن, دستها, تا كمی بالاتر از مچ, و پاها تا مچ, بپوشانند, یا چنین پوششی واجب نیست و تنها پوشاندن شرمگاه, كه در برابر همگان, به جز زن و شوهر, واجب بود, رواست؟
اصل نخستین درباره بانوان, پوشش است, تنها جاهایی كه واجب نیست, از این قاعده جداست. این نكته, در مقاله پیشین (سیری در آیات حجاب) در خلاصه نكته۱۴, در ذیل آیه ۳۰ و ۳۱ سوره نور, بررسی شد. پس اگر از آیات قرآن, یا دیگر حجتها, برای ما روشن نشد كه بانوان می توانند قسمتهایی از بدن خود را در برابر مَحْرَمان نپوشانند, اصل اوّلی, واجب بودن پوشاندن بدن است و نگاه نكردن مَحْرَمان به بدن آنان. اكنون یكان یكان دلیلهای فقهی: (كتاب, سنت, عقل و اجماع) را به بوته بررسی می نهیم.
● كتاب:
در قرآن مجید, دو آیه, جاهایی را كه پوشش آنها بر بانوان در برابر مَحْرَمان واجب نیست, بیان می كند:
الف ) (لاجناح علیهنّ فی آبائهنّ و لا ابنائهنّ ولااخوانهنّ ولا ابناء اخوانهنّ ولاابناء اخواتهنّ ولانسائهنّ…)۱
بحث از این آیه شریفه, در مقاله پیشین, درگاهِ سخن از مرحله دوم نازل شدن حكم حجاب گذشت. در آن جا یادآور شدیم: پس از آن كه آیه حجاب۲, درباره همسران پیامبر(ص) ناز شد, بر همگان واجب شد كه از پَس پرده با همسران پیامبر(ص) سخن بگویند.
در این هنگام, پدران آنان گفتند: آیا ما نیز باید از پَس پرده با آنان سخن بگوییم۳؟ كه آیه شریفه نازل شد و پنج دسته از خویشاوندان نسبی را جدا كرد.
امّا, این كه چه جاهایی از بدن همسران پیامبر(ص) را می توانستند ببینند, یا به دیگر سخن, زنان پیامبر, چه جاهایی از بدن خود را لازم نبود, بپوشانند, از آیه شریفه, قاعده و قانونی به دست نمی آید.
شاید بتوان گفت, همان وظیفه پیش از نازل شدن آیه شریفه را دارند. بدین معنی كه پیش از نازل شدن آیه, همسران پیامبر(ص) چه جاهایی از بدن خود را می پوشانده و چه جاهایی را نمی پوشانده اند, اكنون باید بر همان اساس رفتار كنند.
از این روی, آگاهی از چگونگی پوشش زنان پیامبر(ص) پیش از نازل شدن آیه حجاب, برای بحث ما, كارساز است و بدون این آگاهی, در بحث به نتیجه خوشایند دست نمی یابیم.
ب ) (قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهنّ… ولایبدین زینتهنّ الاّ ما ظهر منها ولیضربن بخمرهنّ علی جیوبهنّ ولایبدین زینتهنّ الاّ لبعولتهنّ او آبائهنّ, او آباء بعولتهنّ, اوابنائهنّ او ابناء بعولتهنّ, او اخوانهنّ, او بنی اخوانهنّ, او بنی اخواتهنّ, او نسائهنّ… ولایضربن بارجلهنّ لیعلم ما یخفین من زینتهنّ…)۴
بحث از این آیه شریفه در چهارمین مرحله از نازل شدن حكم حجاب انجام پذیرفت; از این روی در این جا, آن بخشی را كه درباره پوشش بانوان در برابر محرمان است, در چند نكته, در كانون بحث و توجه خویش قرار می دهیم.
۱) خویشانِ جداشده از قاعده و حكم كلی, در آیه شریفه, هشت دسته اند كه نخستین دسته آنها كه شوهران باشند, حق دارند هرگونه نگاه لذت جویانه به همسران خود داشته باشند. این اباحه, از دلیلهای بسیار قرآنی, روایی و… به دست می آید.
به هرحال این آیه, تنها دلالت می كند بر این كه زن, لازم نیست, زینت خود را از شوهرش بپوشاند و بر مطلب دیگری در این باره دلالت ندارد.
۲) دسته دوم, چهارم, ششم, هفتم و هشتم, همان خویشان نسبی اند كه در آیه ۵۵ از سوره احزاب, مطرح شده بود.
نتیجه: همان گونه كه زنان پیامبر(ص) لازم نیست زینت خود را از خویشان نسبی بپوشانند, زنان مؤمن نیز, لازم نیست زینت خود را از خویشان نسبی بپوشانند.
۳) زنان مؤمن, در برابر دسته سوم و پنجم هم, وظیفه ای در پوشش ندارند. این دو دسته, در آیه ۵۵ سوره احزاب, كه درباره همسران پیامبر(ص) بود, وجود ندارد; زیرا پیامبر(ص) نه پدرش زنده بود و نه فرزند پسری داشت. بویژه در گاهِ نازل شدن آیه شریفه, پسرانی كه پیامبر از خدیجه داشت, رخت از جهان بر بسته و ابراهیم, فرزند ماریه هم, چشم به جهان نگشوده بود.
۴) خداوند در هر دو آیه, تكلیف را متوجه بانوان كرده است, نه آقایان. در آیه ۵۵ سوره احزاب فرمود: (لاجناح علیهنّ فی…) یعنی در برابر دیگران, پوشش نداشتن گناه است. در این آیه (نور۳۱/) فرمود: (لایبدین زینتهنّ الاّ لبعولتهنّ او…) یعنی بانوان, وظیفه دارند كه خود را از مردان بپوشانند, مگر از چند دسته ای كه در آیه ذكر شده است.
امّا این گروههای یاد شده, تا چه اندازه و با چه انگیزه ای می توانند به بانوانی كه بر آنان مَحْرَم هستند, نگاه كنند, یا حرف بزنند, در آیات سخنی در این باب به میان نیامده است.
۵) از ظاهر آیه شریفه بر می آید, زن در برابر خویشاوندان هفت گانه, بلكه در برابر تمامی گروههای دوازده گانه, جدا شده, همان حالت پیشینِ خود را دارد. یعنی باید آنچه را پیش از فرو فرستاده شدن آیه حجاب می پوشانده, بپوشاند و آنچه را نمایان می ساخته, می تواند اكنون نیز نمایان سازد.
امّا چه جاهایی از بدن را می پوشانده و چه اندازه, از همین آیه و شأن نزولها و روایات ذیل آن, روشن می شود. خداوند به زنان مؤمن دستور می دهد:
(ولیضربن بخمرهنّ علی جیوبهنّ)باید روسریهای خود را بر گریبان خود گره زنند.
از این فراز به دست می آید كه زنان, پیش از آیه حجاب, یا روسری نداشتند و یا داشته آن را جای دیگر گره می زده اند. همان گونه كه در مقاله پیشین در بحث از آیه شریفه, در ضمن نكته های پنجم و ششم, با استفاده از روایت صحیح كافی۵, شرح داده شد: آنان روسری داشته و آن را از بالای گوش به پشت سر می برده اند.
در نتیجه, روشن می شود كه آنان, به طور حتم, سینه, كمر, شكم و… را می پوشانده اند وگرنه قبیح است شارع دستور دهد: گردن و گریبان و گوشها را بپوشانید; ولی از جاهای دیگری كه شهوت انگیزترند, سخنی به میان نیاورد و امر به پوشاندن آنها نكند.
۶) از فراز زیر كه می فرماید:
(ولایضربن بارجلهنّ لیعلم ما یخفین من زینتهنّ.)پاهای خود را به زمین نكوبند, تا آنچه پنهان می دارند, آشكار شود.
روشن می شود كه بانوان در آن عصر, در پای خود زینتی داشته اند, پنهان و به دور از چشمها, كه با زدن پا برزمین آشكار می شده است.
از آن جا كه این آیه, این زینت را, زینت پنهان می دانسته: (لیعلم مایخفین) به دست می آید بانوان در عصر نزول آیه, لباسها, یا شلوارهای بلندی بر تن می كرده اند كه به طور كامل, روی خلخال را می پوشانده است.
۷) از آنچه گفته شد به دست می آید: سینه, شكم, پاها تا مچ و مقداری از سر را, بانوان, پیش از نزول آیه, می پوشانده اند. امّا در چهارمین مرحله از حكم حجاب, همه سر و گردن, افزون بر گریبان, بر محدوده حجاب, افزوده شد. این قسمت, تنها در برابر مردانِ بیگانه واجب است و در برابر گروههای دوازده گانه, همان محدوده پیش واجب است كه پوشیده باشد.
در نتجه, پوشش واجب بر بانوان در برابر محرمان سببی و نسبی, همه بدن از گردن, تا مچ پا, به جز قسمتهایی از سروصورت و گریبان و دستهاست.
۸) از آیه شریفه, مطلبی درباره پوشش دستهای زنان, پیش از نازل شدن آیه به دست نمی آید كه چگونه بوده است. بله, از (لایبدین زینتهنّ الاّ ما ظهر منها) روشن می شود كه پس از نازل شدن آیه, باید دستها را تا مچ بپوشانند. با توجه به دیگر بخشهای آیه, روشن می شود كه دستهای زنان برهنه كامل نبوده است, بلكه به احتمال زیاد دستها را تا آرنج می پوشانده اند. این مطلب, از روایات به خوبی فهمیده می شود.
گیریم كه از آیه و روایات و سازواری حكم و موضوع, پوششی برای دستهای بانوان, پیش از نازل شدن آیه, روشن نشود, باز باید بانوان دستهای خود را تا آرنج, از محرمان خود بپوشانند; زیرا, در نكته نخست گذشت كه اصل پوشش است و آنچه كه از این اصل و وظیفه كلی و عام جدا شده, امری است فرعی و استثنایی. هر جا دلیلی بر استثنا پیدا نكردیم, همان وظیفه عام وجوددارد. دست بالا, نكته ای را كه می توان گفت: شاید دستها را تا آرنج, نزد خویشاوندان خود, برهنه می گذاشته اند.
● روایات:
این بحث, از بحثهای مهم فقهی است, به گونه ای كه فقیهان بزرگی چون: سیدمحسن حكیم و سید ابوالقاسم خویی و دیگران, بر این باورند كه قطع و سیره پیاپی, حكایت از آن دارد كه:
(بانوان می توانند همه بدن خود را, به جز شرمگاه, در برابر مردان مَحْرَم بر خود, برهنه كنند و محرمان می توانند به تمامی بدن آنان, به جز شرمگاه بنگرند.)
امّا از آیه فهمیده شد كه همه بدن زن در برابر مردان مَحْرَم, به جز سر و گردن, گریبان, پایین تر از مچ پاها و قسمتی از دستها, باید پوشیده باشد.
حال دو نگاه به طور كامل ناسازگار با هم, در مسأله وجود دارد, برماست همه دلیلها, از جمله روایتهای باب را از كتابهای شیعه و سنی بیرون بكشیم و تك تك آنها را وا رسیم, تا ببینیم, ادعای قطع و سیره ای كه بزرگان كرده اند, دلیلی دارد, یا خیر؟
الف ) (سكونی عن جعفر, عن محمد عن ابیه(ع) قال: لابأس ان ینظر الرجل الی شعر امّه, او اخته, او ابنته.)۶اشكالی ندارد كه مرد, به موی مادر, یا خواهر, یا دختر خود بنگرد.
ییادآوری: بین روابودن نگاه, با واجب نبودن پوشش ملازمه است. یعنی هر جا, به مرد اجازه نگاه داده شده, بر زن پوشاندن آن جا واجب نیست.
امّا عكس این ملازمه, درست نیست. یعنی چه بسا جاهایی باشد كه پوشاندن آنها بر بانوان, واجب نباشد, با این حال, نگاه كردن مردان به آن جاها, روا نباشد, یا دست كم, اشكال داشته باشد كه در این باره باز سخن خواهیم گفت:
ب ) (عن ابی جعفر(ع) فی قوله: (ولایبدین زینتهنّ الاّ ما ظهر منها.) فهی الثیاب والكحل والخاتم وخضاب الكف والسوار.
والزینهٔ ثلاث: زینهٔ للناس وزینهٔ للمحرم وزینهٔ للزوج.
فامّا زینهٔ الناس, فقد ذكرناه. وامّا زینهٔ المحرم فموضع القلاده, فما فوقها والدملج ومادونه والخلخال وما اسفل منه وامّا الزینهٔ الزوج فالجسد كله.)۷
امام باقر(ع) درباره قول خداوند: زینتهای خود را ننمایانید, مگر آنچه به خودی خود, نمایان است) فرمود:
(زینتهای آشكار عبارتند از: لباس, سورمه, انگشتر, حنای دست و النگو.
و زینت, بر سه قسم است: زینت برای مردم و برای مَحْرَم و برای شوهر.
زینت برای مردم را یادآور شدیم [لباس, سورمه و…] زینت برای مَحْرَم, جای گردنبد و بالاتر از آن و جای بازوبند و پایین تر از آن و جای خلخال و پایین تر از آن و زینت شوهر تمامی بدن است.
آنچه در این روایت به عنوان زینت برای خویشاوندان ذكر شده, همان چیزی است كه پیش از این از آیه قرآن, فهمیده شد.در معنای (دملج) اختلاف است: بازوبند و دست بند. هر دو معنی را گفته اند.اگر مراد, دستبند باشد كه بانوان آن را بر مچ دست می بندند, در نتیجه جایی كه رواست دیدن آن, برای مَحْرَم و نامَحْرَم یكی می شود كه بی گمان این معنی مراد نیست. زیرا روایت بر آن است كه محدوده زینت برای مَحْرَم را نسبت به محدوده زینت برای نامَحْرَم, بگستراند. پس همان معنای نخست مراد است كه بازوبند باشد. بانوان می توانند, بازوبند و جای آن را تا به سرانگشتان, از مردانِ مَحْرَم نپوشانند.
آنچه از آیه فهمیده شد, با آنچه از روایت به دست می آید, هماهنگی دارد; ولی روایت درباره دست, بیان روشنی دارد و نشان می دهد, بانوان, دست را تا بازو باید بپوشانند.
یادآوری: از سند روایت, سخن نگفتیم و از بیان كاستیهای سندی آن خودداری ورزیدیم; زیرا بر آن نبودیم كه سخن جدید فقهی برابر روایت دراندازیم. بلكه آنچه از آن استفاده شد, همان چیزی بود كه آیه قرآن بر آن به خوبی دلالت داشت. بله, تنها محدوده مجاز از دست, سخن جدیدی بود كه آن هم شاید با روایت ناسازگار باشد و غیر در خور عمل.
ج ) (فضیل بن یسار قال: سألت اباعبداللّه(ع) عن الذراعین من المرأهٔ, اَهما من الزینهٔ التی قال اللّه تبارك و تعالی: (ولایبدین زینتهنّ الاّ لبعولتهنّ.)؟
قال: نعم و مادون الخمار من الزینهٔ وما دون السوارین.)۸
فضیل بن یسار می گوید: از امام صادق(ع) درباره ساعدهای زن پرسیدم كه آیا آنها از زینتی است كه خداوند می فرماید: (زینت خود را آشكار نسازند, مگر از برای شوهرانشان)؟ فرمود: بله و پایین تر از روسری, از زینت است.
گویا فضیل بن یسار, می دانسته كه زنان می باید كتفها و دستان خود را تا بازو از مَحْرَمان بپوشانند, ولی نمی دانسته افزون بر آن ساعدها را نیز باید بپوشاند و نهی یا نفی (لایبدین), ساعدها را نیز در بر می گیرد, یا خیر؟
امام, در جواب می فرماید: بله ساعدها باید از محرمان پوشانده شود. این جواب, جواب اجمالی است و تمامی ساعد, تا مچ دست را در بر می گیرد. سپس امام, شرح می دهد: آنچه زیر النگوست; یعنی مچ, (بالاتر از كف دست به مقدار تقریبی یك قبضه) از زینت است. این جاها از زینتی است كه در برابر محرمان پوشش آنها لازم نیست. بنابراین امام با واژه (نعم) جواب پرسش گر را سربسته داد و تمامی ساعد را از زینتی قرار داد كه پوشش آن از مَحْرَمان لازم نیست.
سپس در شرح كلام خود (نعم) فرمود: به اندازه جای النگو, حدود یك قبضه از ساعد, پوشاندنش از مَحْرَمان واجب نیست.
این روایت, صحیحه است و بر روایت ابی الجارود, مقدم. زن وظیفه دارد در برابر مَحْرَمان, دست خویش را تا نزدیك مچ, بپوشاند. بر فرض ناسازگاری و روایت, عموم (لایبدین) حاكم بود و در موارد شك, واجب بودن پوشش را ثابت می كرد كه در مقاله پیشین, نكته چهاردهم, بحث آن گذشت.
روایتهای دیگری وجود دارد, البته بیش تر آنها با سندهای غیرصحیح, كه آنچه از آیه, صحیحه و معتبره سكونی, دریافتیم, تأیید می كنند.
د ) ابن عباس در ذیل این بخش از آیه شریفه: (ولایبدین زینتهنّ الاّ لبعولتهنّ) گفته است:
(والزینهٔ الّتی تبدیها لهولاء قرطاها وقلادتها وسِوارها فامّا خلخالها ومعضدها ونحرها و شعرها فانّها لاتبدیه الاّ لزوجها.)۹
زینتی كه بر مَحْرَمان نمایان می سازد, عبارتند از: گوشواره ها, گردنبند و النگو. امّا خلخال و بازوبند و گودی سینه و موها را تنها برای شوهران خویش آشكار می سازد.
ه ) سعید بن جبیر می گوید:
(لایبدین زینتهنّ; یعنی ولایضعن الجلباب وهو القناع من فوق الخمر الاّ لبعولتهنّ, او آبائهنّ… فهو محرم و كذلك العم والخال.)۱۰
زینت خود را نمایان نسازد; یعنی جلباب بر زمین ننهد (و آن, پوششی است كه روی روسری افكنده می شده است. چادر) مگر برای شوهران, یا پدران و… كه مَحْرَم هستند و همچنین دربرابر عمو و دایی.
سخن ابن عباس و ابن جبیر, ممكن است روایت نباشد; زیرا به رسول خدا, اسناد نداده اند, ولی دست كم, فهم خود را از آیه بیان كرده اند. و چون از مسلمانان صدر اسلام هستند, به دست می آید كه این قول, در آن زمان پذیرفته بوده و كسی هم به مخالفت با آنان سخن نگفته است. زیرا در كتابهای شیعه و یا در كتابهای اهل سنت, روایت و یا گفته ای در مخالفت با آنان دیده نشده است.
وـ در بحارالانوار از كتاب نوادر رواندی چند حدیث نقل می كند از جمله:
۱ ) (قال علی: یا رسول اللّه! امّی استأذن علیها؟
قال: نعم.
قال: ولِمَ یا رسول اللّه؟
قال: أیسُرُّك ان تراها عریانهٔ؟
قال: لا.
قال: فأستأذن.)۱۱
علی گفت: یا رسول خدا! آیا برای ورود بر مادرم, از ایشان اجازه بگیرم؟
پیامبر فرمود: بله
علی گفت: برای چه؟
پیامبر فرمود: آیا شاد می شوی كه مادرت را عریان ببینی؟
علی گفت: نه.
