سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

نکاتی از تفسیر نور حجت الاسلام قرائتی


نکاتی از تفسیر نور حجت الاسلام قرائتی
۱) تفرقه اندازی، بارزترین اهرم سلطه مستكبران بر مردم است «جعل اهلها شیعاً» (اهل آن را به گروه های مختلفی تقسیم كرد) (قصص۴،) . تا وقتی مردم اتحاد و همبستگی داشته باشند، طاغوت ها قدرتی ندارند. ابتدامردم، گروه گروه و متفرق می شوند، سپس به استضعاف كشیده می شوند «شیعاً یستضعف» (گروهی را به ضعف می كشاند).
۲) در آیه ۲۳ سوره قصص، خداوند می فرماید:« و وجد من دونهم امرأتین تذودان قال ما خطبكما قالتا لانسقی حتی یصدرالرعاء و ابونا شیخ كبیر» (در كنار آنها دو زن را دید كه مراقب گوسفندانشان بودند، به آنها گفت: كار شما چیست؟ (چرا گوسفندان خود را آب نمی دهید؟) گفتند : ما آنها را آب نمی دهیم تا چوپان ها همگی خارج شوند و پدر ما پیرمرد مسنی است).
گفت وگوی مرد با زن در صورت لزوم مانعی ندارد و سعی كنیم در حرف زدن با نامحرم، خلاصه سخن بگوییم. كار زن درخارج از منزل اشكالی ندارد به شرط آن كه:
▪ زن در محیط كار تنها نباشد(امر أتین)
▪ با مردان ، اختلاطی نداشته باشد (من دونهم ـ لانسقی حتی یصدرالرعا»)
▪ مردی كه توان كار داشته باشد، در خانه نباشد (ابونا شیخ كبیر)
۳) رفت و آمد زن در بیرون خانه باید براساس حیا و عفت باشد (تمشی علی استحیاء) (قصص ، ۲۵)
۴) كار در اسلام عبادت و به منزله جهاد است و دعای بیكار مستجاب نمی شود و انبیای الهی كشاورز، چوپان، خیاط و نجار بوده اند. اسلام برای كار، ساعت و مرز قرار داده و به كسانی كه در ایام تعطیل كار می كنند، لقب متجاوز داده است (الذین اعتدوا منكم فی السبت) (آنان از شما كه تجاوز كردند در روز شنبه) ـ (بقره، آیه ۶۵)
۵) ما می توانیم تمام كارهای خود را رنگ الهی دهیم چنان كه قرآن كریم می فرماید: «صبغه الله و من احسن من الله صبغه). مثلاً هرگاه صورت خود را می شوییم، قصد وضو داریم و هرگاه می نشینیم، روبه قبله بنشینیم و به جای مدرك و مقام، برای رضای خدا درس بخوانیم. اگر می خواهیم لباس برای همسر بخریم، به مناسبت اعیاد مذهبی همچون عیدغدیر یا تولد حضرت زهرا(س) باشد.
۶) غریزه جنسی را جدی بگیریم، حتی در خانه نبوت، برای سلامت محیط خانه و كار، ابتدا به امر ازدواج اقدام و سپس به استخدام توجه می شود (ارید أن انكحك ـ علی أن تأجرنی ) شعیب به موسی گفت: من قصد دارم تا یكی از این دو دخترم را به همسری تو درآورم، بر این كه هشت سال برای من كار كنی . (قصص ، آیه ۲۷)
۷) حساسیت دشمنان، تنها نسبت به راه حق و مسیر الهی نیست؛ كه آنها، هم به راه حق و هم به رهبری حق اعتراض دارند (ان نتبع الهدی معك ...) (ما اگر هدایت را همراه تو بپذیریم ما را از سرزمین مان بیرون می كنند). (قصص ، آیه ۵۷)
۸) سكوت و ساده اندیشی درباره دشمنی كه اگر چیره دست شود، مراعات هیچ مسأله ای را نمی كند، گناه است. (لایرقبوا فیكم الاً و لاذمه) (رعایت نكنند در شماخویشاوندی و نه پیمانی را ). (توبه ، آیه ۸)
۹) كیفر طعن و توهین به اسلام، اعدام است (و طعنوا فی دینكم فقاتلوا ائمه الكفر) ( و شما را در دین تان طعن زدند ، پس بكشید پیشوایان كفر را ) (توبه، آیه ۱۲)
۱۰) افشاكردن و رسواكردن افرادی كه كارشان سبب فتنه است ، مانعی ندارد (ان جاءكم فاسق بنبأ فتبینوا ) (اگر فاسقی برای شما خبری آورد، فوری تحقیق كنید). (حجرات، آیه ۶)
۱۱) مشكلات مردم به خاطر دوری از مكتب انبیا و عمل به سلیقه ها و هوس های مختلف و شخصی است .(لویطیعكم ... لعنتم...) (اگر (پیامبر) در بسیاری امور پیرو شما باشد، قطعاً به سختی و مشقت خواهید افتاد ). (حجرات ، آیه ۷)
۱۲) در پیش بینی های صحیح نسبت به مسائل مهم، گاهی اظهار سوءظن و یا پرده برداشتن از خصلت ها مانعی ندارد .(فیكیدوا لك كیداً ان الشیطان...) (گفت : برایت نیرنگی كنند...) .(یوسف، آیه ۵)
۱۳) انسان، خواهان محبوبیت است و كمبود محبت، مایه بزرگترین خطرات و انحرافات است. (یخل لكم وجه ابیكم) (تنها ماند روی پدرتان برای شما). (یوسف ، آیه ۹)
۱۴) شیطان با وعده توبه در آینده، راه گناه امروز را باز می كند (و تكونوا من بعده قوماً صالحین). (یوسف ، آیه ۹)
۱۵) اگر نمی توان جلوی منكر را گرفت ، هر مقداری كه ممكن است باید آن را پایین آورد (لاتقتلوا ... والقوه) (او را نكشید و در تاریكی چاه بیفكنیدش ). (یوسف ، آیه ۱۰)
۱۶) ورزش و تفریح هم ، می تواند یكی از دام های شیطان و وسیله اغفال باشد. (ارسله معنا غداً یرتع و یلعب). (بفرستش با ما بامداد ، بچرد و بازی كند ) (یوسف ، آیه ۱۲)
۱۷) گاهی برای تأثیرگذاری بیشتر ، لازم است انسان ، قدرت علمی و كمالات خود را به دیگران عرضه كند.(نبأتكما بتأویله...) (خبر می دهم به شما از سرانجام آن). (یوسف ، آیه ۳۷)
۱۸) یهودی ها و مسیحیان ، تا ابد هرگز از ما مسلمان ها راضی نمی شوند مگر این كه دست از اصول مان برداریم و از خواسته ها و منافعشان پیروی كنیم ، حتی اگر سر میز مذاكره بیایند . (و لن ترضی عنك الیهود و لاالنصاری حتی تتبع ملتهم ...)، (و هرگز راضی نمی شود از تو یهود و نصاری تا این كه پیروی كنی از قوم آنها ) (بقره، آیه ۱۲۰)
۱۹) در قرآن كریم گاهی بحث قیامت با فعل ماضی به كار رفته است. مثل : اذا السماء انفطرت، اذا الشمس كورت، و اذاالنجوم انكدرت... آسمان شكافته شد، ستارگان تیره شدند،... در حالی كه قیامت در آینده محقق می شود. دلیل آن این است كه در ادبیات عرب وقتی بخواهند یك واقعه یا امری را كه حتماً و به زودی اتفاق می افتد ، بیان كنند فعل را به صورت ماضی می آورند. البته نمونه این را در فارسی هم داریم. وقتی شما می گویید: «من رفتم»، «من آمدم» نشان می دهد كه شما همین الآن در حال رفتن یا آمدن هستید.
۲۰) در قرآن كریم آمده است : «و كان عرشه علی الماء» ( و عرش او بر آب بود) و در روایات داریم كه «قلب المؤمن عرش الرحمان» (قلب مؤمن عرش خداوند رحمان است). می توان گفت قلب انسان مؤمن بر روی آب قرار و آرام دارد، بر روی اشك ، اشك است كه به قلب، حیات و دوام می دهد.
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید