پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

گذری بر ابعاد سیاست در نهج البلاغه


گذری بر ابعاد سیاست در نهج البلاغه
این مقاله كوتاه اشاراتی دارد به جلوه های سیاست در كتاب شریف نهج البلاغه و كلام امیرالمومنین (ع) كه تقدیم حضورتان می شود.
بدون تردید دین مبین اسلام به عنوان جامع ترین، حیات بخش ترین و جاودانه ترین مكاتب و ادیان برای همه جوانب و ابعاد زندگی بشر، احكام و قوانین پویا و زلال و زوال ناپذیر تشریح نموده است.
این آیین زندگی بخش و سرسبز و آسمانی دستورات و قوانین مورد نیاز زندگی بشر را بر شالوده فطرت و عقل پایه ریزی نموده است، با پایه ریزی بر این دو محور مهم و سرنوشت ساز راه را برای رسیدن به كمالات عالیه انسانی و معراج روح و خوشبختی و سربلندی دنیوی و اخروی چنان هموار نموده است كه «رسد آدمی به جایی كه به جز خدا نبیند».
در آیات نورانی قرآن كریم بر این حقیقت انكار ناپذیر به شیوایی وروشنی تصریح شده است: فاقم وجهك للدین حنیفا فطرت الله التی فطرت الناس علیها لا تبدیل لخلق الله ذالك الدین القیم و لكن اكثر الناس لا یعلمون
«پس روی خود را متوجه آیین خاص پروردگار كن! این فطرتی است كه خداوند انسان را بر آن آفریده، دگرگونی درآفرینش الهی نیست. این است آیین استوار هر چند بیشتر مردم نمی دانند.»
ناگفته پیداست آیین آسمانی ای كه ریشه در عقل و فطرت دارد و بر این دو معنا و زیربنای اساسی بنا نهاده شده نمی تواند نسبت به بدیهی ترین و طبیعی ترین خواسته ها و نیازهای عقل و فطرت انسانی و جوامع بشری یعنی حكومت و سیاست مهر سكوت بر لب زده و بی تفاوت بماند.
مساله سیاست در اقیانوس مواج و كرانه ناپذیر نهج البلاغه تموج و جلوه ای عجیب و شگفت آور دارد كه فشرده و فهرست وار به چند نمونه آن اشاره می كنیم:
● نفی سكولاریسم یا جدا انگاری دین از سیاست
پدیده شوم «سكولاریسم» یا تفكیك جامعه دینی از جامعه سیاسی كه از مسموم ترین و خائنانه ترین توطئه های دشمنان برای انزوا و غربت اسلام عزیز بوده و هست، از دیدگاه امام علی (ع) به شدت مطرود و منفور است. در نگاه امام علی (ع) دین با سیاست چنان ممزوج شده و گره خورده است كه به هیچ وجه قابل تفكیك و جدایی نیست. به عبارت روشن تر «سیاست ما عین دیانت ما و دیانت ما عین سیاست ماست.»
این تز جاهلانه و پوچ گرایانه در كوثر كلمات نورانی و معجزه آمیز علی (ع) به اشكال گوناگون با شفافیت و صراحتی عجیب و باور نكردنی طرد شده است:
«اما والله لقد تقمصها فلان (ابن ابی قحافه) و. انه لیعلم ان محلی منها محل القطب من الرحا ینحدر علنی السیل و لا یرقی الی الطیر ... الخ (خطبه ۳)
آگاه باشید! به خدا سوگند! ابابكر، جامه خلافت را بر تن كرده در حالی كه می دانست جایگاه من نسبت به حكومت اسلامی، چون محور آسیاب است به آسیاب كه دور آن حركت می كند. او می دانست كه سیل علوم از دامن كوهسار من جاری است و مرغان دور پرواز اندیشه ها، به بلندای ارزش من نتوانند پرواز كرد. پس من ردای خلافت را رها كرده و دامن جمع نموده از آن كناره گیری كردم و در این اندیشه بودم كه آیا با دست تنها برای گرفتن حق خود به پا خیزم؟ یا در این محیط خفقان زا و تاریكی كه به وجود آوردند صبر پیشه سازم؟ كه پیران را فرسوده، جوانان را پیر و مردان با ایمان را تا قیامت و ملاقات پروردگار اندوهگین نگه می دارد! پس از ارزیابی درست، صبر و بردباری را خردمندانه تر دیدم. پس صبر كردم در حالی كه گویا خار در چشم و استخوان در گلوی من مانده بود و با دیدگان خود می نگریستم كه میراث مرا به غارت می برند!
آری حاكمیت خداوند در حكومت صالحان و خلفاء الله تبلور می یابد، چه پیامبران، امامان و صالحان نمایندگان خدا در روی زمین اند. واقعا چقدر شقاوت پیشه و خسرالدنیا والاخره بودند خوارج كه با استناد به جمله ای متخذ از آیات روشنگر قرآن (لا حكم الا الله) به جنگ قرآن و امام حق كه قرآن ناطق و خلیفه الهی در زمین و ستون آفرینش است برآمدند. آری «به نام دین سر دین را شكستند».
اما در رد منطق ارتجاعی خوارج كه ناشی از نهایت خشك مغزی و كور باطنی و گمراهی آنان بود با جمله ای موجز و معجزه آمیز فرمود (كلمه الحق یراد بها الباطل) یعنی كلام حق را سپر و دستاویز هدف شوم خود و مقصد باطل و شیطانی اش نمودند و به اصطلاح سوراخ دعا را گم كردند!
پس در پاسخ خود فروختگان داخلی و خارجی كه زمزمه شوم و فتنه انگیز جدایی دین از سیاست را سر می دهند از سر درد باید گفت:
سیاست بی دیانت؟ مرگتان باد
دیانت بی سیاست؟ مرگتان باد
نفی سیاست «ماكیاولیسم» كه می گویند هدف وسیله را توجیه می كند.
حركت سیاسی امام علی (ع) براساس ایمان و عقیده و آرمان است. خدامحوری و دین باوری و عدالتخواهی در جهان بینی سیاسی امام حرف اول را می زند و در پرده پرده كلامش سیلان دارد. در نگاه امام علی (ع) كسانی كه برخلاف اراده خدا در نظام اجتماعی گام برمی دارند به نوعی شرك آلوده شده و شیطان را پیشرو و الگوی سیاست خود ساخته اند. او در فرازی از خطبه هفتم چنین می فرماید:
اتخذوا الشیطان لامرهم ملاكا و اتخذهم له اشراكا، فباض و فرخ فی صدورهم و دب درح فی حجورهم و... منحرفان، شیطان را معیار كار خود گرفتند و شیطان نیز آنها را دام خود قرار داد و در دل های آنان تخم گذارد و جوجه های خود را در دامانشان پرورش داد. با چشمهای آنان می نگریست و با زبان های آنان سخن می گفت پس با یاری آنها بر مركب گمراهی سوار شد و كردارهای زشت درنظرشان زیبا جلوه داد مانند رفتار كسی كه نشان می داد در حكومت شیطان شریك است و با زبان شیطان سخن باطل می گوید. به روشنی روز مشخص است منطق باطل و منفعت جویانه مدعیان ماكیاولیسم كه معتقدند برای نیل به اهداف غایی از هر راهی هر چند نامشروع و غیراصولی وارد و به هر وسیله ای متوسل شد با منطق الهی حضرت علی (ع) كمترین سازگاری نداشته و به شدت طرد گردیده است.
امام علی (ع) منادی توفنده و پرچم دار بزرگ سیاست های الهی كه مبنای آن كتاب و قوانین خدا و موازین قسط و عدل امت می باشد و از این صراط مستقیم و حد و مرز مشخصی خارج نمی شود.
هنگامی كه به امام گفتند كه مردم به دنیا دل بسته اند معاویه با هدایا و پول های فراوان آنها را جذب می كند شما هم از اموال عمومی بر اشراف عرب و بزرگان قریش ببخش و از تقسیم مساوی بیت المال دست بردار، تا بر تو گرایش پیدا كنند. برآشفت و در خطبه ای غرا و آتشین فرمود: آیا به من دستور می دهید برای پیروزی خود از جور ستم درباره امت اسلامی كه بر آنها ولایت دارم استفاده كنم به خدا سوگند تا عمر دارم و شب و روز برقرار است و ستارگان از پی هم طلوع و غروب می كنند هرگز چنین كاری نخواهم كرد! اگر این از خودم بود به گونه ای مساوی در میان مردم تقسیم می كردم تا چه رسد كه جزو اموال خداست! آگاه باشید بخشیدن مال به آنها كه استحقاق ندارند زیاده روی و اسراف است. ممكن است در دنیا مقام بخشنده آن را بالا برد اما در آخرت پست خواهد كرد در میان مردم ممكن است گرامی اش بدارند اما در پیشگاه خدا خوار و ذلیل است.
آری این تفكر و تز عمده سیاستمداران و سیاست بازان حرفه ای با بینش عمیق و ژرف بینی سیاسی امام كمترین همسویی و همخوانی ندارد و به قول شاعر «تفاوت از زمین تا آسمان است».
● پست های كلیدی سیاسی
از منظر علی (ع) پست های كلیدی و حساس سیاسی محل آزمایش مردان است. با قرار گرفتن در مناصب و مشاغل مهم سیاسی گوهر ایمان انسان سخت در معرض امتحانات الهی قرار گرفته و محك می خورد به قول شاعر:
خوش بود گر محك تجربه آید به میان
تا سیه روی شود هر كه در او غش باشد
او در این مضمون چه زیبا می فرماید: الولایات مضامیر
رجال فرمانروایی محل سابقه مردان است.
● روش تحلیل رویداد سیاسی
در جهان بینی سیاسی امیر مومنان (ع) برای تحلیل وقایع و رویداد روش های بدیع و بكر و حیرت زای تجربی وجود دارد كه از هر جهت مایه اعجاب است. «حوادث اگر هم همانند یكدیگر بودند آخرین را با آغازین مقایسه كنید» سالی كه نكوست از بهارش پیداست.
سیاست اقتصادی امام
سیاست اقتصادی امام (ع) بر شالوده قسط و عدالت است. او قسط و عدالت را سبب بسط و گشایش امور مردم و مدینه فاضله كمالات انسانی می داند. لذا پس از به دست گرفتن زمام امور مسلمین بلادرنگ در روز دوم خلافت در خطبه ای بلیغ و رسا می فرماید:
«به خدا سوگند بیت المال تاراج شده را هر كجا كه بیابم به صاحبان اصلی آن بازگردانم. گرچه با آن ازدواج كرده یا كنیزانی خریده باشند زیرا در عدالت گشایش برای عموم است و آن كس كه عدالت بر او گران آید تحمل ستم بر او سخت تر است.
درباره جلوه های سیاست در سپهر همیشه تابناك نهج البلاغه سخن بسیار است كه از بضاعت و اطلاع این حقیر بی مایه خارج است. فقط به رسم تیمن در این مجال كوتاه به این مختصر بسنده شد. به مصداق:
آب دریا را اگر نتوان كشید
هم به قدر تشنگی باید چشید


همچنین مشاهده کنید