پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


گریزاز واقعیت‌ ستیزبا تاریخ


گریزاز واقعیت‌ ستیزبا تاریخ
«تكوین و تكون هویت ملی ایرانیان» عنوان كرسی نظریه پردازی آقای دكتر موسی نجفی است كه با داوری آقایان دكتر رضا داوری، دكتر كریم مجتهدی، دكتر عماد افروغ و حجت الاسلام والمسلمین حمید پارسانیا و در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی از آن دفاع شد و مورد پذیرش قرار گرفته است.
دكتر موسی نجفی در طرح و تبیین دیدگاه خود، با تأكید و تكیه بر «نظریه ذات و پیرامون» معتقد است هر ملتی برای خود ذاتی دارد كه حقیقتی را بیان می كند و این حقیقت می تواند روح ملی یك ملت را نشان دهد. وی با اشاره به رویارویی ایرانیان با ۴ بحران «هلنی»، بحران «عربی»، بحران «مغولی» و بحران «غربی» و تأكید بر این كه تنها ۲ بحران عربی و غربی ابزار هویت سازی داشته اند، با تكیه بر «نظریه ذات و پیرامون» می كوشد تا چگونگی و تفاوت رویارویی های ایرانیان با ۲ بحران عربی و غربی را توضیح دهد.
نجفی با تأكید بر «نظریه ذات» معتقد است كه ایرانیان در برابر بحران عربی، چون اسلام را با ذات خود مساوی و هماهنگ یافتند، آن را پذیرفتند و به هسته مركزی ذاتشان راه دادند. اما بروز بحران ناشی از تضاد به وجود آمده میان انتظارات ایرانیان از اسلام و عدالت خواهی اسلامی با انحراف حكومت های عربی از سنت های اسلامی و نیز ستم هایی كه از جانب آنها بر ایرانیان مسلمان شده اعمال می شد، تدریجاً و در نهایت به شكل گیری یك جوهره در میان ایرانیان كه نجفی از آن به عنوان روح ملی یاد كرده است، انجامید. این جوهره و روح ملی این امكان را فراهم آورد كه ایرانی بین اسلام و عروبت تفكیك قائل شده و بر این اساس، اسلام نزد ایرانی ها با ذات ایرانی مساوی و هماهنگ شده است.
نجفی با تأكید بر وجود درد مشترك، طلب مشترك، آرمان مشترك و احساس جمعی مردم یك كشور به عنوان الزامات ایجاد یك ملت، معتقد است با افزایش تدریجی گرایش ایرانیان به اسلام، «تكاپوی شدن» در جوهره ملی ایرانی تكامل یافته و به پیدایش یك ملت جدید در عصر صفویه انجامیده است. وی ظهور سلطنت شیعه مذهب صفوی را برخاسته از جوهره شدن روح ایرانی و نشانه «تولید یك دستاورد یكپارچه ملی» دانسته و معتقد است كه این روند رو به رشد همچنان و تاكنون با محوریت اسلام شیعی ادامه دارد.
نجفی با اشاره به دو عامل مرزهای مشخص جغرافیایی و زبان فارسی به عنوان دو عامل پایداری موجود در هویت ایرانی در طول تاریخ ایران از آغاز تا كنون، اسلام را به طور عام، تشیع را به طور خاص و تشیع صفوی را به طور اخص، اصلی ترین و مهم ترین ویژگی هویت ایرانیان دانسته است.
دكتر نجفی در نگاه خود به پیشنیه تاریخی ایرانی ها از آغاز تاكنون، با اشاره به هشت «لایه ایران باستان»، «لایه عربی- اسلامی»، «لایه اسلامی - شیعی - فلسفی دیالمه»، «لایه اسلامی - سنی - تركی»، «لایه مغولی - اسلامی - صوفی»، «لایه تركی - تركمانی»، «لایه صفوی - شیعی» و «لایه غربی - استعماری» نتیجه گرفته است كه «برای قرن اخیر، لایه شیعی - صفوی از رشد، استحكام، عمق و تأثیر بیشتری در حیات سیاسی و فرهنگی ایرانیان برخوردار بوده است.» وی همچنین در تحلیل و ارزیابی خود از چگونگی مواجهه ایرانیان و هویت ایرانی با غرب - كه در دیدگاه نجفی صرفاً به عنوان یك لایه استعماری، محدود و تعریف شده است - با تكیه بر نظریه ذات و پیرامون، معتقد و مدعی است كه ذات ایرانی و روح ملی ایرانیان، علاقه و تمایل و نیازی به پذیرش غرب و عناصر فرهنگی و تمدن آن ندارد و به همان علت كه اسلام و بویژه تشیع به سبب هماهنگی خود با ذات ایرانی به هسته مركزی این ذات راه یافته است، غرب به سبب ماهیت غیردینی و استعماری خود نتوانسته و نمی تواند به ذات هویت ایرانی و روح ملی ایرانیان راه یابد.
در ارزیابی و نقد علمی دیدگاه های آقای دكتر موسی نجفی درباره هویت ملی ایرانیان می توان گفت: دیدگاهی كه به عنوان یك «كرسی نظریه پردازی» طرح و دفاع و از سوی هیأتی كه داوران علمی نامیده می شود مورد پذیرش قرار می گیرد، این توقع معقول و منطقی را برمی انگیزد كه باید حتماً با یك «نظریه» و احتمالاً با دستاوردهای علمی «جدید و جدی» روبه رو باشیم. اما به رغم وجود برخی درست اندیشی ها در دیدگاه های دكتر نجفی وجود دارد، فكر می كنم و به نظر می رسد كه در دیدگاه های ارائه شده وی درباره هویت ملی ایرانیان، نه با «نظریه» ای روبه رو هستیم و نه با حرف های چندان جدید و جدی.
تعریف نجفی از هویت و ملت و عناصر شكل دهنده آن دقیق نیست. وی مفهوم ملت را صرفاً در چارچوب سنتی آن در فرهنگ اسلامی به معنای دین، مذهب و پیروان شریعت مورد بررسی قرار داده و بی توجه به مفهوم جدید ملت و نسبت آن با مفهوم تجدد از یكسو و دولت - ملت از سوی دیگر، مفهوم دقیق، مشخص و مدونی از هویت ارائه نكرده است. ادعای نجفی درباره پیدایش یك ملت جدید و تكامل جوهره و روح ملی ایرانیان در عصر صفویه، ادعای خیالپردازانه ای است كه طرح این ادعا نه جدید است و نه جدی. جدید نیست، زیرا تكرار ادعاهایی است كه گروهی از مورخان و پژوهشگران تاریخ و از آن جمله پروفسور هینس در كتاب «تشكیل نخستین دولت ملی در ایران»، راجر سیوری در كتاب «ایران در عصر صفوی» و میشل مزاوی در كتاب «پیدایش دولت صفوی» به آن پرداخته اند. جدی نیست، زیرا نجفی نتوانسته و نمی تواند نشان دهد كه بر اساس استناد به كدام آرمان مشترك و احساس جمعی ایرانیان عصر صفویه، به چنین نتیجه ای رسیده است؟ در شرایطی كه در آستانه و آغاز تشكیل حكومت صفویه هنوز اكثریت ایرانیان را اهل تسنن تشكیل می دادند، آیا اقدام حكومت صفویه به رسمی كردن مذهب شیعه را می توان نتیجه و نشانه آرمان مشترك و احساس جمعی ایرانیان - ایرانیان به عنوان همه ساكنان ایران، فارغ از نوع مذهب، قومیت، زبان و فرهنگ های متفاوت در میان آنها - تلقی و معرفی كرد؟
فكر می كنم و به نظر می رسد دكتر نجفی بیش و پیش از آن كه خواسته و توانسته باشد به كشف هویت ایرانیان و سیر تحول آن در متن تاریخ برآید، به هویت سازی پرداخته است. در این هویت سازی، هویت ایرانیان نه آن گونه كه بوده است كشف و تعریف، بلكه آن گونه كه نجفی دوست دارد و می خواهد باشد، ساخته و پرداخته شده است و این چیزی نیست جز گریز از واقعیت و ستیز با تاریخ. برخاسته از همین واقعیت گریزی و تاریخ ستیزی است كه نجفی این واقعیت تاریخی را نادیده گرفته است كه تلاش و اقدامات خاندان صفوی بویژه از زمان شیخ جنید و شیخ حیدر تا پاگیری قدرت و تشكیل یك حكومت مركزی و مستقل از خلافت سنی عثمانی كه داعیه فرمانروایی بر جهان اسلام را داشتند، تا حدود زیادی وابسته به نقش مهم جنبش های شیعی اما غیر ایرانی تركان آناتولی در قرون ۷ ، ۸ و ۹ هجری قمری و از آن جمله بكتاشیان و بویژه تركان شیعه مذهب عشایر تكلو، شاملو، قاجار، افشار، روملو و ذوالقدر بوده است. همچنان كه وی این واقعیت تاریخی را كه از نظر فكری نیز نهضت صفویان در ایران تا حدود زیادی مبتنی بر نهضت ترك نژادان غیر ایرانی بابائیان و جلالیه در آناتولی بود، مورد غفلت قرار داده است. این واقعیت تاریخی نیز كه شاهان صفویه پس از تشكیل حكومت و انتخاب تشیع به عنوان مذهب رسمی حكومت درجامعه و در میان مردمی كه هنوز اكثریت آن را اهل تسنن تشكیل می داد، منابع ایدئولوژیكی خود را تا حدود زیادی از طریق دعوت علمای شیعی اما غیر ایرانی خارج از ایران و كشورهایی چون سوریه، بحرین، عراق و سرزمین های شمال شرقی عربستان و بویژه جبل عامل به ایران تأمین می كردند، از سوی نجفی نادیده گرفته شده است.
با توجه به این كه در آستانه و آغاز تشكیل حكومت صفویه در ایران، هنوز اكثریت مردم ایران را اهل تسنن تشكیل داده، و نیز به ویژه با توجه به نقش مهم عناصر تركان غیر ایرانی آناتولی و عرب های غیر ایرانی كشورهای عربی در شكل گیری حكومتی شیعی مذهب صفوی در ایران، می توان و باید از نجفی پرسید كه چگونه به این نتیجه رسیده است كه ظهور سلطنت شیعی مذهبی صفوی نتیجه و نشانه تولید یك دستاورد یكپارچه ملی بوده است؟ مصداق ادعای وجود احساس جمعی ساكنان ایران و روح ملی ایرانیان را در تشكیل حكومت صفویه، چگونه و در كجای متن واقعیت های تاریخی می توان یافت و نشان داد؟
من معتقدم در این كه اسلام و بویژه تشیع از نقش بسیار مهمی در تاریخ، فرهنگ، تمدن و جامعه ایران به عنوان دین و مذهب مشترك غالب ایرانیان پس از ورود اسلام و تشیع به ایران برخوردار بوده و هست، هیچ تردیدی نمی توان كرد. اما در درستی این كه نجفی ذات و هویت ایرانی را به اسلام و تشیع منحصر و نقش آن را در حوزه فرهنگی و تمدنی ایران مطلق تلقی و معرفی كند، تردید های اساسی وجود خواهد داشت. به نظر می رسد نجفی ذات و هویت ایرانی و روح ملی ایرانیان را به یك حوزه محدود می كند و سپس آن حوزه را مطلق كرده است. از همین دیدگاه است كه او بر این باور است هویت ایرانی و ذات و روح ملی ایرانیان، غرب- كه متأسفانه نجفی فقط لایه استعماری آن را دیده است و هر آنچه را كه غیر دینی و خارج از حوزه مطلوب و مورد نظرش تعبیر و تلقی شود، نپذیرفته و نمی پذیرد. به نظر من با این شیوه از خطا اندیشی با مطلق كردن حوزه مذهب و محدود كردن حوزه فرهنگی و تمدنی ایران به آن، موجودیت اقلیت های دینی و تكثر قومی، نژادی و فرهنگی موجود در میان ایرانیان- همه ایرانیان، فارغ از نوع مذهب، نژاد، قومیت، زبان محلی و اعتقادات آنان- به عنوان عضوی از ملت ایران و جزیی از هویت ایرانی را انكار كرده و وحدت ملی و همزیستی مذاهب، قومیت های محلی و فرهنگ ها و آداب و رسوم و عقاید متكثر و متفاوت موجود در حوزه فرهنگی و تمدنی ایران را به مخاطره افكنده و نیز راه گفت وگو و تعامل حوزه فرهنگی و تمدنی ایران با دیگر جوامع و استفاده از دستاوردهای مثبت دیگر حوزه های فرهنگی و تمدنی جهان را خواهد بست.
دكتر لطف الله آجدانی
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید