پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

تیم امید و چالش های پیش رو


تیم امید و چالش های پیش رو
۳۱ سال از آخرین حضور فوتبال ایران در المپیك می گذرد. در المپیك ۱۹۷۶ مونترال بود كه تیم كشورمان به رهبری حشمت مهاجرانی حضور در این رقابت ها را تجربه كرد. از آن پس هرچه بود حسرت و رؤیا بود. در ۳ دوره از دور مقدماتی این مسابقه ها حضور نداشتیم و در بقیه موارد ناكام ماندیم .
در ۳ دوره اخیر تیم المپیك ایران نفرات خوبی را در اختیار داشت، اما هر بار اسیر مسائل حاشیه ای یا بی برنامگی و حتی فنی شد تا شانس صعود به مرحله نهایی المپیك را از دست بدهد. تشكیل كمیته های شكست با تصمیم گیری های آنی تنها اتفاقی بود كه در پس این ناكامی ها به چشم می آمد و البته كسی هم از نتایج و تجزیه و تحلیل این كمیته باخبر نمی شد یا با گذشت زمان رغبتی برای پیگیری آن وجود نداشت.
بعد از شكست تیم امید ایران و بازماندن از المپیك آتن، رسانه ها و كارشناسان موضع جدی تری نسبت به قبل گرفتند و با انتظارهایشان، فدراسیون و كمیته ملی المپیك را نسبت به توجه بیشتر به تیم امید زیر فشار قرار دادند. صحبت ها و قول و قرارهای مسئولان وقت دلگرمی هایی را به وجود آورد، اما دیری نپایید كه شرایط، روند دوره های قبل را در پیش گرفت. ولی این بار نگاه های كنجكاو منتقدان موجب شد با وجود از دست دادن زمانی زیاد، یك مربی برزیلی به نام «رنه سیموئز» كه كارنامه به نسبت خوبی از خود برجای گذاشته بود به تهران بیاید و سرمربی تیم امید شود. حرف ها و طرح های این مربی شنیدنی و دیدنی بود، اما شاید او خوش شانس نبود كه در دوره ای خاص هدایت این تیم را برعهده گرفت. دوره ای كه سومین حضور تیم ملی در جام جهانی و پس از آن كشمكش های فوتبالی و بدتر از همه تعلیق را در خود جای داده بود. در كنار این عوامل فراموش نكنیم فعالیت های تیم امید به طور كامل زیر سایه تیم بزرگسالان قرار گرفت. نگاه های كوتاه مدت و نتیجه گرایی موجب شد سیموئز در مدت زمانی كه تیم امید را در كنترل خود داشت، نتواند آن نیروهایی كه آمادگی حضور در رقابت های مقدماتی المپیك را داشتند به طور تمام وقت در اختیار داشته باشد. او در بازی های غرب آسیا و بازی های آسیایی تیمی را به میدان فرستاد كه اسكلت آن به درد آینده نمی خورد. با این همه روند كیفی تیم سیموئز با آنچه در ذهن داشتیم جور درنیامدند. مشكلات فرزند این مربی مسأله ای نبود كه كسی آن را از قبل پیش بینی كند و سیموئز كه از مدیران كنونی فدراسیون هم دل خوشی نداشت با این ماجرا راه بازگشت به برزیل را در پیش گرفت.
این اتفاق تیم امید را به نقطه ابتدایی بازگرداند. به همان جایی كه قبل از آمدن این مربی در آن قرار داشتیم و از آن پس هم طبق طبق معمول فرصت ها را پی درپی از دست داده ایم. كشمكش بر سر انتخاب یك مربی جدید بین فدراسیون و كمیته ملی المپیك تنها اتلاف وقت را به ارمغان آورد و این در حالی است كه نزدیك به یك ماه تا برگزاری بازی های مقدماتی المپیك پكن فرصت باقی است.
وقتی به دیگر تیم های آسیایی می نگریم كه چگونه خود را برای این رقابت ها آماده می كند، جز افسوس چیزی برایمان باقی نمی ماند. در چنین شرایطی پنجعلی و همكارانش ۵۰ بازیكن را به اردو فرا می خوانند تا شاید اندكی از مسیر توجهات افكار عمومی را به خود معطوف كنند. آیا دعوت از این همه بازیكن خود عاملی برای از دست رفتن همین فرصت اندك نیست؟
دكتر ذوالفقارنسب، كارشناس فوتبال می گوید: «دیگر این نوع دعوت كردن از بازیكن ها منسوخ شده و در هیچ جایی چنین چیزی وجود ندارد. ما آن قدر بازیكن واجد شرایط در لیگ برتر داریم كه می توان آماده ترین ها را دعوت كرد. در واقع با توجه به این كه فدراسیون فوتبال باشگاه ها را مجبور كرده است تا ۱۰ بازیكن با شرایط سنی امید را در فهرست خود قرار دهند بنابراین لیگ خود منبع گرانبهایی از این نظر است. بنابراین نباید در این وضع وقت را به خاطر آزمایش از بازیكن ها هدر داد. نمی دانم چه سیاستی برای این كار وجود دارد و در سر مربیان چه می گذرد؟»
● تفكرات یكنواخت
یكی از موارد مهمی كه این روزها نگرانی ها را نسبت به آینده تیم امید بیشتر می كند، فرصت اندكی است كه كادر جدید تا شروع رقابت های انتخابی پیش رو دارد. آیا در این فرصت كم می توان تیم را به آرمانی رساند؟ این پرسشی است كه در روزهای گذشته در محافل مختلف ورزشی مطرح شده است. در كنار آن تیم كشورمان چه راه هایی را برگزیند تا مقابل رقیبان گردن كلفتی چون استرالیا و عربستان شانس هایش را برای كسب نتیجه افزایش دهد.
جلال چراغپور كه معتقد است ساختار اولیه تیم امید دچار اشتباهات فراوانی بوده است، در این باره می گوید: همیشه هنگام ساختن یك تیم این ترس وجود دارد كه دچار یكنواختی نشود، متأسفانه در بازی های آسیایی دیدیم تیم سیموئز این طور شد. در واقع تفكرات او به طور كامل یكنواخت بود، اما بعد از این كه سیموئز رفت ما بار دیگر یكی از اشتباهات پنجگانه را مرتكب شدیم. در واقع وقتی ما یك مربی را به استخدام خود درمی آوریم، افكار و طرح هایش را به كار می گیریم، اما شاهد هستیم كسانی دیگر ۵۱ بازیكن را براساس ایده های خودشان انتخاب كرده اند و تحویل سرمربی داده اند. آیا نگرش مربیانی كه بازیكنان را انتخاب كرده اند با سرمربی جدید همسان است؟ بنابراین ما بار دیگر شاهد هستیم فدراسیون نگاه خود را به تیم سازی تغییر نداده و همان مسائل سال های قبل تكرار شده است.
این كارشناس در اوضاع كنونی كسب نتیجه را برای تیم امید بسیار دور از انتظار و دشوار می بیند و حتی خاطرنشان می كند: آثاری از نتیجه گرایی به چشم نمی آید. چراغپور دلایل ادعایش را چنین تشریح می كند: «دوران اوج برنامه ریزی تیم امید در واقع اوج سكوت این تیم بود. ضمن این كه برانكو هم اجازه داد هر تصمیمی در این تیم گرفته شود در حالی كه مربیان تیم ملی باید سخت مراقب تیم های پایه ای باشند. آنچه كه در قطر دیدیم كیفیت تیمی بود كه با چراغ خاموش آمد و به دلیل جریانات پس از جام جهانی، لطمات زیادی خورد. حتی زمانی كه همه تیم ها با نفرات ۱۷ و ۱۹ ساله خود در رقابت های غرب آسیا حضور یافتند و تیم ایران با عنایتی، نكونام و چند بازیكن بزرگسال دیگر رفت هم صدای كسی درنیامد. نمی دانم چطور می خواهیم روندی دو ساله را در كمتر از ۴۰ روز به اجرا درآوریم؟» وی در عین حال می افزاید: «البته در فوتبال نمی گویند هیچ امیدی نیست و چون همیشه می گویند یك امیدی هست برخی هیچ وقت از رو نمی روند! شاید هم نتیجه گرفتیم. البته این آرزوی همه است».
در نقطه مقابل چراغپور می توان فریدون معینی دیگر كارشناس باسابقه فوتبال ایران را قرار داد كه معتقد است فرصت همچنان باقی است. وی پیشنهاد می كند كادر فنی تیم امید باید هرچه سریع تر غربال های لازم را انجام دهند و ۲۵ یا در نهایت ۳۰ نفر را در اردو نگه دارند و با این نفرات به كار خود ادامه دهند. یعنی می گوید باید در هر وضعی ماهیت و ذات فوتبال جوانمردانه را فراموش نكنیم و طرف بازیكنان صغرسن نرویم. این كارشناس ادامه می دهد: «تیم با شروع بازی های مقدماتی المپیك به كار زیادی احتیاج دارد. متأسفانه پس از پایان بازی های آسیایی فرصت های زیادی را هدر دادیم و كاش سرمربی جدید در همان روزهای نخست مشخص می شد. با این همه معتقدم در اوضاع كنونی تیم امید به ۸ تا ۱۰ بازی تداركاتی احتیاج دارد تا قابلیت های واقعی خود را ببیند. اگر مربیان بخواهند این روزها را هم با اردوهای درازمدت سپری كنند اشتباه بزرگی مرتكب شده اند.
شاید یكی از مشكلاتی كه بر سر راه مربیان تیم امید وجود دارد، برگزاری بازی های لیگ برتر است كه موجب می شود بازیكن ها در تمرین ها و بازی های تیم هایشان حاضر شوند. برخی معتقدند، لیگ را باید تعطیل كرد. همان كاری كه هنگام برگزاری بازی های تیم ملی انجام داده اند، اما فریدون معینی به صراحت مخالفت خود را اعلام می كند: «بازیكن ها باید در لیگ بمانند تا از جریان مسابقه دور نشوند. به نظر من با هفته ای دو جلسه تمرین هم آنها می توانند با روش و ایدئولوژی مربیان تیم امید آشنا بشوند».
● استقلال مربیان
دكتر ذوالفقارنسب سرمربی تیم برق شیراز نیز تعطیلی لیگ برتر را به صلاح تیم امید نمی داند. این كارشناس خاطرنشان می كند كه تورنمنت قطر بهترین فرصت برای مربیان بوده است تا وضع واقعی بازیكنان را بسنجند و بایداز آن درس های زیادی گرفت. ذوالفقارنسب همچنین می گوید: «توصیه ام به مسئولان این است كه به مربیان استقلال كاری بدهند و آنها را به صورت منطقی حمایت كنند. همچنین برگزاری بازی های تداركاتی می تواند به بازیكنان شخصیت بدهد. آیا كسی به فكر دیدارهای تداركاتی برای تیم امید هست؟
جهانگیر كوثری دیگر كارشناس فوتبال به نكته تازه ای اشاره دارد و آن انتخاب بازیكن های بزرگسال است. به باور كوثری ۳ سهمیه بزرگسال تیم امید می توانند به منزله ۳ ستون باشند و انتخاب آنها باید با وسواس و دقت كافی صورت گیرد. كوثری تأكید می كند: یك مدیر قوی باید در كنار تیم حضور پیدا كند چیزی كه سیموئز از آن بی بهره بود.
علی رضایی
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید