سه شنبه, ۲۹ اسفند, ۱۴۰۲ / 19 March, 2024
مجله ویستا

تحریف قرآن کریم هرگز نمی توانید!


تحریف قرآن کریم هرگز نمی توانید!
«به امت عربی به طور خاص و به جهان اسلام به طور عام... سلام بر شما و رحمت خدای قادر بر همه چیز... اشتیاق به ایمان خالص، صلح درونی، آزادی روح حیات جاودان در ژرفای نفس بشری قرار دارد. ما به تكیه به خدای تنهای یگانه امید داریم كه خوانندگان و شنوندگان، راه رسیدن به آن اشتیاق را از طریق «الفرقان الحق» بیابند...»
این بخشی از مقدمه كتابی است كه خبر آن را از مدت ها پیش ازگوشه و كنار می شنیدیم و در سایت های خبری می خواندیم. این خبر كه بوی شكل گیری و طراحی توطئه ای جدید و خطرناك بر ضد اسلام و مسلمانان می داد این بود كه در لس آنجلس (آمریكا) كتابی در حال تدوین و شكل گیری است كه تحت عنوان «قرآن قرن ۲۱» معرفی شده است.
متأسفانه این خبر، شكل واقعی به خود گرفت و بالاخره كتاب مزبور، با چاپی نفیس و گرانقیمت به نام «الفرقان الحق» در ۳۳۶ صفحه و ۷۷ سوره(!) و به زبان هالی عربی و انگلیسی، توسط دو شركت انتشاراتی آمریكایی چاپ و توزیع شد.
ماجرا از سال ۱۹۹۹ با انتشار سوره جعلی شبیه سوره های قرآن كریم در اینترنت آغاز و به اینجا ختم شد كه كتاب مزبور به تقلید از شیوه و اسلوب قرآن كریم و با استفاده از كلمات و آیات آن و حتی با رسم الخط قرآنی عرضه شود. به نظر می رسد فراهم آورندگان این كتاب هنوز در مرحله آزمایش هستند و شرایط فعلی را برای ورود گسترده و توزیع بی محابای آن در كشورهای اسلامی مناسب نمی بینند. اما در كتابخانه های بزرگ و مشهور دنیای عرب، باشگاه های تفریحی و ورزشی، مراكز آموزشی و فنی و در بعضی از كشورهای عربی ـ از جمله كویت ـ و البته در سطح مدارس خارجی كه دانش آموزان مسلمان كشور میزبان در آن تحصیل می كنند، به شكل گسترده ای تبلیغ و توزیع شده است.
انتخاب اسم «الفرقان الحق» خود بهترین دلیل بر سوء نیت و پلیدی طراحان و نویسندگان آن دارد؛ زیرا می دانیم كه فرقان یكی از نام های قرآن است و اضافه كردن صفت «الحق» به فرقان و اطلاق آن به دست نوشته های ناپاك خویش بدان معنی است كه قرآن مسلمانان ـ معاذالله ـ فرقان باطل است و فرقان حق چیزی است كه اینان ارائه كرده اند.
چیزی كه توجه همگان را جلب می كند كیفیت ذكر خدا و آغاز كردن با نام اوست كه براساس معارف مسیحی چنین آمده است: «بسم الاب الكلمه الروح الاله الواحد الوحد...» پوچی جملات این به اصطلاح قرآن كه از ناحیه خدایان صهیونیست مؤلف مسیحی به وی وحی شده است، آن قدر واضح و گویا است كه به هیچ توضیحی نیاز ندارد.هر خواننده ای حتی با سطح متوسط از معلومات، با دیدن آیات(!) آن پی می برد كه چگونه تلاش كرده اند از زبان خدای متعال و در قالب وحی و به شیوه قرآن ـ البته به گمان عمل ناقص و زعم باطل خود ـ نه تنها فروع كه حتی اصول دین مبین اسلام را دچار تحریف و دگرگونی می كنند.
● نویسنده كتاب
در بعضی از این نوشته ها، این كتاب بی ارزش را تألیف دو نفر به نام های «الصفی» و «المهدی» دانسته اند. اما در مقدمه آن كه به امضای این دو نفر نوشته شده است، خود را به عنوان اعضای هیأت امنای ناظر بر تدوین تهیه و انتشار، معرفی كرده اند. بعضی از محققان عرب به نقل از پایگاه اینترنتی...، كه به تبلیغ و فروش این كتاب پرداخته است، نویسنده آن را فردی به نام دكتر «انیس شاروش» معرفی می كند. نویسندگان دیگر، دكتر انیس شاروش را همان المهدی می شناسند كه كتاب را به انگلیسی برگردان كرده است. اما از «الصفی» كه نخستین نام امضاكننده مقدمه است، چندان خبری در دسترس نیست. جالب این است كه «ولید رباح» رئیس تحریریه نشریه صوت العروبه كه در آمریكا منتشر می شود، امضای مقدمه كتاب را چنین می نویسد: ... به الصفی وحی شده است ... المهدی آن را ترجمه كرده است.
بنابراین احتمال می رود كه نسخه ای كه او ملاحظه كرده جزو نسخه های نخست كتاب مزبور باشد كه چنین امضا شده و بعدها در اصلاح یا تجدیدنظر و یا به خاطر هراس جدی از واكنش مسلمانان وحتی غیرمسلمانان، به عنوان ناظران بر تدوین تهیه و انتشار امضا شده باشد. به نظر می رسد كه «الصفی» به معنای برگزیده، نام یك شخصیت فرضی است كه تنها برای رد گم كردن و در عین حال جنبه قداست دادن به كتاب باشد، دیگر این كه «المهدی» نیز شخصی واقعی و همان دكتر انیس شاروش باشد كه هم نویسنده متن عربی و هم مترجم آن به انگلیسی باشد.
نكته ای كه دخالت دكتر انیس شاروش را تأیید می كند و نشان می دهد كه او همان «المهدی» است، مطلبی است كه در پایگاه اینترنتی usinfo به صراحت او را مترجم كتاب معرفی می كند و به نقل نظرات او و اهداف این كار می پردازد.
سایت islam in focuse كه احتمالاً متعلق به خود اوست، نیز می نویسد: وی سه سال قبل به همراه همسرش، كتاب الفرقان الحق را از عربی به انگلیسی برگرداند. همان چیزی كه امروز به نام the true furqan شناخته می شود.
حال، مدت هاست كه این فرد در رسانه های گوناگون به تبلیغ «الفرقان الحق» و برپایی كنفرانس های مختلف به ترویج آن می پردازد و از مسلمانان می خواهد كه بدان اعتماد كنند و آن را جایگزین قرآن كریم نمایند. دكتر انیس شاروش در فلسطین به دنیا آمد و پدرش توسط ارتش یهود كشته شد، او ابتدا در اردن و سپس در كشورهای عربی به تحصیل و در عین حال، فعالیت تبشیری پرداخت و برای تبلیغ مسیحیت به ۷۶ كشور در سراسر دنیا سفر كرد. از سال ۱۹۹۵ در نیوزلند، انگلیس و پرتغال به سر برد.
پیش از آن نیز در سرزمین های اشغالی در خدمت یهودیان بود و به آنان در كنشت اورشلیم Jerusalem Baptist خدمت كرد. وی در دهه ۸۰ كتابی تحت عنوان: islam reveled a christlan arabics view of islam منتشر كرد و در آن، اسلام را دارای ایده های نادرست و روح خشونت دانست، از جمله این كه از هر ۵ قتل كه در جهان اتفاق می افتد، یك نفر به خاطر دیدگاه های اسلامی كشته می شود.
دهمین كتاب وی در آگوست ۲۰۰۴ با عنوان «اسلام، خطر یا چالش» منتشر شد، او اسلام را دین رعب و خشونت خوانده كه به جنگ و خونریزی دعوت می كند و اضافه كرده است كه منشأ همه این دیدگاه ها اسلام است. به خاطر همین اعتقاد، به مسلمانان سفارش كرده است كه قرآن دروغینش را جایگزین قرآن رایج بین خویش كنند.
● دكتر انیس شاروش ابتدا چهارده
سوره جعل و در پایگاه اینترنتی AMRICAONLINE.COM منتشر كرد سپس بعد از یكسال، كتابی كامل با نام «الفرقان الحق» شامل ۷۷ سوره جعلی تألیف و در دسترس همگان گذارد. او در كنفرانسی كه ۲ روز بعد از حادثه ۱۱ سپتامبر در دانشگاه هوستن برگزار كرد به دولت آمریكا پیشنهاد كرد كه برای جلوگیری از نفوذ تروریسم همه مسلمان را از آمریكا اخراج كند و اضافه كرد كه باید همگی مسلمانان را به خاورمیانه منتقل و سپس با بمب اتم همه منطقه را نابود كرد. این سخنرانی موجب شد كه رئیس دانشگاه مزبور، در روزنامه وابسته به دانشگاه از سخنان او اظهار تأسف و معذرت خواهی كند.
● ریشه یابی
پیش از آن كه به جزئیات بیشتر و تحلیلی جامع تر از این توطئه ناشیانه بپردازیم لازم است این نكته بیان شود كه قرآن در جای جای خود، به افشای انواع این توطئه ها و شیوه ها پرداخته است. اما در این میان، عمده ترین و آخرین راه حل مخالفان را ابتدا كشتار، جنگ، ترور و سپس تحریف حقایق می شمارد.
جالب است كه قرآن كریم این ۲ شیوه، یعنی كشتار و تحریف را بیش از همه به بنی اسرائیل نسبت می دهد. چنانكه گویی اینان حرفه ای ترین و كارآزموده ترین دشمنان در این نوع ستیزه جویی ها بوده اند.
شیوه خطرناك تری را كه قرآن بدان توجه می دهد و پرده از آن برمی دارد، موضوع تحریف، واژگون كردن حقایق و آمیختن حق و باطل است. شیوه ای كه دین خدا و حقایق ربانی چنان با باطل و اهوای شیطانی درهم آمیخت كه دیگر جز پوسته ای از دین حقیقی باقی نمی ماند و در نتیجه، خدای متعال برای هدایت مردم، از نو رسولی جدید و آیینی جدید به سوی مردم روانه می كرد.
ـ یا ایها الرسول لایحزنك الذین یسارعون فی الكفر من الذین قالوا آمنا بأفواهم و لم تؤمن قلوبهم و من الذین هادول سماعون للكذب سماعون لقوم آخرین لم یأتوك یحرفون الكلم من بعد مواضعه... (مائده۴۱‎/)
یعنی: ای پیامبر تو را غمگین نكند ـ رفتار ـ آنان كه به سوی كفر می شتابند و گروهی كه به زبان گفتند ایمان آوردیم ولی دل هایشان ایمان نیاورده است و همین طور یهودیان كه سخن دروغ و سخن كسانی كه نزد تو نیامده اند (ایمان نیاورده اند) را گوش می دهند كه كلام خدا را پس از استقرار آن، تحریف و تبدیل می كنند...
روایات بسیاری وجود دارد كه در جهت مخدوش جلوه دادن دین اسلام و شخصیت پیامبر اكرم (ص) و اولیای راستین الهی، توسط یهودیان مغرض ساخته و پرداخته شده و در كتاب های اسلامی وارد شده است. این مسأله آنقدر حائز اهمیت است كه در حدیث شناسی اسلامی، مبحث «اسرائیلیات» برای شناخت این قبیل روایات و راویان آنها جایگاه ویژه ای دارد.
بنابراین همان طور كه پیشتر نیز گفتم با توجه به سابقه دیرینه بنی اسرائیل در انواع فتنه های نظامی و فرهنگی در طول تاریخ ادیان الهی، دست داشتن اینان در ماجرای «فرقان الحق» نیازی به توضیح و استدلال ندارد. با این حال، غیرمنطقی نیست كه ردپای اسرائیلیان و لابی های صهیونیستی را در طراحی و تدوین این كتاب جست وجو كنیم و دلایل آنها را كه بسیار روشن است، مرور كنیم. در آیات و سوره های این كتاب چنین وانمود شده است كه آخرین كتاب آسمانی انجیل بوده و اینك این كتاب آسمانی «فرقان الحق» است كه تداوم همان حركت انجیل و رسالت الهی حضرت عیسی مسیح علیه السلام است.
اینجا این سؤال به ذهن می رسد كه اگر چنین است، پس چرا ما این حركت مسیحی را یك توطئه سیاسی می دانیم و آن را به صهیونیسم نسبت می دهیم؟
پاسخ بسیار روشن است و دلایل آشكار زیر، نشان دهنده آن است كه این اقدام یك حركت دینی و مسیحی نیست و تنها با اندیشه ها و اهداف سیاسی، مسیحیت را به عنوان یك ابزار در اختیار و به كار گرفته است.
الف) هدف از این كار تبلیغ دینی خاص نبوده است كه بگویم چرا یهودیان، مسیحیت را مطرح كرده اند؟ اگر هدف تبلیغ دین یهود بود و مثلاً تورات مطرح می شد و آموزه های تلمودی محور كار قرار می گرفت، به شكست حتمی منجر می شد. زیرا این كار به معنای انكار مسیحیت بود و موجب می شد كه جهان مسیحتی نیز روبه روی آن قرار گیرد و با آن مقابله كند. این در حالی است كه آنان فعلاً با مسیحیت مشكلی ندارند؛ زیرا بخش اعظمی از آن در اختیار خودشان است وبخش دیگر كه در اختیارشان نیست، سر در لاك خود برده است و با منافع صهیونیسم جهانی و در نهایت تشكیل امپراتوری جهانی یهود، تضاد و تقابلی ندارد.
ب) مسلمانا از نظر عاطفی نسبت به مسیحیان، احساس علاقه و صمیمیت بیشتری دارند تا صهیونیست ها و حتی از نظر اعتقادی نیز... البته این دیدگاه مربوط به دوران فعلی نیست و تاریخ آن به صدر اسلام بازمی گردد و در قرآن كریم نیز به آن اشاره شده است.
بنابراین از نظر توطئه سازان، احتمال تأثیر معارف مسیحی و كلمات آنان در مسلمانان یا حداقل سكوت آنان بیشتر است. درحالی كه اگر چنین حركتی با پشتوانه نام صهیونیست صورت می گرفت، واكنش تندتر و فعال تر مسلمانان را در پی می داشت.
● دو نكته مهم؛
۱) نباید فكر كنیم چاپ این كتاب به معنی وقوع تحریف در قرآن عزیزمان است و اصل تحریف ناپذیری قرآن زیر سؤال رفته است. نه؛ وعده الهی همیشه راست و پابرجاست كه «انا نحمن نزلنا الذكر و انا له لحافظون» استدلالات محكم عقلی و نقلی عدم امكان تحریف قرآن، همچنان بر جای خود باقی است. اولاً این كه این كتاب خودش هم ادعا ندارد تحریف شده قرآن است و همان قرآنی است كه خدای حكیم بر پیامبر ما نازل كرده است.
بلكه می گوید من یك كتاب آسمانی جدید هستم كه دنباله مسیحیتم و البته تازه یادم افتاده كه نازل شوم!!! تحریف قرآن یعنی چیزی را كه قرآن نیست به اسم قرآن عرضه كنند. دوم این كه، اگر هم چنین ادعایی داشته باشد كه جایگزین قرآن است، در صورتی می توانیم بگوییم قرآن مجید تحریف شده كه دیگر امكان دسترسی به قرآن حقیقی نباشد و بتوان این چرندیات را ـ نعوذ بالله ـ به عنوان قرآن قالب كرد!
نه این كه اگر یك نفر در یك گوشه ای كلمه ای از قرآن نزد خودش را جابه جا كرد اسمش را تحریف قرآن بگذاریم و منكر ضروریات دینمان شویم، گرچه این كار بسیار زشت و خباثت آلود است. اما با توجه به گسترش و تواتر استثنایی قرآن عزیز كه هیچ نمونه دیگری در دنیا ندارد حتی اگر یك حرف قرآن هم كم شود همه می توانند به سرعت و به راحتی متوجه شوند چه رسد به این كتاب سراسر اراجیف و اباطیل ساخته ذهن بیمار یك صهیونیست!
۲) این اقدام صهیونیستی، نشان دهنده اوج استیصال غرب در برابر اسلام است. غرب متوجه شده كه امكان رویارویی مستقیم با اسلام غیرممكن است. ناچار است برای براندازی اسلام از خود اسلام كمك بگیرد و با نقاب اسلام و قرآن وارد شود. می داند حرف خودش دیگر خریداری ندارد. چاپ این كتاب به شكل و شیوه قرآن و حتی نامگذاری و رسم الخط آن ـ كه البته به خیال باطل آنها شبیه قرآن كریم است، در حالی كه هر بچه مسلمانی با دیدن آن می فهمد جز مقداری سرهم بندی و حرف های بیهوده چیزی نیست ـ نشان دهنده همین ادعای ماست. موج بیداری اسلامی ملت های غرب را هم فراگرفته و سران سرمایه دار و صهیونیست دنیا به خوبی می دانند در حال فرورفتن در چه گردابی هستند اما مستأصل و وامانده، به دست و پا زدن افتاده اند.
جاده تاریخ در حال عبور از آخرین گردنه است. شاهراه هموار زندگی توحیدی نزدیك است اما عبور از این گردنه، هشیاری، استقامت، توكل، شجاعت و وحدت همه مسلمانان بلكه همه ملت های آزاده دنیا را می طلبد و این اتفاق دیر یا زود خواهد افتاد. «الا ان نصرالله قریب»
علیرضا معاف
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید