شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

پلاتینی در محاصره موافقان و مخالفان


پلاتینی در محاصره موافقان و مخالفان
اگر از شما بپرسند چند اسطوره فوتبال را نام ببرید، اولین گزینه های مورد نظرتان چه كسانی هستند؟ بله، مطمئناً پله برزیلی و مارادونای آرژانتینی نخستین جرقه هایی اند كه در ذهنتان زده می شود، اما بعد از آنها حتماً همه پاسخها به چند گزینه محدود می شود: فرانتس بكن باوئر، یوهان كرویف و... میشل پلاتینی...
باز تصور كنید مقابل چنین پرسشی قرار گرفته اید كه ستاره های سابق فوتبال جهان پس از فوتبال چه راهی پیش گرفته اند؟ البته شما می دانید بهترین بازیكن تمام دوران ها، حتی پست وزارت ورزش كشور برزیل را گرفت یا بكن باوئر به عنوان یك مدیر منظم، وظیفه برگزاری جام جهانی ۲۰۰۶ را علاوه بر مسؤولیتهایش در یوفا داشت. كرویف، وارد جرگه مربیان شد و مارادونا پس از یك دوره ناجور اعتیاد، حالا پرچم مبارزه با دولت بوش و همچنین حمایت از مردم فقیر آرژانتین را بلند كرده است.
و البته این روزها یك اسطوره دیگر فوتبال نه به خاطر گذشته در خشانش كه به دلیل زمامداری كل فوتبال اروپا بازهم مرد شماره اول شده است...
● پلاتینی در قاب كوچك
▪ متولد ۲۱ ژوئن ۱۹۵۵، ژئو، فرانسه
▪ باشگاهها: ا.اس.ژئو، نانسی، سنت اتین، یوونتوس(جمعاً ۶۴۸بازی و ۳۴۸گل زده)
▪ تیم ملی: ۷۲ بازی، ۴۱گل زده
▪ مربیگری: تیم ملی فرانسه از ۸۸ تا ۹۲ (جمعاً ۲۹بازی با ۱۶پیروزی ۸ تساوی و ۵ شكست)
▪ افتخارات:
ـ قهرمان جام ملتهای اروپا ۱۹۸۴
ـ بهترین گلزن جام ملتهای اروپا ۱۹۸۴ (۹گل زده)
ـ كسب ركورد سه عنوان پیاپی بهترین بازیكن سال فوتبال اروپا ۸۴، ۸۵ و ۸۶
ـ حضور در سه جام جهانی پیاپی ۷۸، ۸۲ و ۸۶ (۱۴بازی و ۵ گل)
ـ فتح چمپیونزلیگ ۸۵، جام برندگان جام ۸۴ و چندین قهرمانی در لیگهای ایتالیا و فرانسه و ...
▪ سوابق اجرایی
ـ رئیس كمیته برگزاری جام جهانی ۱۹۹۸
ـ عضو كمیته اجرایی یوفا و فیفا از ۲۰۰۲
۱) ایستگاه اول
«لنارت یوهانسون» در پانزدهمین سال ریاستش بر اتحادیه فوتبال اروپا با چالشی بزرگ روبرو شده است. او هیچگاه تا این حد زیر تیغ انتقادها قرار نگرفته و البته رقیبی چنین خوشنام نداشته است. البته پیرمرد سوئدی به خاطر سیاستهای تجاری اش همیشه با اعتراضهایی روبرو بوده است. برای یوهانسون، فوتبال یعنی پول و اصلاً راه انداختن «چمپیونزلیگ» در سال ۱۹۹۲ به دلیل سودآوری و درآمدزایی برای باشگاهها و یوفا بود. از طرفی توجه بیش از حد اتحادیه فوتبال اروپا به لیگهای كشورهایی مثل انگلستان و ایتالیا و اسپانیا و آلمان (كه البته به خاطر هوادار بیشتر و البته بازهم در آمد بیشتر بود) داد تیمها و لیگهای دیگر را درآورده بود و خیلی از اروپایی ها به این ناعدالتی پیرمرد چاق اسكاندیناوی اعتراض می كردند. از همه بدتر رابطه خوب و مشكوك او با گروه ۱۴ (چهارده باشگاه متمول و بزرگ اروپا) بود كه علاوه بر به وجود آوردن شائبه هایی، حق تیم های دیگر را ضایع می كرد.
بنابراین خیلی ها منتظر یك رقیب درست و حسابی بودند تا از شر سیاستهای یكسونگر و تجاری یوهانسون راحت شوند. در ایام جام جهانی ۲۰۰۶ دو نام به شدت مطرح شد كه البته هر دو هم از اسطوره های سابق بودند. فرانتس بكن باوئر و میشل پلاتینی. البته از آنجا كه رابطه فوتبال آلمان و جناب یوهانسون همیشه عالی بوده، خیلی ها نامزدی بكن باوئر را یك سیاست از سوی سران یوفا می دانستند، اما پلاتینی یك مخالف درست و حسابی بود بد نیست همین جا نقبی به رابطه شكراب و ناجور یوفا و فیفا بزنیم. از زمان ریاست سپ بلاتر در فدراسیون جهانی فوتبال و سیاستهای باز و چند جانبه مرد سوئیسی كه یك طورهایی دست یوفایی ها را می بست اختلافهایی بین این دو نهاد به وجود آمد. بد نیست بدانید در انتخابات سال ۱۹۹۸ فیفا، سپ بلاتر با پیروزی بر همین یوهانسون، رئیس شد و برای همین كینه پیرمرد سوئدی دلایل شخصی هم دارد. در این بین فدراسیون فوتبال آلمان یكی از حامیان اصلی یوهانسون بود تا جایی كه بكن باوئر در جام جهانی پیش اعلام كرد هدفش نه یوفا كه نشستن بر كرسی ریاست فیفاست. درست عكس فرانسوی ها كه با تبلیغات شدید روی پلاتینی مدت ها بود زیرآب دار و دسته یوفایی ها را می زدند.
۲) ایستگاه دوم
میشل پلاتینی درست روی نقطه ضعف یوهانسون دست گذاشت. او با شعارهای فوتبال برابر برای همه و زدودن فساد و تبانی و دلالی از آن، توانست به سرعت در میان رأی دهندگان محبوبیت پیدا كند؛ البته قبول كنید سابقه افتخار آمیز و تجارب طولانی او در فیفا و البته حمایت بلاتر دراین باره بی تأثیر نبوده است. پلاتینی پس از كناره گیری از سرمربی تیم ملی فرانسه، عضو اصلی كمیته اجرایی جام جهانی ۹۸ شد و پس از آن عضو كمیته اجرایی فیفا و مشاور شخصی بلاتر بود، بنابراین به شدت از سوی فیفا حمایت می شد. از طرف دیگر یوهانسون سوئدی بود كه یك گنج طلا برای باشگاههای متمول اروپا به شمار می آمد و البته با پول و قولهای فراوان توانسته بود نظرات مساعد بسیاری را جلب كند. در این میان پلاتینی دست به یك ریسك بزرگ زد و آن اعلام تغییرات در چمپیونزلیگ بود. او گفت اگر رئیس یوفا شود، سهمیه چهار لیگ بزرگ اروپا را كه هر كدام چهارنماینده در لیگ قهرمانان اروپا دارند، به سه تیم كاهش می دهد تا برای لیگهای دیگر شانس بیشتری به وجود آید. این تصمیم با اعتراض رسمی تیمهای بزرگ مواجه شد و عملاً گروه ۱۴رسماً اعلام كردند در انتخابات از یوهانسون حمایت می كنند. گرچه آن طرف قضیه خیلی از كشورهای اروپایی تحت تأثیر وعده های پلاتینی دل از حكومت ۱۵ساله سوئدی چاق بر یوفا كنده بودند.
ششمین دوره انتخابات ریاست یوفا. جمعه ۲۵ژانویه ۲۰۰۷ دوسلدورف آلمان. پیرمرد ۷۸ساله یك طرف و اسطوره ۵۱ساله سمتی دیگر. البته فرانتس بكن باوئر دیگر نامزد این انتخابات به نفع یوهانسون كنار می رود تا حداقل به خاطر اسم و رسم او هم كه شده، سوئدی رأی بیاورد. البته حضور سپ بلاتر در مراسم اعتراضهای دار و دسته یوهانسون را كنارش دارد، اما به هرحال رأی گیری انجام می شود و ۵۰ عضو اصلی كاغذهایشان را در گلدان می ریزند... و دقایقی بعد میشل پلاتینی با ۴ رأی اختلاف (۲۷ بر ۲۳) به عنوان رئیس جدید یوفا برگزیده می شود. مرد شماره ۱۰ تیم ملی فرانسه و ستاره فوتبال جهان در دهه های ۷۰و ۸۰ اینك باید برای فوتبال قاره سبز تصمیم گیری و برنامه ریزی كند.
۳) ایستگاه سوم
میشل پلاتینی، متولد ۲۱ژوئن ۱۹۵۵، فوتبال را از باشگاه شهر خود یعنی آ.اس ژئو آغاز كرد و سال ۱۹۷۲ به نانسی پیوست. اما یك تورنمنت بود كه نام میشل ۲۱ساله را بر سر زبانها انداخت. المپیك ۱۹۷۶ گرچه خروسهای جوان فرانسوی در مرحله نیمه نهایی مقابل آلمان شكست خوردند، اما سبك بازی و درخشش پلاتینی به همراه گلهای زیبایش باعث شد تا به چهره ای شناخته شده بدل گردد. تیم نانسی هم پس از سالها نتایج معمولی و حتی ضعیف موفق شد با ستاره جوانش نه تنها طی سالهای ۹۵ تا ۹۷جزو بهترین های فرانسه باشد، بلكه پس از مدتها در سال ۱۹۷۸ قهرمان لشمپیونه شد.
وی سال بعد به سنت اتین پیوست و دو فصل طول نكشید تا این تیم را هم به مقام قهرمانی لیگ فرانسه رساند. بازی های مسحور كننده و نقش پررنگ در پیروزی ها و قهرمانی هایش باعث شد بیونكونری ها او را به خدمت گیرند و پلاتینی به دل آلپی تورین آمد. جالب كه در اولین فصل حضورش، یوونتوس قهرمان كوپا ایتالیا شد و به فینال لیگ قهرمانان هم صعود كرد.
فصل بعد مادمازل یووه با شاه مهره فرانسوی اش اسكودتو (۱۹۸۴) را فتح كرد والبته فاتح جام برندگان جام اروپا شد. سال ۱۹۸۵ كلكسیون افتخارات پلاتینی كامل شد و او با گوراسبها لیگ قهرمانان اروپا را به كارنامه اش افزود (در آن بازی معروف در استادیوم بروكسل كه به فاجعه تماشاچیان تبدیل شد) او همان سال به عنوان پرافتخارترین لژیونر اروپا هم انتخاب شد.
البته داستان اصلی در تیم ملی است. بیشتر محبوبیت و شهرت پلاتینی به خاطر هنرنمایی هایش در تركیب خروسهاست. خاطرات او در جام جهانی ۱۹۸۶ مكزیك و جام ملتهای اروپای ۸۴ هیچ گاه از یاد نمی رود. بویژه پیروزی بر برزیلی های مغررو در یك چهارم و قهرمانی اروپا در سرزمین مادری. میشل پلاتینی پس از ۷۲بازی ملی، ۴۱گل زده و ۵۰ بار كاپیتانی در رده ملی و ۶۴۸بازی و ۳۴۸گل زده در رده باشگاهی با انبوهی افتخار و دنیایی خاطرات در سال ۱۹۸۷ كفشهایش را آویخت. وی یك سال بعد سرمربی تیم ملی كشورش شد و توانست فرانسه را تا مرحله نهایی جام ملتهای اروپا ۹۲ سوئد رهنمون كند و بعد هم سمت های اجرایی فیفا را كه قبلاً ذكر كردیم و اینك او رئیس یوفاست.
