سه شنبه, ۲۸ فروردین, ۱۴۰۳ / 16 April, 2024
مجله ویستا


سنتور در گذر ضبط صفحه


سنتور در گذر ضبط صفحه
یكی از تحولات بزرگ در موسیقی ایرانی، همزمان با جنبش مشروطه، ضبط ساز و آواز بزرگان موسیقی ایران بود.
آغاز فعالیت كمپانی‌های ضبط صدا در ایران از سال ۱۸۸۹ تا سال ۱۹۴۰، به چهار دوره تقسیم می‌شود.
۱) دوره اول ـ قبل از سال ۱۹۰۶ روی استوانه
۲) دوره دوم از سال ۱۹۰۶ تا ۱۹۱۵ روی صفحات ۷۸ دور كه پس از ضبط موسیقی در ایران، برای تولید صفحه به اروپا فرستاده و پس بازگردانده می‌شد.
۳) دوره سوم از سال ۱۹۱۵ تا ۱۹۲۶ كه هم‌زمان با ناپدید شدن كمپانیهای خارجی به دلیل بروز جنگ در ایران بود و بهترین كنسرتهای موسیقی كلاسیك ایران در این دوره برگزار شد .
۴) دوره چهارم از سال ۱۹۲۶ تا ۱۹۴۰ كه فعالیت وسیع كمپانیهای ضبط موسیقی در ایران شكل گرفت.
چندی پیش فردی به نام مایكل كینز فهرست كاملی از تمامی صفحات ضبط شده موسیقی ایرانی را تهیه كرده و به چاپ رسانده است. كینز در مقدمه كتاب خود، مكان ضبط این موسیقیها را از نظر جغرافیایی به چهار دسته تقسیم كرده است. قسمتی در خاك ایران، قسمتی در كشورهای همسایه، قسمتی در هندوستان و قسمتی در اروپا.
این نویسنده استرالیایی، كلیه آثار به جا مانده از آن دوران را از كمپانی EMI (الكتریك‌ اند موزیكال اینداستری) كه ادغام شده از شركتهای معروف گرامافون و كلمبیا در سال ۱۹۳۱با شركتهای مشابه دیگر است، به دست آورده و تحت فهرستی در قالب یك كتاب به چاپ رسانده است.
در این زمینه كتاب دیگری به وسیله علی جهاد راسی به عنوان تز دكترا تهیه شده كه در این كتاب هم اطلاعات كاملی درباره كمپانیهای ضبط صفحه وجود دارد.
ورود كمپانیهای خارجی در دوران مظفرالدین شاه ـ همانطور كه ساسان سپنتا هم بدان اشاره كرده ـ در سال ۱۹۰۶ میلادی اتفاق افتاد. هنگامی كه گرام برای اولین بار وارد ایران شد، در قدم نخست، برای گرفتن موافقت و فرمان شاه، صدای مظفرالدین شاه ضبط گردید و بدین ترتیب با فرمان شاه، اجازه فروش گرامافون در ایران گرفته شد. حال لازم بود كه مردم علاوه بر دستگاههای گرامافون، صفحات موسیقی ایرانی را برای شنیدن خریداری كنند.
اگر چه با این هدف تجاری، ضبط موسیقی ایران آغاز می‌شود، امه به هر شكل این اتفاق مبارك منجر به ضبط صدای ساز و آواز جمعی از نوازندگان و خوانندگان كلاسیك ایران گردید. از سویی كمپانی برای ادامه رابطه و حفظ مشتریان خود لازم می‌دید فهرست كاملی از آثار ضبط شده را به صورت كاتالوگ تهیه و در دسترس مردم قرار دهد.
در كشور مصر به سال ۱۹۰۴ میلادی نظیر همین اتفاق افتاده بود. بنابراین بسیاری از این كاتالوگها، به صورت مجانی در اختیار عموم قرار گرفت. محققان موسیقی قدیم، به صفحه نه فقط به عنوان یك قطعه ضبط شده بلكه به عنوان یك سند تاریخی می‌نگرند و به طور كلی، همه مشخصات ظاهری یك صفحه یعنی اندازه، مارك، بروشور، و نیز كاتالوگهایی كه شرح آن رفت می‌تواند برای شروع یك كار تحقیقی مورد توجه قرار گیرد.
تا قبل از ورود گرام، درآمد موسیقیدانان، معمولاً از طرف شاهزاده‌های دربار تامین می‌شد. این اولین بار بود كه با سفارش موسیقی ایرانی از طرف كمپانی، به سلیقه و انتخاب خود موسیقیدان، منبع درآمدی به جز دربار به وجود آمد. در ابتدا برای تهیه صفحه، موسیقی ضبط شده را از طریق قفقاز به برلن برده و پس از تبدیل به صفحه به ایران بازمی‌گرداندند. این صفحات كه به صفحات ۷۸ دور موسوم بودند، باعث ایجاد تغییر و تحولات فراوانی در موسیقی ایران شدند، به طوری كه اگر بخواهیم بازسازی از موسیقی آن زمان داشته باشیم، می‌توانند بزرگترین منبع و مرجع محسوب شوند.
