چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


ماجراهای عاشقانه لیلی و مجنون


ماجراهای عاشقانه لیلی و مجنون
● لیلی و مجنون
▪ بهروز ثروتیان
▪ ناشر؛ دفتر پژوهش های فرهنگی
▪ چاپ اول؛ ۱۳۸۵
▪ ۵۱۰۰ نسخه
افسانه عشق لیلی و مجنون ماجراهای عاشقانه و رویدادهای مربوط به عشقبازی در جهان مادی محسوس نیست، بلکه روانکاوی و نقد عشق حقیقی در عالم معنی است که با دیدار دو کودک در مکتب آغاز می شود.
در این افسانه، لیلی (زبیده) نزدیک به هفت سال دارد و مجنون (قیس هنری) نیز بیش از یازده سال ندارد و آن دو، بی آنکه از عالم زناشویی چیزی بدانند به سوی هم کشیده می شوند و بی تابانه در آرزوی دیدار و همدمی جان می بازند و نهال عشق ایشان وقتی شکوفه می زند که در همان بهار مهر و محبت کودکانه از یکدیگر بریده می شوند، پدر دختر به خاطر طعنه دیگران لیلی را از رفتن به مکتب بازمی دارد و پسر نیز چون از دیدار وی محروم می شود درس و مشق و مدرسه را رها کرده سر کوی لیلی را کعبه دل می سازد و از آنجا دورتر نمی رود و خاک آستان دوست را سرمه چشم می سازد تا آنجا که او را دیوانه می پندارند و به سنگ و چوب از درگاه آن ماه می رانند و به ولایت لیلی راه نمی دهند.
عاشق دلباخته به کوه نجد پناه می برد و نزدیک به سی و چند سال با دد و دام در غارها زندگی می کند و لیلی لیلی گویان با سروپای برهنه در صحراها می گردد و سر بر سر سنگ می نهد و شب تا صبح می نالد. او در همه عمر تنها یک بار از دور، در خیمه لیلی، او را می بیند و چون شب فرامی رسد به ریاضت گاه خود بازمی گردد و یک بار نیز در پایان ریاضت سی ساله، به دعوت لیلی و خواست دل وی و به رهبری پیری فرخ پی، مجنون زیر نخل منظور می نشیند و لیلی از دور می آید و ده گام (= بیش تر از صد متر) آن سوتر می ایستد و مجنون برای او غزل دوستی و درستی پیمان و تمامی وفا می خواند. همه این افسانه قدم به قدم شیوه سیر و سلوک دو دلداده پاک سرشت را گزارش می کند که لیلی عمری را دست بر روی، در خانه و کوی می گردد و «الله، الله» می گوید و به معرفت می رسد و جایگاهی می یابد که در روز دیدار، آیینه جهان نمای خویش را به مجنون می سپارد.
پس از این دیدار آخرین است که کار مجنون رنگی دیگر می گیرد و این بار ـ پس از سی و چند سال ـ برای نخستین بار مجنون بیت و غزل در وصال می سراید.این قصه، افسانه عشقی حقیقی است که آلوده غرض و هوس نیست و برای نخستین بار در ادبیات عارفانه فارسی ـ و شاید همه جهان ـ زنی به نام لیلی به رمز و کنایه به صورت و هیات ولی ای از اولیا جهان آشکار می شود و مردی به نام مجنون، عمری را در صحراها لیلی لیلی می گوید تا سرانجام به معرفت «الله» راه می یابد.
نمونه این عشق پاک و بی غرض در فرهنگ و تمدن ایران و جهان اسلام بی شمار بوده و هست و لیکن شرط زندگی خاص لیلی و مجنون هرگز فراهم نمی شود تا لیلی به ولایت برسد و حکیم نظامی گنجه ای بر آن باور است که اگر همان شرایط فراهم آید، این معرفت و ولایت نیز ناممکن به نظر نمی آید. در هر حال این قصه مشهور جهان است و شنیدنی و خواندنی است و چنین به نظر می رسد که در تاریخ ادبیات ما، راز عارفانه بودن آن را آشکار نکرده اند.
راز مثنوی لیلی و مجنون در این دفتر، فصل به فصل بازگو شده است و خواننده به آسانی با خواست دل و شگرد داستانسرایی نظامی آشنا می شود و لیکن واقعیت این است که نوشتن نظم زیبای نظامی گنجه ای به صورت نثر پراکنده از ارزش هنری این کتاب می کاهد. با این توضیح، در این کتاب سعی بر آن است ضمن بیان تاثیرگذاری این مثنوی در گسترده فرهنگی ایران زمین و فرهنگ های پیرامون آن (در فصل اول)، داستان لیلی و مجنون در یازده فصل بیان شود و در پایان هر فصل دستاورد نظامی از بیان موضوعات عارفانه ـ عاشقانه ارائه شود.
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید