پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا


...و چرخ اقتصاد همچنان می چرخد


...و چرخ اقتصاد همچنان می چرخد
● ده رویداد اقتصادی جهان در سال ۲۰۰۶ میلادی
چراغ سال ۲۰۰۶ میلادی آخرین شعله هایش را نثار جهان کرد. در همین سالی که یکی از بزرگترین اقتصاددانان جهان - میلتون فریدمن- درگذشت، چین به رشد سریع اقتصادی خود ادامه داد، امریکا شاهد کاهش ارزش دلار بود، بخش مسکن در این کشور دچار بحران شد و صدها اتفاق اقتصادی قابل توجه در سراسر جهان افتاد. نمی توان پیش بینی کرد که در سال آینده میلادی، اقتصاد جهان چه شرایطی را تجربه خواهد کرد؛ اما چرخ اقتصاد همچنان می چرخد.
۱) قلدری گازی روسیه
سال ۲۰۰۶ میلادی در حالی آغاز شد که مناقشه سختی میان روسیه و اوکراین برسر افزایش قیمت گاز انتقالی از روسیه به اوکراین و از آنجا به سایر کشورهای اروپایی درگرفته بود. اوکراین به عنوان ترانزیت گاز روسیه به کشورهای اروپای غربی هم عمل می کرد و هزینه آن را به شکل گاز دریافت می کرد که چیزی حدود ۱۵ درصد گاز انتقالی می شد.
اوکراین نمی خواست در برابر روسیه قد خم کند و به همین جهت بود که مناقشه آنها در روز نخستین سال ۲۰۰۶ میلادی، به قطع گاز انتقالی از روسیه به اوکراین انجامید و خطر بزرگی را در سرمای سخت زمستان علیه مردم اوکراین و کشورهای اروپایی دیگر تحمیل کرد. فشار گاز در سایر کشورهای اروپایی نیز به شکل قابل توجهی کاهش یافته بود و روسیه نیز اوکراین را به گازدزدی از لوله ها متهم می کرد.
روز چهارم ژانویه و به دنبال رسیدن طرفین به توافق اولیه، روسیه جریان گاز را از سر گرفت. روز یازدهم ژانویه نیز روسای جمهور هر دو کشور در قزاقستان اعلام کردند که هر دو طرف راضی شده اند و به توافق رسیده اند. بر این اساس، قیمت گاز انتقالی روسیه به اوکراین تقریباً دوبرابر شد اما در عین حال، هزینه ترانزیت آن از اوکراین هم افزایش یافت تا دو طرف به توافق مناسبی برسند. اما ماجرای قلدری روسیه در عرصه انرژی، سر درازی دارد و دقیقاً در روزهای پایانی سال ۲۰۰۶ هم این ماجرا به اشکال دیگر در جریان انتقال گاز روسیه به کشورهای دیگر مثل بلاروس تکرار شده است.
۲) افزایش قیمت نفت
بحران های پیاپی خاورمیانه و نیز افزایش تقاضای انرژی باعث شد قیمت نفت در سال ۲۰۰۶ میلادی حتی به بیش از ۷۸ دلار در هر بشکه برسد. برنده بزرگ این افزایش شدید قیمت نفت، کمپانی های نفتی بودند که از این بحران، سود زیادی به جیب زدند. البته قیمت نفت به تدریج کاهش هم یافت، اما همان بحران ناگهانی فصل تابستان و افزایش شدید قیمت ها کافی بود تا بسیاری از کشورهای جهان را به فکر یافتن راه های جدیدی برای قطع یا کاهش وابستگی شدیدشان به نفت بیندازد.
۳) درگذشت میلتون فریدمن
میلتون فریدمن پدر اقتصاد بازار آزاد درگذشت. فریدمن که نامش با اقتصاد لیبرال عجین شده است، از چهره های برجسته اقتصاد جهان به شمار می رفت و همگان اذعان داشتند که به رغم عدم موفقیت برخی از سیاست های او، نمی توان تاثیر شگرف ایده های او بر اقتصاد امریکا و جهان را نادیده گرفت. وی به کاهش مداخله دولت در امور سرمایه گذاری اعتقاد داشت و همواره تاکید می کرد که دولت باید از سیاست های محدودکننده بازار دست بکشد. فریدمن در عین حال به وجود ارتباط معکوس میان تورم و بیکاری - موسوم به منحنی فیلیپز- هم اعتقاد نداشت. وی به «آزادی انتخاب» علاقه زیادی نشان می داد و در کتاب معروفش به نام «سرمایه داری و آزادی» هم به این مساله اشاره دارد. وی می گفت بازار راه خودش را می رود و مردم هم بهتر از دولتمردان می دانند که باید چه تصمیمی برای خود بگیرند.
۴) رکود بازار مسکن امریکا
رکود و بن بست ناگهانی در بازار فروش مسکن، ساخت و ساز و نیز بحران قیمت مسکن در امریکا - و البته عواقب اقتصادی آن - از دید رسانه های امریکایی، مهمترین واقعه اقتصادی سال ۲۰۰۶ میلادی به شمار می آید. پیش از این، خریداران مسکن در امریکا با چک سفید به بازار می آمدند و بازار رهن و اجاره هم رونق خاصی داشت. اما این شرایط در سال ۲۰۰۶ میلادی تغییر کرد؛ به طوری که مسکن سازان پروژه های انبوهشان را کنار گذاشتند و زمین هایشان را رها کردند و برنامه های احتمالی شان برای آینده را هم از ذهن بیرون کردند. رکود در بازار مسکن امریکا کاملاً فراگیر است و پیش بینی می شود که قیمت متوسط فروش خانه در امریکا در سال ۲۰۰۷ میلادی هم به میزان ۶/۳ درصد کاهش یابد. انگار همه خریداران از بازار فرار کرده اند.
۵) تداوم رشد اقتصادی چین
اقتصاد چین در سال ۲۰۰۶ میلادی هم به رشد بیش از ده درصد در سالش ادامه داد. مقامات چینی در تلاش هستند که رشد اقتصادی این کشور را تا حدی کنترل کنند، اما این امر هنوز محقق نشده است. سال ۲۰۰۶ میلادی، چهارمین سال پیاپی بود که اقتصاد چین رشد دورقمی را تجربه می کرد اما احتمال آن می رود که این رشد به میزان اندکی در سال ۲۰۰۷ میلادی کاهش یابد. رشد شدید اقتصاد چین به خاری در چشم امریکا و کشورهای اروپایی تبدیل شده و کالاهای چینی بازار بسیاری از کشورهای جهان را قبضه کرده اند. احتمالاً در آینده هم این وضع ادامه خواهد یافت.
۶) اعلام کناره گیری بیل گیتس
ثروتمندترین مرد جهان و صاحب بزرگ ترین شرکت تجاری دنیا تصمیم گرفت بزرگ ترین خیر دنیا هم بشود. بیل گیتس غول بزرگ تجاری دنیا که موسس و رئیس شرکت مایکروسافت است اعلام کرد تنها تا سال ۲۰۰۸ میلادی به فعالیت رسمی خود در شرکت مایکروسافت ادامه خواهد داد و قصد دارد از آن پس به فعالیت های بشردوستانه مشغول شود. این خبر ابتدا با نگرانی شدیدی پخش شد و مورد توجه قرار گرفت اما به تدریج، هراس ها از ناکامی مایکروسافت در صورت عدم حضور گیتس کاهش یافت. او به خاطر سیستم های تهاجمی و تاکتیک های مقابله جویانه اش در امور مدیریتی که البته موفقیت آمیز هم بودند شهرت زیادی یافت. این میلیاردر می خواهد به جای حضور در شرکت مایکروسافت، امور بشردوستانه را نیز در آینده به طور جدی مورد توجه قرار دهد.
۷) گرمی بازار ادغام شرکت ها
بازار ادغام شرکت های بزرگ هم در سال ۲۰۰۶ میلادی داغ بود. مهمترین نمونه آن را می شد در ادغام دو شرکت بزرگ فولاد دنیا یعنی میتال استیل و آرسلر دید. ماجرا از آنجا آغاز شد که میتال استیل پیشنهاد وسوسه انگیز ۲۶میلیارد دلاری برای در اختیار گرفتن شرکت آرسلر را مطرح کرد. این پیشنهاد برای اولین بار در ماه ژانویه میلادی مطرح شده بود و به سرانجام هم رسید. با ادغام این دو شرکت فولاد، ده درصد از تولید فولاد دنیا در کنترل آنها قرار می گیرد و سالانه ۱۲۰ میلیون تن فولاد خام توسط آنها تولید می شود. دیگر نمونه این ادغام ها را می شد در سال ۲۰۰۶ میلادی به هنگام خرید شرکت «یو تیوب» توسط گوگل مشاهده کرد.
۸) کاهش ارزش دلار
ارزش دلار امریکا از اواسط ماه اکتبر میلادی به تدریج رو به کاهش رفت. یکی از دلایل کاهش ارزش دلار، سیاست بانک مرکزی امریکا مبنی بر عدم افزایش نرخ بهره است و حتی احتمال کاهش آن در آینده هم وجود دارد که این مساله در مقابل افزایش نرخ بهره کوتاه مدت بانک های مرکزی در کشورهای دیگر، ارزش دلار را کاهش داده است. تاثیر این سیاست ها در رکود بخش مسکن در امریکا هم قابل مشاهده است. کاهش ارزش دلار در عین حال بدان معنی است که واردات به امریکا گران تر تمام می شود و مصرف کنندگان را تحت فشار می گذارد.
۹) رسوایی های انرون
انرون- شرکتی که ظرف ۱۵ سال از یک شرکت بسیار معمولی به هفتمین شرکت بزرگ امریکا تبدیل شده بود- در سال ۲۰۰۶ میلادی ورشکست شد و مقاماتش هم به دادگاه کشانده شدند. ماجرا از این قرار بود که موفقیت های انرون به تدریج با ابهامات زیادی همراه می شد زیرا مقامات این شرکت در مورد سوددهی خود و نیز در مورد برخی قروض دروغ گفته بودند و به این ترتیب، اجازه نداده بودند این قروض در حساب های شرکت نمایان شود و عملاً کلاهبرداری کلانی را صورت داده بودند. با افشای ابعاد این کلاهبرداری ها، سرمایه گذاران این شرکت را از برنامه های خود خارج کردند و انرون ورشکست شد. شش ماه بعد بازجویی و پیگیری قانونی این کلاهبرداری آغاز شد که با سروصدای زیادی نیز همراه بود. سرمایه گذاران و کارکنان این شرکت معتقد بودند که چنین اقدامات خلاف قانونی از سوی مقامات انرون باید بسیار زودتر فاش می شد. هنوز هم بسیاری از مقامات انرون به اتهام پولشویی و رشوه دادن تحت تعقیب هستند.
۱۰) آقای خزانه دار جدید
بن برنانکی که در سال ۲۰۰۵ میلادی به عنوان جانشین آلن گرینسپن در پست رئیس خزانه داری امریکا معرفی شده بود، روز اول ماه فوریه سال ۲۰۰۶ میلادی سوگند یاد کرد و رسماً این پست را به عهده گرفت. خزانه دار جدید امریکا پا جای پای یک غول بزرگ اقتصادی- گرینسپن - گذاشته و به همین جهت هم راه دشواری در پیش دارد.
ترجمه؛ فرزانه سالمی
منابع: بی بی سی و نیویورک تایمز
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید