جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


از همسرتان چه قدر فاصله دارید؟


از همسرتان چه قدر فاصله دارید؟
این سوالی اساسی است كه هر جوانی در آستانه ازدواج مصمم به یافتن پاسخ آن است گرچه پاسخگویی به آن بعد از ازدواج هم دارای اهمیت است. جالب است كه بدانیم جواب شرع، عقل، علم و عرف به این سوال یكسان است. و آن یك كلمه یعنی «كفو همدیگر بودن» است. كفو هم بودن دو همسر یعنی تناسب هم شانی و همترازی و در اصطلاح عرف یعنی با هم جور بودن.
ازدواج پیوند بین دو انسان و دو خانواده است كه اجزای اصلی و اساسی آن زن و مرد می باشند و هر قدر بین این اجزای و عناصر هماهنگی، تناسب و سنخیت بیشتری باشد، آن پیوند استوارتر، مستحكم تر، پرثمرتر و لذت بخش تر خواهد بود.
علم و تجربه گویای آن است كه علت اساسی بیشتر ناهنجاری ها و ناسازگاری های زندگی زناشویی عدم تناسب و ناهماهنگی بین زن و شوهر است، بنابراین شناخت اموری كه موجب هماهنگی و تناسب بین زوجین است ضروری و لازم است و به هیچ وجه نباید این مساله را به بعد از ازدواج موكول كرد. یكی از امور مساله تناسب و هماهنگی در سن زوجین است. لزوم تناسب سنی از اطلاق آیاتی مثل «فانكحوا ما طاب لكم من النساء» همسری مورد پسند و دلنشین انتخاب كنید استنباط می شود. همچنین در روایات اسلامی به صراحت هم كفو بودن مطرح شده است.
پیامبر اسلام می فرماید: با همسان و هم شان خود ازدواج كنید.
می توان گفت اسلام معیار و دلایل هماهنگی در سن را به عقل و عرف و علم سپرده است. اگر فرد به تجارب فراوان و واقعیت های موجود در جامعه و استدلال های علمی در این مساله نظری بیفكند به راحتی پی خواهد برد كه همسر دلنشین و مورد پسند همسری است كه دارای هماهنگی و تناسب سنی باشد. قابل توجه است كه كفو هم بودن از نظر سن تفاوت در سن است نه تساوی زیرا این تفاوت در آفرینش مرد و زن در مورد سن بلوغ قرار داده شده است.
فاصله سنی مناسب میان زن و شوهر را می توان ۳-۴ سال در نظر گرفت. البته این بدان معنا نیست كه اگر یكی دو سال به این سنین افزوده و یا از آن كاسته شود حتما نباید ازدواجی انجام گیرد. شاید بتوان گفت كه اگر تمام زمینه ها بررسی شده باشد و مشكل خاصی دیده نشود می توان فاصله سنی را به دیده اغماض نگریست ولی در عین حال بهترین و مناسب ترین فاصله سنی ۳-۴ سال است. طبیعی است كه اگر سایر شرایط مناسب نباشد باز هم ازدواج نمی تواند موفق باشد.
بارها با خانواده هایی مواجه می شویم كه فاصله سنی زوجین حتی به ،۲۵ ،۲۰ ،۱۵ ۱۳ سال و سال های بین این ارقام بالغ می شود و با یكدیگر مشكلات عدیده ای دارند. ما دراینجا به بررسی معایب ازدواج هایی می پردازیم كه فاصله سنی بین زن و شوهر در آنها زیاد است.
۱) مشكل عدم درك مطلوب یكدیگر
وجود فاصله سنی زیاد سبب می شود كه زن و شوهر نتوانند به خوبی یكدیگر را درك كنند. فردی با داشتن بیست سال سن بیشتر، طبیعی است كه می تواند از تجارب بیشتری برخوردار باشد یا لااقل می تواند چنین احساسی داشته باشد. لذا این مساله زمینه ای فراهم می كند كه شخص ارزش لازم را به نظرات فرد كوچكتر ندهد یا طرف مقابل بیش از اندازه احساس كوچكی نماید و همیشه در حال اضطراب و تشویش باشد و بالاخره از اداره زندگی درمانده شود و همین مورد زمینه عدم تفاهم را به وجود می آورد كه خود سبب پدید آمدن مشكلاتی عظیم در روابط زناشویی خواهد شد.
۲) عدم تناسب در توانایی های جسمی
وقتی كه فاصله سنی بین زن و شوهر زیاد باشد هر یك در دوره ای از زندگانی به سر می برند كه به لحاظ قوت و توان با همسر خود تفاوت های عمده دارند. مثلا زنی كه هفده سال دارد در دوران جوانی به سر می برد و همسر او كه در ۳۵ سالگی است به مرز میان سالی نزدیك شده است. یكی غالبا فعال است و دیگری زودتر خسته و در اوقاتی منفعل می شود گاه این خستگی و انفعال از طرف همسر جوان به خوبی مورد تجزیه و تحلیل قرار نمی گیرد و به حساب كم كاری گذاشته می شود یا به عنوان شانه خالی كردن از زیر بار مسوولیت مطرح می گردد و وقتی كه با این عنوان طرح می نماید، طبیعی است كه طرف مقابل احساس ناراحتی می كند و ممكن است این امر عاملی برای برانگیختگی او شود و در نتیجه محیط امن خانه تبدیل به فضایی ناامن و غیر قابل تحمل شود. در حالی كه مرد قصد شانه خالی كردن از مسوولیت را ندارد ولی از طرف همسرش متهم به تنبلی و بی مسوولیتی می شود و از آنجا كه در چنین مواردی مرد تنبلی را نمی پذیرد مجادلاتی در می گیرد.
۳) انعطاف پذیری كمتر فرد بزرگتر
وقتی دو جوان با یكدیگر زندگی می كنند به دلیل جوانی انعطاف پذیری بیشتری دارند. فرد در سنین پایین تر چون نهال جوان است امكان تغییر فراوانی را دارد. اما درختان مجال كمتری برای تغییر باقی گذاشته اند. همین امكان تغییر و تحول است كه ما را به یاد كلام گهربار پیامبر اسلام (ص) می اندازد كه فرمود: بیشتر كسانی كه به من ایمان آوردند، جوانان بودند.
۴) پیدا شدن سوءظن
گاه وجود فاصله های سنی زیاد سبب می شود كه زوجین سوء ظن هایی نسبت به یكدیگر پیدا كنند و ممكن است حتی نتوانند دلایلی هم برای این گونه افكار ارائه نمایند.
۵) امر و نهی پیوسته فرد بزرگتر
در چنین خانواده هایی فرد بزرگتر به دلیل داشتن تجربه خود را ملزم می داند كه مدام به همسر خود امر و نهی كند و امر و نهی بیش از حد- كه همیشه مبتنی بر حق نیست بلكه سلیقه نیز در آن سخت مداخله می كند - موجبات ناراحتی همسر را فراهم می آورد. فرد بزرگتر احساس می كند كه باید فرد كوچكتر را تربیت كند و حال آنكه او انتظار دارد كه با همسر زندگی كند نه آنكه همسر وی نقش پدر و مادر را بر عهده گرفته به امر و نهی و تربیت وی مبادرت نماید. البته زن و شوهر باید برای تكامل وتعالی یكدیگر بكوشند و در مواقع ضروری به امر به معروف و نهی از منكر یكدیگر بپردازند.
۶) كمرویی با همسر
یكی از مواردی كه در این گونه خانواده ها دیده می شود این است كه فرد كوچكتر دچار نوعی كمرویی رنج آور است و نمی تواند به راحتی مشكلات خود را با همسر خویش در میان بگذارد.
بنابراین حرف های ناگفته در این خانواده ها بسیار است و مجال مناسبی برای طرح آنها وجود ندارد. سخنان ناگفته بر دل فرد رنجیده سنگینی می كند و گاه به فضای بیرون از خانه كشیده شده برای دیگران مطرح می شود و این امر مورد قبول و پذیرش فرد بزرگتر نیست. زیرا او فكر می كند كه همسرش اسرار خانواده را به بیرون از خانه برده برای این و آن نقل می كند و این خود موجب بروز اختلافات تازه ای می شود و اگر فرد كوچكتر دردها را بازگو نكند آنها بر روی هم انباشته شده او را افسرده می كند. در حالی كه درد دل كردن به آرامش فرد كمك می كند و او از این كه همسری دارد كه به درد دل های وی گوش می دهد احساس آرامش می كند زیرا خوب شنیدن درد دل ها بخشی از تسكین آلام است و بدین ترتیب فرد به پالایش روانی دست می یابد.
۷) دادن امتیازات بیش از حد
در این نوع خانواده ها، معمولا مشكل دیگر این است كه فرد بزرگتر برای این كه فرد كوچكتر را جذب كند و زندگی تداوم یابد باید مدام به او امتیازاتی بدهد كه وی را به دوام زندگی دلگرم كند. اما هر كس قادر نیست كه مدام چنین امتیازاتی بدهد زیرا گاه دادن این نوع امتیازها برای فرد بزرگتر غیر قابل تحمل و یا غیر ممكن می گردد و بدین ترتیب از انگیزه طرف مقابل برای ادامه زندگی می كاهد. از سویی طرف كوچكتر كه از نقطه ضعف همسر خویش اطلاع یافته درصدد اخذ امتیازهای بیشتری بر می آید و تقاضاهای فراوان جوانی پر انرژی و توانا اختلافات خانواده را تشدید و جو ناامنی را بر خانه حكمفرما می كند.
۸) ترس و ناامنی
در مواردی هم دیده می شود كه فرد كوچكتر دچار ترس و وحشت می شود و این هنگامی اتفاق می افتد كه مرد خانواده از سن و سال بیشتری برخوردار است. خانمی می گفت با این كه چند ماهی از مرگ همسرش نگذشته بود و چندان متاثر هم به نظر نمی رسید وقتی از اختلافات خانوادگی و تاثیرات منفی آن بر روی فرزندانش سخن می گفت، به تفاوت سنی زیاد خود با همسرش اشاره كرد و گفت: روزی كه ازدواج كردم سیزده سال بیشتر نداشتم در حالی كه شوهرم در آن روزها سی ساله بود و من از دیدن او سخت دچار وحشت شده، پیوسته از او می ترسیدم و این ترس و ناامنی تمامی وجودم را پر كرده بود و تا زمان مرگ او نیز وجود داشت، این ترس شدید همه آرامش مرا سلب كرده بود.
۹) نتایج نامطلوب دیگر
تفاوت سنی زیاد بین زوجین مشكلات دیگری نیز در پی دارد كه در دوره های پایانی زندگانی رخ می دهد و از آن میان می توان به موارد زیر اشاره كرد:
الف) احساس پشیمانی
در غالب موارد، این نوع ازدواج ها با پشیمانی همراه می شود زیرا مشكلات فراوان ناشی از این نوع ازدواج ها به قدری زیاد و غیر قابل تحمل است كه در برخی موارد موجبات پشیمانی را فراهم می كند.
ب) بروز مشكلات غیر منتظره
پیدایی مشكلات غیر قابل انتظار پیامد نامطلوب دیگر چنین ازدواج هایی است.
ج) جرم زایی فرزندان
مشكل دیگری كه در این گونه ازدواج ها دیده می شود این است كه امكان جرم زایی در فرزندان آنها بیشتر از مواردی است كه زوجین فاصله سنی مناسبی با یكدیگر دارند.
د) طلاق
معضل دیگری كه گاه در خانواده هایی كه تفاوت سنی زوجین زیاد است دیده می شود مساله عدم تحمل یكدیگر و گاه وقوع طلاق است.
▪ یادآوری چند نكته
با بررسی سن ازدواج در میان قشرهای مختلف و جوامع گوناگون در می یابیم كه غالبا سن مردان در جریان ازدواج بیش از زنان است. آلن ژیرار می نویسد: آگاهی های جمعیت شناسانه درباره سن همسران به هنگام ازدواج آموزنده است و می دانیم كه بیشتر اوقات افرادی با هم پیوند زناشویی می بندند كه از لحاظ سنی به هم نزدیك باشند. از این رو تناسب سنی را باید به عنوان یك ضریب مهم همسان همسری كه در جامعه از اهمیت والایی برخوردار است در نظر بگیریم.
● دیدگاه دینی
از نظر اسلام ازدواج كردن با تفاوت سنی زیاد امر نامشروعی نیست و آنچه در سنت پیامبر دیده می شود، حكایت از مشروعیت این نوع ازدواج دارد. كمالات پیامبر به عنوان انسانی كامل به حدی بود كه به خوبی با حضرت خدیجه (س) زندگانی كرد و در آن زندگانی معضلی به خاطر تفاوت سن و سال دیده نمی شد و از سوی دیگر خدیجه (س) نیز زنی با كمال و بی نظیر بود. تمامی ثروت فراوان خود را در راه تبلیغ اسلام صرف نمود و اولین زنی بود كه به پیامبر ایمان آورد، در شعب ابیطالب با دیدن تمامی مشقت ها به دلیل علاقه ای كه به اسلام و پیامبر داشت همه آنها را تحمل كرد و فاطمه (س) را برای پیامبر به یادگار گذاشت. پیامبر نیز به عنوان همسری باوفا هر گاه كه نام خدیجه (ع) را می شنید اشك در چشمان مباركش حلقه می زد به نحوی كه اطرافیان آن حضرت تاثر او را به خوبی حس می كردند.
امام صادق ( ع ) می فرمایند: «زن فهمیده فرزانه باید در كنار مرد فهمیده قرار گیرد نه غیر آن.»
وقت آن رسیده كه خانواده ها از طریق مشاور خانواده به دختران و پسران خود كه قصد ازدواج دارند آموزش دهند كه فاصله سنی بین آنان بین سه یا چهار سال و حداكثر هفت سال باشد و این چیزی است كه باید در موقع راهنمایی قبل از ازدواج برای آنان تشریح نمود تا دریابند كه با فاصله سنی كمتر مشكلات كمتری خواهند داشت مشروط بر این كه به سایر جنبه های لازم برای ازدواج موفق نیز توجه كافی مبذول دارند.
دكتر احمد محمدیان راد
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید