سه شنبه, ۲۹ اسفند, ۱۴۰۲ / 19 March, 2024
مجله ویستا


شهر لجام گسیخته


شهر لجام گسیخته
● تأملی در ناپایداری اجتماعی ، فرهنگی ، زیست محیطی و كالبدی كلان شهر تهران
سابقه مفهوم پایدار به اواخر دهه هفتاد میلادی باز می گردد ، ولی این مفهوم در سال ۱۹۹۴ در اجلاس سكونت گاه های بشر در استانبول بیشتر از هر زمان دیگری مورد توجه قرار گرفت . اجلاس استانبول منجر به پیدایش دو نگرش و جریان كلی در تعریف پایداری اجتماعی گردید . یك گروه از دانشمندان و صاحب نظران شركت كننده بر این باور بودند كه پایداری اجتماعی ، تحقق پیش شرط های اجتماعی خاص است كه بدون آنها ، توسعه پایدار ممكن نیست . از سوی دیگر گروهی معتقد بودند كه پایداری اجتماعی ناظر بر نیازهایی است كه از ضرورت حفظ برخی ساخت های اجتماعی و سنن و میراث های فرهنگی بر می خیزد . تفاوت این دو نگرش ، عمیق است زیر بر اساس برداشت نخست ، دگرگونی ساخت های اجتماعی و سنن و ارزش های فرهنگی را از الزامات ضروری می داند ولی برداشت دوم بر خلاف نظریه اول به حفظ سلامت و سنن فرهنگی اشاره می كند . در بررسی های بعدی معلوم شد كه امكان تركیب و رفع تناقض بین دو نظریه ممكن است . بدون تردید توسعه پایدار در شرایط ویژه جهان مبتنی بر ICT دگرگونی عمیق و گسترده جنبه های مختلف آن شامل ساختارهای اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و از همه مهمتر ساختارهای اساسی را می طلبد .
البته تغییرات شگرف و عظیم نمی تواند و نباید به نابودی همه چیز و تغییر تمامی بنیادها منجر شود زیرا تغییرات لجام گسیخته و فراگیر آن هم بدون توجه به بنیادها ، جامعه را دچار اغتشاش ، نابسامانی و بی هویتی می كند و به تعبیر امیل دوركیم ، شرایط آنومیك ایجاد می كند .
با این مقدمه كوتاه به نظر می رسد در زمان انتخاب تهران به عنوان پایتخت كمتر كسی تصور می كرد كه در كوتاه مدت ، كلانشهری لجام گسیخته با انواع مشكلات زیست محیطی ، اجتماعی ، فرهنگی ، كالبدی ، اقتصادی و سیاسی خیره كننده در آن پدیدار خواهد شد و بخش عظیمی از ثروت جامعه ای به وسعت ایران را خواهد بلعید و به صورت جامعه آشفته و آنومیك ظاهر شود .
آغاز توسعه برون زای تهران آن هم با افزایش در آمدهای نفتی و ادغام اقتصاد سنتی در اقتصاد سرمایه گذاری در كنار عوامل بر شمرده زیر سبب سرعت تغییرات نامتوازن و از هم گسیختگی جامعه شهری و ناپایداری اجتماعی و فرهنگی تهران گردید :
▪ بر هم خوردن تعادل سنتی بخش های اقتصادی و كاهش نقش روستا و تولیدات كشاورزی و دامی بر اثر افزایش در آمدهای نفتی و به تبع آن رواج مصرف گرایی با الگوی غربی و بدون تولید
▪ دگرگونی آرایش طبقاتی و گروه بندی جامعه بر اثر توزیع نامتوازن و ناهمگون مازاد اقتصادی
▪ پیدایش بزرگ سری شهری تهران به دلیل توزیع فضای مازاد اقتصادی و به تبع آن ، گسترش ناهمگون بازار گسترده شهری
▪ سرعت گرفتن مهاجرت به تهران و رشد فزاینده جمعیت
▪ رشد شدید نهادهای آموزشی ، بهداشتی ، خدماتی و تجمع آنها در تهران
▪ گسترش فقر و شكاف طبقاتی به مرور زمان
▪ معضل رشد بیكاری به دلیل رشد جمعیت در شرایط فقدان توسعه پایدار و درون زا
▪ ناهماهنگی رشد شهر و تمركز جمعیت به ویژه رشد جمعیت جوان تهران با توسعه زیر ساخت های اجتماعی ، فرهنگی و امكانات گذران اوقات فراغت و نهایتاً تحولات كالبدی شهر تهران به ویژه مسئله فروش تراكم یا فروش فضای شهری به عنوان اصلی ترین راه تأمین درآمد تهران از یك سو سبب اغتشاش فضایی و كالبدی و به هم خوردن هویت شهری گردید و به همین اندازه مقیاس انسانی در فضا نابود گردید و بدین سان شهر بی اعتنا به ضرورت توسعه فضاهای فرهنگی و اجتماعی و گسترش عرصه عمومی به صورت نامتوازن توسعه پیدا كرد .
در كنار مسائل یاد شده باید به بی توجهی به عرصه های شهری از جمله حمل و نقل ترافیك ، فقدان مشاركت مردم در امور شهری ، رواج فرهنگ غربی در شرایط فقدان برنامه های اجتماعی و فرهنگی نكته قابل توجه این است كه پایداری اجتماعی و فرهنگی موضوعی میان رشته ای است و تحقق آن منوط و متكی به پایداری در سایر بخش های اقتصادی ، سیاسی ، كالبدی ، حمل و نقل و ترافیك است و فقط در یك برنامه ریزی جامع نگر قابل دسترسی است . در واقع راهبردهای پایداری اجتماعی و فرهنگی تنها در شرایط توسعه فراگیر و پایدار ممكن است ثانیاً تنها زمانی قابل اجرا هستند كه پیش شرط های پایداری و شهروند مداری ، توقف توسعه برون زا ، قانونمند مدار شدن مدیریت شهر و توقف رانت محقق شده باشد ، در این راستا باید :
۱) شرایط لازم برای مشاركت دادن تمام گروه های مختلف اجتماعی شهروندان شامل زنان ، جوانان ، نوجوانان و اقوام در تصمیم سازی برنامه سازی ، نظارت مستمر و آگاهانه به عنوان راهبرد و تقویت همبستگی اجتماعی و تقویت اتحاد ملی فراهم گردد .
۲) برنامه ریزی برای گذر از نظام و مدیریت شهری زورمندمدار و تكلیف مدار آمرانه به مدیریت مبتنی بر شهروند مداری و به تبع آن تلاش برای فقر زدایی مشاركت مدارانه و احیاء سازمان ها و انجمن های محلی و مردم نهاد برای تأمین امنیت و به رسمیت شناختن اعتراضات مدنی در دستور كار قرار گیرد .
۳) تدوین برنامه جامع برای هماهنگ سازی فضاهای شهر یا نیازهای گروه های مختلف اجتماعی و توسعه سرانه فضای عمومی و فرهنگی از جمله فرهنگسراها ، خانه های فرهنگ ، سینماها ، خانه های تئاتر ، پارك های علمی ، برگزاری جشنواره های فرهنگی و هنری به ویژه جشنواره اقوام ایرانی و برگزاری اردوهای هدایت شده و آموزشی برای غنی سازی اوقات فراغت و آموزش زندگی شهری و الزامات آن و نهایتاً توجه جدی به برنامه جامع آگاه سازی همگانی شهروندان مورد توجه قرار گیرد .
منبع : مرکز اطلاع رسانی خانواده شمیم


همچنین مشاهده کنید