جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


خیال به جای حقیقت


خیال به جای حقیقت
● در باره فیلم «بابی»
در «بابی» كه در بیست و پنجمین دوره جشنواره بین المللی فیلم فجر در تهران به نمایش در آمده، امیلیو استروز در مقام سناریست و كارگردان به تشریح زندگی و ترور رابرت اف كندی پرداخته اما راه هایی كه برای این امر برگزیده، غیر عادی است و فیلم او به جای نشان دادن برخی حقایق تلخ، گاه جریان سازی به سود این جناح و آن جناح سیاسی را در آمریكا نشان می دهد.
رابرت اف. كندی برادر جان اف كندی بود و مانند وی ترور و كشته شد، اگر «جان» در مقام رئیس جمهوری آمریكا در سال ۱۹۶۳ در جریان یك ترور در شهر دالاس و احتمالاً به دست كسانی كه مخالف با پایان زودهنگام جنگ ویتنام به قصد فروش هرچه بیشتر زراد خانه های خود بودند، از صحنه خارج شد، رابرت نیز توسط جریان هایی ترور شد كه او را صاحب ایده هایی مانند افكار برادرش می دانستند. حزب دموكرات آمریكا در این باره، پیاپی تحلیل هایی را در ۳۷ ، ۳۸ سال اخیر به دست داده اما هنوز این را روشن نساخته كه چرا جنگ قدرت در داخل آمریكا را بارها و به راحتی به جمهوری خواهان تندرو باخته و به چه سبب خاندان كندی هیچ گاه نتوانسته است همه قاطبه مردم را با خود همسو سازد.
در یك آمریكای بدون اصول اخلاقی و سرشار از نیرنگ های سیاسی و تزویر های حكومتی، دو ترور نسبتاً مشابه به فاصله ۵ سال نمی تواند تعجبی را برانگیزد و آن چه بیشتر حیرت آور است، ابزار و وسایلی است كه امیلیو استروز در مقام توصیف كننده ترور دوم (را برت اف كندی) در اختیار گرفته و به جای نشان دادن كجروی های خانواده كندی، سعی در تشریح محیط زندگی رابرت و ترسیم اطرافیان او داشته تا بدین گونه سال ۱۹۶۸ را، سالی كه ترور مورد بحث در آن واقع شد، برای بینندگان ترسیم كند و وی را تا حدی مبرا از خطاها جلوه دهد.
او می توانست یك بازیگر قوی و مشابه را برای ایفای رل كندی انتخاب كند و حركات سیاسی او و حتی آن لهجه تندی را كه متعلق به منطقه نیوانگلند بود، به ترسیم و به صحنه حیات بكشاند. اما او به جای آن ما را به هتل آمباسادور شهر لس آنجلس در روز ۴ ژوئن ،۱۹۶۸ یعنی روز وقوع ترور منتقل كرده و آن جا ۲۲ چهره خیالی و شخصیت غیر حقیقی را كه مثلاً مشتری ها و ساكنان هتل در روز وقوع آن اتفاق بوده اند خلق كرده و سعی داشته در حركات و صحبت های این شخصیت ها را برت كندی و ترور او را فراروی بیننده ها بگذارد و بدیهی است كه فیلم حاصله نه «كندی صرف» بلكه تصورات و برداشت های موجود از وی باشد كه در این میان تصورات و نوع دیدگاه اغلب مثبت خود استروز از رابرت كندی سهم و جای مهم و زیادی را به خود اختصاص می دهد.
این چنین است كه «بابی» به جای این كه ترسیم درست یك واقعه پر سر و صدا در تاریخ سیاسی سراسر مخدوش و پر ایراد و فریب آمریكا باشد، یك تریبون شخصی برای استروز جهت بیان دیدگاه ها یش و جایگاهی برای پرواز تصورات او پیرامون این موضوع است. تصوراتی كه لزوماً ارتباط مستمر و ملموس با حقایق زندگی مسأله دار خاندان كندی و وابستگان آنها ندارند.
را برت اف كندی در تاریخ مورد بحث به كالیفرنیا آمده بود، زیرا در انتخابات مقدماتی ریاست جمهوری آمریكا در آن ایالت در جمع دموكرات ها به پیروزی رسیده بود.
او پشت میز خطابه اش در هتل آمباسا دور رفت تا نطق پیروزی اش را ادا كند و هوادارانش مطمئن بودند كه او سركرده حزب جمهوری خواه را هم در انتخابات نهایی شكست داده و مثل برادرش رئیس جمهوری خواهد شد. دقایقی بعد او ترور و آرزوهای فوق محو و ماجرا تمام و رابرت به همان جا واصل شد كه برادر بزرگترش ۵ سال پیش تر در شهر دالاس فرستاده شده بود و قدرت به دست جمهوری خواهان (ریچارد نیكسون) رسید.
استروز كه كارش را در سینما با بازیگری از اواخر دهه ۱۹۸۰ شروع كرد و در اوایل دهه ۱۹۹۰ با بازی در وسترن های ۳ گانه «تفنگداران جوان» مشهور شد و پسر مارتین شین و برادر چارلی شین بازیگران مطرح سینما است، كوشیده در «بابی» از طریق تلاقی و گفت وگوهای ۲۲ میهمان خیالی هتل آمباسادور در روز ترور كندی، وی را برای بینندگان ترسیم كند و ۳۹ سال پس از آن واقعه كه خاندان كندی را در صحنه سیاست آمریكا از همیشه ترسو تر و حاشیه نشین تر كرد، این ابزار كامل و رویكرد عاقلانه ای نشان نمی دهد و فاكتور «خیال» را آشكارا بر «حقیقت» چربش می دهد.
شاید هم استروز اجباراً و روی مصلحت جویی اش این كار را كرده باشد زیرا اگر به جای گذاشتن حرف خودش و ایده نظریه پردازان سیاسی آمریكا در دهان ۲۲ مسافر حاضر در هتل آمباسادور آنها را به صراحت و در قالب بیانیه های سیاسی تند و آتشین مطرح می كرد، برای خودش و دیگر سازندگان «بابی» تولید درد سر كرد و نخستین شاكی ماجرا، حزب جمهوری خواه بود كه هرگز نتوانسته و امروز هم نمی تواند خودش را از اتهام مشاركت در قتل كندی ها مصون و دور نگه دارد و اكنون نیز یكی از آنها (بوش) در كاخ به اصطلاح سفید مصدر قدرت است.
اگر این وجه سیاسی معیوب را از محاسبات خود در صدور رأی درباره میزان توفیق یا ناكامی «بابی» موقتاً خارج كنیم، باید متذكر شویم امیلیو استروز نسبت به سینما دوست و سینماگر اولیه ای كه ۱۷ ، ۱۸ سال پیش برای نخستین بار كشف و رؤیت شد، ترقی قابل ملاحظه ای داشته و پاگذاشتن به سن از او كسی را ساخته است كه اصول كار فیلمسازی و رؤیاسازی های (ولوكاذب) را نیك می شناسد. او در سال ۱۹۹۰ و در حالی كه هنوز بسیار جوان بود، فیلم «مردان مشغول كارند» را ساخت كه رؤیا ها و حیطه كوچكتری را هدف گرفت و هدفش در آن فیلم نشان دادن سامانه جمع آوری زباله در آمریكا بود!
۱۷ سال پس از آن تلاش عجیب نخستین، «بابی» او یك كوشش گسترده ولو ناخود آگاه برای پرده برداشتن از فساد فزاینده سیاسی در آمریكا است، شاید استروز روی احساسات كودكانه باقی مانده در وی، در این فیلم جهت گیری هایی هم به نفع یكی از جناح ها داشته باشد. اما نتوانسته است اصل ماجرا را به تصویر نكشد و آن اصل، آمیخته بودن دور و بر سیاستمداران آمریكا و تمام فلسفه وجودی شان با تزویر و عوام فریبی است.
استروز به ما می گوید اگر هم كسی بخواهد خلاف این جهت شنا كند، حذف خواهد شد اما جزئیات فیلم او كه مهمتر از ایده های شخصی وی هستند، می گویند كه رابرت كندی هم جزو عضوی از همان شناكنندگان و بخشی از همان جریان فاسد بوده است. تعدد شخصیت ها در «بابی» در نگاه نخست سبب جذاب تر شدن قصه اما در یك نگاه ثانوی واقع بینانه تر، باعث و بانی گنگ و مبهم شدن تصویر كلی ماجرا است و این مسأله به ضرر فیلم كار می كند. این همه شخصیت و حرف ها و خواست های متفاوت شان و لو در محیط یك هتل بزرگ نمی گنجد و حواس ها را پرت می كند و وقتی قرار نیست فیلم بیش از ۱۱۲ دقیقه باشد، معلوم است كه بها و قیمتی كه در برخی سكانس های خود برای این سیاست می پردازد، درجه دوم شدن واقعه اصلی (ترور كندی) است.
پیشتر هم گفتیم كه استروز هیچ بازیگری را برای ایفای رل رابرت اف كندی انتخاب نكرده و به جای آن در خلال فیلم و قصه مورد نظرش بارها فیلم های مستند و حقیقی موجود در باره وی را پخش می كند و ما او را پشت میز خطابه و یا ورود و خروج از این شهر و آن شهر و در اوج فعالیت های انتخاباتی و در ماه های پیش از مرگش می بینیم.
تعدد شخصیت ها و آدم های حاضر در هتل در روز ترور موجب می شود نتوانید هیچ برداشت و اطلاعات كاملی را در باره آنها كسب كنید و از این طریق بیشتر بر فیلم سوار شوید. مسافران در حال آمدن یا رفتن اند و یا اگر هم در هتل مانده اند، استروز وقت ندارد شما را در مقام بیننده به حد لازم با آنها همراه و همسو ما زد. وقتی هم كه تیر اندازی ها منجر به ترور كندی حادث می شود، در عمل برای بیننده مهم نیست كه آیا مسافران فوق زنده می مانند و یا زخمی به آنها هم وارد می شود.
از جمع بازیگران ایفا كننده نقش مسافران هتل می توان به لیندسی لوهان، الیجاوود، ویلیام اچ میسی، هلن هانت و البته مارتین شین پدر امیلیو استروز اشاره كرد و لری فیش برن سر آشپز هتل و دمی مور هنرمند و خواننده مستقر در هتل هستند. اگر استروز نیمی از این تعداد را حذف و هتل را قدری خلوت و ایده آل های سیاسی ناملموس خود را كنترل و سركوب می كرد، «بابی» بهتر از اینها می شد، زیرا اگر تنها دیدگاه سیاسی را مبنای رایزنی و صدور حكم در باره این فیلم قرار دهیم، «بابی» اثر صحیح و خوبی نیست و قصد راست گویی را هم ندارد و از یك واقعه سر راست سیاسی، یك اثر مبهم اجتماعی به جا گذاشته است.
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید