چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

پاسـخ امـام حسیـن (ع) به سؤال حارث بن عبداللّه اعور همدانی


پاسـخ امـام حسیـن (ع) به سؤال حارث بن عبداللّه اعور همدانی
((حارث بن عبداللّه ))[۱] از سید الشهدا(ع) از تفسیر آیه شریفه (والشمس وضحها) سؤال كرد, امام (ع) در پاسخ فرمود: مراد از (والشمس وضحها) وجود مقدس رسول خدا(ص )است كه خورشیدعالمتاب است وبا طلوع خود, به تاریكها وظلمتهای عصر جاهلیت , پایان داد. مـراد از (والـقـمـر اذا تـلاهـا) امیرالمؤمنین (ع)است كه هنگام غروب خورشید, ماه بیرون می آید وجانشین خورشید می گردد. مـراد از (والـنـهـار اذا جـلاهـا) كـه روی صـفـحـه زمین را روشن می كند, وجودمقدس قائم آل محمد(ع)است كه زمین را پر از عدل وداد می نماید. مـراد از (والـلـیـل اذا یغشاها) كه شب , صفحه زمین را می پوشاند, ((بنی امیه ))هستند كه با ظلم وتعدیات بی حد وحصر خود, جهان اسلام را در تاریكی فرومی برند[۲] . البته تطبیق آیه شریفه ((واللیل )) بر ((بنی امیهٔ )) از باب ذكر مصداق است والا درروایات عدیده بر كـلـیـه حـكـام جور وستمگران غاصب كه به جای خورشید وماه نشستند ومردم را در تاریكی قرار دارند, اطلاق شده است [۳] .
● پیامبر, خورشید فروزان
پـیامبر در عصری مبعوث به رسالت شد كه به تعبیر امیرالمؤمنین (ع)((انتم مع شر العرب علی شر دیـن وفـی شـر دار, مـنـیـخـون بـین حجارهٔ خشن وحیات صم ,تشربون الكدر وتاكلون الجشب , وتـسفكون دماكم وتقطعون ارحامكم , الاصنام فیكم منصوبهٔ والاثام بكم معصوبهٔ )), جمیعت عرب در بدترین وضع زندگی می كردندوبدترین آیین را پرستش می كردند, اما این خورشید عالمتاب با ظهور خود به آن وضع خاتمه داد وتاریكهارا مبدل به روشنایی نمود.
● ماجرای جعفر بن ابی طالب وپادشاه حبشه
به دنبال مهاجرت جمعی از مسلمانان به حبشه , قریش , ((عمروبن عاص وعبداللّه بن ابی ربیعه )) را به تعقیب آنان فرستادند تا ((نجاشی )) را متقاعد كرده ومسلمانان را مجبور به بازگشت نماید,اما نجاشی زیر بار قضاوت یكطرفه عمروعاص نرفت وبناشد مسلمانان را بخواهد واز آنان در مورد دین جدیدشان تحقیق نماید جلسه با حضور سران مملكت وعلمای مسیحیت تشكیل شد, نجاشی از این جمعیت مهاجر, پرسید: چرا از آیین خود دست كشیدید وبه آیین ما وآیین دیگر هم روی نیاوردید؟
اینجا بود كه ((جعفر بن ابیطالب )) برخاست وگفت : ((ایـهـا الملك ! انا كنا قوما فی جاهلیهٔ نعبد الاصنام وناكل المیتهٔ وناتی الفواحش ,ونقطع الا رحام ونـسـی الـجوار ویاكل القوی منا الضعیف , فكنا علی ذلك حتی بعث اللّه عزوجل علینا رس ولا منا, نـعـرف نسبه وصدقه وامانته وعفافه , فدعانا الی اللّه لنوحده ونعبده ونخلع ما كنا علیه نحن واباؤنا مـن دونـه , مـن الـحجارهٔ والاوثان , وامرنابصدق الحدیث وادا الامانهٔ وصلهٔ الرحم وحسن التجاوز والـكف عن المحارم والدماونهانا عن سائر الفواحش وقول الزور, واكل مال الیتیم وقذف المحصنهٔ وامرنا ان نعبداللّه لا نشرك به شیئا والصلاهٔ وبالزكاهٔ والصیام ))[۴] .
یعنی : ((ای پادشاه ! ما مردمی بودیم كه در جهل ونادانی بسر می بردیم , بت می پرستیدیم وگوشت مـردار مـی خـوردیـم , مرتكب فواحش وفجور می شدیم , قطع رحم می كردیم وبا همسایگان بدی می نمودیم , قوی دستان ما زیر دستان رامی خوردند, این رفتار وكردار ما بود تا آنكه خداوند متعال , پـیـامـبـری را از میان ما برانگیخت كه نسب وصداقت وپاكدامنی اورا به خوبی می شناسیم , مارا به تـوحـیـد ویـكـتـاپـرسـتـی ودسـت برداشتن از آنچه پدران ما می پرستیدند دعوت نمود, مارا به صداقت وامانتداری وصله ارحام ونیكی به همسایگان ودوری از گناه وخونریزی وزشتیهاوگفتار نـاروا وخـوردن مـال یـتـیمان ونسبت ناسزا به دیگران دادن دعوت می كند, به مادستور داده كه تنهاخداوندرا بپرستیم وشریكی برای او قایل نشویم وامر به نمازوزكات وروزه داده است )).
آنـگاه ((جعفر)) , آیاتی از سوره مریم (كهیعص ذكر رحمهٔ ربك عبده زكریا)رابرای نجاشی قرائت كرد كه اشك چشم او بر محاسنش جاری شد. آری ایـن یك شاهد تاریخی است كه چگونه رسول خدا(ص ) مردم را ازتاریكها نجات داد وآنان را به صـراط مـسـتقیم هدایت فرمود وبعد از غروب این خورشید عالمتاب , امیرالمؤمنین (ع) به جای او نـشـسـت , هـرچند نگذاشتند حضرت ,این مردم را همانند پیامبر(ص ) هدایت نماید وحكام غاصب ودسـتـگـاه ظـلـم بـنـی امیه ,آنچنان مردم را در تاریكی بردند كه تمام تلاش خودرا در محو آثار نبوی (ص )وعلوی به كار بردند كه هنوز هم آثار سؤ آن باقی است .
ومنظور از (والنهار اذا جلا ها) حضرت مهدی (عج )است كه با طلوع خودتاریكی هارا از بین می برد چـنـانـچه در روایات آمده است : ((كما ینتفعون بالشمس اذاسترها سحاب )) كیفیت بهرمند شدن مردم از حضرت همانند خورشیدی است كه درپشت ابر قرار بگیرد[۵] .
● ستمگران بنی امیه
قـبـلا بـه مناسبتهای مختلف , از مظالم بنی امیه مطالبی را متذكر شدیم , اكنون به مناسبت بیان سید الشهدا(ع) كه ((شب تاریك )), بنی امیه هستند, اجمالا با بعض ازخلفای اموی , آشنا شویم :
▪ عبدالملك بن مروان
یـكـی از خـلـفـای غاصب بنی امیه , ((عبدالملك بن مروان ))است وی بعداز هلاكت ((عبداللّه بن زبـیر)) در مكه مكرمه در سنه ۷۵, خطبه خواند وگفت : ((من مانند عثمان ,معاویه ویزید نیستم كه با ضعف با شما برخورد كنم ویا خواسته باشم با شما كناربیایم , ((انی لا اداوی ادوا هذه الامهٔ الا بـالـسـیـف , تمام مخالفتهارا با شمشیر پاسخ ‌می دهم !! هركس بخواهد مرا به تقوا دعوت كند, اورا گردن می زنم )). وی ((حـجـاج ))را بـر مردم عراق مسلط كرد به تعبیر ((سیوطی )), اگر عبدالملك ,هیچ گناهی نـداشته باشد مگر آنكه حجاج را بر مردم عراق مسلط كرده , برای اوكافی است وقتی هم كه مریض شـد ویقین به مرگ پیدا كرد, به پسرش ((ولید)) سفارش كرد كه ((حجاج ))را احترام كن !! زیرا او راه را بـرای شما صاف كرد وشكایت احدی رادرباره حجاج قبول نكن , بدان آن مقداری كه تو به او احتیاج داری بیشتراست از نیازاو به تو. هـنـگـام بیماری , پسرش ولید از او عیادت كرد وقتی حال پدر راكه دید گریه كرد,اما عبدالملك گفت : این گریه برای چیست ؟
آیا مانند زنها گریه می كنی : ((اذا مـت فـشـمر وائتز, والبس جلد النمر وضع سیفك علی عاتقك فمن ابدی ذات نفسه فاضرب عنقه ))[۶] . یـعـنـی : وقـتـی كه من مردم , آماده شو وپوست پلنگ برتن كن , شمشیرت را روی گردنت بگذار وهركس مخالفت كرد, گردن اورا بزن ))!!.
▪ ولید بن یزید بن عبدالملك
یـكـی دیـگر از خلفای بنی امیه ((ولید بن یزید بن عبدالملك ))است كه در میان خلفای بنی امیه مـانـند او در تهتك , وفسق دیده نشده , روزی در حال مستی با كنیزی جمع شده بود وچون وقت نـمـاز رسـیـد ولید قسم خورد كه این كنیز باید به جای من نماز بخواند, لذا كینز لباسهای ولیدرا پوشید وبا حالت مستی وجنابت برای مردم امامت كرد!!. در روایـات آمـده است : در این امت شخصی به نام ((ولید))است كه از فرعون بدتراست , زیرا او بود كـه وقـتـی قـرآن را كـشـود وآیـه شریفه : (واستفتحوا وخاب كل جبارعنید) آمد,قرآن را پاره كرد وگفت : فردای قیامت بگو كه خدایا ولید مرا پاره كرد))[۷] .
پی‌نوشتها:
۱) ((حـارث هـمـدانی )) از تابعین واز خواص اصحاب امیرالمؤمنین (ع)است كه علوم زیادی را ازحـضـرت كـسب كرده است , ((قبیله همدان )) در ولا ودوستی حضرت نظیر ندارند لذا حضرت درحق آنان می فرماید: فلو كنت بوابا علی باب جنهٔ لقلت لهمدان ادخلی بسلام . ((حارث )) , راوی حدیث : ((لا یموت عبد یحبنی فتخرج نفسه حتی یرانی حیث یحب ))است وی از اختلاف مردم نسبت به امیرالمؤمنین (ع) رنج می برد, اما حضرت , جمله معروف را به او فرمود كه : ((اعرف الحق تعرف اهله )) وفات حارث را بین سالهای ۶۳ تا ۷۰ نوشه اند(تنقیح المقال , ج۱ ص ۲۴۵ ـ اعیان , ج۴ , ص ۳۶۶ بحار, ج۳۹ , ص ۲۳۹ الحدید, ج۱ , ص ۲۹۹).
۲) بحار ۲۴/۷۹.
۳) نور الثقلین , ج۵ , ص ۵۸۵ تفسیر برهان , ج۴ , ص ۴۶۶ تفسیر صافی , ج۲ , ص ۸۲۲.
۴) الحدید, ج۶ , ص ۳۰۹.
۵) منتخب الاثر ص ۲۷۱.
۶) تاریخ الخلفا, سیوطی , ص ۲۲۰.
۷) تاریخ الخلفا, سیوطی ۲۵۱ , حیاهٔ الحیوان ۱/۱۰۳.
منبع : بلاغ


همچنین مشاهده کنید