پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

پایان جاهلیت


پایان جاهلیت
● پیامبر اسلام (ص) ، در یکی از سیاه ترین دوره های حیات اجتماعی بشر مبعوث شد
ویل دورانت در تاریخ تمدن نوشته است که در زمان تولد پیامبر (ص) همه ی ثروت ساکنان سرزمین حجاز به اندازه ای نبود که با آن بتوان محراب کلیسای درجه دومی مثل سانتاسوفیا در قسطنطنیه (مسجد ایا صوفیه ی امروزی در استانبول ) را تزئین کرد.
هفتاد سال بعد، اهالی این سرزمین ، امپراتوری های ایران و مصر را برانداخته بودند و تا اندلس (اسپانیای امروزی ) پیش رفته بودند و جز روم ، تمام سرزمین هایی را که در کتاب های مقدس از آن ها اسم برده شده ، تحت تسلط داشتند.
یکی از شعرای عرب پیش از اسلام ، در شعری ، اهالی سرزمین خود را چنین مدح کرده است : الخیل و اللیل و البیداء تعرفنا / السیف و الضیف و القرطاس و القلم . اسب ، شب ، بیابان ، شمشیر مهمان و کاغذ و قلم ، همه ، ما را می شناسند . اگر به این ها زن و شراب را هم اضافه کنیم ، تمامی دنیای عرب جاهلی را می توان تصویر کرد .
عرب ها خودشان به دوره ی تاریخی پیش از بعثت پیامبر (ص)عصر جاهلیت می گویند و آن را با قرون وسطای غرب مقایسه می کنند . اما بعضی از مورخان غربی ، این نسبت را قبول ندارند و عصر جاهلیت را از قرون وسطا بسیار بدتر و تیره تر می دانند.
عربستان ، سرزمینی است که بیشتر از سه چهارم آن را صحرا تشکیل می دهدو هر چهل سال یک بار در آن برف می بارد . تنها استثنا یمن است که به واسطه ی داشتن سرزمین های حاصلخیز ، تمدنی قدیمی و تاریخی مدون دارد .
از عربستان قبل از اسلام فقط در کتاب تاریخ هرودوت یونانی نام برده شده و بس . همین نشان می دهد که این سرزمین برای دو قدرت بزرگ دنیای آن روز ، هیچ اهمیتی نداشته است .
عرب ها در چنین سرزمینی زندگی می کردند . شهرنشین هایشان که کمتر از یک دهم کل جمعیت سرزمین بودند، کشاورزی و تجارت می کردند . اما بیشتر عرب ها چادر نشین بودند و به دنبال چشمه ها و آبگیرهایی که بر اثر باران جمع شده باشد ، از این نقطه به آن نقطه کوچ می کردند . زندگی عرب ها در بادیه (همان بیابان) می گذشت و همین ، خصوصیات روحی و اجتماعی این قوم را شکل می داد.
عرب ها صورت قبیله ای زندگی می کردند و قبیله برایشان مهم تر از هر چیزی بود . مثلی دارند عرب ها با این معنا که خیری که قبیله برای فرد دارد، خیلی بیشتر از خیری است که فرد برای قبیله اش دارد.
شتر ، بیشترین حیوانی بود که در میان عرب ها پیدا می شد. شیر شتر و میوه ی خرما، خوراک اصلی شان بود. مردمی بودند بدوی و ساده ؛ هم مهربان و هم خونخوار، هم بخشنده و هم بخیل ، هم محتاط و هم شجاع . شرف مرد عرب در شمشیرش بود و جنگ های طایفه ای بین آن ها بسیار رواج داشت . مرد عرب زود خشمگین می شد و تنها راه ابراز خشم را هم در کشتن می دید. در عصر جاهلی ، چهارجنگ بزرگ در میان قبایل عرب به راه افتاد که هر کدام بیشتر از ده سال طول کشید . دلایل به راه افتادن این جنگ ها که به نام فجار شناخته می شوند، از خنده دارترین حکایات تاریخ است .
جنگ فجار دوم ، این طور شروع شد که عربی در بازار عکاظ (در شهر مکه) ،مست از شراب ، صدا زد : من عزیزترین مرد عرب هستم . یکی دیگر پایش را مجروح کرد و به او خندید . و جنگ شروع شد .یک بار هم رئیس قبیله ای از همسرش پرسید به رگ غیرت رئیس قبیله برخورد و دو برادر زن را دشنام داد .کار به زد و خورد کشید و جنگی چهل ساله راه افتاد.
البته همیشه روزگار مرد عرب به جنگ نمی گذشت . هنر اعراب در شعر و زبان آوری هم بود. خواندن و نوشتن در میان عرب به جنگ نمی گذشت . هنر اعراب در شعر و زبان آوری هم بود . خواندن و نوشتن در میان عرب پیش از اسلام ، امری بی سابقه بود و در زمان بعثت، تنها ۱۷ نفر در کل قریش (بزرگ ترین قبیله ی عرب ) سواد داشتند. با این حال بعد از اسب و زن و شمشیر، شعر محبوب ترین چیز نزد عرب بود . تنها علمی که اعراب داشتند، همین علم صرف و نحو و اوزان شعری بود.
مهم ترین مسابقه ی شعری اعراب ، سالانه در بازار عکاظ بر پا می شد و به مدت یک ماه ، هر روز قبایل مختلف با شاعرانشان به جنگ هم می رفتند . داوران این مسابقه ، جماعت اعراب بدوی بودند که با تایید یا تحقیر ، ارزش شعر را مشخص می کردند . هفت شعر از میان این اشعار ،به حدی زیبا بودند که آن ها را با حروف طلا بر حریرهای مصری نوشتند و در خانه ی کعبه آویختند این شعرها به معلقات سبع معروف اند.
خانه ی کعبه ، مکان مقدسی است که یکی از معدود شهرهای عربستان بر گرد آن شکل گرفته بود و قرار بود خانه ی خدایی یگانه باشد. اما اعراب ، آن را به بتخانه ای تبدیل کرده بودند . از دین های آسمانی موجود در خارج از شبه جزیره ، اندک اطلاعی در جزیره نبود و هر قبیله یا گروهی ، بت خود یا قبیله ی هم پیمان را می پرستیدند . کسانی که متولیان این بت ها بودند، مردانی ثروتمند بودند.
هر قبیله باید یک دهم محصول و نیز نخستین بره ی هر چهار پایش را به بت تقدیم می کرد و این قربانی ها مستقیما به جیب متولیان بت ها می رفت . از یک سو در مکه و شهرهای دیگر، صاحبان بت ها مردانی ثروتمند بودند و از سوی دیگر ، عامه ی اعراب بدوی ، آنچان تهیدست بودند که گاه فرزندشان را اگر دختر بوده و نمی توانست برایشان کار کند، زنده زنده در گور می کردند .
این وضعیتی بود که عربستان پیش از اسلام داشت . سالها بعد ، امام علی (ع) خطاب به مردم مکه می گفت : آبی گندیده بودید که خدا به واسطه ی پیامبر ، برکتتان داد.
منبع : مرکز اطلاع‌ رسانی خانواده شمیم


همچنین مشاهده کنید