لیپی و سایر گزینه ها؛ شاید وقتی دیگر

می گویند میلان با كارلو آنچلوتی به بن بست رسیده و این مربی كارآیی سابق را ندارد! می گویند تاكتیك این مربی به روز نیست و مربی لایقی برای اداره میلان به حساب نمی آید. می گویند كارلتو با تعدادی از بازیكنان میلان نظیر كاكا یا سیدورف روابط حسنه ای ندارد. نمی گویند كه میلان با این مربی برترین جام های ایتالیا و اروپا را فتح كرده است!
نمی گویند بازیكن آسیب دیده به اندازه یك تیم روی دست این مربی مانده! نمی گویند برترین گلزنش را با این وعده فروختند كه رونالدینیو، آنری، ابراهیموویچ یا ترزگه را بخرند اما اولیویه را را خریدند!نمی گویند گیلاردینو در همین دیدار اخیر مقابل تورینو پنالتی را خراب می كند و نمی گویند دیگر...!تا بوده، همین بوده و تا ابد هم همین خواهد بود. تا در اوج هستی همگان با تو عكس یادگاری می اندازند و برای آن سر و دست می شكنند اما تا به زمین می خوری، هر كسی به خودش اجازه می دهد لگدی نثارت كند.
كارلو آنچلوتی یكی از برترین هافبك های تاریخ فوتبال ایتالیا و باشگاه میلان بوده كه پس از طی كردن دوران بازی در چمن سبز به عشق همین بازی مهیج به حرفه مربیگری روی آورد و در پارما توانایی هایش را بروز داد و به یوونتوس رفت تا در بدترین و ناعادلانه ترین حالت ممكن نیمكت دل آلپی را ترك كند. میلان دست نیاز به سویش دراز كرد، زیرا پس از كاپلو هرگز روز خوش به خود ندید و تنها یك اسكودتو به دست زاكه رونی در فصل ۱۹۹۷ كسب كرده بود و این مسأله برلوسكونی و همكارانش راراضی نمی كرد.
كارلتو آمد و با همان جدیت دوران بازیگری خود در كنار «تاسوتی» كه او نیز یك میلانی واقعی است، كار را آغار كرد. كسب اسكودتو، كوپاایتالیا، سوپرجام ایتالیا، جام قهرمانان باشگاه های اروپا (با برتری مقابل یوونتوس) سوپرجام اروپا و نایب قهرمانی جام بین قاره ای جهان، همگی از افتخارات این مربی است. او میلان را یك بار دیگر هم به فینال جام قهرمانان باشگاه های اروپا رساند اما در شب تلخ استانبول به لیورپول باخت.خیلی از دوستدارانش معتقدند شكست در همان فینال تلخ پایه های قدرت كارلتو را متزلزل كرد و از همان موقع دیگر نتوانست بر اوضاع مسلط شود تا جایی كه تعدادی از شاگردانش مقابل وی موضع گیری كرده و زمینه فروپاشی حاكمیت او بر تیم را فراهم ساختند و چنین شد كه این مربی كم حرف و تئوریسین بزرگ ایتالیایی كه حتی زمزمه هایی مبنی بر جانشینی وی به جای «لیپی» سرمربی موفق تیم ملی این كشور نیز به گوش می رسید، از اوج قدرت به شرایط فعلی نزول كند.
نكته جالب اینكه عملكردش به اندازه ای تحسین برانگیز بود كه گفته می شد رئال مادرید او را برای رهایی از بحران چند ساله اش و به زیر كشیدن بارسلونا درنظر گرفته و به واقع نیز اینچنین بود و هر روز اخبار متفاوتی پیرامون حضورش در این تیم پرستاره و متمول به گوش می رسید اما هر بار گالیانی تأكید می كرد كه با این مربی قرارداد طویل المدت بسته و طرفین به مفاد آن پایبند هستند و صدالبته تغییرات مدیریتی رئال و جدایی پرز (حامی اصلی عقد قرارداد با این مربی) نیز مزید بر علت شد تا داستان او و رئال پایان پذیرد.مشكلاتی كه در ابتدای فصل برای او اتفاق افتاد را همگان می دانند.
میلان اسیر زد و بندهایی شد كه برای به قدرت رسیدن و در اوج ماندن از آنها استفاده كرده بود و به دلیل همان تخلفات، امتیازات منفی در كارنامه اش ثبت شد، مقام دومی این تیم با رتبه چهارمی عوض شد، شوچنكو و كاستا از این تیم رفتند، عده كثیری بازیكن ملی حاضر در تركیب جام جهانی با خستگی و آسیب دیدگی به اردوی این تیم ملحق شدند و ملی پوشان بومی كه با گردن آویز طلایی به وطن بازگشته بودند، میل و انگیزه ای برای شروع فصل نداشتند؛ لذا آغازی نه چندان مناسب داشتند كه اثرات آن تاكنون باقی مانده و این تیم هنوز به جمع ۱۰ تیم بالای جدول لیگ برنگشته است و اگر در جام قهرمانان هم با قرعه مناسبی روبرو نمی شد، چه بسا حذف شده بزرگ مرحله اول این جام لقب می گرفت، هرچند كه حالا در جمع ۱۶ تیم برتر قاره سبز قرار دارد و در انتظار مرحله بعدی مسابقات است.اما منتقدانش به دلیل عدم نتیجه گیری در سری A هر روز او را آماج نوشته های خود قرار می دهند و جو را آلوده ساخته و تمركز این مربی را برهم زده اند.
به گواه كارشناسان، سبك بازی میلان تغییری نداشته و هنوز هم شناور و زیبا بازی می كند اما در گلزنی مشكلاتی دارد كه عدم شانس هم دخیل بوده تا این تیم فعلاً ناكام مانده و آقایی اینتر را برخلاف یك دهه اخیر شاهد باشد.
همگان دوای درد میلان را تعویض آنچلوتی می دانند و معتقدند او باید برود. گزینه های زیادی برای جانشینی او مطرح شده، از جمله ریكارد كه در بارسلونا او را ستایش می كنند، «فان باستن» سرمربی جوان و صاحب سبك تیم ملی هلند كه تیفوسی های میلان او را دیوانه وار دوست دارند و خاطرات گل هایش را به یاد دارند، «رافائل بنیتز» سرمربی اسپانیایی لیورپول كه همان فینال معروف را برده و برلوسكونی بدش نمی آید او را به عنوان سرمربی تیمش برگزیند و این اواخر «لیپی» سرمربی تیم قهرمان جهان و مرد پرافتخاری كه با عنوان سرمربیگری یووه ثابت كرد برترین مربی سری A بوده است و استاد فتح اسكودتو می باشد.
البته لیپی سابقه كار كردن در شهر میلان را به همراه اینتر دارد و خاطرات تلخ آن روزها را فراموش نخواهد كرد اما به درستی می داند كه كار كردن در میلان كاملاً با شرایط همشهری اش متفاوت است و وجود برلوسكونی و گالیانی برای هر مربی جدیدی غنیمت است و او آن قدر اعتبار و محبوبیت دارد كه بتواند یك نیم فصل را هم با نتایج ضعیف مدارا كرده و تیم مورد نظرش را برای سال بعد ببندد!
صدالبته راه سومی هم وجود دارد: آنچلوتی تا پایان قراردادش كه نه، حداقل تا پایان فصل در سن سیرو بماند و در تعطیلات زمستانی چند خرید بزرگ و خوب صورت دهد و در كنار این قضیه لشگر مصدومان به بازی ها می رسند، درست مثل كافو كه پس از هفته ها سرانجام جواز بازی كردن را كسب كرد. تعدادی از بازیكنان نظیر «پیرلو» شارژ روحی و روانی شوند؛ حال یا با استراحت یا به طرق دیگر. با پیروزی در بازی های اروپایی و كوپاایتالیا این تیم سر و سامان می گیرد و مطمئناً قادر خواهد بود سهمیه ای در جام قهرمانان فصل آتی برای خود دست و پا كند، در آن صورت فرصت برای قرارداد با سرمربی جدید فراهم خواهد شد و با تصمیم گیری بهتر می توان تیم آماده و سرحالی همچون همیشه را تدارك دید.
جالب اینكه در ایتالیا عده ای افت میلان را مرتبط با عدم حضور یوونتوس می دانند و معتقدند میلان در نبود یوونتوس انگیزه لازم برای فتح اسكودتو را ندارد كه البته این مسأله بیشتر جنبه طنز دارد تا جدی!در این میان «گالیانی» مدیر میلان تأكید می كند كارلتو می ماند و تمامی گزینه هایی كه نام برده می شوند، قطعاً در میانه راه به این تیم نخواهند آمد اما شایعه پردازان دست بردار نیستند و با طرح خبرهای گوناگون تمركز این مربی را برهم زده اند كه او باید با تجربه بالایش تمامی این موارد را خنثی كرده و در كمال آرامش تیم خود را بازسازی كند؛ چراكه سربلندی از این آزمون برای قرارداد بعدی این مربی هم حائز اهمیت است، پس بهتر است كمی صبر كنیم تا هنر آنچلوتی را ببینیم.

منبع : روزنامه ابرار ورزشی