پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

تیم ملی خون تازه می خواهد


تیم ملی خون تازه می خواهد
بعد از درخشش در رقابت های قهرمانی مردان جهان، همگان از تیم ملی والیبال ایران انتظار كسب یكی از سكوهای بازی های آسیایی دوحه را داشتند اما در عمل تیم كشورمان نه تنها به این موفقیت نرسید كه تا رده ششم سقوط كرد. والیبالیست های ایرانی كه به دلیل حضور در مسابقه های جهانی ژاپن از دور مقدماتی بازی های آسیایی دوحه معاف شدند در مرحله یك چهارم نهایی برابر كره جنوبی، قهرمان دوره قبل و همین دوره تن به باخت ۳-۱ دادند، پس از آن بحرین را سه بر یك بردند و برای كسب عنوان پنجم بازی را ۲-۳ به ژاپن واگذار كردند. تیم ایران در حالی به این رده اكتفا كرد كه در بازی های آسیایی۲۰۰۲ پوسان نایب قهرمان شده بود. درباره ناكامی والیبال كشورمان اظهارنظرهای متفاوتی وجود دارد. تردیدی نیست كه نزدیكی مسابقه های جهانی و آسیا كه با فاصله كوتاهی برگزار شدند در افت ناگهانی بازیكنان ایران تأثیرگذار بوده است. تیم ایران هم از نظر بدنی و هم از نظر مهارت های فردی و گروهی برابر كره جنوبی بسیار پایین تر از حد معمول ظاهر شد. ازماه ها قبل كارشناسان نسبت به اردوهای طولانی مدت و متوالی تیم ملی و چگونگی حضور در هر دوجبهه هشدار داده بودند، اما كادر فنی كه پیش بینی كرده بود در دوحه بازیكنان را به اوج آمادگی می رساند در محاسباتش اشتباهات زیادی داشت .
از اتمام بازی های آسیایی چند روزی بیش نمی گذرد. دیگر نه كیاچ به عنوان سرمربی بزرگسالان ایران فعالیت می كند و نه بازیكنان تورنمنت بین المللی دیگری در پیش دارند. اوضاع رو به عادی شدن است. در چنین وضعی راحت تر می توان از تیم ملی، علت ناكامی اش در دوحه و آینده این تیم حرف زد. كارشناسان والیبال در این باره ما را یاری داده اند.
● اظهارات یدالله كارگر پیشه
اگر بخواهیم در والیبال و اتفاقاتی كه در دوحه رخ داد حرف بزنیم من این طور شروع می كنم كه چه انتظاری از تیم ملی داشتم؟ اجازه بدهید به چند هفته قبل برگردیم. در رقابت های جهانی همه گفتند خیلی خوب بودیم، ولی به نظرم كار خارق العاده ای انجام ندادیم. هم اكنون كه امتیازات به صورت رالی شده، هر تیمی می تواند ۲۲ یا ۲۳ امتیاز بگیرد، اما ما تلاش كردیم تیم خودمان را خیلی بزرگ جلوه دهیم در حالی كه در آن اندازه ها نیست! بی دلیل سر خودمان را كلاه نگذاریم و سطح توقعات را خیلی بالا نبریم. ما یك بار در پوسان دوم شدیم و آن در شرایطی بود كه به غیر از كره دیگر مدعیان، تیم های دوم خود را به بازی های آسیایی فرستاده بودند. باید واقعیت ها را بپذیریم. قبول كنیم محمودی دیگر، نمی تواند در تیم ملی كارایی گذشته را داشته باشد یا تركاشوند كه بالای ۳۰ سال سن دارد آن كارایی گذشته را ندارد. چرا كسی به این اشكالات اعتراف نمی كند؟ منظمی كه خداحافظی كرده بود را چرا به زور برگرداندیم؟
معتقدم با همه این تفاسیر در دوحه خیلی پایین تر از توانمان ظاهر شدیم. تیم ما خسته بود. انرژی بازیكنان در رقابت های جهانی تخلیه شد. از طرفی مشكلات فنی هم داشتیم، اما در كل نتایج عادی بود. یا تا به حال فقط یك بار كره را برده ایم و در همان دفعه هم حریف تیم چندم خود را به مصاف ایران فرستاد. این كه با ژاپن پنج گیمه كردیم نیز منطقی بوده است.
حال چه باید كرد؟ كار دوارزنی بسیار سخت شده است. باید به جوان ها و نوجوان ها روی بیاوریم. فدراسیون قبلی خیلی زحمت كشید، كلی مقام آورد اما همه اش با صغر سنی! ؟ داورزنی چاره ای ندارد جز این كه روی جوان های واقعی سرمایه گذاری كند. فدراسیون باید در استان ها والیبال را فعال كند. هم اكنون چند تا استان والیبالی داریم؟ مشهد، تبریز، شیراز، ساری و... كجا هستند؟ والیبال ایران تقریباً خوابیده است. این ها واقعیت های ما هستند. دست كم نیاز به ۲۰ استان فعال داریم در آن صورت است كه تیم های ما بی پشتوانه نمی مانند. یك نكته دیگر را هم بگویم. فدراسیون همیشه می گوید بازیكن را برای باشگاه آماده می كند. اصلاً این طور نیست. آنها فقط ۲۰نفر را جمع می كنند كه ۱۹ نفرشان صغرسنی هستند. آیا والیبال باشگاهی ما فقط همین تعداد هستند؟ مگر با تعطیلی لیگ تیم ملی افت نكرد؟ پس این باشگاه ها هستند كه بازیكن را آماده نگه می دارند.
● ناصر شهنازی: نتیجه گرایی را كنار بگذاریم
به نظر من كسب عنوان ششم دلیل افت والیبال ما نیست. اگر باختیم به كره باختیم نه به یك تیم كوچك. كره و ژاپن قدرت های آسیا هستند با این همه، پتانسیل پیروزی بر حریفان را داشتیم. باید بگردیم و عوامل را پیدا كنیم كه هم اكنون این شكست ها پتكی روی سر والیبال نشود. تغییرات صورت گرفته و نیاز به زمان است. این ها یك طرف قضیه هستند، اما در بعد دیگرماجرا ، من یكی از عوامل افت تیم ملی در دوحه را در اردوهای طولانی مدت دیدم. متأسفانه تیم كشورمان در بازی های آسیایی شاداب نبود. از اول سال صحبت این بود كه لیگ تعطیل شود و بازی های جهانی تداركی برای دوحه باشد. آن هم برای یك مسابقه! این موضوع خود فشار روانی زیادی روی بازیكنان وارد كرده در صورتی كه می توانستیم دور رفت لیگ برتر را مانند بسكتبال برگزار كرده و بازیكنان را از دل بازی ها انتخاب كنیم. من صدبار هم اعلام كردم تعطیلی لیگ اشتباه است. این كه هشت ماه تمام بازیكن ها را در اردو و تمرین نگه داشت جواب خوبی نمی دهد، دیگر عامل شكست تیم كشورمان نزدیكی بازی های آسیایی وجهانی بود. كلاً خواستیم با یك تیم در رقابت های جهانی شركت كنیم و با همان تیم هم به آسیا برویم این برنامه ریزی اشتباه بود. از سویی بازیكن حاضر در مسابقه های جهانی را هم خط زدیم. من منكر توانایی های سلیمانی نیستم، اما بازارگرد بازی به بازی در ژاپن بهتر شد و می توانست در دوحه ما را در حمله و دفاع كمك كند. در ثانی اگر قرار بود از توپگیرها استفاده نكنیم پس چرا لیبروی دیگری نبردیم؟ مشخص بود اصلاً شناختی نسبت به كره نداشتیم یا اگر هم داشتیم با توجه به شناخت آنها از تیم ما در جریان بازی نتوانستیم با تغییر رویه حریف كنار بیاییم. احساس می كنم از نظر تاكتیكی همچون گذشته نبود. متأسفانه در آنالیز حریف اشكالات زیادی داشتیم در حالی كه كره هر لحظه برنامه ای داشت. واقعیت این است در چنین شرایطی حمله كردن به مربی شكست خورده راحت ترین كار است، ولی این نظر كلی من است كه مربیان اروپای شرقی به كار ما نمی آیند. ما اگر می خواهیم در جهان مطرح بشویم نباید سراغ مربیان حرف گوش كن برویم! دست كم كسی را بیاوریم كه من مربی ایرانی احساس كنم چیزی از مربی تیم ملی یاد می گیرم. بهتر است از این پس نتیجه گرایی را مقداری كنار بگذاریم.
به هر حال یك نسل والیبال كه خیلی هم زحمت كشیدند و به طرز خوبی باید از آنها تقدیر كرد كنار می روند و ما در محل گذر قرار داریم. در چنین شرایطی نیاز به یك مربی خوب و برنامه ۲ ساله داریم و البته دست كم در این ۲ سال نتیجه گرایی را از فكرمان پاك كنیم، اما اگر قرار است فدراسیون مربی درجه یك دنیا نیاورد، مربی داخلی كارایی بیشتری دارد. پیشنهاد می كنم فدراسیون والیبال تمرینات و تاكتیك های همه رده ها را همسان كند. هم اكنون مانده ایم كه مثل اروپای غربی باشیم، اروپای شرقی را موردنظر قرار بدهیم یا برویم سراغ شرق آسیا؟ این قدرت را در داورزنی وهمكارانش می بینم كه بتوانند راه اصولی را پیشه كنند.
