پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

اسرائیل، آپارتاید و جیمی کارتر


اسرائیل، آپارتاید و جیمی کارتر
جیمی كارتر رئیس جمهور اسبق آمریكا، به خاطر این كه جرات كرده است اصطلاح آپارتاید( تبعیض نژادی) را در مورد سیاست‌های اسرائیل در ساحل غربی، به كار گیرد، هدف حمله‌های پیگیر و بی‌وقفه قرار گرفته است اما هیچ‌یك از منتقدان او پیشنهاد یك بحث و گفت‌وگوی متقاعدكننده‌ای را برای توجیه فریاد‌های اعتراض و برآشفتگی خود نكرده است. كمتر كسی هم از این منتقدان ادعای اساسی كارتر را تكذیب كرده است كه اسرائیل حقوقی را برای یهودیانی كه به طور غیرقانونی در سرزمین‌های فلسطینی ساكنند، قائل شده است كه همان حقوق را از فلسطینیانی كه ساكنان بومی و اصلی این سرزمین‌ها هستند دریغ می‌كند. تعجب زیادی هم ندارد كه آنها سعی بر این داشته باشند كه واقعیت را نپذیرند.
● چندین نمونه از این نابرابری‌های آشكار را در زیر می‌خوانید: ‌
اسرائیل دو شبكه جاده‌ای جداگانه در ساحل غربی دارد، یكی برای استفاده ساكنان یهودی و دیگری برای بومیان فلسطینی كه ساكنان اصلی این سرزمینند. ‌
فلسطینی‌ها اجازه ندارند با اتومبیل به بیشتر نقاط ساحل غربی بروند، وسایل نقلیه عمومی فلسطینی‌ها اغلب مجبور به توقف‌های مكرر می شوند و یا به وسیله پست‌های بازرسی نظامی به كلی از حركت آنها جلوگیری به عمل می‌آید ولی ساكنان یهودی به راحتی و آزادانه با اتومبیل‌های خود از این پست‌ها گذر می‌كنند بدون این كه حتی مكث كنند. آیا اینها آپارتاید نیست؟
‌ این سیستم بستن راه و منع عبور و مرورها برای اقتصاد فلسطینیان در ساحل غربی مانع ایجاد می‌كند ولی هیچ‌یك از این محدودیت‌ها برای ساكنان یهودی وجود ندارد. تمام بخش‌های ساحل غربی به وسیله ارتش اسرائیل، به عنوان <مناطق نظامی ممنوع> طبقه بندی شده‌اند و برای فلسطینیان ورود به آنها ممنوع است از جمله فلسطینی‌هایی كه مالك زمینی در آنجا هستند. ولی یهودیان خارجی با استفاده از قانون بازگشت اسرائیلیان (یعنی همه یهودیان در هر جای دنیا) می‌توانند بدون مانع به این مناطق دسترسی داشته باشند. ‌
اشخاصی كه تبار فلسطینی دارند به طور معمول از ورود و یا سكونت شان در ساحل غربی ممانعت می شود. ولی یهودیان غیراسرائیلی می‌توانند به آنجا آمد و رفت كنند و حتی در آنجا زندگی كرده، قلمرو فلسطینی‌ها را اشغال كنند. اگر اینها آپارتاید نیست، پس چیست؟
اسرائیل در ساحل غربی، دو نوع قانون و مقررات دارد، یكی برای یهودیان و دیگری برای غیر یهودیان. تنها چیزی كه در مورد به كارگیری واژه آپارتاید - كه برای توصیف حكومت نژادپرست آفریقا پیش از پیروزی مبارزان به كار می رفت - برای توصیف چنین سیستم نفرت انگیزی اشتباه است این است كه در آفریقای جنوبی نهادی كردن تبعیض نژادی هرگز چنین ماهرانه همچون اسرائیل گسترش نیافته بود و چنین همسرایان مدافعی بین لیبرال‌های آمریكایی نداشت. ‌
اما اشتباه فاحشی نیز در كتاب جیمی كارتر به چشم می‌خورد و آن اصرار او بر این قضیه است كه اصطلاح <آپارتاید> در خود اسرائیل كاربرد ندارد، آنجا كه می‌گوید شهروندان یهودی و غیریهودی از لحاظ قانون برابرند. این حرف صرفاً صحت ندارد. قانون اسرائیل تفاوت‌هایی را در مورد ملیت و پیوند‌های خانوادگی و شهروندی، برای یهودیان و غیر یهودیان در نظر می گیرد. مثلاً قانون اسرائیل فلسطینی‌های شهروند اسرائیل را كه با فلسطینی‌های مناطق اشغالی ازدواج كرده اند، از زندگی باهم در اسرائیل مانع می شود. در آفریقای جنوبی هم قانونی شبیه به این گذاشته شد ولی دیوان عالی كشور به عنوان نقض حقوق خانواده ، آن را رد كرد ولی دادگاه اسرائیل امسال این قانون را تأیید كرد. ‌
اسرائیل آشكارا خود را دولت مردم یهودی اعلام كرده است، علی رغم این كه یك پنجم جمعیت آن را عرب‌های فلسطینی تشكیل می‌دهند. در واقع وزارت كشور اسرائیل در آمار، شهروندان فلسطینی را در رده غیر اسرائیلی قرار می دهد. در دفاتر رسمی، ملیت یهودی‌های اسرائیل، <یهودی> ثبت می‌شود در صورتی كه شهروندان فلسطینی در همین مورد <عرب> تعریف می‌شوند.
وقتی این نابرابری آشكار به دادگاه كشیده شد، قضات آن را با این استدلال كه ملیت اسرائیل جدا از یهودیت نیست، آن را تأیید كردند. بدیهی است كه این امر شهروندان غیر یهودی را در بهترین حالت در وضعی مبهم قرار می دهد. در این شرایط، عجیب نیست كه اكثریت یكپارچه ای از اسرائیلیان یهودی هموطنان عرب خود را <تهدیدی برای حاكمیت ملی> خود به شمار می‌آورند و بسیاری، از جمله معاون نخست وزیر، علاقه‌مندند كه آنها همگی از میان برداشته شوند. همه اینها اگر نژادگرایی نیست، پس چیست؟ ‌
بسیاری از افراد و انجمن‌هایی كه با فریاد، رئیس‌جمهور جیمی كارتر را سرزنش می‌كنند برای یك لحظه هم چنین بی عدالتی آشكاری را در ایالات متحده تحمل نخواهند كرد. چرا آنها بر این نژادگرایی آشكار كه اسرائیل به آن عمل می‌كند چشم می‌پوشند؟ چرا آنها رئیس جمهور پیشین ما را كه به پیروی از وجدان خود در مورد چنین بی‌عدالتی‌های نامعقول و غیر وجدانی سخن می‌گوید، به باد انتقاد گرفته اند؟ شاید این انتقاد‌ها به این دلیل باشد كه آنها خود آگاهند كه از چیزی غیر‌قابل دفاع، دفاع می‌كنند. زیرا همه آنها می‌دانند كه امپراتوری كه سعی دارند او را مخفی كنند اصلا لباسی بر تن ندارد.( اشاره به داستانی برای كودكان از كریستین اندرسن. ) برای پنهان كاری هم حد و حدودی وجود دارد و درس اصلی كتاب كارتر این است كه ما سرانجام از آن محدودیت گذشته‌ایم . ‌
نوشته: ساری مكدیسی
ترجمه پوراندخت مجلسی
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید