سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا


عزیز شعبانی


عزیز شعبانی
عزیز شعبانی را افرادی كه كمتر از ۴۵ تا۵۰ سال سن دارند، شاید به زحمت به یاد بیاورند. بعضیها شاید نام او را روی كتابهایی دیده باشند كه مدتهاست نایاب‌اند و گاهی نسخه‌هایی قدیمی و رنگ و رفته از آنها به دست می‌آید. عزیز شعبانی از مفاخر فرهنگی ایران در زمینه آموزش موسیقی است و بیش از شصت سال در این رشته تلاش كرده است. هنر ایران، به ویژه در آذربایجان، مدیون تلاشها و عشق او به ترویج گسترش موسیقی است كه به صورت تألیف كتاب و مقاله، تربیت شاگرد و ساختن آثار متعدد، جلوه كرده است.
عزیز شعبانی نزدیك سی سال است كه در ایالات متحده آمریكا اقامت دارد و با خانواده‌اش زندگی می‌كند. او در سال ۱۳۵۷ برای شركت در كلاسهای پروفسور میدلند پاركر به آن سامان سفر كرد و دیگر در آنجا مقیم شد. در تمام این سالها از موسیقی وطنش غافل نبوده و با همان شور و حرارت دورهٔ جوانی برای آموختن و آموزاندن فعالیت كرده است.
عزیز شعبانی با سابقه‌ترین و به قولی، از قدیمی‌ترین معلمین موسیقی است. از انرژی و شوق او به موسیقی، كم نشده و او شادابی خود را مدیون انس با موسیقی و طبیعت است. سلامت نفس، بی‌ریایی، سخاوت و سایر صفات نیك، نمونه زنده‌ای است از آنچه نزد بعضی موسیقیدانهای قدیم ما بود و اكنون جزء خاطره‌های دست‌نیافتنی است. وجودش «عزیز» و مغتنم است برای جوانان امروز كه امثال او را كمتر دیده‌اند.
● فعالیتها، مدارك تحصیلی و افتخارات عزیز شعبانی، متولد ۱۲۹۹ خورشیدی در ارومیه (رضائیه)
▪ لیسانس در رشتهٔ زبان و ادبیات فرانسه در سال ۱۳۲۵.
▪ فوق لیسانس در رشتهٔ‌ علوم تربیتی و روانشناسی در سال ۱۳۳۶.
▪ دریافت نشان هنری مصوب شورای عالی وزارت فرهنگ در تاریخ اول خرداد ماه۱۳۳۷، (به شماره نامهٔ‌۸/۹۲۷۴ك۱).
▪ دریافت مدال هنری مصوب شورای عالی فرهنگ در تاریخ اول خرداد ۱۳۳۵.
▪ دریافت نشان علمی مصوب شورای عالی فرهنگ در تاریخ ۲۹ اسفند ۱۳۳۴ .
▪ دریافت مدال علمی مصوب شورای عالی فرهنگ در تاریخ نهم آذر ۱۳۳۳.
▪ رهبری اركستر فیلارمونیك هشتاد نفری و كُر چهارصدایی در تبریز در سال ۱۳۲۵.
▪ سرپرستی موسیقیهای رادیو تبریز در سال ۱۳۲۵ و نیز سرپرستی «اركستر نشاط‌انگیز» به مدت نه سال (از سال ۱۳۲۶ تا ۱۳۳۵).
▪ اجرای برنامهٔ موسیقی در تبریز در سال ۱۳۲۷ كه مورد تفقد مقامات مملكتی قرار گرفت.
▪ اجرای برنامهٔ موسیقی در اردبیل در سال ۱۳۲۷ شمسی كه مورد تفقد مقامات مملكتی قرار گرفت.
▪ تأسیس دبستان ملی اتحاد و مدیریت افتخاری بر آن از سال ۱۳۲۲ تا سال ۱۳۲۵ برای تحصیل دانش‌آموزان، كلیه ادیان و مذاهب بدون دریافت شهریه از دانش‌آموزان (مخارج آن را كادر آموزشی ادارهٔ‌ فرهنگ رضائیه تامین‌ می‌كرد).
▪ تأسیس هنرستان موسیقی تبریز وابسته به وزارت فرهنگ و هنر در سال ۱۳۳۵ و مدیریت بر آن به مدت پنج سال ( هنرستان موسیقی تبریز، سومین هنرستان موسیقی دولتی و كشور بود:۱ـ كنسرواتوار تهران ۲ـ هنرستان موسیقی ملی تهران و ۳ـ هنرستان موسیقی تبریز).
▪ رهبری اركستر بزرگ هنرستان با شركت هشت تن از استادان موسیقی و ۲۲ نفر از هنرجویان در سال ۱۳۳۷ـ۱۳۴۰.
▪ ساخت اجرای آهنگی بر روی اشعار استاد سید محمدحسین شهریار به‌نام كاروان بی‌خبر كه متن آن داستان غم‌انگیز حضرت یعقوب (ع) و پسر گم‌شده‌اش یوسف (ع) بود. اولین بار در سال ۱۳۳۷با حضور خود استاد شهریار با اركستر بزرگ هنرستان در تبریز اجرا شد. خوانندهٔ‌ آن سمیك میناسیان بود.
▪ ‌ریاست اداره موسیقی مدارس كشور در سالهای ۱۳۴۱ـ۱۳۴۳ در تهران.
▪ رهبری اركستر و كُر چهارصدایی از دبیران موسیقی در تهران در سالهای ۱۳۴۱ـ۱۳۴۳.
▪ مربی موسیقی در دانشگاه پهلوی (سابق) شیراز به مدت سیزده سال (۱۳۵۸ـ۱۳۴۶).
▪ ‌رهبری اركستر بزرگ دانشگاه پهلوی (سابق) شیراز و آواز دسته جمعی و كُر چهارصدایی (كُر سیصد نفری و اركستر چهل نفری).
▪ ‌كارشناس موسیقی در اداره فرهنگ و هنر شیراز و مدیریت دروس موسیقی در دانشسرای هنر شیراز به مدت هشت سال.
▪ اجرای شش برنامهٔ هنری در دانشگاه پهلوی (سابق) در مدت سیزده سال (۱۳۵۸ـ۱۳۴۵) یا اركستر بزرگ و كُر دانشگاه.
▪ رهبری اركستر و كُر دانشگاه شیراز در مسابقات هنری دانشگاههای شیراز، تبریز، مشهد، اصفهان، تهران و ملی تهران كه دانشگاه شیراز جایزه اول را برد و رهبر آن (شعبانی) یك تقدیرنامه از رئیس دانشگاه گرفت.
▪ نگارش و چاپ و نشر ۲۴ جلد كتاب دربارهٔ موسیقی ایرانی و بین‌المللی (سه جلد از این كتابها را انتشارات دانشگاه چاپ و منتشر كرد كه عبارت‌اند از: جلد اول موسیقی برای همه (تئوری عمومی به‌طور كامل) جلد دوم موسیقی برای همه (فرمهای موسیقی) و ره‌آورد فارابی در موسیقی.
▪ ساختن بیش از سیصد آهنگ در مدت ۶۶ سال كار در موسیقی كه چهار قطعه از آنها برای اركستر بزرگ در سطح جهانی تنظیم شده است و عبارت‌اند: مبارزهٔ ابر و ماه، مون آمور (عشق من)، كاروان بی‌خبر و كاشن آذری.
▪ دریافت چهار فقره لوح افتخار از انجمنهای ادبی و هنری در آمریكا: شباهنگ‌ـ (فیلادلفیا) حكیم عمر خیام‌_ (‌فیلادلفیا) انجمن ادبی ایندیانا پلیس (ایندیانا). دو عدد از این الواح افتخار به‌ زبان فارسی و دو عدد به زبان انگلیسی است.
▪ نوشتن ۳۹ مقاله موسیقی در مدت دو سال (۲۰۰۰ـ۲۰۰۱م/۱۳۷۹ـ۱۳۸۰ش) در مجلهٔ ایرانیان واشنگتن در منطقه واشنگتن (این مقالات در حال حاضر زیر چاپ هستند كه به‌ زودی منتشر خواهند شد.)
● عزیز شعبانی از زبان خودش
در سال ۱۳۲۳ شمسی، كه آذربایجان تحت اشغال قوای شوروی بود، در مركز شهر رضائیه، روبه‌روی بازار به منظور استفادهٔ شاگردان كم درآمد یك دبستان چهاركلاسه دایر كردم كه خودم مدیریت افتخاری آن را بر عهده داشتم. ضمناً شادروان علی دهقان كلیه كادر آموزشی را از طرف اداره در اختیار من قرار دادند و تحصیل در آن برای محصلان كلیه ادیان و مذاهب رایگان بود. مدیركل فرهنگ استان، آقای دهقان، نام آن را اتحاد ملی گذاشتند. این مدرسه را در تاریخ اول اردیبهشت ۱۳۲۶، كه من به تبریز انتقال یافتم، در اختیار اداره فرهنگ قرار دادم كه بعدها اطلاع یافتم به مدرسه شش‌كلاسه ابتدایی تبدیل شده و به طور كامل زیر نظر ادارهٔ فرهنگ اداره می‌شود. ضمناً دروس موسیقی كودكانه را كه من به برنامه درسی افزوده بودم به كلی، حذف شده بود كه باعث تأسف من شد.
در سال ۱۳۳۵، ضمن تدریس موسیقی در دانشسراهای تبریز موفق به دریافت لیسانس در زبان و ادبیات فرانسه و نیز فوق لیسانس در رشته روانشناسی شدم رساله‌ پایان تحصیلی را در دانشگاه، با عنوان «زندگی‌نامه و فعالیت استاد روح‌الله خالقی در موسیقی» به ‌زبان فرانسه نوشتم كه استادم دكتر حق‌نظر با نمرهٔ خوب پذیرفتند. متأسفانه هرگز نتوانستم آن را به شكل كتاب منتشر كنم.
استادان من در موسیقی بدین قرارند: آقای جعفر نورین كه در سن چهارده سالگی من، مقدمات نواختن ویولن را به من در دبیرستان پهلوی رضائیه (ارومیه) آموخت. در سالهای ۱۳۱۶ و ۱۳۱۷ سرهنگ محمد انصاری رئیس موزیك رضائیه، مرا با تئوری مقدماتی، سلفژ و دیكته موسیقی آشنا كرد، به طوری كه در سال ۱۳۱۷ بعد از چهار سال تحصیل موسیقی قادر بودم نتها را بدون هیچ سازی بخوانم. آقای شاوارش باغداساریان در تبریز به مدت چهار سال در ایام تابستان، تكنیك ویولن را به وسیله كتابهای ژیلیس، (تكنیك اول و دوم) شوچیك، كایزر، هریمالی و مازاس به من آموخت (در سالهای ۱۳۱۸ تا ۱۳۲۱ در مهاباد و رضائیه تدریس می‌كردم و در ایام تابستان به تبریز می‌رفتم. هر سال به مدت سه ماه در تبریز منزل خواهرم می‌ماندم، به پدرم در امور تجارتی یاری می‌رساندم و ضمناً روزی دوبار ـ ‌صبح زود و غروب‌ـ منزل استادم شاوارش [باغداساریان] موسیقی می‌آموختم).
در سالهای ۱۳۲۶ تا ۱۳۲۹ از محضر لئون گریگوریان پدر و معلم روبیك گریگوریان [با نواختن] كنسرتوهایی از ویوالدی و ده‌ها [قطعه] موسیقی كلاسیك و رمانتیك بهره زیادی بردم. در تابستان ۱۳۱۹ به مدت كوتاهی از تابستان به تهران رفتم و روزی دوبار از كلاس موسیقی ابراهیم منصوری ردیف موسیقی ایرانی (و قطعاتی مثل چهار مضراب سه‌گاه زنگ شتر اثر استاد صبا) را آموختم. در سالهای ۱۳۳۶ـ۱۳۳۸، كه ریاست هنرستان موسیقی را برعهده داشتم، در ایام تابستان، دكتر امانوئل ملیك اصلانیان برای گذراندن تابستان به زادگاه خود، تبریز، می‌آمد و از كلاس هارمونی ایشان كه برای معلمان موسیقی دایر می‌كرد، من هم مانند سایر معلمین موسیقی هنرستان، بهره بسیار بردم.
به ‌علاوه در سالهای ۱۳۴۱ـ۱۳۴۳ كه برای «ادارهٔ معلمین موسیقی» در تهران خدمت می‌كردم از وجود استاد ملیك اصلانیان هارمونی و كنترپوان و به خصوص درباره موسیقی ایرانی و هارمونی بهره می‌بردم. در سال ۱۳۲۵ كه معاونت رهبری اركستر فیلارمونیك را در تبریز برعهده داشتم، برای رهبری اركستر و هارمونی به مدت ن‍ُه ماه از حاجی محمد اف بهره زیاد گرفتم. در سال ۱۳۵۷، در دانشگاه «تمپل» فیلادلفیا در كلاسهای پربار پروفسور میدلند پاركر شركت می‌كردم و كلیه آثار كلاسیك و رمانتیك قرنهای ۱۷ و ۱۸ و نیز موسیقی بارُك بررسی كردم و به علاوه آثار مهم شوبرت و شومان را مطالعه می‌كردم. در واقع در طول مدت پنجاه سال از هفت استاد موسیقی بهره زیادی برده‌ام.
تالیفات من در سه نوبت انجام گرفته است: نوبت اول در تبریز، با كتاب كوچكی شامل نت و اشعار به نام ترانه‌های رادیو تبریز در سال ۱۳۲۸ انجام گرفت كتاب سرود، قواعد موسیقی در سال ۱۳۲۹، بیست قطعه رِنگهای قفقازی، ده قطعه موسیقی جاز، جلد ترانه‌های محلی آذربایجان (در ن‍ُه جلد)، ده قطعه سرود، سرودهای كودكستان و موسیقی آموزشگاهها (جمعاً نوزده جلد) و در نوبت دوم چاپ كه در تهران انجام گرفت عبارت بود از دو جلد به نام سرودهای آموزشگاهها (جلد اول و جلد دوم) و در نوبت سوم در شیراز، موقعی كه سِمت مربی در دانشكده ادبیات و نیز سرپرستی خانه هنر و رهبری اركستر و كُر چهارصدایی را بر عهده داشتم بدین شرح انجام گرفت:
جلد اول موسیقی برای همه شامل تئوری عمومی به طور كامل، جلد دوم شامل فرمهای موسیقی و نیز یك كتابچه به نام ره آوردهای فارابی در موسیقی. نشر این سه جلد را انتشارات دانشگاه پهلوی(سابق) بر عهده گرفت و از طرف مقامات مملكتی تقدیر شد. در سال ۱۳۴۷ (جلد اول كتاب شناسایی موسیقی ایران) و در اسفند ماه ۱۳۵۱ جلد دوم شناسایی موسیقی ایران به نام سازهای ملی و در ادامه آن در سال ۱۳۵۲، جلد سوم شناسایی موسیقی ایران به نام اصول نظری موسیقی ایران را به چاپ رسانیدم.
علاوه بر آن در سالهای ۲۰۰۰ و ۲۰۰۱ میلادی (۱۳۷۹ـ۱۳۸۰ش) در مجلهٔ ایرانیان واشنگتن در آمریكا ۳۹ مقالهٔ موسیقی نوشتم كه به زودی به عنوان بیست و پنجمین اثر من انتشار خواهد یافت. به عقیده من بهترین و مهم‌ترین كتاب از انتشارات و نگارشات من، «موسیقی برای همه» (جلد دوم فرمهای موسیقی) است. زیرا در یكصد سال گذشته تا این تاریخ كه سال ۲۰۰۴ /۱۳۸۳ است، غیر از من استاد دیگری در این مورد چیزی ننوشته و انتشار نداده است. متأسفانه كتابهای من تجدید چاپ نشده و همگی نایاب شده‌اند و اخیراً در این باره اقداماتی را آغاز كرده‌ام.
منبع : پایگاه رسمی انتشارات سوره مهر


همچنین مشاهده کنید