جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

شان نزول سوره بقره


شان نزول سوره بقره
● آیات ۴۱ و ۴۲ سوره بقره
۴۱) وَ آمِنُوا بِما أَنْزَلْتُ مُصَدِّقاً لِما مَعَكُمْ وَ لا تَكُونُوا أَوَّلَ كافِرٍ بِهِ وَ لا تَشْتَرُوا بِآیاتِی ثَمَناً قَلِیلاً وَ إِیَّایَ فَاتَّقُونِ.
۴۲) وَ لا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْباطِلِ وَ تَكْتُمُوا الْحَقَّ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ.
و بدانچه نازل كرده‏ام ـ كه مؤید همان چیزی است كه با شماست‏ ـ ایمان آرید؛ و نخستین منكر آن نباشید، و آیات مرا به بهایی ناچیز نفروشید، و تنها از من پروا كنید.
و حق را به باطل درنیامیزید، و حقیقت را ـ با آنكه خود می‏دانید ـ كتمان نكنید.
□□□
در شأن نزول این آیات آمده كه: «حی بن اخطب و كعب اشرف» و سایر علماء یهود از جانب یهودیان دارای مقرری بودند و از آن ارتزاق می‌نمودند و نمی‌خواستند منافع آنها به خاطر نبوت پیامبر از بین برود؛ به همین جهت آیاتی را كه در تورات بود و از پیامبر در آن ذكری شده بود تغییر و «ثمن قلیل» كه در این آیه شریفه ذكرشده همان مقرری احبار است.
● آیات ۷۵ تا ۷۷ سوره بقره
۷۵) أَفَتَطْمَعُونَ أَنْ یُؤْمِنُوا لَكُمْ وَ قَدْ كانَ فَرِیقٌ مِنْهُمْ یَسْمَعُونَ كَلامَ اللَّهِ ثُمَّ یُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ ما عَقَلُوهُ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ.
۷۶) وَ إِذا لَقُوا الَّذِینَ آمَنُوا قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلا بَعْضُهُمْ إِلی بَعْضٍ قالُوا أَ تُحَدِّثُونَهُمْ بِما فَتَحَ اللَّهُ عَلَیْكُمْ لِیُحَاجُّوكُمْ بِهِ عِنْدَ رَبِّكُمْ أَ فَلا تَعْقِلُونَ.
۷۷) أَ وَ لا یَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ ما یُسِرُّونَ وَ ما یُعْلِنُونَ.
آیا طمع دارید كه [اینان‏] به شما ایمان بیاورند؟ با آنكه گروهی از آنان سخنان خدا را می‏شنیدند، سپس آن را بعد از فهمیدنش تحریف می‏كردند، و خودشان هم می‏دانستند.
و [همین یهودیان‏] چون با كسانی كه ایمان آورده‏اند برخورد كنند، می‏گویند: «ما ایمان آورده‏ایم‏.» و وقتی با همدیگر خلوت می‏كنند، می‏گویند: «چرا از آنچه خداوند بر شما گشوده است‏، برای آنان حكایت می‏كنید تا آنان به [استناد] آن‏، پیش پروردگارتان بر ضد شما استدلال كنند؟ آیا فكر نمی‏كنید؟»
آیا نمی‏دانند كه خداوند آنچه را پوشیده می‏دارند، و آنچه را آشكار می‏كنند، می‏داند؟
□□□
این آیات در مورد یهودیانی است كه وقتی اشخاص مثل سلمان، ابوذر و مقداد را ملاقات می‌‌نمودند می‌گفتند: ما هم مانند شما ایمان آوردیم، چون اوصاف پیامبر شما را خداوند در تورات برای ما بیان فرموده است و وقتی با یكدیگر خلوت می‌نمودند بزرگترهاشان به آنها می‌گفتند این چه كاری بود كردید و چه اظهاری بود به مسلمان نمودید؛ شما نباید اوصاف پیامبرشان را كه در تورات آمده به آنها خبر می‌دادید تا در پیشگاه خداوند با شما محاجّه نكنند و نگویند شما اوصاف و علایم او را دانستید و مشاهده و تطبیق نمودید، پس چرا ایمان نیاوردید و اطاعت نكردید.
● آیه ۸۹ سوره بقره
۸۹) وَ لَمَّا جاءَهُمْ كِتابٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِما مَعَهُمْ وَ كانُوا مِنْ قَبْلُ یَسْتَفْتِحُونَ عَلَی الَّذِینَ كَفَرُوا فَلَمَّا جاءَهُمْ ما عَرَفُوا كَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَهُٔ اللَّهِ عَلَی الْكافِرِینَ.
و هنگامی كه از جانب خداوند كتابی كه مؤید آنچه نزد آنان است برایشان آمد، و از دیرباز [در انتظارش‏] بر كسانی كه كافر شده بودند پیروزی می‏جستند؛ ولی همین كه آنچه [كه اوصافش‏] را می‏شناختند برایشان آمد، انكارش كردند. پس لعنت خدا بر كافران باد.
□□□
در شأن نزول این آیه نقل شده كه یهودیان در كتب خود دیده بودند كه مكان هجرت حضرت محمد (ص) ما‌بین دو كوه «عیر و احد» است كه در دو طرف مدینه قرار دارد به همین خاطر از سر‌زمین خویش بیرون آمدند و به جستجوی سر‌زمین مهاجرت پیامبر پرداختند و به كوهی به نام «حداد» رسیدند و گمان كردند كه این همان كوه احد است، به همین دلیل در آنجا پراكنده شدند و مسكن گزیدند؛ ولی بعد متوجه شدند، مدینه سر‌زمینی است كه میان دو كوه احد و عیر قرار دارد پس به برادران خود و سایر یهود نوشتند كه ما دارالهجرهٔ را یافتیم شما هم به سوی ما كوچ كنید و خودشان هم به مدینه نقل مكان نمودند و ماندند تا آنكه یكی از پادشاهان یمن به نام تُبع به قصد تسخیر مدینه حركت كرد و آنجا را محاصره نمود و اینها با او سازش كردند و سبب اقامت خودشان را به او گفتند و او دو طایفه اوس و خزرج را مأمور به اقامت در مدینه نمود برای آنكه وقتی پیامبرآمد او را یاری كنند. آن دو قبیله پس از چند سال زیاد شدند و معترض اموال یهود شدند. یهودیان به آنها می‌‌گفتند وقتی پیامبر مبعوث شود شما را از دیار خود بیرون می‌كنیم و اموالمان را پس خواهیم گرفت؛ ولی وقتی پیامبر مبعوث شد اوس و خزرج كه به نام انصار معروف شدند به پیامبر ایمان آوردند و یهود كافر شدند.
به این دلیل كه آنها از نسل حضرت اسحاق بودند و پیامبر از نسل حضرت اسماعیل و آنها حسد بردند و تسلیم وسوسه شیطان شدند. و علماءِ آنها هم برای حفظ مقامات خودشان انكار اوصاف پیامبر را در تورات نمودند.
● آیات ۹۷ و ۹۸ سوره بقره
۹۷) قُلْ مَنْ كانَ عَدُوًّا لِجِبْرِیلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلی قَلْبِكَ بِإِذْنِ اللَّهِ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیْهِ وَ هُدیً وَ بُشْری لِلْمُؤْمِنِینَ.
۹۸) مَنْ كانَ عَدُوًّا لِلَّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَ رُسُلِهِ وَ جِبْرِیلَ وَ مِیكالَ فَإِنَّ اللَّهَ عَدُوٌّ لِلْكافِرِینَ.
بگو: «كسی كه دشمن جبرئیل است [در واقع دشمن خداست‏] چرا كه او، به فرمان خدا، قرآن را بر قلبت نازل كرده است‏، در حالی كه مؤید [كتابهای آسمانی‏] پیش از آن‏، و هدایت و بشارتی برای مؤمنان است‏.»
هر كه دشمن خدا، و فرشتگان و فرستادگان او، و جبرئیل و میكائیل است [بداند كه‏] خدا یقینا دشمن كافران است‏.
□□□
زمانی كه پیامبر وارد مدینه شد «عبدالله‌بن صوریا» كه یكی از علمای یهود بود خدمت آن حضرت رسید و سؤالات چندی نمود و می‌خواست نشانه‌هایی را كه دلیل بر نبوت پیامبر بود جستجو نمود. یكی از سؤالات او این بود كه ای محمد خواب تو چگونه است؟ پیامبر فرمود: چشمم خواب است و دلم بیدار گفت: راست گفتی و پس از سؤالات متعدد دیگر گفت: یك سؤال باقی مانده اگر به آن جواب درست بدهی به تو ایمان می‌اوریم. بگو نام آن فرشته‌ای كه بر تو نازل می‌ شود چیست؟ پیامبر فرمود: جبرئیل. ابن‌ صوریا گفت: جبرئیل دشمن ماست چون دستورهای مشكل در مورد قتل و جنگ می‌آورد اما میكاییل همیشه واسطه سرور و راحت است اگر او برای تو وحی می‌آورد ما به تو ایمان می‌آوردیم. پیامبر (ص) فرمود: وای بر تو، جبرئیل و میكائیل دو ملك مأمور به امر پروردگار هستند. اگر امری را خداوند مقرر فرموده باشد تقصیر جبرئیل چیست؟ هركس با جبرئیل دشمن باشد با میكائیل هم دشمن است.
● آیه ۱۰۴ سوره بقره
۱۰۴) یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا انْظُرْنا وَ اسْمَعُوا وَ لِلْكافِرِینَ عَذابٌ أَلِیمٌ.
ای كسانی كه ایمان آورده‏اید، نگویید: «راعنا»، و بگویید: «انظرنا»، و [این توصیه را] بشنوید؛ و [گر نه‏] كافران را عذابی دردناك است‏.
□□□
در اوایل اسلام هنوز بعضی از مسلمانان انس به احكام و معارف اسلامی نگرفته بودند و زمانی كه پیامبر آیات الهی را برای آنها بیان می‌كرد از ایشان می‌خواستند كه آهسته‌تر سخن بگوید و گاهی عرض می‌كردند «راعنا» كه یعنی حال ما را رعایت فرما. یهود در این زمان فرصتی به دست آورده و این كلمه را وسیلهٔ جسارت قرار دادند، چون این كلمه در لغت آنها دشنام بود؛ مانند اینكه بگویند؛ بشنو كه هرگز نشنوی. و این كلمه را تكرار می‌كردند و می‌خندیدند و می‌گفتند: اگر تا به حال محمد را در خفا دشنام می‌دادیم بعد از این علناً ناسزا می‌گوییم و بعضی كلمهٔ راعینا می‌گفتند كه به معنی چوپان ما است و پیامبر را مورد خطاب قرار می‌دادند تا اینكه سعدبن معاذ انصاری متوجه غرض آنها شد و تهدید به قتلشان نمود. پس این آیه نازل شد كه خطاب به اهل ایمان است كه به جای لفظ راعنا، بگویند: «انظرنا»، یعنی لطف به سوی ما فرما تا یهود نتوانند وسیلهٔ استهزا و اهانت به پیامبر را فراهم نمایند.
● آیه ۱۰۸ سوره بقره
۱۰۸) أَمْ تُرِیدُونَ أَنْ تَسْئَلُوا رَسُولَكُمْ كَما سُئِلَ مُوسی مِنْ قَبْلُ وَ مَنْ یَتَبَدَّلِ الْكُفْرَ بِالْإِیمانِ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبِیلِ.
آیا می‏خواهید از پیامبر خود همان را بخواهید كه قبلا از موسی خواسته شد؟ و هر كس كفر را با ایمان عوض كند، مسلما از راه درست گمراه شده است‏.
□□□
نقل شده كه «وهب‌بن زید و رافع‌بن حرمله» خدمت پیامبر آمدند و گفتند: از طرف خدا برای ما نامه‌ای بیاور تا آن را بخوانیم و ایمان بیاوریم و یا برای ما رودهایی جاری فرما تا از تو اطاعت كنیم. بعضی گفته‌اند گروهی از پیامبر خواستند خدا را به آنها بنمایاند تا ایمان آورند. همان تقاضایی كه بنی‌اسرائیل از موسی داشتند و گروهی از آن حضرت تقاضا كردند برای آنها بتی قرار دهد تا آن را پرستش كنند. پس این آیه نازل شد و به آنان پاسخ گفت.
● آیه ۱۱۳ سوره بقره
۱۱۳) وَ قالَتِ الْیَهُودُ لَیْسَتِ النَّصاری عَلی شَیْ‏ءٍ وَ قالَتِ النَّصاری لَیْسَتِ الْیَهُودُ عَلی شَیْ‏ءٍ وَ هُمْ یَتْلُونَ الْكِتابَ. كَذلِكَ قالَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ مِثْلَ قَوْلِهِمْ فَاللَّهُ یَحْكُمُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَهِٔ فِیما كانُوا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ.
و یهودیان گفتند: «ترسایان بر حق نیستند.» و ترسایان گفتند: «یهودیان بر حق نیستند» ـ با آنكه آنان كتاب [آسمانی‏] را می‏خوانند. افراد نادان نیز [سخنی‏] همانند گفته ایشان گفتند. پس خداوند، روز رستاخیز در آنچه با هم اختلاف می‏كردند، میان آنان داوری خواهد كرد.
□□□
در شأن نزول این آیه آمده كه قومی از یهود و جماعتی از نصاری نزد پیامبر آمدند و گفتند: ای محمد بین ما حكم كن. آن حضرت فرمود: شرح حال خودتان را بیان كنید. جماعت یهود گفتند: ما ایمان به خداوند یگانهٔ حكیم داریم و اولیاء او هستیم و نصاری بهره‌ای از دین حق ندارند سپس نبوت عیسی و كتاب او انجیل را انكار كردند و مسیحیان نیز همین مقوله را نسبت به یهود عرضه داشتند و پیامبر فرمود: همه شما دو فرقه به خطا و باطل رفته‌اید و فسق و تجاوز از دین حق نموده‌اید؛ پس آنان عرضه داشتند چگونه ما كافر و فاسقیم با آنكه خداوند در دست ماست و آن را تلاوت می‌نماییم. پیامبر فرمود: شما با تورات و انجیل مخالفت كردید و بر طبق آن عمل ننمودید. سپس این آیات نازل شد و آنها را به خاطر گفتار باطل‌شان سرزنش نمود.
● آیه ۱۱۴ سوره بقره
۱۱۴) وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَساجِدَ اللَّهِ أَنْ یُذْكَرَ فِیهَا اسْمُهُ وَ سَعی فِی خَرابِها أُولئِكَ ما كانَ لَهُمْ أَنْ یَدْخُلُوها إِلاَّ خائِفِینَ لَهُمْ فِی الدُّنْیا خِزْیٌ وَ لَهُمْ فِی الْآخِرَهِٔ عَذابٌ عَظِیمٌ.
و كیست بیدادگرتر از آن كس كه نگذارد در مساجد خدا، نام وی برده شود، و در ویرانی آنها بكوشد؟ آنان حق ندارند جز ترسان‏- لرزان در آن [مسجد] ها درآیند. در این دنیا ایشان را خواری‏، و در آخرت عذابی بزرگ است‏.
□□□
در روایتی آمده كه این آیه دربارهٔ قریش است كه پیامبر را از دخول در مسجدالحرام بعد از ورود آن حضرت به مكه معظمه منع كردند. و بعضی گفته‌اند آیه دربارهٔ مسیحیانی است كه با یهودیان جنگیدند و تورات را آتش زدند و بیت المقدس را خراب كردند و مردارها را در آن ریختند. و بعضی گفته‌اند منظور آیه مكان‌هایی است كه مسلمانان در مكه برای انجام نماز داشتند ولی بعد از مهاجرت پیامبر و مسلمانان به مدینه مشركان آنها را نابود كردند.
● آیه ۱۱۵ سورهٔ بقره
۱۱۵) وَ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ واسِعٌ عَلِیمٌ.
و مشرق و مغرب از آنِ خداست‏؛ پس به هر سو رو كنید، آنجا روی [به‏] خداست‏. آری‏، خدا گشایشگر داناست‏.
□□□
روایات گوناگونی ‌در ‌شأن نزول این آیه آورده اند. بعضی می‌گویند منظور این آیه‌ نمازهای نافله است كه در سفر به هر سمت خوانده شود درست است. بعضی می‌گویند این آیه در مورد تغییر قبله است. زمانی كه قبلهٔ مسلمانان از بیت‌المقدس به سوی كعبه تغییر یافت یهودیان به مسلمانان ایراد گرفتند كه مگر می‌شود قبله را تغییر داد. و بعضی گفته‌اند آیه دو مورد گروهی از مسلمانان است كه پیامبر آنها را به مأموریتی فرستاد. وقتی شب شد و تاریكی همه جا را گرفت آنها نتوانستند قبله را تشخیص دهند و هر كدام به سویی نماز خواندند و وقتی روز شد متوجه شدند به غیر از جانب قبله نماز خوانده‌اند و در این مورد از پیامبر سؤال كردند. پس این آیه نازل شد كه مشرق و مغرب زمین متعلق به خداوند است و نماز آنان در این حالت درست بوده است.● آیات ۱۲۰ و ۱۲۱ سوره بقره
۱۲۰) وَ لَنْ تَرْضی عَنْكَ الْیَهُودُ وَ لاَ النَّصاری حَتَّی تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَی اللَّهِ هُوَ الْهُدی وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ بَعْدَ الَّذِی جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ ما لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا نَصِیرٍ.
۱۲۱) الَّذِینَ آتَیْناهُمُ الْكِتابَ یَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ أُولئِكَ یُؤْمِنُونَ بِهِ وَ مَنْ یَكْفُرْ بِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ.
و هرگز یهودیان و ترسایان از تو راضی نمی‏شوند، مگر آنكه از كیش آنان پیروی كنی‏. بگو: «در حقیقت‏، تنها هدایت خداست كه هدایت [واقعی‏] است‏.» و چنانچه پس از آن علمی كه تو را حاصل شد، باز از هوسهای آنان پیروی كنی‏، در برابر خدا سرور و یاوری نخواهی داشت‏.
كسانی كه كتاب [آسمانی‏] به آنان داده‏ایم‏، [و] آن را چنانكه باید می‏خوانند، ایشانند كه بدان ایمان دارند. و[لی‏] كسانی كه بدان كفر ورزند، همانانند كه زیانكارانند.
□□□
در مورد آیه اول چنین روایت شده كه مسیحیان و یهودیان از پیامبر انتظار داشتند كه در قبله با آنها موافق باشد ولی وقتی قبلهٔ مسلمانان از بیت المقدس به سوی مكه تغییر كرد آنها ناامید شدند و پیامبر همیشه سعی داشت آنها را راضی نگه دارد بلكه اسلام را قبول كنند؛ ولی این آیه به پیامبر می‌گوید كه مدارای با آنها تا حدی است كه موجب طمع آنها در دین تو نشود و آنها هیچ‌وقت از تو راضی نخواهند شد مگر اینكه دین آنها را بدون چون و چرا بپذیری.
در مورد آیه دوم هم روایات مختلف است. گروهی می‌گویند آیه در شأن افرادی است كه با جعفربن ابیطالب از حبشه آمدند كه چهل نفر بودند و «بحیرا» راهب معروف نیز با آنان بود. و بعضی معتقدند آیه در مورد عبدالله‌بن سلام و سعیدبن عمرو و دیگر یهودیانی است كه واقعاً اسلام را پذیرفتند و به راستی ایمان آوردند.
● آیه ۱۴۲ سوره بقره
۱۴۲) سَیَقُولُ السُّفَهاءُ مِنَ النَّاسِ ما وَلاَّهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِمُ الَّتِی كانُوا عَلَیْها قُلْ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ إِلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ.
۱۴۲) به زودی مردم كم خرد خواهند گفت‏: «چه چیز آنان را از قبله‏ای كه بر آن بودند رویگردان كرد؟» بگو: «مشرق و مغرب از آن خداست‏؛ هر كه را خواهد به راه راست هدایت می‏كند.»
□□□
زمانی كه پیامبر در مكهٔ معظمه بود امر خداوند بر آن تعلق داشت كه آن حضرت به جانب بیت‌المقدس نماز بخواند و ایشان سیزده سال به این قسم نماز می‌گزاردند و وقتی وارد مدینه شدند تا هفده ماه به جانب بیت‌المقدس نماز می‌خواندند تا آنكه جمعی از متمردین یهود گفتند: والله محمد نمی‌داند چطور نماز بخواند. رو به قبلهٔ ما نماز می‌گزارد و به طریقهٔ ما عبادت می‌كند. این خبر چون به گوش پیامبر رسید ناراحت شدند و قبلهٔ آنها را اكراه داشتند و متمایل به كعبه گردیدند تا آنكه جبرئیل نازل شد و آن حضرت به او فرمود: دوست داشتم كه خداوند قبلهٔ مرا از بیت‌المقدس به كعبه تحویل نماید چون از شماتت یهود ناراحت هستم. جبرئیل عرض كرد: از خداوند مسئلت‌نما كه قبله را به جانب مكه تغییر دهد خداوند خواهش تو را رد نمی‌نماید و آن حضرت دعا نمود و جبرئیل صعود كرد و بلافاصله هبوط نمود و آیات تحویل قبله را ابلاغ كرد. بعد از آن یهود اعتراض دیگری كردند و گفتند: ما چگونه اطمینان به گفتار و كردار چنین كسی داشته باشیم كه چهارده سال به طرفی نماز بخواند بعد معلوم شود بر باطل نماز خوانده. شاید چهارده سال دیگر هم به جانب كعبه نماز بگزارد بعد بگوید این هم باطل بوده. پیامبر در جواب فرمود: آن باطل نبوده و این هم باطل نیست بلكه هر دو حق است و هر دو طبق حكمت و مصلحت تام و تمام بوده.
● آیه ۱۵۸ سوره بقره
۱۵۸) إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَهَٔ مِنْ شَعائِرِ اللَّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَیْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلا جُناحَ عَلَیْهِ أَنْ یَطَّوَّفَ بِهِما وَ مَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً فَإِنَّ اللَّهَ شاكِرٌ عَلِیمٌ.
در حقیقت‏، «صفا» و «مروه‏» از شعایر خداست [كه یادآور اوست‏]؛ پس هر كه خانه [خدا] را حج كند، یا عمره گزارد، بر او گناهی نیست كه میان آن دو سعی به جای آورد. و هر كه افزون بر فریضه‏، كار نیكی كند، خدا حق شناس و داناست‏.
□□□
در زمان جاهلیت مشركان و بت‌پرستان، مراسم حج از قبیل: قربانی، طواف و سعی میان صفا و مروه را با آمیزه‌ای از خرافات و اعمال شرك آمیز انجام می‌دادند. اسلام طریقهٔ درست این اعمال را برای آنها بیان كرد.
از جمله اعمالی كه در مراسم حج انجام می‌شد سعی میان صفا و مروه بود كه نام دو كوه است و بت‌پرستان دو بت به نام اساف و نائله بر بالای آن دو نصب كرده بودند و در هر بار رفت و برگشت آن دو بت را به عنوان تبریك دست می‌كشیدند. مسلمانان از این موضوع ناراحت بودند و فكر می‌كردند سعی میان صفا و مروه درست نیست. پس این آیه نازل شد و به آنان اظهار داشت كه صفا و مروه از نشانه‌های خداوند است و مسلمانان نباید آن را ترك كنند.
● آیه ۱۷۸ سوره بقره
۱۷۸) یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَیْكُمُ الْقِصاصُ فِی الْقَتْلی الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَ الْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَ الْأُنْثی بِالْأُنْثی فَمَنْ عُفِیَ لَهُ مِنْ أَخِیهِ شَیْ‏ءٌ فَاتِّباعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَداءٌ إِلَیْهِ بِإِحْسانٍ ذلِكَ تَخْفِیفٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ رَحْمَهٌٔ فَمَنِ اعْتَدی بَعْدَ ذلِكَ فَلَهُ عَذابٌ أَلِیمٌ.
ای كسانی كه ایمان آورده‏اید، درباره كشتگان‏، بر شما [حق‏] قصاص مقرر شده‏: آزاد عوض آزاد و بنده عوض بنده و زن عوض زن‏. و هر كس كه از جانب برادر [دینی‏] اش [یعنی ولی مقتول‏]، چیزی [از حق قصاص‏] به او گذشت شود، [باید از گذشت ولی مقتول‏] به طور پسندیده پیروی كند، و با [رعایت‏] احسان‏، [خونبها را] به او بپردازد. این [حكم‏] تخفیف و رحمتی از پروردگار شماست‏؛ پس هر كس‏، بعد از آن از اندازه درگذرد، وی را عذابی دردناك است‏.
□□□
نقل شده كه مابین این دو قبیله از عرب خونریزی روی داده بود و یكی از آن دو قبیله بر دیگری تفوق داشتند و قسم یاد نمودند كه در مقابل بنده، آزاد و در مقابل زن، مرد و در مقابل یك مرد، دو مرد را بكشند. این واقعه را به عرض پیامبر رساندند پس این آیه نازل شد و آن حضرت امر الهی را اعلام فرمود. و حكم اسلام حد وسط میان دو حكم بود كه در آن زمان رایج بود یعنی بعضی فقط قصاص را لازم می‌دانستند و دیه را قبول نداشتند و بعضی دیه را لازم می‌دانستند و قصاص انجام نمی‌دادند ولی اسلام هر دو امر را جایز شمرده است.
● آیه ۱۸۷ سوره بقره
۱۸۷) أُحِلَّ لَكُمْ لَیْلَهَٔ الصِّیامِ الرَّفَثُ إِلی نِسائِكُمْ هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَخْتانُونَ أَنْفُسَكُمْ فَتابَ عَلَیْكُمْ وَ عَفا عَنْكُمْ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَ ابْتَغُوا ما كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَ كُلُوا وَ اشْرَبُوا حَتَّی یَتَبَیَّنَ لَكُمُ الْخَیْطُ الْأَبْیَضُ مِنَ الْخَیْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّیامَ إِلَی اللَّیْلِ وَ لا تُبَاشِرُوهُنَّ وَ أَنْتُمْ عاكِفُونَ فِی الْمَساجِدِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلا تَقْرَبُوها كَذلِكَ یُبَیِّنُ اللَّهُ آیاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ.
در شبهای روزه‏، همخوابگی با زنانتان بر شما حلال گردیده است‏. آنان برای شما لباسی هستند و شما برای آنان لباسی هستید. خدا می‏دانست كه شما با خودتان ناراستی می‏كردید، پس توبه شما را پذیرفت و از شما درگذشت‏. پس‏، اكنون [در شبهای ماه رمضان می‏توانید] با آنان همخوابگی كنید، و آنچه را خدا برای شما مقرر داشته طلب كنید. و بخورید و بیاشامید تا رشته سپید بامداد از رشته سیاه [شب‏] بر شما نمودار شود؛ سپس روزه را تا [فرا رسیدن‏] شب به اتمام رسانید. و در حالی كه در مساجد معتكف هستید [با زنان‏] درنیامیزید. این است حدود احكام الهی‏! پس [زنهار به قصد گناه‏] بدان نزدیك نشوید. این گونه‏، خداوند آیات خود را برای مردم بیان می‏كند، باشد كه پروا پیشه كنند.
□□□
این آیه دربارهٔ «خوات‌بن جبیر انصاری» نازل شده كه در واقعهٔ خندق با پیامبر بود و روزه داشت. چون شب شد به منزل آمد. پیش از نزول این آیه حكم این بود كه اگر كسی قبل از افطار به خواب می‌رفت باید روزه را تا روز دیگر ادامه دهد. از قضا آن شب طعام در منزل او حاضر نبود. اهل بیت او گفتند: اندكی صبر نما تا غذا حاضر شود و او به خواب رفت و از شدت خستگی برای سحر هم بیدار نشد. او هم با گرسنگی شب را به روز آورد و دوباره در حفر خندق شركت كرد تا بی‌حال شد اتفاقاً پیامبر (ص) از آنجا می‌گذشت او را دید و آن حال را مشاهده كرد پس این آیه نازل شد و احكام درست را برای آنان بیان نمود.
● آیه ۱۸۹ سوره بقره
۱۸۹) یَسْئَلُونَكَ عَنِ الْأَهِلَّهِٔ قُلْ هِیَ مَواقِیتُ لِلنَّاسِ وَ الْحَجِّ وَ لَیْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقی وَ أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوابِها وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ.
درباره [حكمت‏] هلالها[ی ماه‏] از تو می‏پرسند، بگو: «آنها [شاخص‏] گاه‏ شماری برای مردم و [موسم‏] حجّ‏اند.» و نیكی آن نیست كه از پشت خانه ‏ها درآیید، بلكه نیكی آن است كه كسی تقوا پیشه كند، و به خانه‏ها از در [ورودی‏] آنها درآیید، و از خدا بترسید، باشد كه رستگار گردید.
□□□
معاذبن جبل از پیامبر پرسید: هلال ماه چیست و چرا كم‌كم به صورت بدر و باز به صورت هلال در می‌‌آید؟ به این خاطر این آیه نازل شد و اعلام كرد حالات گوناگون ماه چه فوایدی دارد.
● آیه ۱۹۰ سوره بقره
۱۹۰) وَ قاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ الَّذِینَ یُقاتِلُونَكُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ.
و در راه خدا، با كسانی كه با شما می‏جنگند، بجنگید، ولی از اندازه درنگذرید، زیرا خداوند تجاوزكاران را دوست نمی‏دارد؛
□□□
این آیه در مورد صلح حدیبیه نازل شد. پیامبر با ۱۴۰۰ نفر از یاران خود عازم عمره شدند. وقتی به سر‌زمین حدیبیه رسیدند مشركان مانع ورود آنها به مكه شدند و پس از گفتگوهای زیاد با پیامبر به توافق رسیدند كه سال بعد پیامبر برای انجام مناسك عمره به مكه بیایند و قول دادند كه آنها مكه را سه روز برای پیامبر خالی كنند. سال بعد مسلمانان از این ترسان بودند كه آنها به قول خود وفا نكنند و جنگی به وقوع پیوندد و پیامبر هم از مقاتله در ماه حرام ناراحت بودند كه این آیه نازل شد و خداوند امر نمود كه اگر دشمن جنگ را شروع كرد مسلمانان هم با آنان به مقابله بر‌خیزند.
