جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا
رضا عابدینی و پیکرههایش
ایران به دلیل قرار گرفتن در جغرافیا و ژئوپولتیك ویژهی بینالنهرین و در گذار تاریخ چند هزار سالهاش، پیوسته در معرض دگرگونگیها و دگردیسیهای فرهنگی قرار داشته است. فرهنگ ایرانی، برای حفظ ذات و پویایی خود، به نوعی انعطافپذیری گیاه واره خو گرفته است. آریاسبدادبه(۱) این گیاهوارگی را به روال فرهنگ ایرانی تعبیر میكند و آن را تا دورهی قاجار جستجو میكند و از آن به عنوان ارزشمندترین رویكرد هنر قاجار یاد میكند. او میگوید: با تأملی بر هنر قاجار در مییابیم كه هنرمندان آن دوره به روال فرهنگ ایرانی، تا اندازهای هنوز به اینگونه عمل نمودهاند كه فرهنگ بیرونی را در خود مستحیل سازند، نه خویشتن را در آن، و این از ارزشمندترین رویكردهای هنر قاجار است.
تأمل در هنر قاجار از آن رو حائز اهمیت است كه در دروازهی ورودی دوران معاصر ما و روند مدرنیزاسیون ایران قرار دارد. به تعبیر آیدین آغداشلو(۲) سبك قاجاری آخرین دستاورد هنرمندان سنتی ایران است، و به زعم رویین پاكباز(۳) پیكرنگاریهای قاجاری نمایانگر اوج همآمیزی سنتهای ایرانی و اروپا است، در یك قالب پالایش یافته و شكوهمند.
● مشخصات بارز پیكرنگاری دربارهی(۴) عبارتاند از:
تركیببندی متقارن و ایستا با عناصر افقی و عمودی و منحنی، سایهپردازی مختصر در چهره و جامه، تلفیق نقشمایههای تزیینی و تصویری، رنگریزی محدود با تسلط رنگهای گرم به خصوص قرمز.
در این مكتب پیكر انسان اهمیت اساسی دارد، ولی به رغم بهرهگیری از اسلوب برجستهنمایی، همواره شبیهسازی فدای میثاقهای زیبایی استعاری و جلال و وقار ظاهری میشود.
انسان همواره عنصر اصلی آثار رضا عابدینی بوده است. كمتر كاری از عابدینی را میتوان به یاد آورد كه حضور انسانی در آن نباشد. شیفتگی عابدینی به انسان با نگاه به آثار دهه ۷۰ او مشهود است(۵).
تأكید عابدینی تا اواخر دهه ۷۰ بیشتر به روی چهرههاست. شیفتگی به طراحی و نوجویی در تركیببندی بر تصویر كارهایش غلبه دارد. حروف فارسی با جسارت و سرخوشی، ساختار زدایی شدهاند. تركیب بندیها در تصویرها و حروف، گویی از سر اعتراض، به سان انسان رهیده از بندی كه بیمارگونه آزادیاش را به رخ میكشد، در هم ریخته شده است. دهه ۷۰ برای عابدینی سالهای تجربههای نو در تركیب و حروف و بیان معترض و سنتشكن است. عابدینی از یك سو وارث گرایشهای استعاری و تصویر پردازانهی طراحان ایرانی نسلهای پیش از خود مانند ممیز(۶) و مثقالی(۷) است و از سویی دیگر متأثر از طراحان كنستراكتیویست روس چون رودچنكو(۸) و لیسیتزكی(۹). جایگاه عابدینی در ایران را از منظر تركیب توأمان بیان تصویری و طراحی پرانرژی و ساختار گرا، می توان با رومن سیسلوویچ(۱۰) لهستانی مقایسه كرد.
در دروازهی دهه ۸۰ به جای چهرهها، پیكرهها، قاب پوسترهای عابدینی را فتح میكنند و با شكوهمندی بر حضورشان اصرار میورزند. گرایش عابدینی به پیكرهها، توأم است با گرایش او به سادگی، توازن و ایستایی در تركیببندیهایش. جزییات گویی چون هیجانات فروكش كرده، از كارهایش حذف میشوند و جایشان را به سادگی و پختگی پرصلابت و تركیب و رنگ و تصویر و كلام میدهند. در آثار عابدینی گرایش به تصویر با شعور طراحی ساختارگرایانه آمیخته شده است. حاصل این هم آمیزی پیكرهها و تركیببندیهای متوازن و پیراسته، رسیدن به بیانی معاصر و ایرانی است كه از این منظر با پیكرنگاریهای درباری فتحعلی شاه در دورهی قاجار قابل قیاس است.
ساختار بصری فیگورها به عابدینی كمك میكنند كه بتواند تركیببندیهای ایستا و تاثیرگذار داشته باشد. سادگی، توازن و قرینگی، زیباییشناسی شكوهمند و پرجلال ایرانی را در آثار او زنده میكند. پیكرههای سایهگون پوسترهایش، همپای نقاشیهای مهرعلی(۱۱) به اصول تصویرپردازی دو بعدی نگارگران صفوی وفادار است(۱۲).
در پیكرهنگاری قاجاری، غالباً شاه، شاهزادگان و رامشگران درباری تنها در برابر ارسی یا پنجرهای كه پردهاش به كنار جمع شده است، قرار گرفتهاند. مردان با ریش بلند و سیاه، كمر باریك و نگاه خیره در حالی كه دستی بر شال كمر و دست دیگری بر قبضه خنجر دارند، نمایانده شدهاند. و زنان با چهرهی بیضی، ابروان پیوسته، چشمان سرمه كشیده و انگشتان حنا بسته در حالتی مخمور به تصویر در آمدهاند. همگی در جامگان زربفت و مروارید نشان، و غرق در جواهر و زینتها تجسم یافتهاند. سریر، تاج، كلاه، سلاح، قالیچه، مخده و جز اینها نیز سراسر نقشدار و فاخر هستند. به طوركلی، افراد بیشتر به واسطه اشیا معرفی میشوند، و كوششی برای نمایش خصوصیات روانی آنها مشهود نیست.(۱۳)
در پوسترهای رضا عابدینی پیكرهها با جامهی روزمره و ظاهری امروزی و خالی از تكلف، تنها ایستاده یا نشسته در سطوح رنگی ساكن، قرار گرفتهاند. تنها یا سایه گوناند یا با سایه پردازی مختصر در چهره و جامه، پرداخته شدهاند. چهرهها یا بریده شدهاند یا مخدوش گشتهاند. دستها عموماً بار طراحی را به دوش میكشند؛ یا باز شدهاند یا بر سینه قرار گرفتهاند، یا مثلاً شاهد پیكرهای هستیم كه دستی به كمر دارد و یا دستانش را به آسمان دراز كرده است.
در پوسترهای رضا عابدینی اشیا، تاج، كلاه، جواهر و زینت و سلاح شاهان و شاهزادگان درباری، همه، جایشان را دادهاند به حروف، كلام و كلمه. عابدینی كلمات فارسی را گاه چون تاجی مرصع نشان از حروف خیره كنندهی فارسی بر سر فیگورهایش نشانده است و گاه چون جامهی زربفت مزین به مروارید حروف به تن پیكرههایش پوشانده است. او حروف فارسی را گاه سردوشی پیكرههایش قرار داده است و گاه رازگونه چون طلسم محافظ، بر بازویشان بسته است. گاه سرها پرشده اند از خیال كلمات و گاه سینهها.
اگر در پیكرهنگاری قاجار، افراد به واسطهی اشیا به مثابه نمادی از جایگاه اجتماعی و حرفه معرفی میشدند، در تنهای عابدینی كلمات و كلام به مثابه نماد فرهنگ، انسان معاصر را باز مینمایانند.
دانیل بل(۱۴) از نظریه پردازان جامعه پسا صنعتی، تاریخ بشر را از منظر معانیای كه انسان را به جهان پیوند میزنند به سه دورهی جهان طبیعی، جهان فنی و جهان اجتماعی تقسیم میكند. او با اصالت بخشیدن به كار به عنوان عامل اساسی در شكلگیری خصوصیات انسانها و الگوی روابط اجتماعی، از كار پیشا صنعتی، صنعتی و پسا صنعتی سخن میگوید. دانیل بل به دین، كار و فرهنگ به عنوان سه مجموعه از معانی برای این سه دورهی تاریخی اشاره میكند. در جامعه صنعتی آدمیان اشیا را میسازند اما این محصولات حقایقی ثابتاند، ذاتهایی شیواره هستند كه هستی مستقلی از آن خود و خارج از انسان دارند. در جامعه پسا صنعتی آدمیان فقط یكدیگر را میشناسند و مجبورند «یكدیگر را دوست بدارند یا بمیرند» واقعیت «آن بیرون» نیست جایی كه انسان «تنها و ترسان در جهانی كه [خود] هرگز سازندهی آن نبوده است.» بل میگوید: برای انسان مدرن و جهان- وطن، فرهنگ جانشین دین و كار به عنوان ابزارهای تحقق خود یا به عنوان مشروعیت بخشیدن - توجیهی زیباشناسانه- به زندگی شده است.
ولی در پس این دگرگونی، یعنی گذار بنیادی از دین به فرهنگ، تغییری شگفتانگیز در آگاهی خصوصاً در معانی رفتار عاطفی در جامعه انسانی رخ میدهد. در آثار رضا عابدینی كلمات بار نمادین فرهنگ را به دوش میكشند، پیكرهها را دوره میكنند، چهرهها را میپوشانند میكنند، بر سر و سینه و شانه و بازوشان مینشینند و میپیچند و میلولند و آرام میگیرند.از این گونه، آثار عابدینی، امروزی و معاصر است.
تنهای عابدینی گاه با صلابت و شكوه در قاب پوستر ایستادهاند و ابر انسان گونه انگار به تو كه در برابرش ایستادهای خیره شدهاند: مهاجم، سنتشكن و پرخاشگر. و گاه سایهگون، پوچ و تهی بازنمود انسان استحاله شده معاصراند: رنگباخته، ترسان و مستأصل.
دانیل بل میگوید: اگر تقدیر و بخت بر جهان طبیعی و عقلانیت و آنتروپی به جهان فنی حكمروایی كنند، جهان اجتماعی میتواند فقط در حكم زندگی در«ترسو لرز» باشد.تنهای رضا عابدینی به سایهای از انسان تنهای معاصر میمانند. اینگونه است كه آثار عابدینی امروزی و معاصراند.
پینوشت:
۱- آریاسب دادبه، روح زمان و روح هنر قاجار، فصلنامهی حرفه: هنرمند، شمارهی ۱۳، پاییز ۸۴.
۲- آیدین آغداشلو، مقدمهای بر نقاشی قاجاری، فصلنامهی حرفه: هنرمند، شمارهی ۱۳، پاییز ۸۴.
۳-رویین پاكباز، نقاشی ایرانی؛ از دیرباز تا امروز، انتشارات زرین و سیمین، تهران،۸۰.
۴- رویین پاكباز، دایرهالمعارف هنر، ص ۱۴۷.
۵- از این سالها، به نمونه میتوان به پوستر در ابتدا (۸۰ و ۷۷)، جلد كتابهای سید ابراهیم نبوی (۷۸-۷۶)، تصویرسازیها برای نمایشگاه سه رخ (۷۹)، پوستر قصههای كیش (۷۹)، پوستر فرهاد گاوزن (۷۹) كه تصویر انسان و تركیببندیهای نامتقارن در آنها حضور پررنگ تری دارد اشاره كرد.
۶- ممیز، مرتضی (۱۳۸۴-۱۳۱۵).
۷- مثقالی، فرشید ( -۱۳۲۲).
۸- Rodchenko, Alexander (۱۸۹۱-۱۹۵۶).
۹- Lisstizky, Lazar El (۱۸۹۰-۱۹۴۱).
۱۰- Cieslewicz, Roman (۱۹۳۰-۱۹۹۶).
۱۱- مهرعلی، برجستهترین نقاش دربار فتحعلیشاه به شمار میآید. (رویین پاكباز، نقاشی ایرانی؛ از دیرباز تا امروز).
۱۲- رویین پاكباز، زایش سنت، نمایش تجدد، فصلنامهی حرفه: هنرمند، شمارهی ۱۳، پاییز ۸۴.
۱۳-رویین پاكباز، نقاشی ایرانی؛ از دیرباز تا امروز، انتشارات زرین و سیمین، تهران،۸۰.
۱۴- Bell,Donielدین و فرهنگ در جامعهی پساصنعتی، ترجمهی مهسا كرم پور، فصلنامهی ارغنون، شمارهی ۱۸، پاییز ۸۰
۱۵- Richter Gerhardهنرمند پرآوازهی آلمانی و یكی از چهرههای جریان پستمدرن در نیمهی دوم قرن بیستم در اروپا
نویسنده : ایمان راد
۱- آریاسب دادبه، روح زمان و روح هنر قاجار، فصلنامهی حرفه: هنرمند، شمارهی ۱۳، پاییز ۸۴.
۲- آیدین آغداشلو، مقدمهای بر نقاشی قاجاری، فصلنامهی حرفه: هنرمند، شمارهی ۱۳، پاییز ۸۴.
۳-رویین پاكباز، نقاشی ایرانی؛ از دیرباز تا امروز، انتشارات زرین و سیمین، تهران،۸۰.
۴- رویین پاكباز، دایرهالمعارف هنر، ص ۱۴۷.
۵- از این سالها، به نمونه میتوان به پوستر در ابتدا (۸۰ و ۷۷)، جلد كتابهای سید ابراهیم نبوی (۷۸-۷۶)، تصویرسازیها برای نمایشگاه سه رخ (۷۹)، پوستر قصههای كیش (۷۹)، پوستر فرهاد گاوزن (۷۹) كه تصویر انسان و تركیببندیهای نامتقارن در آنها حضور پررنگ تری دارد اشاره كرد.
۶- ممیز، مرتضی (۱۳۸۴-۱۳۱۵).
۷- مثقالی، فرشید ( -۱۳۲۲).
۸- Rodchenko, Alexander (۱۸۹۱-۱۹۵۶).
۹- Lisstizky, Lazar El (۱۸۹۰-۱۹۴۱).
۱۰- Cieslewicz, Roman (۱۹۳۰-۱۹۹۶).
۱۱- مهرعلی، برجستهترین نقاش دربار فتحعلیشاه به شمار میآید. (رویین پاكباز، نقاشی ایرانی؛ از دیرباز تا امروز).
۱۲- رویین پاكباز، زایش سنت، نمایش تجدد، فصلنامهی حرفه: هنرمند، شمارهی ۱۳، پاییز ۸۴.
۱۳-رویین پاكباز، نقاشی ایرانی؛ از دیرباز تا امروز، انتشارات زرین و سیمین، تهران،۸۰.
۱۴- Bell,Donielدین و فرهنگ در جامعهی پساصنعتی، ترجمهی مهسا كرم پور، فصلنامهی ارغنون، شمارهی ۱۸، پاییز ۸۰
۱۵- Richter Gerhardهنرمند پرآوازهی آلمانی و یكی از چهرههای جریان پستمدرن در نیمهی دوم قرن بیستم در اروپا
نویسنده : ایمان راد
منبع : دوهفتهنامه هنرهای تجسمی تندیس
همچنین مشاهده کنید