پیامبر فرمود: پس اجازه بگیر.
۲ ) (قال علی(ع) قال: رجل لرسول اللّه, یا رسول اللّه اختی تكشف شعرها بین یدی؟
قال: لا. انی اخاف اذا ابدت شیئاً من محاسنها و من شعرها و معصمها ان تواقعها.)۱۲
علی گفت: مردی به رسول خدا گفت: یا رسول خدا! آیا خواهرم می تواند موهایش را پیش من آشكار كند؟
رسول خدا فرمود: خیر. می ترسم اگر مقداری از زیباییها و موها و زیورهای خود را آشكار سازد, به آمیزش بینجامد!
۳ ) از رسول خدا روایت شده كه فرمود:
(اذا قبّل احدكم ذات مَحْرَم قد حاضت: اخته, او عمّته, او خالته فلیتقبّل بین عینیها و رأسها ولیكف عن خدّها وفیها.)۱۳
هرگاه كسی از شما خواست یكی از كسان مَحْرَم بالغ مانند: خواهر, عمّه یا خاله را ببوسد, باید بین دو چشم و سرش را ببوسد و از بوسیدن گونه ها و دهان وی خود داری ورزد.
● بررسی:
روایتهایی كه از كتاب نوادر راوندی نقل شد, سند در خور پذیرشی ندارند و به مطلب ما, دلالت روشنی نیز ندارند و واجب بودن پوشش زن را در برابر مَحْرَمان خود, به روشنی, نه می پذیرند و نه ردّ می كنند; ولی حكمتهایی در آنها بیان شده كه بسیار كارگشاند.
▪ در روایت نخست: پیامبر, به علی دستور می دهد در گاه وارد شدن بر مادرش اجازه بگیرد. این, در حالی است كه از ظاهر روایت بر می آید, مادر علی(ع) در منزل تنها بوده و پدر آن حضرت حضور نداشته است وگرنه می پرسید: آیا برای وارد شدن بر پدر و مادرم اجازه بگیرم؟
وقتی امام از پیامبر, چرایی این حكم را می پرسد, رسول خدا می فرماید: آیا از این كه مادر خود را برهنه ببینی خوشحال می شوی؟ با این كه معمول نبوده و نیست, زن, همین كه در منزل تنها شد, تمامی بدن خود را برهنه كند. بنابراین مراد از برهنه دیدن مادر, برهنگی كامل, به گونه ای كه شرمگاه وی ظاهر باشد, نیست, بلكه مراد, این است كه در لباسی باشد كه سر و سینه و دیگر زیباییهای بدن وی نمایان باشد.
پس اجازه گرفتن پسر از مادر, برای این است كه پسر قسمتهای پنهان بدن مادر, مانند: سینه, شكم و ساقهای او را نبیند, نه این كه اجازه برای این باشد كه مبادا شرمگاه او را ببیند. این نظر را تأیید می كند روایتی كه از ابن مسعود نقل شده است:
(انّ رجلاً سأله استأذن علی اُمّی؟ فقال: نعم. ما علی كل احیانها تحب ان تراها.)۱۴
شخصی پرسید آیا برای وارد شدن بر مادرم اجازه بگیرم. فرمود: بله. مادر در تمامی حالتها, دوست ندارد او را ببینی.
روشن است, مادر تنها از دیدن شرمگاهش ناراحت نمی شود, بلكه حالتهای دیگری نیز دارد و قسمتهای دیگری از بدنش وجود دارد كه دوست ندارد دیده شود.
از این روی, در روایت واژه (مادر) مطرح بود وگرنه دیدن شرمگاه پدر نیز حرام است واگر مسأله دیدن شرمگاه مطرح بود, باید در سؤال می آمد كه آیا باید از پدر و مادر در هنگام ورود اجازه بگیرم؟
از روایت دومروشن می شود كه برانگیخته شدن شهوت, تنها با دیدن زنان بیگانه نیست. چه بسا با دیدن زیباییها و زیورهای خواهر, مادر, عمّه, خاله و… شهوت انگیخته شود. چون به طور معمول, اینان در یك منزل به سر می برند, احتمال این كه دیدن زیباییها و برانگیخته شدن شهوت, به جاهای باریكی بكشد, بسیار است; از این روی پیامبر(ص) می فرماید: اخاف… ان یواقعها.)