● جمشید حمیدی: ملاحظات را كنار بگذاریم
در بررسی شرایط تیم ملی به نظر می رسد مشكلات جسمانی در درجه اول بیش ازهر چیز دیگری در دوحه نمود پیدا كرد. پیش از اعزام تیم به ژاپن و دوحه نیز اعتقاد بیشتر كارشناسان بر این بود كه دو تیم مجزا را به این دو تورنمنت بسیار سنگین ارسال كنیم. خودم بر این باور بودم تیم اصلی به رقابت های جهانی برود و تیم امید را روانه بازی های آسیایی كنیم، ولی متأسفانه مسئولان قبلی فدراسیون طوری برنامه ریزی كردند كه یك تیم به هر دو رقابت اعزام شود. از نظر بدنی هم پیش بینی ها اشتباه از آب درآمد. اوج آمادگی بازیكنان تیم كشورمان در بازی با ایتالیا بود و هرچه به پایان رقابت های جهانی رسیدیم توان بچه ها كمتر شد این در حالی بود كه مربی بدنساز تیم ملی می گفت در دوحه به اوج می رسیم. بازی با كره هم گواه ادعای ماست. وقتی بدن بازیكنان آماده نباشد تیم شاداب نیست. البته كره هم خسته بود، ژاپن و قزاقستان نیز همین طور. ولی آنها با تاكتیك مارا بردند. در واقع این مربی كره بود كه ما را برد. آقای «كیم» سرمربی كره كه سابقه مربیگری در ایتالیا را دارد می دانست با حضور نادی در دفاع میانی خوب هستیم تاكتیك خود را قدرتی كرد و بازی را به كنار آنتن كشاند، اما راه مقابله با آن را بلد نبودیم.
بعضی ها سن بازیكنان را ملاك قرار داده اند ولی من مخالف این عقیده ام. كره ۳ بازیكن قدرتی بالای ۳۰ سال داشت، معدل سنی هر دو تیم هم ۲۶‎/۴ بود. پس این بهانه پذیرفتنی نیست. البته قرعه كشی را هم نادیده نگیریم كه ایران و ژاپن را قربانی كرد.در بحث مربی تیم بزرگسالان كوچینگ خیلی مهم است، اما كیاچ به دلیل شناخت نداشتن كافی از بازیكنان نتوانست خوب كار كند. بعضی ها می گویند چرا بازارگرد خط خورد من با این عده هم موافق نیستم. ما محمدتركاشوند را به عنوان نفر پاسور در اختیار داشتیم، بقیه در این پست ثبات لازم را ندارند، اما كیاچ او را در یك بخش دیگر به كار گرفت. در ضمن بهنام محمودی با مصدومیت زانویش تقریباً به پایان خط رسیده است. ما یك ضعف همیشگی داریم و آن هماهنگ نبودن مدافعان روی تور و بازیكنان عقب زمین است. این ضعف در دوران پارك كی وون پوشانده شده بود، ولی دوباره در دوره كیاچ نمایان شد. از طرفی بارها تأكیدكردیم دو لیبرو با خود ببریم، اما آقایان موافقت نكردند. از نظر من برد و باخت امری طبیعی است، اما باور كنید همین حالا والیبال ایران پتانسیل تشكیل دو تیم را دارد كه اگر خوب تدارك ببینند می توانند روی سكوی آسیایی بروند، اما با توجه به چنین شرایطی كه پیش آمده است باید ابتدا لیگ را سامان بدهیم. وقتی لیگ پویایی داشته باشیم دیگر نیاز به تشكیل اردوهای هفت، هشت ماهه برای تیم ملی نیست. بزرگان دنیا حداكثر ۴۰ روز برای اردوهای آماده سازی در نظر می گیرند ولی ما چون لیگ را بی موقع شروع می كنیم و بی موقع هم به پایان می رسانیم با این مشكل مواجه هستیم. همچنین جایگاه مربیان سازنده مشخص شود. ما نیاز به مربی بزرگ داریم. كسانی را بیاوریم كه الگوی مربیان خودمان باشند. برای نمونه فقط به این دلیل كه ایوان بوگانیكف پیرمرد است او را نگه داشته اند. این تعارفات را بایدكنار گذاشت. داورزنی مشكلات زیادی دارد. اول ساختن تیم های ملی، دوم سازماندهی لیگ و سوم هم بهره گیری از جوان های تحصیل كرده در چارت سازمانی از جمله كارهای مهم رئیس جدید فدراسیون است. پیشكسوتان به عنوان مشاور می توانند طرح بدهند، اما برای كارهای اجرایی نه. بهتر است ملاحظات را كنار بگذاریم و فدراسیون را ازخانه بازنشستگان بیرون بیاوریم!
● محمود دلاور خان: تیم ملی خون تازه می خواهد
در مورد علت نتیجه نگرفتن تیم ملی والیبال در دوحه می توان از چند بعد به این موضوع پرداخت. معتقدم در انتخاب چند نفر اشتباهاتی داشته ایم. جوان هایی وجود دارند كه می توانند حتی برای كسب تجربه هم جای قدیمی ها روی نیمكت ذخیره ها بنشینند. كیاچ شاید نفراتش را خوب نشناخت. از بیرون هم به وی كمك نشد یا اگر هم كمكی شد چندان مفید واقع نشد. ما جوانی داشتیم كه در مسابقه های جهانی ژاپن فوق العاده ظاهر شد، اما چند روز بعد در بازی های آسیایی كسی به همان بازیكن اهمیت نداد. برخی ها بحث خستگی را مطرح می كنند. اما به نظر من این مسائل بیهوده است. ژاپن كه در رقابت های جهانی هشتم شد، به فاصله پنج روز تا شروع بازی های آسیایی وارد دوحه شد. متأسفانه هرچه داشتیم در رقابت های جهانی عرضه كردیم. من با تشكیل دو تیم برای دو تورنمنت هم موافق نیستم.
چین، ژاپن و كره هم با همان یك تیم درهر دو تورنمنت شركت كردند. زمانی می توانستیم دست به چنین اقدامی بزنیم كه دو تیم هم توان داشتیم ولی همه سرمایه های ما همان بازیكنان بودند بنابراین این طرح اجرا كردنی نبوده است. خودم فكر می كنم همه چیز به اردوی آخر تیم ملی كه به دوحه وصل شد بر می گردد. به ظاهر در این اردو مقررات چندان دخیل نبود. باید اذعان داشت به یك انقلاب همه جانبه در تیم ملی نیازمندیم، اگر همین طور جلو برویم كه همه داشته هایمان از دست می روند. پیش تر حتی باشگاه های ما هم حاضر به بازی با بحرین نبودند اما حالا همین تیم یك ست از تیم ملی در دوحه گرفته است به هر حال تغییرات در بین بازیكن و مربی از لازمات و ملزومات است. باید كمر همت ببندیم و دوباره به پایه بها بدهیم. هم اكنون تیم های جوانان ونوجوانان كشورمان چندان محكم نیستند. نباید به فكر سكوهای جهانی باشیم، فكر می كنم بهتر است تا دیر نشده تلفیقی از بازیكنان جوان و نوجوان همچون زادون، موسوی و معروف را به تیم ملی دعوت كنیم تا این تیم بتواند با خون تازه كار كند.
● حسین مهرانپور: تیم ملی بعد از پوسان خوب نگهداری نشد
والیبال ما هنوز ضعف های عمده ای دارد. اگر می خواهیم تیم ملی قوی داشته باشیم باید این ضعف ها را برطرف كنیم. به نظر من دلایل افت تیم ملی در بازیهای آسیایی دوحه به چند ماه گذشته باز نمی گردد. بعد از نایب قهرمانی در بازی های آسیایی پوسان تیم ملی در شرایط خوبی نگهداری نشد تا در نهایت با سرمربیگری پارك كی وون به قطر هم باختیم و در جام ملت های آسیا ششم شدیم، اما درباره باخت به كره جنوبی در دیدار آخر باید اذعان كنم كه تیم كشورمان به خاطر فشار فراوانی كه تحمل می كرد نتوانست اندكی از قابلیت های خود در مسابقه های جهانی ژاپن را به نمایش بگذارد. واقعیت این است كه سن برخی از مهره های كلیدی بالا رفته است و آنها نمی توانند مانندگذشته از همه توانایی های خود استفاده كنند این موضوع درگذشته هم وجود داشت، اما هم اكنون به بحران تبدیل شده است. من فكر می كنم بزرگ ترین اشتباه را زمانی مرتكب شدیم كه همكاری با پارك كی وون را پس از بازی های آسیایی بوسان ادامه دادیم. البته او به لحاظ فنی تا حدودی سیستم های دفاعی تیم ملی را ترمیم كرد، اما از نظر روابط با بازیكنان از روش های غلطی استفاده كرد كه همین عامل شكست ما را در جام ملت های آسیا رقم زد. این سیر نزولی را در بازی های آسیایی دوحه نیز شاهد بوده ایم.
متأسفانه لیگ برتر انضباط لازم را ندارد و همین امر باعث می شود تا باشگاه ها نتوانند به خوبی تیم ملی را تغذیه كنند. تا زمانی كه تیم های بزرگی همچون صنام براحتی از لیگ برتر حذف می شوند نباید انتظار داشت كه در تیم ملی بازیكنان جوان و با تجربه حضور داشته باشند. ما اگر به دنبال برطرف كردن نقاط ضعف تیم ملی هستیم باید دنبال برطرف كردن نقاط تاریك لیگ برتر باشیم.
● دفاعیه مظفری
به نظر من همه چیز بر می گردد به نحوه قرعه كشی و گروه بندی رقابت ها. عرب ها خیلی ناحقی كردند. جوری شد كه قطر رفت روی سكو. این نوع برنامه ریزی بی سابقه بود. حتی معتقدم اگر كره هم به ما می باخت عادلانه نبود. كاری كردند كه ژاپن به عربستان ۰-۳ ببازد. آیا ژاپن كه در رقابت های جهانی هشتم شد از عربستان ضعیف تر است؟ اگر همان موقع كه برنامه های والیبال را اعلام كردند به ما می گفتند با كره بازی دارید كل برنامه های تیم را روی بازی با حریفان سرعتی پی ریزی می كریدم. ما طبق روال معمول تمرین كردیم ولی ۱۰ ، ۱۲ روز قبل از بازی ها گفتند باید با كره بازی كنید. با این حال فكر می كنم می توانستیم این تیم كره را ببریم. در واقع مقابل كره شاهد دو نوع بازی از بازیكنان كشورمان بودیم. ست های اول و دوم با سوم و چهارم كاملاً فرق می كرد. اضطراب بازیكنان زیاد بود. بازی مرگ و زندگی شد. اگر می بردیم تا ۹۰ درصد فینالیست می شدیم. كره خیلی تاكتیك پذیر است. آنها ست اول را سریع بازی كردند و كمتر روی آنتن رفتند. اما در ست های بعد قضیه برعكس شد. ما خیلی تلاش كردیم از نظر روحی تیم را آماده كنیم. بخشی از این قضیه به پیش از مسابقه بر می گردد كه حتی در این باره درباره ذخیره های تیم كره نیز به آنالیز نیاز داشتیم. بخش دیگر هم به خودبازی بر می گردد. متأسفانه باید اعتراف كنیم امیر حیدری كه مربی تیم بود فقط مسئولیت تعویض را كت ها و تایم اوت ها شد. او اصلاً وقت بازی شناسی نداشت تا به كیاچ كمك كند اگر یك مربی دیگر دست كم جای مربی بدنساز تیم روی نیمكت می نشست شاید بهتر می شد.
در باره این كه چرا دو تیم جدا از هم به رقابت های جهانی و آسیایی نرفت، باید بگویم این موضوع به دیدگاه های سر مربی بر می گردد و مطمئن باشید حتی رئیس فدراسیون هم در اینباره نمی تواند دخالت كند. كیاچ احساس می كرد مسابقه های جهانی تدارك خوبی برای آسیایی است كه در عمل این طور شد. باید اعتراف كنم تیم ما در آخرین دیدار خود در ژاپن كه مقابل آمریكا انجام گرفت از نظر بدنی كم آورد. و از آنجا نگران بودیم كه در دوحه لطمه بخوریم و همین طور هم شد. البته خود هم معتقدم دو تا كارنامه داشتیم یكی موفق در عرصه جهانی و دیگری ناموفق در آسیایی. نمی خواهم حالا كه سرمربی نیست پشت سر كیاچ حرف بزنم، اما انصافاً هرچه خواسته بود فدراسیون مهیا كرده و مسئول اول این باخت است. تیم ما نیاز به دگرگونی دارد. البته تغییراتی خواهیم داشت. برخی همچون تركاشوند و اكبری شاید به خاطر خستگی بروند كه پیدا كردن جانشین برای آنها بسیار دشوار است. اما عده دیگری در تیم ملی هستند كه متأسفانه دیگر كارایی گذشته را ندارند.
علی رضایی
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید