پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

بهانه‌ای جدید برای مربیان در توجیه ناکامی‌ها


بهانه‌ای جدید برای مربیان در توجیه ناکامی‌ها
فرض كنید در یك زمینه - اقتصادی، علمی، ورزشی و ...- كه سقف و حد مشخصی برای پیشرفت ندارد، فعالیت می كنید و در عین حال یكی ازبهترین ها به حساب می آیید، به طوری كه اختلاف شما با سایرین كاملاً نمود دارد و به چشم می آید.
البته در این بین حالتی وجود دارد مانند اینكه در دوران تحصیل فردی در یك درس بالاترین نمره یعنی نمره بیست دریافت می كند و دیگران نمره هایی پایین تر كسب می كنند؛ در این شرایط افراد می توانند ضعف های خود را برطرف كرده و پس از مدت زمانی نمره بیست را از آن خود ببینند اما كسی كه از همان ابتدا نمره كامل می گرفته، دیگر از لحاظ عددی نمی تواند پیشرفتی داشته باشد و در این حالت می تواند عنوان كند «گذشت آن زمانی كه تنها نمره بیست من بودم؛ دیگران پیشرفت كرده اند و اختلاف ها به حداقل رسیده است.»
ادعای این فرد پذیرفتنی است؛ چرا كه او نمی تواند از بیست بالاتر رود و سقف و حد معلوم و مشخص سبب می شود وی در جایگاه قبلی خود- هرچند مطلوب و ایده آل- باقی بماند اما درزمینه هایی كه حد و مرزی ندارد، به هیچ عنوان این ادعا واظهارنظرنمی تواند محكمه پسند باشد و بیشتر به یك «توجیه» می ماند.مثال دیگری را در این باره مطرح می كنیم؛ یك استاد دانشگاه هر روز باید به اطلاعات خود بیفزاید وگرنه پس از چند سال تمام شاگردانش به او خواهند رسید.
برای چنین فردی، سقف و حد معینی تعریف نشده و وی باید با توجه به پیشرفت علم به مرور زمان، دانش و اطلاعات خود را ارتقا دهد؛ اگر چنین نكند، چه بسا كه از شاگردانش عقب بماند و آن زمان نمی تواند ادعا كند كه «گذشت آن زمانی كه من از آنها بیشتر می دانستم؛ آنان پیشرفت كرده اند، پس از من انتقاد نكنید.»فكر می كنیم با ذكر این ۲ نمونه، توانسته باشیم اصل موضوع را به شما القا كنیم. هرقدر كه ادعای آن دانش آموز یا دانشجو پذیرفتنی است، اظهارنظر استاد مذكور، غیر قابل قبول و در حكم بهانه و توجیه است.
این مقدمه نسبتاً طولانی را ذكر كردیم تا درك مطلبی كه می خواهیم در ادامه مطرح كنیم، برایتان راحت شود. از شما سؤالی داریم؛ در ماه های اخیر چند بار این جمله را از زبان مربیان شاغل در تیم های مختلف ایرانی شنیده اید؟ این جمله را می گوییم:« گذشت آن زمانی كه به مالدیو ۱۷ گل می زدیم؛ چنین تیم هایی در سال های اخیر بیكار ننشسته و حسابی تمرین كرده اند. نتیجه اش هم این شده كه آنها دیگر مقابل ما از پیش بازنده نیستند.» شما با این ایده و نظر چقدر موافقید؟
به نظر شما چنین اظهارنظری «توضیح» است یا «توجیه»؟ تیم های باشگاهی كشورمان سال ها است كه در لیگ قهرمانان آسیا توفیقی حاصل نكرده و نمی كنند. تیم های سوری، كویتی، اماراتی، قطری و حتی تیم های كشورهای آسیای میانه- كه با توجه به سابقه و اعتبار، فوتبالشان قابل قیاس با فوتبال ایران نیست - بارها و بارها مانع از صعود نمایندگان ایران به مراحل پایانی لیگ قهرمانان آسیا شده اند. در چنین شرایطی آیا می توان خود را قانع كرد كه فوتبال با گذشته تفاوت دارد و توان تیم ها با یكدیگر نزدیك شده است؟
مطمئناً نه!مربی تیم ملی امید عنوان می كند گذشت آن زمانی كه به مالدیو ۱۷ گل می زدیم؛ او پیروزی ۳ بر یك- بخوانید برد خفیف و با زحمت- مقابل مالدیو را در بازی های آسیایی دوحه، طبیعی و حاصل پیشرفت فوتبال قاره آسیا می داند اما هرگز به این مورد اشاره نمی كند كه چرا ما نباید پیشرفت داشته باشیم. آیا پذیرفتنی است كه فوتبال ایران در زمینه ای كه حد و مرز مشخصی برای پیشرفت ندارد، در جا بزند و كم كارهایی افراد مسؤول را پشت پیشرفت و حركت رو به جلوی دیگران پنهان كند؟
این روزها مد شده مربیان مختلف در داخل ایران در توجیه ناكامی ها و ضعف های تیم خود، بحث مذكور را پیش كشیده و خود را از گناه مبرا می دانند در صورتی كه حقیقت چیز دیگری است.
راه دور نرویم؛ همه از مشكلات فنی تیم هایی چون راه آهن و ذوب آهن در لیگ ششم و درجا زدن هایشان باخبرند. مطمئناً مربیان این ۲ تیم نمی توانند باخت انتقاد برانگیز مقابل برق تهران و داماش ایرانیان در جام حذفی را با این موضوع كه روند حركتی تیم ها نسبت به گذشته ها تغییر كرده، توجیه كنند.
آیا نباید انتظار داشت به اندازه ای كه تیم های لیگ دسته دوم پیشرفت كرده اند، لیگ برتری ها هم جلو بروند و درجا نزنند؟فوتبال عربستان در رده ملی و باشگاهی طی چند سال اخیر با افت فاحشی مواجه شده است. آیا می توان به فوتبالدوستان این كشور كه به بزرگ كردن تیم های عربستان در آسیا عادت كرده بودند قبولاند كه پیشرفت سایرین، باعث به وجود آمدن شرایط فعلی شده است؟
مطمئناً نه! آنها خوب می دانند كه در این چند سال اقدام مؤثری از سوی مسؤولان ورزش به ویژه فدراسیون فوتبال این كشور صورت نگرفته و باید ریشه مشكلات و عقب افتادگی ها را در داخل عربستان جست وجو كرد. آلمانی ها نیز در اوایل قرن بیست و یكم میلادی متوجه شدند مشكل از خودشان است، نه پیشرفت سایر اروپایی ها.
آنان هم چند سالی خود را به این موضوع قانع و راضی كردند كه فوتبال دیگر مثل گذشته نیست وتیم ها پیشرفت كرده اند اما بالاخره متوجه شدند اگر قرار باشد با همین رویه به كار خود ادامه دهند، در آینده ول معطل خواهند بود، بنابراین دوباره به معنای واقعی تلاش كردند و خود را به سطح قابل قبولی رساندند.آری، واقعیت و حقیقت این است كه ناكامی تیم های ملی و باشگاهی كشورمان در رده های مختلف در سطح قاره آسیا، به خودمان، بی برنامگی ها، كم كاری ها و باری به هر جهت حركت كردنمان برمی گردد.
هزار هم كه مربیان ایرانی- و حتی خارجی ها شاغل در ایران - بخواهند ضعف ها و مشكلات خود را پشت آن موضوع تكراری و بی پایه و اساس كه توجیه است و بس، پنهان كنند، بازهمه می دانند كه واقعیت چیست و گناهكار كیست. اگر چنین باشد كه آقایان می گویند، كركره فوتبال در كشورهایی چون ایتالیا، فرانسه، برزیل و ... باید پایین كشیده شود چرا كه فوتبال پیشرفت كرده و همه به آنها رسیده یا نزدیك شده اند. نه آقایان!
مشكل از خودمان است؛ اگر لیورپول، رئال مادرید، میلان و ... با آن سابقه درخشان، این روزها حال و روز خوشی ندارند، به خاطر درجا زدن های خودشان است. درست كه امثال چلسی، پالرمو، اینتر، رم، بولتون، سویا و ... پیشرفت كرده اند اما چنین انتظاری از آنها نیز وجود داشته و دارد. دوست نداریم دیگر این جمله را بشنویم كه «گذشت آن زمانی كه به مالدیو ۱۷ گل می زدیم؛ فوتبال در دیگر كشورها پیشرفت كرده و اختلافات به حداقل رسیده است.»بهتر است ریشه مشكلات را از داخل بخشكانیم...
حامد فرضعلی بیک
منبع : روزنامه ابرار ورزشی


همچنین مشاهده کنید