شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

واقعه‌ای همیشه زنده


واقعه‌ای همیشه زنده
واقعه جانگذاز عاشورا و شهادت حسین بن علی(ع) به‌همراه ‪ ۷۲‬تن از یاران بافاویش نه تنها نزد شیعیان بلكه در نظر بسیاری از آزادمردان جهان، در عین تلخی، حاوی نكات مهمی است كه هر یك از این نكات، نقطه عطفی در تاریخ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی اسلام به شمار می‌رود.
این واقعه چنان تاثیر بسزایی در تاریخ اسلام از خود برجای گذاشت كه دشمنان سعی زیادی برای نابود كردن و یا به انحراف كشاندن آن داشته و دارند.
شناخت صحیح آنچه كه در روز جمعه دهم محرم سال ‪ ۶۱‬هجری قمری (‪ ۱۶‬مهر ‪ ۵۹‬هجری شمسی و پنجم اكتبر ‪ ۶۸۰‬میلادی) اتفاق افتاد، نه تنها كمك بزرگی به اصلاح برخی رفتارهای غلط به خصوص هنگام عزاداری در ایام محرم خواهد كرد بلكه مانع هرگونه سوء‌استفاده دشمنان نیز خواهد شد.
در مقوله حاضر و ادامه آن كه در روزهای بعد منتشر خواهد شد، سعی شده است به اختصار و صرفا با بیان تاریخی به شرح این واقعه مهم در تاریخ اسلام پرداخته شود.
● حركت امام حسین (ع) از مدینه به مكه
در شب ‪ ۲۸‬رجب سال ‪ ۶۰‬هجری قمری (یازدهم اردیبهشت سال ‪ ۵۹‬شمسی ، ‪۲۸‬ آوریل ‪ ۶۸۰‬میلادی) امام‌حسین (ع) تصمیم گرفت به همراه خاندان و تعداد زیادی از یاران و پیروانش مدینه را به مقصد مكه ترك نماید.
مقدمه این امر نیز به دلیل عدم بیعت امام با یزید بن معاویه بن ابو- سفیان ...بن عبد شمس و به سه دلیل عمده بود. اول اینكه این سفر مقدمه سفر حج به شمار می‌رفت، دوم‌اینكه مكه حریم امن الهی بود و احتمال آسیب رساندن به امام بسیار كم بود و سوم اینكه مكه مكان مناسبی برای تبلیغ و احیای دین اسلام (امام حسین(ع) بعدها حركت خود را به سمت كربلا در راستای احیای دین جدش خواند) بود.
ایشان در شب خروج از مدینه در كنار قبر پیامبر (ص) آمده و عرض كرد:
"سلام بر توای رسول خدا(ص)، من حسین پسر فاطمه(س)، فرزند تو و فرزند دختر تو هستم و سبط توام كه مرا در میان امتت جانشین خود كردی ، بر این مردم گواه باش ! مرا تنها گذاشتند و امر مرا تباه ساختند و به تو از دست این مردم شكایت می‌كنم تا به تو بپیوندم" . (بحارالانوار، ج ‪ ، ۴۴‬ص‪۳۲۷‬)
● ورود امام به مكه
روز سوم شعبان سال ‪ ۶۰‬قمری (‪ ۱۷‬اردیبهشت سال ‪ ۵۹‬شمسی و ‪ ۴‬مه سال ‪۶۸۰‬ میلادی) امام حسین (ع) با كاروان خود وارد مكه مكرمه شدند.
مكه در آن روزگاران مركز ثقل قلمروی اسلام بود و به همین دلیل تمام تحولات آن به دقت توسط مسلمانان دنبال می‌شد.
مردم كوفه نیز از حركت امام و ورود ایشان به مكه آگاه بودند. نامه‌های بسیاری را برای آن حضرت نوشتند و آن حضرت را به كوفه دعوت كردند.
امام با یاران و خاندان خود بیش از یك ماه در مكه ماندند و در آنجا علیه دستگاه حكومتی یزید سخنان زیادی را عنوان كردند.
جاسوسان هر روز گزارش مكه را به یزید می‌رساندند و از این قصد امام آگاه بودند، هرچند امام قبل‌از آغاز مناسك حج تصمیم به عزیمت كوفه داشتند، اما بنا به دلایلی این قصد را در مناسك حج آشكار ساختند.
پیش از سفربه كوفه بسیاری از نزدیكان وی از رفتن ایشان به كوفه ابراز نگرانی می‌كردند و به همین دلیل امام را از رفتن به كوفه برحذر می‌داشتند.
از جمله این افراد "محمد حنفیه" برادر ایشان بود كه امام را از سفر به كوفه منع می‌كرد.
"سید بن طاووس (ره)" از امام صادق (ع) نقل می‌كند: در آن شبی كه حسین (ع) می‌خواست صبح آن از مكه خارج شود، محمد حنفیه نزدش آمد و عرض كرد، ای برادر تو اهل كوفه را می‌شناسی كه با پدرت و برادرت بی‌وفایی كردند و من می ترسم با تو همان طور رفتار كنند، اگر تصمیم بگیری در مكه بمانی تو در حرم خدا عزیزترین و محفوظترین افراد هستی."(لهوف سید طاووس، ص۵۵‬) امام فرمود: درباره آنچه گفتی فكر می‌كنم.
سحر گاه هشتم ذی الحجه بود كه امام بعد از آنكه در صحرای عرفات بالای جبل الرحمه(تپه‌ای در نزدیكی صحرای عرفات) اهل بیت خود را دور خود جمع كرد و آنها را از تصمیم خود آگاه كرد، به سمت مسجد خیف ( مسجدی در همان ناحیه كه امروزه به رغم نوسازی در بیشتر ایام سال به دلایل نامعلوم بسته است ) رفت و در آنجا خطبه‌ای معروف را علیه یزید خواند.
خبر به محمد خنفیه رسید و او خود را به امام رساند و مهار شتر امام را گرفت و گفت : " یابن رسول الله ! مگر شما وعده ندادید كه درباره آنچه من گفتم، فكر كنید؟" و امام فرمود:آری، ولی بعد از آنكه تو رفتی رسول خدا نزد من آمد و فرمود; "برو كه خدا خواسته تا تو را كشته ببیند." محمد حنفیه عرض كرد: حال تو با این وضع بیرون می‌روی ، همراه بردن این زنان و كودكان چه معنایی دارد؟ و امام در جواب گفت كه "مشیت خدا بر آن تعلق گرفته كه آنان را اسیر ببیند."
آنگاه با محمد حنفیه خداحافظی كرد و به‌سوی كوفه روانه شد.(همان مدرك)
منبع: خبرگزاری ایرنا
منبع : عرفان


همچنین مشاهده کنید