از همین جا, فلسفه امر و نهی در حدیث سوم, روشن می شود; زیرا گاهی شیطان و نفس وسوسه انگیز, كار را بر انسان, پوشیده می دارد و می پندارد بوسه بر بانوان مَحْرَم, از روی مهرورزی است, در حالی كه صحنه گردانِ قضیّه شیطان است و او در غفلت.
در پایان این بخش, روایتی از امام رضا(ع) به روایت محمد بن سنان می آوریم كه روشنگر خواهد بود:
(انّه كتب الیه حرّم النظر الی شعور النساء المحجوبات بالازواج وغیرهنّ من النساء لما فیه من تهییج الرجال ومایدعوا التهییج الی الفساد والدخول فیما لایحلّ ولایجمل وكذلك ما اشبه الشعور الاّ الذی قال اللّه عزّوجل: (والقواعد من النساء اللاّتی لایرجون نكاحاً فلیس علیهنّ جناح ان یضعن ثیابهنّ غیر متبرّجات بزینهٔ) ای غیر الجلباب ولابأس بالنظر الی شعور مثلهنّ.)۱۵
امام رضا(ع) به وی نوشت: نگاه به موهای زنان با حجاب, آنان كه خود را به خاطر شوهرانشان پوشانده اند و زنان دیگر را, از آن جهت حرام شده كه نگاه مردان را برمی انگیزد و آنان را به فساد فرامی خواند, در آنچه كه ورود در آن, نه حلال است و نه زیبا.
این چنین است, آنچه بسان موهاست.مگر آن كسانی كه خداوند درباره آنان فرموده: (بر زنان از كارافتاده, كه دیگر امیدی به زناشویی ندارند, گناهی نیست كه پوشش خود را كنار نهند, به شرط آن كه زینت خود را نمایان نسازند.) یعنی بدون چادر باشند. نگاه كردن موهای این گونه بانوان, اشكال ندارد.
● اجماع:
تاكنون از آیات و روایات به دست آمد: بر بانوان رواست كه سر, چهره, گریبان و مقداری از دستها را در برابر گروه های سیزده گانه نپوشانند.
اكنون, به بررسی سخنان فقیهان می پردازیم, تا روشن شود آیا اجماعی وجود دارد كه بر بانوان روا بداند, به جز از شرمگاه, دیگرجاهای بدن را از مَحْرَمان نپوشانند.
پیش از هر چیز, نكته ای در خور یادآوری است و آن این كه هرجا, نگاه كردن به بدن زن, برمرد روا باشد, پوشیدن همان جا, بر زن واجب نیست. ولی عكس آن, روا نیست. یعنی چه بسا, پوشش جاهایی از بدن, بر زن واجب نباشد; امّا بر مرد روا نباشد به آن جاها نگاه كند. یعنی لازمه واجب نبودنِ پوشش, روا بودنِ نگاه نیست.
۱) سید یزدی درعروهٔ الوثقی می نویسد:
(یجوز النظر الی المحارم التی یحرم علیه نكاحهنّ, نسباً, او رضاعاً, او مصاهرهًٔ ماعدا العورهٔ مع عدمِ تلذّذ وریبهٔ وكذا نظرهنّ الیه.)۱۶
نگاه به همه جای بدن بانوانی كه ازدواج با آنان حرام است, چه به نسب, چه به رضاع و چه به مصاهره, به جز شرمگاه, رواست, در صورتی كه لذّت جویی و ریبه ای در كار نباشد. این چنین است نگاه بانوان یاد شده, به این مردان.
احمد عابدینی
منبع : مجمع جهانی شیعه شناس


همچنین مشاهده کنید