پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

افسردگی بیماری هزار چهره


افسردگی بیماری هزار چهره
آیا باور می كنید كه در حال حاضر در میان بیماری هایی كه موجب از كار افتادگی و افت كیفی فعالیت افراد می شوند ، افسردگی دارای رتبه چهارم است ؟ باورتان می شود كه طبق پیش بینی سازمان بهداشت جهانی ، تا سال ۲۰۲۰رتبه دوم این جدول در اختیار افسردگی قرار خواهد گرفت ؟
افسردگی ، برخلاف اسمش ، آنقدرها هم ساده نیست . ماهیت پیچیده ای دارد . علایم خُلقی آن شامل بی اشتهایی ، ‌بی انگیزگی ، بی خوابی ، احساس پوچی و بی ارزشی و تمایل به مرگ و خودكشی و ... است . اما ممكن است بیمار به خاطر چیزی دیگر ، مثلا ضعف ، درد مفاصل ، فشار خون كم ، كم خونی ، سوء هاضمه ، كمردرد و چیزهایی از این قبیل ، به پزشك مراجعه كند و بعد از بررسی كامل معلوم شود كه او مبتلا به افسردگی است . بماند كه رسیدن به تشخیص افسردگی ، آن هم از روی شكایتی مثل ضعف ، كار چندان ساده ای نیست .
افسردگی واقعاً هزار چهره دارد . مثلا در كودكان علایمی مانند پر حركتی ، بی توجهی یا كم توجهی كه به صورت ناگهانی بروز می كنند ، فرار از مدرسه ، اضطراب بیش از حد جدایی از والدین ، دل دردهای مكرر و بدون عفت می تواند زنگ خطر به حساب بیاید . در نوجوانی ، رفتارهای ضد اجتماعی و پرخاشگرانه باید مورد توجه قرار بگیرند . در جوانی و میانسالی ، علایم واضحتر می شود ؛ بی خوابی ، كاهش اشتها ، گوشه گیری ، افت تمركز ، احساس پوچی و بی ارزشی ، اختلالات جنسی و تمایل به مرگ خودكشی از علایم قبل توجه این دوران است . در قشر دانشجو ، افسردگی معمولاً با كاهش تمركز ، ضعف حافظه و فقدان انگیزه ، برای مطالعه تظاهر می كند . در سنین كهولت هم دوباره سر و كله علایم جسمی شاهر می شود و افسردگی بیماری های جسمی را تشدید می كند .
● درمان و نقش اطرافیان
بیمار افسرده باید تحت معالجه روانپزشك قرار بگیرد . معمولا دو سوم بیمارانی كه افسردگی شان شدید است ، به طور موقت خوب می شوند اما بعدا دوباره افسردگی شان عود می كند . البته یك سوم از همین جماعت هم برای همیشه كاملا درمان می شوند . ممكن است بعضی بیماران با یك درمان كوتاه مدت ، بهبودی پیدا كنند . بعضی بیماران نیز مجبورند مدتی طولانی از دارو استفاده كنند .
اما آنچه كه در درمان افسردگی بسیار مهم است ، نحوه برخورد اطرافیان بیمار است . آنها باید شرایط بیمار را درك كنند و افسردگی او را با تنبلی اشتباه نگیرند . خیلی از پدر و مادرها به فرزندشان كه دچار افسردگی شده ، حرفهای عجیب و غریبی می زنند ، مثلا می گویند : بلند شو ، به خودت زحمت بده ، دست از این گوشه گیری بردار ، برو مسافرت ، برو تفریح و ... این طور نیست كه فرد افسرده نخواهد تفریح كند بلكه اصلا توانایی چنین كاری را ندارد . درست مثل ماشینی كه می خواهد حركت كند اما سوخت ندارد . در واقع ، اطرافیان یك بیمار افسرده باید توقعاتشان را با اوضاع و احوال بیمار تطبیق بدهند توقع نداشته باشند كه او به مهمانی و مسافرت رغبت داشته باشد . چنین توقعی از یك بیمار افسرده ، مثل این است كه از یك بیمار سرطانی انتظار داشته باشیم خودش سرطانش را درمان كند .
این نوع كارها و دلسوزی ها و حمایت ها در زمان اوج بیماری اصلا به صلاح بیمار نیست . اما وقتی بیمار در سیر بهبودی قرار می گیرد و یا هنگامی كه بیمار تحت درمان روان پزشك قرار گرفته و با تایید روانپزشك ، همین حمایتها و حتی واگذار كردن مسؤولیت های كوچك ، می تواند مفید و موثر باشد .
منبع : مرکز اطلاع رسانی خانواده شمیم


همچنین مشاهده کنید