پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


معرفی جمیز ناکتوی James Nachtwey


معرفی جمیز ناکتوی James Nachtwey
«اگر عكس شما به اندازه كافی خوب نیست به اندازه كافی به موضوع نزدیك نشده‌اید» رابرت كاپا
این جمله‌ی مشهور از عكاسی مشهوراست كه نام او سال‌ها برابر جذاب‌ترین تصویر از فتوژورنالیسم فرض می‌شد. «عكاس جنگ» نام فیلمی است،‌ به كارگردانی كریستین فری «Christian Frei» كه با این جمله از كاپا آغاز می‌شود.
این فیلم چنان‌كه از نام آن آشكار است فیلمی است درباره یك عكاس جنگ،‌ عكاسی كه تمامی سال‌های جوانی‌اش را در جنگ،‌ ویرانی،‌ و آتش گذرانده است.
جیمنر ناكتوی، متولد ۱۹۴۸ است. وی در ایالات ماساچوست ایالات متحده رشد نمود و تحصیلاتش را در دانشگاه Dart Mouth‌، در رشته هنر و علوم سیاسی و در فاصله‌ سال‌های ۷۰-۱۹۶۶ پی‌گرفت.
ناكتوی در سال‌ ۱۹۷۶ كار حرفه‌ای عكاسی را در نیومكزیكو آغاز كرد و در ۱۹۸۰ به نیویورك رفت. وی درباره تصمیمش برای عكاس شدن می‌گوید:
«تصمیم من برای عكاس شدن،‌ تبدیل شدن به یك عكاس جنگ بود. این تصمیم را اوایل ۱۷ سالگی‌ام گرفتم. در نیمه شبی از سال ۱۹۸۰ از خواب بیدار شدم، با تصمیمی واضح و روشن مبنی بر این‌كه می‌خواهم هر چه لازم است بیاموزم، می‌خواهم به نیویورك بروم و تلاش كنم در مجله‌ای عكاسی شوم، یك عكاس جنگ. جداً احساس می‌كردم برای این كار آمادگی دارم.»
ناكتوی می‌گوید در دهه‌ی ۱۹۸۰ با دیدن عكس‌های مشهور ویتنام بسیار تحت تأثیر قرار گرفته و این موضوع، جرقه‌های اولیه‌ی تصمیم او را پدید آورد. در آغاز فیلم عكاس را می‌بینم كه در خرابه‌های منطقه‌ای از كوزوویِ پس از جنگ مشغول عكاسی است. او با آرامش و دقت به سوژه‌هایش نزدیك می‌شود، به سراغ آدم‌ها می‌رود- زمانی كه بر فراز كشتگانشان شیون می‌كنند- به آرامی با نور سنج دستی نور را می‌خواند و عكس می‌گیرد.
تكنیك‌های فنی موجود در فیلم تجربه‌ای تازه را به مخاطب عرضه می‌كنند. تجربه‌ای بسیار نزدیك و خصوصی از آن‌چه پشت دوربین رخ می‌دهد. در این پروژه‌ی مستند، حضور یك microcam‌ بسیار چشم‌گیر است. دوربین ویدئویی بسیار كوچكی كه روی بدنه دوربین عكاسی ناكتوی قرار گرفته و همواره تصاویری از دوربین، سوژه،‌ و انگشت عكاس را به ما نشان می‌دهد.
این تصاویر از جهات مختلفی مهم‌اند. نخست آن‌كه مراحل مقدماتی مشهورترین عكس‌های ناكتوی را به ما نشان می‌دهند. دیگر آن‌كه مشخصات فنی هر كدام از عكس‌ها را می‌توان به صفحه‌ی نمایشگر روی بدنه‌ی دوربین خواند و در نهایت می‌توان لحظه‌ای را رویت نمود كه انگشت عكاس تصمیم نهایی را گرفته و تصویر را ثبت می‌كند.
وسواس ناكتوی برای رسیدن به عكس دلخواه‌اش را می‌توان به راحتی در فیلم دید. از دور سوژه چرخیدن‌هایش، گرفتن فریم‌های مختلف از زوایای متفاوت و نیز از انتخاب مجموعه‌ی نهایی در كارگاهش در نیویورك.
دو بعد متفاوت موجود در عكاسی ژورنالیستی، یعنی بعد زیبایی شناسانه و بعد خبررسان، در عكس‌های جیمیز ناكتوی در كمال خود قرار دارد. كمتر فوتوژورنالیستی را می‌توان یافت كه تا این پایه خود را ملزم به رعایت اصول تركیب‌بندی تصویر بداند، و در نهایت آن‌چه حاصل می‌شود از حوزه‌ی ژورنالیسم دور نشده باشد. انتخاب در حالی كه عناصر صحنه در كنترل عكاسی نیستند،‌ سرعت بالای تصمیم‌گیری و شعور بصری فوق‌العاده‌ای را می‌طلبد. با وجود چنین موانعی آثار ناكتوی در تعادلی میان هنرهای زیبا و ژورنالیسم جریان دارند.
هر چند نام فیلم «عكاس جنگ» است اما اغلب مأموریت‌هایی كه عكاس را در آن می‌بینیم اجتماعی هستند. ناكتوی نخستین مجموعه‌اش را در ایرلند شمالی و به سال ۱۹۸۳ عكاسی كرد و سپس به كشورهایی السالوادور، نیكارگوا، گواتمالا، لبنان، اندونزی، تایلند، هند، رواندا و... سفر كرد.
در فیلم سفری به اندونزی را می‌بینیم، كه عكاس در جستجوی سوژه‌هایش به حومه‌ی جاكارتا و به سراغ زاغه‌نشینان اطراف ریل راه‌آهن می‌رود.
هر چند كه تمام منطقه مملو از خانواده‌های تهیدست است اما عكاس از میان آنان نیز گستره‌ی محدودتری را انتخاب كرده به سراغ یك خانواده می‌رود.
ناكتوی در فاصله‌ی میان دو ریل قطار، محوطه‌ی كوچكی را می‌یابد كه خانواده‌ی شش نفره در آن زندگی می‌كنند- پدر، مادر و چهار فرزند. مرد بومی كه یك دست و یك پا ندارد؛ عكاس با نزدیك شدن به آن‌ها، شیوه‌ی گذران روز، كسب درآمد، استراحت، شستشو و در مجموع زندگی آنان را ثبت می‌كند.
در بخشی از فیلم، ناكتوی می‌گوید كه وظیفه‌ی عكاس نشان دادن این تصاویر به دیگر مردم است. او به این وظیفه بسنده نمی‌كند. بلكه به وسیله‌ی مكاتبه با خانواده‌هایی كه از آن‌ها مجموعه‌ای عكاسی كرده، كمك‌های مالی مخاطبان نمایشگاه‌هایش را برای آنان ارسال می‌دارد. تا بدین شكل جدا از حرفه‌اش وظیفه‌ی انسانی خود را نیز به انجام رساند.
ناكتوی با آن‌چه مقابل قاب دوربین قرار می‌گیرد، رابطه‌ی عاطفی عمیقی برقرار می‌كند. به انسان‌ها نزدیك می‌شود، با آن‌ها صحبت می‌كند. و با آن‌ها متأثر یا شاد می‌شود. و بدین ترتیب تصاویری بدست می‌آید كه عمیق و نزدیك به سوژه است.
ناكتوی همواره از نگاتیو سیاه و سفید استفاده می‌كند. این موضوع در فیلم به صورت بارزی خود را نشان می‌دهد. چرا كه بسیاری از مكان‌های عكاسی شده مملو از رنگ است رنگ‌هایی كه در عكس‌های ناكتوی جایی ندارند. او فیلم سیاه و سفید به كار می‌برد تا تمركز‌اش بیش از هرچیز به هویت انسان‌ها باشد. و عناصر دیگر تصویری كه ممكن است جذاب به نظر بیایند، خود به خود در زمینه حل شوند. چنین مولفه‌هایی ماهیت متفاوت و برجسته‌ی آثار ناكتوی را می‌سازند.
ماهیت متفاوتی كه برای او، ۵ بار مدال طلای رابرت كاپا، دو بار جایزه‌ی world press photo، و شش بار عنوان عكاس سال مطبوعات را به ارمغان آورد.
جمیز ناكتوی در طول سال‌های كاری‌اش نمایشگاه‌های انفرادی بسیاری برگزار نمود كه از میان آن‌ها می‌توان به نمایشگاه‌های رم، مادرید، نیویورك، پراگ، آمستردام و... اشاره كرد.
وی اكنون به صورت ثابت با مجله‌ی آلمانی Stern‌ در هامبورگ نیز كار می‌كند.
* ناكتوی، چنان‌كه در فیلم بارها مورد تلفظ قرار می‌گیرد، گویش درست نام اوست. این نام در ایران به غلط نچوی تلفظ شده است.
مترجم : علی اتحاد
منبع : دوهفته‌نامه هنرهای تجسمی تندیس


همچنین مشاهده کنید