● آیات ۲۰۴ تا ۲۰۶ سوره بقره
۲۰۴) وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِی الْحَیاهِٔ الدُّنْیا وَ یُشْهِدُ اللَّهَ عَلی ما فِی قَلْبِهِ وَ هُوَ أَلَدُّ الْخِصام.
۲۰۵) وَ إِذا تَوَلَّی سَعی فِی الْأَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیها وَ یُهْلِكَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ الْفَسادَ.
۲۰۶) وَ إِذا قِیلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّهُٔ بِالْإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَ لَبِئْسَ الْمِهادُ.
و از میان مردم كسی است كه در زندگی این دنیا سخنش تو را به تعجّب وامی‏دارد، و خدا را بر آنچه در دل دارد گواه می‏گیرد، و حال آنكه او سخت‏ترین دشمنان است‏.
و چون برگردد [یا ریاستی یابد] كوشش می‏كند كه در زمین فساد نماید و كِشت و نسل را نابود سازد، و خداوند تباهكاری را دوست ندارد.
و چون به او گفته شود: «از خدا پروا كن‏» نخوت‏، وی را به گناه كشاند. پس جهنم برای او بس است‏، و چه بد بستری است‏.
□□□
این آیات در مورد شخص منافقی به نام «اخنس‌بن شریق» نازل شده است. وی ظاهراََ ایمان آورده بود و تظاهر به دوستی پیامبر می‌كرد و پیامبر هم او را مورد لطف و مرحمت خویش قرار می‌داد. ولی زمانی كه بین او و طایفه‌ای از مسلمانان اختلاف در گرفت چهار‌پایانشان را كشت و مزارعشان را آتش زد و بدین وسیله كینه و نفاق درونی خود را بروز داد.● آیات ۲۰۷ سوره بقره
۲۰۷) وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ.
و از میان مردم كسی است كه جان خود را برای طلب خشنودی خدا می‏فروشد، و خدا نسبت به [این‏] بندگان مهربان است‏.
□□□
این آیه در لیله‌المبیت نازل شد یعنی همان شبی كه علی(ع) در بستر پیامبر خوابید و زمانی كه مشركان برای كشتن پیامبر به خانهٔ او حمله كردند. علی (ع) را در بستر پیامبر یافتند و این چنین او حاضر شده بود جان خود را فدای پیامبر اسلام سازد.
● آیه ۲۱۲ سوره بقره
۲۱۲) زُیِّنَ لِلَّذِینَ كَفَرُوا الْحَیاهُٔ الدُّنْیا وَ یَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ الَّذِینَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَهِٔ وَ اللَّهُ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ.
زندگی دنیا در چشم كافران آراسته شده است‏، و مؤمنان را ریشخند می‏كنند و [حال آنكه‏] كسانی كه تقواپیشه بوده‏اند، در روز رستاخیز، از آنان برترند و خدا به هر كه بخواهد، بی‏شمار روزی می‏دهد.
□□□
اشراف و بزرگان قریش مؤمنان واقعی و یاران راستین پیامبر را كه از نظر مادی تنگ‌دست بودند مسخره می‌كردند و می‌گفتند اگر ادعای پیامبر درست بود و او واقعاَ از طرف خدا بود ثروتمندان و اشراف از او پیروی می‌كردند و آیه فوق در پاسخ آنان نازل شد.
● آیه ۲۱۴ سوره بقره
۲۱۴) أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّهَٔ وَ لَمَّا یَأْتِكُمْ مَثَلُ الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْساءُ وَ الضَّرَّاءُ وَ زُلْزِلُوا حَتَّی یَقُولَ الرَّسُولُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ مَتی نَصْرُ اللَّهِ أَلا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِیبٌ.
آیا پنداشتید كه داخل بهشت می‏شوید و حال آنكه هنوز مانند آنچه بر [سر] پیشینیان شما آمد، بر [سر] شما نیامده است‏؟ آنان دچار سختی و زیان شدند و به [هول و] تكان درآمدند، تا جایی كه پیامبر [خدا] و كسانی كه با وی ایمان آورده بودند گفتند: «پیروزی خدا كی خواهد بود؟» هش دار، كه پیروزی خدا نزدیك است‏.
□□□
در جنگ احزاب وقتی مسلمانان در محاصره كفار قرار گرفتند دچار ترس و وحشت شدیدی شدند در این هنگام این آیه نازل شد و آنان را دعوت به بردباری و استقامت نموده و به آنها وعدهٔ یاری و پیروزی داد.
● آیه ۲۱۷ سوره بقره
۲۱۷) یَسْئَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرامِ قِتالٍ فِیهِ قُلْ قِتالٌ فِیهِ كَبِیرٌ وَ صَدٌّ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ وَ كُفْرٌ بِهِ وَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ إِخْراجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ وَ الْفِتْنَهُٔ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَ لا یَزالُونَ یُقاتِلُونَكُمْ حَتَّی یَرُدُّوكُمْ عَنْ دِینِكُمْ إِنِ اسْتَطاعُوا وَ مَنْ یَرْتَدِدْ مِنْكُمْ عَنْ دِینِهِ فَیَمُتْ وَ هُوَ كافِرٌ فَأُولئِكَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَهِٔ وَ أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِیها خالِدُونَ.
از تو درباره ماهی كه كارزار در آن حرام است می‏پرسند. بگو: «كارزار در آن‏، گناهی بزرگ و باز داشتن از راه خدا و كفر ورزیدن به او و باز داشتن از مسجدالحرام [= حج‏]، و بیرون راندن اهل آن از آنجا، نزد خدا [گناهی‏] بزرگتر، و فتنه [= شرك‏] از كشتار بزرگتر است‏.» و آنان پیوسته با شما می‏جنگند تا- اگر بتوانند- شما را از دینتان برگردانند. و كسانی از شما كه از دین خود برگردند و در حال كفر بمیرند، آنان كردارهایشان در دنیا و آخرت تباه می‏شود، و ایشان اهل آتشند و در آن ماندگار خواهند بود.
□□□
پیامبر به یكی از یارانش به نام «عبدالله‌بن جحش» نامه‌ای داد و هشت نفر دیگر از مسلمانان را با وی همراه نمود و به آنان امر كرد پس از آنكه دو روز راه پیمودند نامه را باز كنند و به دستورات آن عمل نمایند. آنها طبق گفتهٔ پیامبر پس از گذشت دو روز نامه را باز كردند و در آن چنین نوشته بود: پس از باز كردن نامه تا نخله كه سر‌زمینی است بین طائف و مكه پیش بروید و اوضاع قریش را به ما گزارش كنید. عبدالله‌بن جحش به همراهانش گفت: هر كس آمادهٔ شهادت است با من بیاید. همه با او حركت كردند. زمانی كه به نخله رسیدند به كاروانی از قریش كه عمر‌وبن حضرمی با آنان بود برخورد كردند و چون آخرین روز ماه رجب بود مسلمانان در مورد حمله به آنان با هم به مشورت پرداختند و بالاخره به آنان حمله كردند و عمروبن حضرمی را كشتند و قافله را نزد پیامبر آوردند. پیامبر از این عمل آنان ناراحت شد و دیگر مسلمانان هم آنان را مورد نكوهش قرار دادند و كفار هم زبان به تمسخر گشودند كه محمد(ص) جنگ و خونریزی را در ماهای حرام، حلال شمرده. بعد از این واقعه این آیات نازل شد و خداوند از عمل آنان بدین وسیله تقدیر كرد.
● آیه ۲۲۱ سوره بقره
۲۲۱) وَ لا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكاتِ حَتَّی یُؤْمِنَّ وَ لَأَمَهٌٔ مُؤْمِنَهٌٔ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِكَهٍٔ وَ لَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَ لا تُنْكِحُوا الْمُشْرِكِینَ حَتَّی یُؤْمِنُوا وَ لَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِكٍ وَ لَوْ أَعْجَبَكُمْ أُولئِكَ یَدْعُونَ إِلَی النَّارِ وَ اللَّهُ یَدْعُوا إِلَی الْجَنَّهِٔ وَ الْمَغْفِرَهِٔ بِإِذْنِهِ وَ یُبَیِّنُ آیاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَكَّرُونَ.
و با زنان مشرك ازدواج مكنید، تا ایمان بیاورند. قطعاً كنیز با ایمان بهتر از زن مشرك است‏، هر چند [زیبایی‏] او شما را به شگفت آورد. و به مردان مشرك زن مدهید تا ایمان بیاورند. قطعاً برده با ایمان بهتر از مرد آزاد مشرك است‏، هر چند شما را به شگفت آورد. آنان [شما را] به سوی آتش فرا می‏خوانند، و خدا به فرمان خود، [شما را] به سوی بهشت و آمرزش می‏خواند، و آیات خود را برای مردم روشن می‏گرداند، باشد كه متذكر شوند.
□□□
پیامبر یكی از یارانش به نام «مرثد» را برای انجام مأموریتی به مكه فرستاد. او وقتی وارد مكه شد با زن زیبایی به نام عناق كه در زمان جاهلیت او را می‌شناخت روبرو شد. عناق او را به خود دعوت كرد ولی مرثد تسلیم خواستهٔ او نشد. آن از او خواست كه با وی ازدواج كند ولی مرثد كفت كه باید از پیامبر اجازه بگیرد. او وقتی به مدینه بازگشت جریان را به عرض پیامبر رساند در این زمان بود كه این آیه نازل می‌شود و اظهار می‌دارد كه زنان مشرك و بت‌پرست لایق همسری مردان مسلمان نیستند.
● آیه ۲۳۲ سوره بقره
۲۳۲) وَ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلا تَعْضُلُوهُنَّ أَنْ یَنْكِحْنَ أَزْواجَهُنَّ إِذا تَراضَوْا بَیْنَهُمْ بِالْمَعْرُوفِ ذلِكَ یُوعَظُ بِهِ مَنْ كانَ مِنْكُمْ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ ذلِكُمْ أَزْكی لَكُمْ وَ أَطْهَرُ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ.
و چون زنان را طلاق گفتید، و عدّه خود را به پایان رساندند، آنان را از ازدواج با همسران [سابق‏] خود، چنانچه بخوبی با یكدیگر تراضی نمایند، جلوگیری مكنید. هر كس از شما به خدا و روز بازپسین ایمان دارد، به این [دستورها] پند داده می‏شود. [مراعات‏] این امر برای شما پربركت‏تر و پاكیزه‏تر است‏، و خدا می‏داند و شما نمی‏دانید.
□□□
یكی از یاران پیامبر از ازدواج مجدد خواهرش با شوهرش كه قبلاَ از وی جدا شده بود ممانعت می‌كرد در این زمان این آیه نازل شد و او را از مخالفت با این ازدواج منع كرد. و نیز گفته‌اند این آیه در مورد جابربن عبدالله است كه با ازدواج دختر عمویش با همسر اولش مخالفت می‌كرد.
● آیات ۲۳۸ و ۲۳۹ سوره بقره
۲۳۸) حافِظُوا عَلَی الصَّلَواتِ وَ الصَّلاهِٔ الْوُسْطی وَ قُومُوا لِلَّهِ قانِتِینَ.
۲۳۹) فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجالاً أَوْ رُكْباناً فَإِذا أَمِنْتُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَما عَلَّمَكُمْ ما لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ.
بر نمازها و نماز میانه مواظبت كنید، و خاضعانه برای خدا به پا خیزید.
پس اگر بیم داشتید، پیاده یا سواره [نماز كنید]؛ و چون ایمن شدید، خدا را یاد كنید كه آنچه نمی‏دانستید به شما آموخت‏.
□□□
گروهی از منافقان به بهانهٔ گرمی هوا و برای ایجاد تفرقه در صفوف مسلمانان در نماز جماعت شركت نمی‌كردند و به تبع آنان بعضی از مسلمانان هم از شركت در نماز جماعت خودداری می‌كردند به همین خاطر جمعیت نمازگزاران تقلیل یافته بود. پیامبر از این وضع بسیار ناراحت بودند. به دنبال این جریان آین آیات نازل شد و اهمیت نماز و بخصوص نماز ظهر را بیان داشت.
● آیه ۲۵۶ سوره بقره
۲۵۶) لا إِكْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَهِٔ الْوُثْقی لاَ انْفِصامَ لَها وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ.
در دین هیچ اجباری نیست‏. و راه از بیراهه بخوبی آشكار شده است‏. پس هر كس به طاغوت كفر ورزد، و به خدا ایمان آورد، به یقین‏، به دستاویزی استوار، كه آن را گسستن نیست‏، چنگ زده است‏. و خداوند شنوای داناست‏.
□□□
مردی از اهالی مدینه به نام «حصین» دو پسر داشت. این دو در برخورد با تعدادی از بازرگانان كه به مدینه كالا وارد می‌كردند آنها را به آئین مسیحیت دعوت كردند و آن‌ها هم این دین را پذیرفتند. حصین از رفتار فرزندانش سخت ناراحت شد و ماوقع را به اطلاع پیامبر رساند و از ایشان خواست آنها را به اسلام برگرداند و سؤال كرد كه می‌تواند آنها را به زور و اجبار به مذهب خویش درآورد؟ به دنبال این قضیه آیهٔ فوق نازل شد بدین مضمون كه در گرایش به دین زور و اجباری نیست.
● آیه ۲۶۷ سوره بقره
۲۶۷) یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَیِّباتِ ما كَسَبْتُمْ وَ مِمَّا أَخْرَجْنا لَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ لا تَیَمَّمُوا الْخَبِیثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَ لَسْتُمْ بِآخِذِیهِ إِلاَّ أَنْ تُغْمِضُوا فِیهِ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ حَمِیدٌ.
ای كسانی كه ایمان آورده‏اید، از چیزهای پاكیزه‏ای كه به دست آورده‏اید، و از آنچه برای شما از زمین برآورده‏ایم‏، انفاق كنید، و در پی ناپاك آن نروید كه [از آن‏] انفاق نمایید، در حالی كه آن را [اگر به خودتان می‏دادند] جز با چشم‏پوشی [و بی‏میلی‏] نسبت به آن‏، نمی‏گرفتید، و بدانید كه خداوند، بی‏نیازِ ستوده [صفات‏] است‏.
□□□
این آیه در مورد كسانی نازل شد كه از ثروتی كه از راه رباخواری در دوران جاهلیت به دست آورده بودند انفاق می‌كردند و خداوند بدین وسیله آنها را از این كار منع كرد و دستور داد كه اموال پاك و حلال خود را در راه خدا انفاق كنند. و همین‌طور در مورد كسانی نازل گردید كه هنگام انفاق، خرماهای خشك و نامرغوب را با خرمای خوب مخلوط می‌كردند. و به آنان امر نمود كه از این كار پرهیز كنند.
● آیه ۲۷۲ سوره بقره
۲۷۲) لَیْسَ عَلَیْكَ هُداهُمْ وَ لكِنَّ اللَّهَ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ فَلِأَنْفُسِكُمْ وَ ما تُنْفِقُونَ إِلاَّ ابْتِغاءَ وَجْهِ اللَّهِ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ یُوَفَّ إِلَیْكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تُظْلَمُونَ.
هدایت آنان بر عهده تو نیست‏، بلكه خدا هر كه را بخواهد هدایت می‏كند، و هر مالی كه انفاق كنید، به سود خود شماست‏، و[لی‏] جز برای طلب خشنودی خدا انفاق مكنید، و هر مالی را كه انفاق كنید [پاداش آن‏] به طور كامل به شما داده خواهد شد و ستمی بر شما نخواهد رفت‏.
□□□
مادر و جدهٔ زن مسلمانی به نام اسماء، كه هر دو مشرك بودند نزد او آمدند و از وی كمك خواستند ولی چون آنان هر دو بت‌پرست بودند اسماء از كمك به آنها امتناع ورزید و گفت: باید از پیامبر اجازه بگیرم. این آیه به مسلمانان اجازه داد كه در مواقع لزوم می‌توانند به غیر مسلمان هم انفاق كنند.
● آیه ۲۷۳ سوره بقره
۲۷۳) لِلْفُقَراءِ الَّذِینَ أُحْصِرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ لا یَسْتَطِیعُونَ ضَرْباً فِی الْأَرْضِ یَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِیاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسِیماهُمْ لا یَسْئَلُونَ النَّاسَ إِلْحافاً وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ.
[این صدقات‏] برای آن [دسته از] نیازمندانی است كه در راه خدا فرومانده‏اند، و نمی‏توانند [برای تأمین هزینه زندگی‏] در زمین سفر كنند. از شدّت خویشتن‏داری‏، فرد بی‏اطلاع‏، آنان را توانگر می‏پندارد. آنها را از سیمایشان می‏شناسی‏. با اصرار، [چیزی‏] از مردم نمی‏خواهند. و هر مالی [به آنان‏] انفاق كنید، قطعاً خدا از آن آگاه است‏.
□□□
تعدادی از یاران پیامبر كه در حدود ۴۰۰ نفر بودند و به خاطر شركت در جهاد به مدینه آمده بودند چون در آنجا خانه‌ای و خویشاوندی نداشتند در مسجد پیامبر منزل گزیده بودند. چون اقامت آنها در مسجد با شئونات آنجا سازگار نبود پیامبر از آنان خواست تا به مكانی به نام «صفّه» كه در بیرون مسجد قرار داشت بروند و این آیه به مسلمانان دستور داد كه به آنان كمك كنند.
● آیه ۲۷۸ سوره بقره
۲۷۸) یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ذَرُوا ما بَقِیَ مِنَ الرِّبا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ.
ای كسانی كه ایمان آورده‏اید، از خدا پروا كنید؛ و اگر مؤمنید، آنچه از ربا باقی مانده است واگذارید.
□□□
شخصی به نام خالدبن ولید از پیامبر سؤال كرد: پدرم با طایفهٔ بنی‌ ثقیف معاملات ربوی داشت و وصیت كرده كه مقداری از سود مطالباتش را كه باقی مانده دریافت كنم. آیا می‌توانم این كار را بكنم؟ آیات فوق به این دلیل نازل شد و مردم را به سختی از این كار منع كرد.
منبع : به سوی نور


همچنین مشاهده کنید