جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


سینمای ایران؛ ۱۳۸۶


سینمای ایران؛ ۱۳۸۶
هر اندازه مسوولان و مدیران جشنواره فجر در سال های اخیر کوشیده اند با انجام تمهیداتی از میزان توجه شدید به بخش ایرانی جشنواره بکاهند و در عوض تا حدودی نگاه ها را متوجه بخش بین الملل و فیلم های خارجی کنند، بنا به دلایل مشخصی همچنان جشنواره فیلم فجر با بخش مسابقه سینمای ایران و فیلم های جدید ایرانی شناخته می شود. امسال هم که با وجود پیش بینی های اولیه از تعداد فیلم های خارجی شاخص جشنواره کاسته شده، این توجه و اهمیت بیشتر شده است.
ترجیع بند صحبت های مدیران و مسوولان سینمایی کشور در روزهای گذشته تنوع مضمونی فیلم های امسال بوده است. اینکه فیلم های ایرانی محدود به چند موضوع خاص و کلیشه شده نیستند و حتی نوع پرداخت مضامین قدیمی هم بدیع و نو بوده است. قضاوت در مورد این ادعاها و پیش بینی ها نیازمند چند روز صبر و تحمل است اما در این میان شنیده ها و بعضی اخبار و اطلاعات می تواند کمکی باشد برای پی بردن به صحت این گفته ها. مطلب زیر حاصل همین شنیده ها و اطلاعات در فاصله ۴ روز مانده به شروع جشنواره است.
● سنتوری (داریوش مهرجویی)
این روزها مهرجویی بیشتر دوست دارد درباره «نقاب زیبا» صحبت کند تا «سنتوری». این رویکرد حاصل اتفاقات و مسائلی است که در چند ماه گذشته پیرامون جدیدترین ساخته یکی از مهم ترین کارگردانان تاریخ سینمای ایران به وجود آمده و باعث شده از حالا سازنده اش دلسرد از نمایش آن شود. اخبار متناقض درباره این فیلم آن قدر زیاد است که حتی نحوه نمایش آن در جشنواره را هم زیر سوال می برد. قدر مسلم آنکه نسخه یی که از سنتوری در جشنواره فیلم فجر به نمایش درخواهد آمد با آنچه که مطلوب کارگردانش بوده فاصله زیادی خواهد داشت.
سنتوری ماجرای تباهی نوازنده و خواننده جوانی است در دام اعتیاد که از صافی نگاه این سال های مهرجویی می گذرد.
تمام سازندگان فیلم از نگرش به شدت متفاوت مهرجویی در بیان این داستان خبر داده اند و اعتقاد دارند که فیلم اثر متفاوتی در کارنامه مهرجویی خواهد بود. آنچه در روزهای فیلمبرداری از شکل کار مهرجویی شنیده می شد تا عکس هایی از فیلم که بعداً منتشر شد و شنیده ها درباره نظرات هیات انتخاب و کارشناسان اداره نظارت و ارزشیابی، همگی بر این نکته به اشتراک می رسند که مهرجویی در سنتوری به شدت جسور شده و بیش از همه به بیان روند دقیق شکل زندگی قهرمانش تاکید داشته. آن چنان که همین نگاه دقیق و فارغ از محافظه کاری باعث حساسیت و ایراد ممیزی شده است. از نکات کنجکاوی برانگیز فیلم زوج بهرام رادان - گلشیفته فراهانی است که در پرداخت مهرجویی ظاهراً به شدت دیدنی شده است.
● رئیس (مسعود کیمیایی)
استقبال از «حکم» از سوی منتقدان مسیر جدیدی را پیش روی فیلمساز جریان ساز سینمای ایران گشود. حالا آغوش ها بعد از یک دوره به شدت ملتهب و سخت گشوده تر است و حتی مدیران جشنواره هم با فیلمسازی که ترجیع بند صحبت هایش «بی توجهی جشنواره دولتی» بوده، مهربان تر شده اند و فیلمش را به بخش بین المللی مسابقه سینمای آسیا فرستاده اند. «رئیس» به گفته اطرافیان کیمیایی ادامه منطقی «حکم» است و همان فضاها و آدم ها ظاهراً این بار در فضایی منطقی تر و سرراست تر روایت می شوند. به جهت روند طولانی تدوین فیلم و نیز حساسیت این بار کیمیایی در انجام مراحلی فنی، باعث شده کمتر کسی از سرانجام و نتیجه به دست آمده خبر داشته باشند.
دوستداران کیمیایی از اینکه این بار فیلمساز محبوبشان وقت و وسواس بیشتری صرف تدوین فیلمش کرده خوشحالند و خود را آماده یک استقبال تاریخی کرده اند. شنیده ها از نسخه اولیه بازبینی شده توسط هیات انتخاب حاکی از همان فضاهای استیلیزه فیلم «حکم» دارد. برای اینکه ببینیم کیمیایی این بار روند داستانی و منطقی تری به این فضاهای مجرد داده یا نه، باید صبر کنیم. شاید بازگشت فرامرز قریبیان و نیز اتفاقات خوب بعد از حکم، تاثیر مناسب و قابل توجهی در سینمای کیمیایی گذاشته باشد.
● پارک وی (فریدون جیرانی)
اینکه چه میزان اتقافات حاشیه یی یا کیفیت و نتیجه به دست آمده از ساخت سه گانه «ستاره ها» در تصمیم فریدون جیرانی برای بازگشت به فضای آثار موفق جنایی و پرتعلیق قبلی اش تاثیر داشته، مشخص نیست اما هر چه باشد فیلم جدید جیرانی از آثار به شدت کنجکاوی برانگیز جشنواره است. خست جیرانی در ارائه اطلاعات و حتی عکس از فیلمش و نیز ترکیب بازیگران و عوامل، همگی بر این کنجکاوی ها افزوده است.
«پارک وی» در مضمون شباهت فراوانی به «قرمز» دارد. عشق آتشین یک پسر روان پریش که تبعاتی برای اطرافیان و همسرش پدید می آورد به شدت یادآور قرمز است. آنها که فیلم را دیده اند از پرداخت خشن فیلم صحبت کرده اند. جیرانی این بار نیز از زوج جوان و تقریباً جدیدی استفاده کرده که بسیاری نسبت به تماشای حاصل به دست آمده آن بی تاب هستند. نیما شاهرخ شاهی که با «مکس» برای مخاطبان سینما آشناست و رعنا آزادی ور که در فیلم پرفروش «مارمولک» حاضر بود، بازیگران این زوج هستند که گرچه هر دو آثار پرفروشی را در کارنامه دارند اما در هیچ کدام نقش اصلی را مانند آنچه در پارک وی به عهده دارند، نداشتند. در کنار این بازیگران استفاده از چهره هایی چون بیتا فرهی و محمدرضا شریفی نیا نشان دهنده تلاش جیرانی در دستیابی به یک بازآفرینی جذاب است.
● اتوبوس شب (کیومرث پوراحمد)
مهم ترین ویژگی این ساخته جدید کیومرث پوراحمد، انتخاب مضمونی مرتبط با دفاع مقدس و رفتن به سمت فضاهایی است که پیش از این در فیلم های پوراحمد دیده نمی شد. شاید همین نکات باشد که باعث شده پوراحمد بعد از ۱۱ سال مجدداً در بخش مسابقه جشنواره حاضر باشد. بعد از تجربه های نه چندان موفق «گل یخ» و «نوک برج» پوراحمد که در صحبت هایش ساخت این فیلم ها را بیشتر برای گذران زندگی عنوان می کرد، به دنبال مضامینی بود که تا حدودی او را به فضاهای قبلی و ساخته های مورد علاقه اش بازگرداند. در این میان فیلمنامه یی از حبیب احمدزاده نویسنده شناخته شده عرصه دفاع مقدس که ظاهراً از روی داستان خودش «۳۹ و یک نفر» نوشته شده بود، توجه پوراحمد را جلب کرد و بعد از تبدیل به فیلمنامه با تهیه کنندگی مهدی همایونفر مقابل دوربین رفت.
نقش اول فیلم جدید پوراحمد را مهرداد صدیقیان (بازیگر نوجوانی که نخستین بار در فیلم عصرجمعه مقابل دوربین رفته بود) بازی می کند و داستانش درباره نوجوانی است که باید چند اسیر عراقی را به پشت جبهه منتقل کند. خسرو شکیبایی، محمدرضا فروتن، کورش نریمانی و الناز شاکردوست دیگر بازیگران فیلم هستند که در میان آنها نقش فروتن از بقیه متفاوت تر به نظر می آید. هرچند او در هنگام فیلمبرداری خود عامل حاشیه سازی شده و در مقطعی تولید فیلم را تحت تاثیر قرار داده بود. فروتن نقش یک سرباز عراقی را در اتوبوس شب ایفا می کند. شنیده ها از نتیجه کار متفاوت است. عده یی به شدت از فیلم تعریف می کنند و تعدادی دیگر نظر مخالفی دارند. به هر شکل اتوبوس شب از فیلم های مهم جشنواره امسال است.
● خون بازی (رخشان بنی اعتماد، محسن عبدالوهاب)
از معدود فیلم های حاضر در جشنواره که پیش از این به نمایش درآمده است. کسانی که در جشنواره فیلم شهر این ساخته جدید رخشان بنی اعتماد و همکار سال های اخیرش را دیده اند، نظرات متناقضی دارند. عده یی لحن یکنواخت و آزاردهنده و پراغراق فیلم را عامل ضعف آن دانسته اند و در مقابل، جمعی دیگر پرداخت مستندگونه و بدیع بنی اعتماد در نمایش اعتیاد نوجوانان را ستوده اند. به لحاظ نمایش فیلم پیش از جشنواره در مورد این فیلم شنیده و نکته یی مطرح نیست جز آنکه اطلاعاتی در مورد کلیت فیلم.
اینکه در فیلم جدید بنی اعتماد با داستانی تک خطی روبه رو هستیم درباره تلاش های یک مادر برای ترک اعتیاد دختر نوجوانش به هروئین. ساختار فیلم هم حالتی مستندگونه دارد با کمترین استفاده از عنصر رنگ و با تاکیدی عجیب بر مشکلات زجرآور یک فرد معتاد. فیلم تصویر جدیدی از باران کوثری ارائه می دهد که پیش از این در سینمای ایران کمتر دیده شده است.
● پاداش سکوت (مازیار میری)
مازیار میری در سومین گام به سراغ مضمونی حساس رفته است. اقتباسی آزاد از یکی از داستان های کتاب «من قاتل پسرتان هستم» نوشته احمد دهقان که در همان زمان انتشار بحث ها و اعتراضاتی برانگیخته بود. داستان هایی که تصویری متفاوت از ماهیت جنگ و تبعات آن ارائه می دهند. انتخاب چنین داستان و مضمونی بیش از همه نشان دهنده روحیه و رویکرد میری در نزدیک شدن به فضاهایی است که پیش از این قدم زنی در آن در اختیار چند نام مشخص بود. موضوع اصلی فیلم جست وجوی یک رزمنده بازمانده از جنگ همراه پدر یکی از همرزمانش برای پیدا کردن شاهدانی است که گواهی دهند او در زمان جنگ عامل کشتن فرزند پیرمرد بوده است.
فیلم از حضور جمع قابل توجهی از بازیگران سینمای ایران اکثراً در نقش های کوتاه سود می برد که در میان آنها پرویز پرستویی و جعفر والی بیشترین حضور را دارند. پاداش سکوت را باید یکی از فیلم های مهم امسال دانست که اگر اتفاق خاصی نیفتد، برنده چند جایزه جشنواره خواهد بود. فیلم تصویری تاثیرگذار از وضعیت امروز رزمندگان سابق ارائه می دهد که در مواردی می تواند حساسیت برانگیز هم باشد. برای کسانی که سال ها دلتنگ فیلم های اجتماعی برآمده از فضای معاصر با پیرنگی از جنگ بوده اند، پاداش سکوت انتخاب مطلوبی خواهد بود.● روز سوم (محمدحسین لطیفی)
موفقیت های چشمگیر ساخته های تلویزیونی محمدحسین لطیفی به همراه مضمون و داستان جذاب و ترکیب بازیگران به شدت قابل توجه، باعث شده تا انتظارهای فراوانی برای تماشای این فیلم به وجود آید. مقدمات ساخت روز سوم که حداقل بر روی کاغذ، تولید بسیار سختی داشت بلافاصله بعد از اتمام پخش مجموعه موفق «صاحبدلان» در حالی که لطیفی تبدیل به یکی از پرتقاضاترین کارگردان های ایرانی شده بود، خیلی سریع فراهم شد تا این شائبه پیش آید که با فیلم سفارشی طرف هستیم. این تصور بعداً این چنین تصحیح شد که پیرنگ اصلی داستان از ماجرای واقعی الهام گرفته شده است و مسوولان بنیاد شهید سال ها به دنبال فرصتی برای سینمایی کردن آن بوده اند. در چنین شرایطی لطیفی بهترین انتخاب بود. فیلمسازی که نشان داده استاد پرداخت حرفه یی و جذاب مضامین سفارشی است. در «روز سوم» به روزهای اول جنگ در خرمشهر باز می گردیم.
جایی که خواهر و برادری به دنبال نجات جان یکدیگر هستند. ترکیب امتحان پس داده باران کوثری و پوریا پورسرخ نقش این خواهر و برادر را ایفا می کنند و از آنچه درباره امکانات و روند دشوار فیلمبرداری فیلم به گوش می رسد حاکی از آن است که با فیلم پرهزینه و به نسبت عظیمی روبه رو خواهیم بود. به جهت طولانی شدن فیلمبرداری و انجام مراحل فنی فیلم شنیده های اندکی از حاصل به دست آمده به گوش می رسد اما گفته می شود در کنار پرداخت به شدت فنی و حرفه یی لطیفی که لحظاتی به شدت تماشاگر را تحت تاثیر قرار خواهد داد، با یک «حامد بهداد» متفاوت هم روبه رو خواهیم بود.