▪ اما پلاتینی در اولین روزهای ریاستش با مشكلات كمی روبرو نیست. هنوز هیچی نشده مربیانی چون آرسن ونگر و الكس فرگوسن به او تاخته اند و از او خواسته اند «دست از سر چمپیونزلیگ بردار!»... رئیس فدراسیون فوتبال آلمان از پیروزی كوتوله ها (منظور همین آقای پلاتینی است) در انتخابات انتقاد كرد و سخنگوی فدراسیون فوتبال سوئد گفته «درك اینكه یكی مثل پلاتینی سازمان موفقی مثل یوفا را اداره كند سخت و محال است!» یوهانسون ادعا كرده شیوه رقیب در جمع كردن رأی ها وعده هایش بوده كه باعث پیروزی شده و بكن باوئر هم گفته مجبوریم (به این كلمه دقت كنید!) با پلاتینی همكاری كنیم.
از آن طرف اما خیلی ها با اویند. تمام مقامات فرانسوی (كه تعدادشان در یوفا هم زیاد است) تا شخص سپ بلاتر و البته كشورهای كوچكتر اروپایی. حتی رسانه های ایتالیا هم مثل همتایان فرانسوی خود از این انتخاب به وجد آمده اند. گاتزا دلااسپورت مشهورترین روزنامه اروپای جنوبی می نویسد: «پلاتینی انقلاب نمی كند، اما بیشتر از تجارت برای ورزش خدمت می كند» و Lastampa نیز در تعبیر جالب آورده: «برای یك بار، برنده انتخابات كسی است كه با قلب مردم حرف می زند و نه با كیف پولهایشان!» این دو روزنامه با همین تك جمله هایشان به مقایسه بین مدیریت تجاری یوهانسون و ریاست احتمالاً از جنس فوتبالی پلاتینی پرداخته اند.
روزنامه Le Quipe فرانسه هم آورده است: «پلاتینی نشان داد كه می توان بدون خودخواهی هم پیروز شد، بدون فساد و رشوه همه را متقاعد كرد و بدون گم كردن هدف، یك فرانسوی بود». در انتهای مطلب بد نیست با تعدادی از ایده ها و نقطه نظرات پلاتینی آشنا شویم:
▪ فوتبال قبل از اینكه وسیله كسب درآمد و تجارت باشد، یك ورزش است. فوتبال خود یك سرمایه بزرگ است و من با چنگ و دندان آن را حفظ می كنم.
▪ همه ما به فوتبال مشتاقانه عشق می ورزیم. همه با هم كار می كنیم تا توسعه اش دهیم، از میراث آن نگهبانی كنیم. هنوز راه زیادی برای پیشرفت و خلق بهترین ها در پیش داریم.
▪ فوتبال، كلكسیونی از ماجراجویی هاست؛ رؤیای ملتها؛ استانداردی است كه همه چیز با آن قیاس می شود. فوتبال، ملتهای اروپایی را چون حلقه های زنجیر به هم وصل می كند.
▪ رئیس یوفا شدن به معنای پذیرا شدن مسؤولیتهای بسیار جدی است، هدایت ورزش اول اروپا ولی در كنار آن به معنی انجام همه كارها برای تضمین روح پاكی و شگفت انگیزی در فوتبال است. باید نژادپرستی، دلالان، تبانی و دوپینگ كه مشكلات اصلی فوتبال هستند را از بین ببریم.
وحید ضرابی نسب
منبع : روزنامه قدس


همچنین مشاهده کنید