پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا

اصلاحات سیاسی امیر مؤمنان علی (ع)


اصلاحات سیاسی امیر مؤمنان علی (ع)
در سیره سیاسی امیر مؤمنان علی (ع) نكات بسیار ارزشمندی نهفته است كه جامعه امروز ما بسیار به آنها نیازمند است. در ذیل به برخی از ابعاد اصلاحات سیاسی از دیدگاه علی (ع) اشاره می كنیم :
۱) فدا كردن تمام امور برای حفظ اسلام و اتحاد مسلمین
بعد از فوت پیامبر اسلام حضرت محمد (ص) ، هنگامی كه عده ای از اصحاب وصایای پیامبر (ص) را در جانشینی و خلافت امیر مؤمنان (ع) زیر پا گذاشتند و اجر و مزد رسالت پیامبر را كه قرآن كریم مودت و مهربانی با خاندان او بیان كرده بود، با آتش زدن درب خانه فاطمه زهرا (س) و ریسمان انداختن به گردن علی مرتضی (ع) و دهها توهین و جسارت دیگر پاسخ دادند، علی (ع) برای حفظ اسلام نوپا و اتحاد مسلمین سكوت اختیار نمود و ۲۵ سال صبر كرد در حالیكه خود می فرمود :صبرت و فی العین قذی و فی الحلق شجی صبر كردم در حالیكه گویا خار در چشم و استخوان در گلویم مانده بود و با دیدگان خود می نگریستم كه میراث مرا به غارت می برند...
علی (ع) در طول این ۲۵ سال كه حق مسلم او به ناحق غصب شده بود، نه تنها اقدامی كه باعث خدشه دار شدن اتحاد مسلمین گردد، نكرد بله بارها و بارها خلفا را از نصایح مدبرانه خویش بهره مند نمود تا جایی كه مكرر از خلیفه دوم نقل شد كه می گفت :لو لا علی لهلك عمر اگر علی نبود، قطعاً عمر هلاك شده بود.
فدا نمودن تمام منافع شخصی، حزبی و حتی گاهی ملی برای حفظ اصل انقلاب و اسلام و عدم خدشه دار شدن اتحاد ملت، درسی است كه امروز تمام مسئولین كشور،‌ احزاب و جناحهای سیاسی و توده مردم باید آن را سرلوحه كار خویش قرار دهند و بدانند كه این اولین و مهمترین گام در اصلاحات سیاسی است.
۲) تبعیت از رهبری جامعه
همانگونه كه نباید فرمان مخلوق را در نافرمانی خدا پذیرفت، نباید نسبت به زمامداران عادل نافرمانی روا داشت كه پیروی و فرمانبرداری از ایشان حق مسلم آنان بر مردمان است.
▪ چنانچه امیر مؤمنان علی (ع) درباره حقوق زمامدار بر مردم فرمود :
و اما حق من بر شما این است كه در بیعت خود با من وفادار باشید و در آشكارا و پنهان خیرخواهی را از دست مدهید و چون شما را بخوانم ، اجابت كنید و چون فرمان دهم، اطاعت كنید.
▪ حضرت علی (ع) در كلام دیگری بدترین آفات و بیماریهای مردم و جامعه را عدم فرمانبرداری از رهبری معرفی كرده و می فرمایند :
آفه الرعیه مخالفه الطاعه
بسیاری از ناكامیها و شكستها در طول تاریخ اسلام ریشه در همین مسأله دارد. عدم پیروی برخی از بزرگان صحابه از دستورات حضرت رسول (ص) در پیوستن به لشگر اسامه، مخالفت با امر آن حضرت در جانشینی امیر مؤمنان علی (ع) و دهها واقعه اسفناك دیگر،‌ آنچنان صدماتی به نظام مدیریت اسلامی وارد كرده است كه طعم تلخ آن كام هر انسان منصفی را برای همیشه تلخ كرده و دل هر آزاده ای را به آتش می كشد. متأسفانه بعدها نیز این حركت زشت ادامه پیدا نمود تا آنجا كه آنچنان خود به دل علی (ع) كردند كه حضرت به مردمش فرمود :
خدا مرگتان دهد كه این قدر خون به دل من كردید و سینه ام را از خشم انباشتید و كاسه غم و اندوه را جرعه جرعه و در هر نفس كشیدن به كامم ریختید با سرپیچی و یاری نكردن ، طرح و برنامه مرا تباه ساختید.
نكته بسیار زیبایی كه در بحث تبعیت و پیروی مردم از رهبری در نظام اسلامی وجود دارد، این است كه این پیروی یك پیروی كوركورانه و از نوع روابط حاكم و محكومی نیست بلكه این تبعیت و همراهی مردم ریشه در عشق آنها به جایگاه ولایت و رهبری دارد كه ملت عزیز ایران گوشه هایی از این عشق و محبت را تجربه كرده است.
۳) تغییر نگرش كارگزاران دولت نسبت به مردم
از جمله مهمترین ویژگیها و خصوصیات رفتاری كه لازم است زمامداران مسلمان متصف بدان باشند مردمی بودن است. یعنی باور داشتن مردم و با همه وجود خود را خادم مردم دانستن، دور نشدن از مردم و مشكلات آنان، هیچ امتیازی برای خود نسبت به مردم قرار ندادن و خلاصه با مردم بودن و برای مردم كار كردن.
امام علی (ع) در راستای بوجود آمدن این نگرش در كارگزاران حكومت خود، آنها را به این حقیقت متوجه می ساخت كه زمامداری و كارگزاری، بهره برداری و توشه گیری نیست، بلكه امانتداری و خدمتگزاری است چنانچه در نامه به یكی از كارگزاران خود فرمود:(( ان عملك لیس لك بطعمه و لكنه فی عنقك امانه...)) همانا حكومت و مسئولیت و كاری كه به عهده توست برایت طعمه نیست بلكه امانتی است بر گردنت.
و در راستای مردمی تر شدن كارگزارانشان به آنها سفارش می نمود تا قلب خود را لبریز از رحمت و محبت و لطف به مردم نمایند، ‌از عیوب ایشان در گذرند، خود را از مردم پنهان ندارند و ساعات مشخصی را جهت پاسخگویی مستقیم به نیازها و سؤالات مردم اختصاص دهند.
۴) مردم سالاری دینی :
در تاریخ خلفای اسلامی، هیچ خلیفه ای مانند علی (ع) با اكثریت قاطع آراء برگزیده نشد و او تنها خلیفه ای است كه گزینش او، تنها بر آراء صحابه و نیكان از مهاجر و انصار متكی نبوده است.
▪ امام (ع) در یكی از سخنان خویش كیفیت ازدحام و استقبال بی سابقه مردم را برای بیعت چنین توصیف می كند :
مردم مانند موی كردن گفتار به دورم ریختند و از هر طرف به سوی من هجوم آوردند تا آنجا كه حسن و حسین به زیر دست و پا رفتند و جامه و ردای من مانند و به سان گله گوسفند پیرامون مرا فرا گرفتند تا من بیعت ایشان را بپذیرم.
ا طرف دیگر در جا معه مردم سالار دینی با توجه به آنكه مردم اعتقاد به اسلام داشته و خواستار اجرای احكام آن در جامعه اند، لذا علی (ع) و دیگر رهبران الهی در جایی به آراء عمومی مراجعه می كردند كه حكمی قطعی از جانب خدا و یا رسول او وجود نداشته باشد،
▪ چنانچه حضرت امیر (ع) در جواب سؤال طلحه و زبیر كه چرا با ما در امور مشورت نمی كنی؟ پاسخ فرمود :
تا وقتی حكمی در كتاب خدا آمده است، جای مشورت نیست.
در نظامی كه بر اساس مردم سالاری دینی اداره می گردد، بخاطر حرمت و ارزشی كه دین برای انسان قائل است، آزادی- در راستای پرورش و تعالی انسان- در اعلی درجه آن وجود دارد. در چنین جامعه ای انتقاد صحیح از دولت و مسئولین، نه تنها مورد مؤاخذه قرار نمی گیرد، بلكه منتقدان اندیشمند و اصلاح طلب حقیقی- بر اساس توصیه امیر مؤمنان به مالك اشتر- به مسئولیتهای مهم حكومتی گذارده می شوند.
البته ركن اصلی این انتقاد، خیرخواهی و هدف آن اصلاح امور است.
در این نظام حكومتی، نه تنها موافقان حكومت، بلكه مخالفان نیز تا آنجا كه دست به توطئه ای علیه نظام اسلامی نزده اند، مانند شهروندان دیگر از آزادیهای موجود بهره مند می گردند.
۵) آموزش سیاسی مردم
الف) آشنا كردن مردم به حقوق متقابل ایشان با زمامداران :
▪ از نظر علی (ع)
در میان حقوق الهی بزرگترین حق ، حق رهبران و زمامداران بر مردم و حق مردم بر زمامداران است و آنگاه كه مردم حق رهبران و زمامداران را اداء كنند و زمامداران نیز حق مردم را بپردازند، حق در آن جامعه عزت یابد و راههای دین پایدار و نشانه های عدالت برقرار و سنت پیامبر (ص) پایدار گردد. پس روزگار اصلاح شود و مردم در تداوم حكومت امیدوار و دشمن در آرزوهایش مأیوس می گردد. (خطبه ۲۱۶ نهج البلاغه)
بر این اساس، بر مسئولان حكومت لازم است كه مردم را از حقوق متقابل ملت و دولت آگاه سازند و این از اركان اصلاحات سیاسی است. امیر المؤمنین (ع) حق مردم را بر رهبری،خیرخواهی كردن برای مردم، آموزش مردم افزایش درآمدها، تقسیم عادلانه بیت المال، ایجاد امنیت و رفاه و آسایش، برپا داشتن حدود الهی، ایجاد عدالت و فقرزدایی،‌ابلاغ موعظه و نصیحت و ارشاد مردم، احیای سنتهای درست و در هم شكستن سنتهای غلط و رسوم و عادتها و تقلیدهای باطل و بی اساس، آموزش مردم و مبارزه با بی سوادی و تربیت اسلامی مردم و حق رهبری را بر مردم
وفاداری به بیعت، خیرخواهی كردن برای رهبری در آشكارا و نهان و همراهی و اطاعت از رهبری می داند.
ب) دشمن شناسی :
از آنجا كه حكومت اسلامی همواره خود را حامی مستضعفین و مظلومین جهان می داند و در برابر ظلم و بیداد مستكبران ایستادگی می كند،‌لذا همواره دشمنان بسیاری را در مقابل خود دارد كه تنها عامل موفقیت حكومت اسلامی در برابر فریبكاری و توطئه های دشمنان: حضور دائمی مردم در صحنه، حمایت ایشان از حكومت و اجابت اوامر رهبری، در هنگام دعوت از مردم است.
جای جای نهج البلاغه ، پر است از بیانات امیر مؤمنان (ع) در روشن كردن اذهان مردم از توطئه های دشمنان و دعوت ایشان به پایداری در برابر آنان و البته چه كم است پاسخ مثبت مردم و اجابت دعوت امام و این علی (ع) است كه با سینه ای مملو از غم و اندوه، آرزو می كند كه :
ایكاش یك نفر دیگر مثل مالك وجود داشت كه دشمنان علی (ع) را بخوبی می شناخت و از توطئه های آنان آگاهی داشت.
منبع : امام علی


همچنین مشاهده کنید