پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

سرنوشت دیکتاتور


سرنوشت دیکتاتور
● مروری بر زندگی صدام جنایتكار عراق
سرانجام دیكتاتورهای جهان ، همواره با ذهنیات آنان همخوانی ندارد و پایان خوش انتزاعی حیاتشان . در عالم واقع رنگ می بازد . صدام حسین دیكتاتوری است كه پس از دهها جلسه دادگاه , تنها برای بخشی از اعمال جنایتكارانه خود به طناب دار سپرده خواهد شد . رئیس جمهور مخلوع عراق فراموش كرده بود كه مقصد هر سیر صعودی ، تنزلی است كه برای دیكتاتورها ، تنها با تلخی همراه است . حال برای آشنایی با گذشته صدام حسین ، نگاهی به زندگی او می اندازیم .
صدام حسین ۶۶ سال پیش یعنی آوریل ۱۹۳۷ در شمال غربی عراق یعنی شهر تكریت چشم به جهان گشود . برخی معتقدند تكریت تنها یك سابقه پرافتخار دارد ، نه به واسطه تولد صدام در آن ، چرا كه امروز حتی تكریت از چشم گشودن صدام در این شهر ، شرمگین است . در شهر تكریت كسی به دنیا آمده است كه شاید تاریخ عراق به او ببالد ؛ صلاح الدین ایوبی سال ۱۱۳۸ در این شهر به دنیا آمده است . ایوبی ، سرداری گمنام و كردتبار بعدها سلطان مصر شد و بیت المقدس ، قبله اول مسلمان را از دست مسیحیان رهایی داد . این گونه است كه تكریت دو مرد شهیر به خود دیده است ، صدام حسین و صلاح الدین ایوبی را كه اولی دیكتاتور با كارنامه ای مشحون از جنایت های انسانی و دومی سردار رهایی بخش بوده است .
صدام حسین در روستای فقیری به نام عوجه به دنیا آمد ؛ در خانواده ای كه گفته می شود با خشونتی بدوی زندگی می كرده اند و تعصب قبیله ای تا اندرونی خانه ها نفوذ داشت . پدر صدام پیش از به دنیا آمدن وی ، كشته یا به نحوی ناپدید شده بود . در چنین شرایطی مادر صدام مجددا ازدواج كرد و سرنوشت صدام تا ۱۰ سالگی به دست ناپدری خشن و پدربزرگ نامهربانش افتاد .
دایی صدام نزدیك ترین راه به سوی قدرت و سلطه جویی را تنها مبارزه سیاسی می دانست و صدام نیز وارد عرصه مبارزه سیاسی شد .
در همین ایام ، « حزب بعث سوسیالیست عرب » بیش از هر جریان دیگری ایده ناسیونالیسم عرب را در عراق نمایندگی می كرد . صدام هنوز به مرز ۲۰ سالگی نرسیده بود كه به این حزب پیوست . گرایش حزب به كاربرد زور در تحقق اهداف سیاسی ، با طبع خشونت طلب صدام همخوانی داشت . صدام برای حزب اعلامیه پخش می كرد و با مخالفان راست و چپ گلاویز می شد . حزب خانه واقعی او شد چرا كه فقط آنجا مزه پیروزی را می چشید . صدام كمترین علاقه ای به درس و مشق نداشت ، اما تیزهوشی او زبانزد همگان بود . بیشتر وقت او در كوچه و خیابان به شیطنت و شرارت می گذشت . در این دوران ، عراق كانون ناآرامی های اجتماعی و تلاطمات سیاسی بود . نارضایتی از نظام حكومتی تمام لایه های اجتماعی را فرا گرفته بود . ۴۰ سال قدرت خودكامه دربار هاشمی خشم و نفرت مردم را برانگیخته بود .
كردها برای دستیابی به خودمختاری بارها سركوب شده بودند . شیعیان كه اكثریت جامعه را تشكیل می دادند ، حاكمیت را نماینده اقلیت سنی می دانستند ، چپگرایان تنها راه رهایی عراق را یك انقلاب قهرآمیز می دانستند و ملی گرایان نیز دربار هاشمی را میراث خوار استعمار انگلیس می دانستند . كودتای نظامی جمال عبدالناصر در مصر نیروی تازه ای به انقلابیون عراق بخشید و بر این اساس تمام لایه های جامعه عراق ، شور زیادی برای مبارزه سیاسی به دست آوردند .
صدام پس از پیوستن به حزب بعث عراق در سوءقصد به جان ژنرال قاسم ، حاكم نظامی وقت عراق شركت كرد ، اما این سوءقصد ناكام ماند . در كشوری كه سیاست همواره یك بازی خشونت بار بود ، استعداد صدام در این زمینه بسرعت امكان صعود او را به راس هرم قدرت فراهم كرد . وی سال ۱۹۵۹ مجبور شد عراق را به مقصد قاهره ترك كند و ۴ سال از زندگی خود را در تبعید به سر برد . زمانی كه حزب بعث در سال ۱۹۶۸ زمام قدرت را به دست گرفت ، او به عنوان مرد شماره ۲ پس از ژنرال احمد حسن البكر سر برآورد ؛ اما صدام كه اعمال كننده اصلی قدرت در پشت پرده بود ، سال ۱۹۷۹ حسن البكر را از قدرت كنار زد و حكومتی بر مبنای رعب و وحشت بنا نهاد .
● جنگ با ایران
صدام حسین كه خود را قهرمان اعراب می دانست ، ارتش خود را به سوی همسایه غربی خود یعنی ایران گسیل داشت تا سرزمین ایران را در گذار از طاغوت به اسلام تحت اختیار خود قرار دهد .
جنگ صدام علیه ایران كه ۸ سال به طول انجامید ، جان صدها نفر را گرفت . امریكایی ها در طول جنگ بارها از عملكرد صدام حمایت كردند و كارنامه حقوق بشری حكومت وی را نادیده گرفتند و در مقابل فجایعی مانند بمباران شیمیایی حلبچه سكوت كردند . پس از پایان جنگ صدام حسین تلاش جدی را برای حفظ استیلای خود در منطقه به كار گرفت و با بهره گیری از كارشناسان خود توانست به تولید موشكهای دوربرد و سلاحهای میكروبی دست یابد .
صدام حسین كه اقتصاد كشور عراق را بسیار ناكارآمد می دید و پس از متهم كردن كویت به پایین آوردن قیمتهای نفت به این كشور حمله و آن را بخشی از خاك عراق اعلام كرد .
آمریكا كه تامین انرژی خود از كویت را در خطر می دید ، با حضور نظامی در كویت ، ارتش عراق را از این كشور بیرون راند . آمریكا در خلال این تقابل توانست تمام تأسیسات زیربنایی عراق را نابود كند و تبعات فاجعه باری برای این كشور رقم بزند . در چنین شرایطی ، عراق با هدف تحریك اسرائیل و دامن زدن به یك جنگ منطقه ای بزرگتر ، به حمله موشكی به تل آویو و ریاض دست زد . پس از حمله صدام به كویت ، سازمان ملل عراق را وادار كرد تمامی سلاحهای كشتار جمعی خود را نابود كند كه در واقع نشان دهنده ادامه سرافكندگی صدام پس از حمله به كویت بود . سركوب شیعیان در جنوب و كردها در شمال از سوی صدام باعث شد نیروهای غربی یك منطقه پرواز ممنوع در جنوب و یك منطقه حفاظت شده در شمال را مورد تاكید قرار دهند .
مانع تراشی توافقی صدام در كار بازرسان تسلیحاتی سازمان ملل متحد به حملات هوایی مشترك آمریكا و انگلیس علیه اهدافی در عراق در سال ۱۹۹۸ منجر شد . تحریم های بین المللی پس از جنگ خلیج فارس به قوت خود باقی بود و فروش نفت تنها در برابر تامین غذا در عراق امكان پذیر بود .
پیروزی جورج بوش در انتخابات ریاست جمهوری آمریكا ، فشارها را بر صدام حسین افزایش داد . واشنگتن در آن زمان علنا از تغییر رژیم در عراق صحبت می كرد و به دنبال حملات ۱۱ سپتامبر ، عراق را یك كشور یاغی خواند بازرسان تسلیحاتی كه سال ۱۹۹۸ عراق را ترك كرده بودند ، نوامبر سال ۲۰۰۲ به عراق بازگشتند . آمریكا و انگلیس مدعی شدند كه عراق دارای سلاحهای كشتار جمعی است اما از ارائه مشخصات مراكز موجود این سلاحها خودداری كردند .
سرانجام نیروهای ائتلاف به رهبری آمریكا در مارس ۲۰۰۳ ، به رغم تصویب نشدن قطعنامه در شورای امنیت مبنی بر توسل به اقدام نظامی علیه عراق ، به این كشور حمله ور شدند و حكومت صدام با پایان خشونت بار صحنه را ترك كرد رهبر عراق ناپدید شد ؛ اما مدت زمان پنهان شدن صدام چندان طولانی نشد و دیكتاتور در همان شهری كه متولد شده بود به دام افتاد . با دستگیری صدام ، محاكمه صدام به دلیل عملكردهای ضدبشری اش مورد توجه قرار گرفت و بالاخره در پی چندین جلسه دادگاه به مجازات اعدام محكوم شد .
● افول عمر دیكتاتورها
دیكتاتورها ، هرگز سقوط در قعر قدرت و شوكت را در ذهن كوچك خود جای نمی دهند ، اما در عالم واقع ، چنین وضعیتی برای آنان تبلور می یابد و بر این اساس ، آنان همواره قربانی ترجیح ذهنیت بر عینیت می شوند كه صدام نیز از این قاعده كلی مستثنا نیست و او نیز پس از ۳۳ سال نهادینه كردن سازوكار رعب و وحشت ، سرانجام با ابزار زور و از سوی غرب زورمدار از صحنه سیاسی این كشور كنار رفت .
امروزه همچنان كه در جوامع مختلف ، كسب قدرت ،‌ در قالب غیردموكراتیك ، موضوعی ناممكن می نماید ، در عرصه بین المللی نیز اعمال قدرت در چارچوب هژمونیك مبتنی بر زور ، در درازمدت با دستاوردهای مثبت همراه نخواهد بود . به عبارت دیگر ، توان تأثیرگذاری قدرت كه شاكله اصلی آن اعمال زور باشد در یك فرآیند بلندمدت بی اثر خواهد شد . اگر بپذیریم قدرت یافتن در پرتو بكارگیری عام زور در نظام بین الملل ، باعث شكل گیری فضای تك یا دوقطبی در جهان متاخر – حدود نیم قرن اخیر – بوده است ، ‌قدرتمند شدن دیگر دولتها در یك پروسه زمانی قدرت یابی كه بر هم زننده معادلات قلبی است ، مساله ای اجتناب ناپذیر است . به عبارت دیگر ، سیر تحولات تاریخی به گونه ای است كه قدرت برای همیشه در دستان یك یا دو ابرقدرت نمی ماند و شكست فضای دوقطبی در دهه ۹۰ میلادی ، گویای این حقیقت انكار نشدنی است . قرار گرفتن كشورهای بیشتری در باشگاه هسته ای كه بشدت نظام بین المللی را به سمت چندقطبی شدن رهنمون كرده و تمایل كشورهای جهان سوم برای دستیابی به این قدرت بازدارنده در این جهت قابل ارزیابی است . با این توصیف ، عصر جدید را باید عصر چندقطبی نامید كه یك قطب به تنهایی توانایی تعیین دستور كار جهانی را ندارد . در سایه سار چنین فضایی نه از نظام تك و دوقطبی در صحنه بین المللی اثری باقی می ماند و نه تفكر و اندیشه دیكتاتوری حق حیات می یابد . بی شك دیكتاتورهای انگشت شمار موجود نیز كه هنوز در برخی واحدهای سیاسی دولت حضور دارند ، نمی توانند بیش از یك یا دو دهه دیگر چشم در چشم جهان داشته باشند ، چرا كه مخلوق یا خالق جان آنها را خواهد ستاند . بنابراین در عصری كه اصل آزادی انسان ، باید محور حركت دولت در حاكمیت سرزمینی آنها باشد ، تهدیدكنندگان آزادی ، خود با تهدید حیاتی رو به رو هستند .
دیكتاتورها و طرفداران این اندیشه فناپذیر به خاطر داشته باشند كه هرگز زمان به عقب بازنخواهد گشت و به تبع آن ، فضای حاكم بر دهه ها و قرون گذشته كه امكان نفس كشیدن دیكتاتورها را آسان می كرد ، در این عصر تكرار نمی شود . بی تردید مولفه زور در بنیان های قدرت عصر جدید ، جای ندارد و به كارگیری آن از سوی حكومت ها سازوكاری كارساز نخواهد بود و سطح پایداری دولتها به استفاده كمتر از این ابزار وابسته است . امروزه بنیان های قدرت از ماهیتی نرم افزاری برخوردار شده اند كه زور به عنوان یك شاخص سخت افزاری تأثیر خود را از دست داده است . باید به این نكته اساسی توجه داشت كه رابطه مستقیم زور و پایداری در فرمول گذشته قدرت به رابطه ای معكوس تبدیل شده است .
دیكتاتورها باید فرجام صدام را همچون عبرتی بزرگ آویزه گوش كنند تا گوش آویز تاریخ آینده نباشند .
منبع : مرکز اطلاع رسانی خانواده شمیم


همچنین مشاهده کنید