● مثل یک قصه (خسرو سینایی)
اینکه خسرو سینایی فیلمسازی که بیشتر به بخش روشنفکرانه سینمای ایران منتسب بوده به سراغ مضمونی مرتبط با جنگ و روایت مستقیم اتفاقات خط نبرد رفته باشد به اندازه کافی می تواند دلایلی برای پیگیری و توجه به فیلم «مثل یک قصه» باشد. سینایی بعد از فیلم نیمه مستند «گفت وگو با سایه» درباره زندگی و افکار صادق هدایت که سال گذشته در بخش خارج از مسابقه جشنواره به نمایش درآمد، اوایل سال مقدمات ساخت فیلمی را آماده کرد که داستانش را مدت ها در ذهن داشت و نوشته بود.
طرح «مثل یک قصه» در اوایل دهه ۶۰ نوشته شده اما به دلیل شرایط خاص آن زمان، برای ساخت ارائه نشده بود تا امسال که با پیداکردن تهیه کننده امکان ساختش فراهم شد. سینایی فیلمش را در بوشهر ساخته و در آن از بازیگر شناخته شده یی استفاده نکرده است. شنیده ها از رضایت نسبی سازندگان و مدیران جشنواره از نتیجه به دست آمده حکایت می کنند هرچند درباره رسیدن دوباره سینایی به اوجی چون «عروس آتش» باید بیشتر صبر کرد.
● اقلیما (محمدمهدی عسگرپور)
آنقدر درباره این فیلم تعریف و تمجید از گوشه و کنار به گوش می رسد که از حالا ساخته جدید این فیلمساز و مدیر فعال سال های اخیر جزء اتفاقات خاص امسال جشنواره قرار گرفته است. عسگرپور تابستان امسال با فراغ بال و وسواس قابل توجه فیلمبرداری فیلم جدیدش را آغاز کرد و پس از آن نیز با دقت مراحل فنی آن را انجام داد تا حالا جزء معدود فیلم های آماده نمایش جشنواره باشد. کسانی که فیلمنامه اقلیما را خوانده بودند از آن به عنوان یکی از آثار نمونه و مناسب حوزه سینمای معناگرا که مدیران سینمایی کشور در سال های اخیر تلاش زیادی برای رواج آن صورت می دهند، یاد می کردند.
فیلم به دست آمده از این فیلمنامه ضمن حفظ همان مایه ها در لحظاتی تنه هایی نیز به سینمای هراس آور هم می زند و همه اینها بر کنجکاوی ها می افزاید. جالب اینجاست که با وجود این ویژگی ها، فیلم راهی به بخش مسابقه سینمای معناگرا پیدا نکرده است. عسگرپور در زمان فیلمبرداری برای پایان خاص فیلمش دو پایان بندی مختلف را گرفته بود که از یکی از آنها در زمان تدوین استفاده کرد اما بعد از نمایش فیلم برای تعدادی سینماگر شاخص به پیشنهاد آنها دیگر نسخه فیلمبرداری شده را به فیلم افزود. عسگرپور که زمانی دبیری همین جشنواره فیلم فجر را برعهده داشت، حالا خود به عنوان یکی از حاضران، مدعی دریافت چند جایزه است.
● پابرهنه در بهشت (بهرام توکلی)
از میان فیلمسازانی که با اولین فیلمشان در جشنواره حضور می یابند از ساخته بهرام توکلی به عنوان اتفاق ویژه نام برده می شود. این فیلمساز جوان که پیش از این فیلم نیمه بلندی با نام «عقل سرخ» ساخته بود، اوایل سال دست به کار ساخت فیلمی شد که حداقل داستانش بر روی کاغذ عجیب و متفاوت به نظر می رسد.
ورود روحانی جوانی به محل نگهداری بیماران صعب العلاج و روبه رو شدن او با برداشت های جدیدی از مفهوم گناه و عشق. به این ترتیب بعد از کارگردانانی چون رضا میرکریمی و کمال تبریزی که هرکدام از زاویه یی خاص تصویری از روحانیون در سینما ارائه داده بودند، بهرام توکلی نیز فیلمساز دیگری است که به سراغ این قشر رفته است. گفته می شود در فیلم اشاره هایی نیز به بیماران عفونی (با طعنه هایی به بیماری ایدز) و نحوه برخورد اجتماع با آنها می شود که آن هم در نوع خود جالب است. هومن سیدی و امین تارخ بازیگران اصلی این فیلم هستند که درباره نوع پرداخت بیمارستان و شخصیت های حاضر در آن نیز شنیده ها قابل توجه هستند.
بابک غفوری آذر
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید