جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

پاکسازی نژادی اولویت برنامه‌های رژیم صهیونیستی


پاکسازی نژادی اولویت برنامه‌های رژیم صهیونیستی
واقعیت تاسف بار این است كه پاكسازی نژادی اسراییل، اگرچه از نظر استراتژی و عملكرد ملی سالها تغییراتی را شاهد بود، اما هرگز متوقف نشده و اكنون خیلی بیشتر از دهه های گذشته ماشین پاكسازی نژادی این رژیم فعالیت می كند.اصطلاح پاكسازی نژادی به تاكتیك های مختلف برای جابه جا كردن یك ملت یا یك گروه نژادی اشاره دارد كه با زور انجام می شود. از یك سو این تعریف نشان می دهد كه تشخیص میان مهاجرت اجباری و جابه جایی جمعیت عملا غیرممكن است و از سوی دیگر تبعید و قتل عام در هم می آمیزند.
بر اساس این تعریف و تعاریف دیگر كه در سال های ۱۹۹۰ در نتیجه پاكسازی نژادی در بالكان ظهور كردند، فلسطینی ها قربانی یك سیاست مصمم و محكم پاكسازی نژادی بوده اند كه از ۱۹۴۸-۱۹۴۷ آغاز شده و تاكنون ادامه یافته است.
با این حال، مهم است كه هنگام تحلیل واقعه پاكسازی نژادی در فلسطین ابعاد مختلف آن را در نظر داشته باشیم، كه یكی از آنها استدلال نژادپرستانه اسراییل است كه با این واقعه همراه است و تا حدی به سیاست پاكسازی نژادی اسراییلی ها تبدیل شده است.
هر شكنجه جمعی- چه پاكسازی نژادی، كشتار یا هر نوع دیگر- كه اسراییلی ها انجام می دهند با نوعی استدلال نژادپرستانه همراه است كه قربانیان را فاقد ویژگی های انسانی می داند و این جنایت خودسرانه را با مشتی دروغ و تزویر توجیه می كنند تا احساسات مذهبی و ملی گرایانه یهودیان را جذب كنند در حالی كه با این اقدامات خود قوانین، اخلاقیات و قواعد اصولی بشریت را زیر پا می گذارند.
اگر چنین استدلالی كه ساكنان اولیه فلسطین را موجودات سرطانی، غیر انسانی ومزاحم تمدن و پیشرفت قلمداد می كند، وجود نداشت- همانطور كه بنیانگذاران جنبش صهیونیست توصیف می كردند- اجرای مبارزه قاعده مند قتلها و پاكسازی نژادی در سال ۱۹۴۸-۱۹۴۷ امكان پذیر نبود، مبارزه ای كه كشتار ۱۳۰۰۰ فلسطینی، اخراج اجباری ۸۵۰۰۰۰ نفر و نابودی و تخریب نزدیك ۵۰۰ روستا و ناحیه را موجب شد. بدون چنین استدلال نژادپرستانه ای، اجرای كشتارهای پیشگیرانه از قبیل دیر یاسین، عباسیه و حیفا بسیار دشوار بود.
اگر یك مبارزه جدی در زمینه نژادپرستی سازماندهی شده در مقیاس عظیم وجود نداشت و تاكنون ادامه نمی یافت كشتن انبوه مردم بی گناه در مسجد قدیمی تنتوره در می ۱۹۴۸ و یا سوزاندن خانه یك جانباز در جنین در آوریل ۲۰۰۲ كه حتی به مادر او اجازه ندادند فرزند خود را از آن بیرون بیاورد، امكان پذیر نبود آنها حتی كشتار ۱۴ غیرنظامی، از جمله چند كودك را كه توسط یك بمب یك تنی اسراییل صورت گرفت «موفقیت بزرگ» خواندند.
این بمب در جولای ۲۰۰۲ به طور ناگهانی روی آپارتمانی در محله زیتون در غزه انداخته شد.اما مقامات اسراییلی اعتراف كرده اند كه همه روشها را در مورد فلسطینی ها به كار گرفته اند، اما چیزی جز شكست نصیب آنها نشده است. آنها بعد از كشتار بی شرمانه ۱۹ عضو یك خانواده در بیت حانون كه بیشتر آنها زن و كودك بودند گفتند: با یك تروریسم قاتل و تشنه به خون كه می خواهد ما را از روی نقشه پاك كند جواب مناسب تری جز محو كردن آنها وجود ندارد.
اما اگر آنچه كه منحصرا اسراییل را به تحرك وامی دارد ترس از نابودی خودش است، پس طرفداران نسبیت اخلاقی این كشور صهیونیست چطور تداوم شهرك سازی ها در كرانه باختری و بیت المقدس شرقی در حدود ۴۲۰۰۰۰ نفر است. احتمالا این رقم باید بیشتر باشد.اگر دلیل آنها واقعیت محافظت از اسراییل در برابر حملات فلسطینی ها است، پس چرا ۸۰ درصد از دیوار حائل در حال ساخته شدن در سرزمین های فلسطینی است كه از نظر نژادی پاكسازی شده؟ چرا جمعیت فلسطین ساكن كرانه باختری شرقی را از بخش غربی جدا كرده اند؟
و چرا هزاران دانش آموزان فلسطینی را مجبور می كنند ساعت ها پشت نرده های روستای خود انتظار بكشند تا بتوانند از یك سرباز اسراییلی برای رفتن به مدرسه و بازگشتن به خانه اجازه بگیرند؟ پاكسازی نژادی عملا به دستور كار سیاست اسراییل بازگشته است یعنی از زمانی كه آویگدور لیئبرمن سیاستمدار اسراییلی كه از مدتها پیش ازپاكسازی نژادی ساكنان عرب فلسطینی دفاع می كند به عنوان وزیر امور راهبردی دولت اسراییل انتخاب شده است. یكی از اولین عقاید وی از زمان تصدی این سمت، علاوه بر اخراج فلسطینی ها، به قتل رساندن همه رهبران دولت منتخب فلسطینی بوده است.
واقعیت تاسف بار این است كه پاكسازی نژادی اسراییل اگرچه در گذر زمان دچار تغییرات در راهبردها شده است، اما هرگز متوقف نشده و اكنون فعال تر از دهه های گذشته است. همچنین آشكار است كه استدلال نژادپرستانه ای كه همواره با این پاكسازی نژادی همراه بوده و طی شش دهه آن را تداوم بخشیده است، در حال حاضر نیز خوب كار می كند، زیرا طرفداران جنایات جنگی را در نظر اكثریت اسراییلی ها به قهرمان تبدیل می كند.
به علاوه به علت، حمایت بی شرمانه آمریكا از چنین اقدامات صهیونیست ها و تقریبا سكوت مطلق یا ناامیدی جامعه بین المللی، اسراییل می داند كه موفقیت طرح شهرك سازی در كرانه باختری به گذر زمان بستگی دارد.
اما آنچه كه بیش از هر چیز دیگر ناامیدكننده است مبارزات داخلی فلسطینی ها است كه موجب بی توجهی به مسایل اصلی می شود و انرژی را كه باید برای راه اندازی و ادامه مبارزه بین المللی علیه وحشیگری های اسراییل صرف كنند، هدر می دهد. خشونت های داخلی میان بخش های دولتی كه استقلال ندارند، فقدان هرگونه پیوند اجتماعی یا توافق یا یك برنامه سیاسی روشن كه فلسطینی های داخل و در تبعید را در چارچوب پروژه سیاسی ملی، متحد كند، موفقیت برنامه اسراییل را تضمین خواهد كرد و حتی بیش از پیش به استدلال نژادپرستانه اسراییل كه تلقی می كند فلسطینی ها از پذیرفتن مسوولیت حكومت و تعیین سرنوشت خود ناتوان هستند، كمك می كند.
منبع:
WWW.lahaine.org
منبع : روزنامه ابرار


همچنین مشاهده کنید