صفحات ۷۸ دور باعث آشنایی با طیف خوانندگانی چون سید احمد خان، قربان خان، قلی خان شاهی، میرزا احمد خان، علی خان نایب السلطنه و بسیاری دیگر از آوازه‌خوانان تا نسل جواد بدیع زاده و نوازندگانی نظیر باقرخان كمانچه، میرزا عبدالله، میرزا غلامرضا، میرزا حسینقلی، نایب اسدالله و ... گردیده است.
تحولات به وجود آ«ده در رپراتور موسیقی ایران و فرمهای جدیدی كه متأثر از ضبط صفحه پدید آمد، همچنین تأثیرات اجتماعی این پدیده در جامعه‌ای كه حتی آواز خواندن مردان خالی از ایراد نبود قابل تامل و بررسی فراوان است.
بعدها این جریان با معرفی زنان هنرمندی چون بانو قمرالملوك وزیری به بار نشست. فیكس كردن قطعات ساز و آواز از دیگر مسائلی بود كه نوازنده یا خواننده باید مورد توجه قرار می‌داد. زمان كوتاه، محدودیتی را برای آنان به وجود می‌آورد و مجبور بودند گاهی سرعت یا تمپوی قطعات را بالا ببرند.
یكی از خوانندگان معاصر كه مدعی است به شیوه قدیمی آواز می‌خواند، بدون دقت به مسئله فوق، به طوری با سرعت شعر را ادا می‌كند كه كلام به هیچ وجه قابل تشخیص نیست. وی با تأثیر از صفحات قدیمی و به زغم اینكه قدما به این شكل آواز می‌خواندند، توجهی به ادای درست شعر نمی‌كند. قدما به شعر و تحویل دادن درست آن توجه داشتند در غیر این صورت می‌توانستند، فقط تحریر بزنند و در بعضی موارد، ابهام كلمات مربوط به خود صفحات است.
نقش كمپانیهای ضبط اصوات، بدون اینكه خود بدانند و بخواهند، در تحول موسیقی ما بسیار بود.‌ آنان پیوسته آگهی‌هایی برای جذب نوازنده یا خواننده در روزنامه‌های آن زمان به چاپ می‌رساندند. پس می‌توان گفت كه قدم مثبت دیگر این كمپانی‌ها، كشف استعدادهای جدید و شناساندن آنها به مردم بود.
گذشته از ابعاد مثبتی كه با این اتفاق بزرگ در موسیقی ایران به وقوع پیوست، پیامدهای منفی ضبط را نیز در تحقیق باید مد نظر داشت. فیكس كردن، مجالی برای بداهه نوازی باقی نمی‌گذارد. آن موسیقی كه موسیقیدان در منزل خود یا حتی بر روی صحنه اجرا می‌كرد، قابل مقایسه با موسیقی ضبط شده او در صفحه نبود. پس اولین ضربه به پایه اصلی موسیقی ایران یعنی بداهه نوازی وارد آمد و متأسفانه جای این عنصر اساسی در این صفحات خالیست.
از طرف دیگر عمده ارتباط كمپانی با موسیقیدانان از طریق موسیو لومر فرانسوی انجام می‌شد. لومر كه سمت ریاست اركستر شاهی را نیز دارا بود، ممكن بود با برخی، به دلایل مشخص و سلیقه‌ای رابطه خوبی نداشته باشد و بنابراین آنها را برای همكاری با كمپانی دعوت نكند. بحث پول و حق‌الزحمه موسیقیدان هم، گاهی در این عدم دعوت به همكاری بی‌تأثیر نبوده است. به عنوان مثال همین اعمال سلایق مشخص از طرف لومر، باعث شد كه بسیاری از سنتور نوازان برای ضبط صفحه دعوت نشوند. بنابراین همه موسیقی آن زمان ما همین تقریباً ۱۶۰۰ صفحه ۷۸ دور نیست.
با مطالعه و تحقیق در این صفحات و توجه بیش از پیش به موسیقی دوران گذشته یعنی دورانی كه بنا به گفته شادروان عارف قزوینی فقدان اشارات ن‍ُت، بزرگترین بدبختی موسیقی ایران و علت فراموشی و نابودی بسیار از ساخته‌های آهنگسازان ایرانی است، می‌توانیم به اصالت موسیقایی این مرزو بوم تا حد توان دست پیدا كنیم.
حسن تبار
منبع : سورۀ مهر


همچنین مشاهده کنید