سه شنبه, ۲۹ اسفند, ۱۴۰۲ / 19 March, 2024
مجله ویستا

در آمدی بر تبیین وجوه عام اعجاز قرآن کریم


در آمدی بر تبیین وجوه عام اعجاز قرآن کریم
خداوند متعال در چند آیه از قرآن، مخالفان وحیانی بودن قرآن را به تحدی فراخوانده است . این دعوت در همان عصر نزول كه خداوندگاران شعر و ادب و فصاحت و بلاغت در مهبط وحی جشنواره‌های ادبی برگزار می‌كردند و سروده‌های خویش را به پرده‌ی كعبه می‌آویختند . با صدای رسا به گوش همگان رسید: اما هیچ كس بدان پاسخی در خور نداد و بدین سان معجزه‌ی آخرین پیامبر بنیان‌های خویش را استوار ساخت . با این حال، گوناگونی آرای قرآن شناسان و قرآن پژوهان در وجه اعجاز قرآن بسی شگفت‌انگیز است . تا جایی كه عده‌ای به این دیدگاه رسیده‌اند كه اعجاز قرآن فراتر از آن است كه بتوان چند وچون آن را با زبان آدمی بیان كرد.
نویسنده‌ی محترم ضمن بیان معانی لغوی و اصطلاحی اعجاز و انعكاس اختلاف نظرها و حیرات افزایی‌های دانش مندان در وجوه اعجاز، به ریشه‌یابی این گوناگونی در بیان وجوه پرداخته است .
● مقدمه
قرآن كریم،‌پناهنگاهی آسمانی و مأمنی آرام بخش و جاودانی است كه پناه جویانش را از هر بیم و گزندی در امان می‌دارد . در كلام پیشوایان معصوم ما ـ به خصوص امیرمؤمنان حضرت علی (ع) ـ به ویژگی‌هایی از این گنج نامه‌ای الهی اشاره شده است كه نشان می‌دهد چرا از میان میلیون‌ها و میلیاردها صفحه و صحیفه كه در گذر زمان،‌پا به عالم اندیشه‌ی انسان نهاده‌اند ،‌تنها این نبشتار بی‌هیچ رقیبی بر صدر نشسته است و سروری می‌كند؛ بر هر تیرگی و تاریكی می‌تازد و بی‌دریغ بر همه‌ی عالم می‌تابد؛ هیچ كسی در تلألؤ آن نمی‌آساید مگر آن كه به فهم حقیقتی نایل می‌آید یا از خطا و نقصی رهایی می‌یابد.۱
قرآن كریم جلوه‌گاه خداوند۲ و مظهر اسم حكیم حضرت حق است۳ و رشته‌ی محكمی است۴ كه آدمیان ، خود را به مدد آن تا به عرش بركشند و از چاه طبیعت برهند.
پاك و صافی شو و از چاه طبیعت به درآی كه صفـــــایی ندهد آب تراب آلوده
امام خمینی (ره) می‌نویسد:
این كتاب بزرگ الهی كه از عالم غیب الهی و قرب روبوبی نازل شده و برای استفاده‌ی ما مهجوران و خلاصی ما زندانیان سجن طبیعت و مغلولان زنجیرهای پیچ در پیچ هوای نفس و آمال به صورت لفظ و كلام درآمده، از بزرگ‌ترین مظاهر رحمت مطلقه‌ی الاهیه است۵.
هیچ جا بهتر از قرآن نیست، هیچ مكتبی بالاتر از قرآن نیست. این قرآن است كه هدایت می‌كند ما را به مقاصد عالیه‌ای كه در باطن ذات ما توجه به او هست و خود نمی‌دانیم۶.
گسترش پیام این سروش هدایت در عرصه‌ی جهان و مواجهه‌ی استوار با مهاجمه‌ی كژاندیشان از هر تبار و دیار، مستلزم توجه جدی به مبحث بنیادین و زیرساز اعجاز است . در این میان، مسأله‌ی مهمی شایان توجه است كه آیا تمامی آیات قرآن حاوی ویژگی اعجاز است یا برخی از آنها ؟ آیا هر یك از آیات از جنبه‌ای خاص، حایز صفت اعجاز است یا می‌توان به وجوهی از اعجاز دست یافت كه بر تمامی آیات شریفه‌ی قرآن نقش بسته باشد و پرتو آن بر تارك تك‌تك اجزای قرآن بدرخشد؟
پژوهش حاضر،‌افزون بر پرداختن به پرسش بالا، نگاهی به تنوع حیرت‌انگیز وجوه اعجاز قرآن در آرای دانشمندان و قرآن پژوهان می‌افكند و می‌كوشد موجبات این اختلاف را مورد كاوش قرار دهد.
● اعجاز و هماوردطلبی
خلیل بن احمد (م ۱۷۰ ق ) صاحب كهن‌ترین كتاب لغت عرب،‌العین، « عجز» را به معنای ضعف و ناتوانی دانسته است ۷. لسان العرب نیز بر همین پایه،‌صورت‌های دیگر ساخته شده از این واژه را توضیح می‌دهد و می نویسد: « عَجَّزَ الرجلُ و عاجَزَ ؛ ۸ رفت و به او نرسید» پس استمرا در ناتوانی در معنای این لغت نهفته است و در همین معناست این آیه‌ی شریفه:
« وَ الَّذِینَ سَعَوْا فِی آیَاتِنَا مُعَاجِزِینَ » [حج (۲۲)،‌ (۵۳) ]
آنان كه عاجزانه در ابطال آیات ما تلاش می‌كنند. [ یا این كه در فكر معاجزه هستند و معاجزه به مفهوم كوشش هر یك از دو طرف در عاجز كردن طرف مقابل است]‌
إعْجاز به معنای عاجز و ناتوان و درمانده ساختن دیگری است و از همین باب است:
« وَ أَنَّا ظَنَنَّا أَنْ لَنْ نُعجِزَاللهَ فِی الأَرْضِ» [ جن‌(۷۲) ، ۱۲]
و ما دانستیم كه هرگز خدا را عاجز نتوانیم كرد.
اما در معنای اصطلاحی اعجاز،‌دانشمندان علم كلام و قرآن شناسان، فراوان و موشكافانه سخن رانده‌اند. از آن جمله، علامه فاضل مقداد سیوری در شرح خود بر باب حادی عشر آورده است كه :
« المُعْجزُ هَوَ الأَمْرُ الخارقُ لِلْعادهِٔ المطابِقُ لِلدَّعْوی الْمَقْرونُ بِالتَّحَدِّی المُتَعَذِّرُ عَلَی الْخَلْقِ الإتْیانُ بِمِثلِهِ ؛۹ معجزه امری است خارق عادت ومطابق ادعا كه هم راه با تحدی و همانند طلبی بوده و مردم از انجام آن درمانده گردند. »
شیخ طوسی ، هم‌چنین بر اختصاص معجزه به شخص آورنده‌ی آن تصریح می‌كند تا تردیدی در دل مردم واقع نشود و صدق دعوی آورنده ،‌به روشنی ثابت شود. ۱۰
علامه‌ی طباطبایی در تعریف اعجاز می‌نویسد:
« اَلأمْرُ الْخارِقُ لِلْعَادَهِٔ الدّالُّ عَلی تَصَرُّفِ ماوَراءِالطَّبِیعَهِ فی عالَمِ الطَّبیعَهِ وَنَشْأَهِٔ الْمادَّهِٔ لابِمَعنَی الأَمْرِ الْمُبْطِلِ لِضَروُرَهِٔ الْعَقلِ ؛۱۱ معجزه امری است خارق عادت كه بر دخالت و تصرف نیروی ماورای طبیعت در عالم طبیعت و جهان مادی دلالت می‌كند،‌نه آن كه به معنای امری باشد كه ضروریات عقلی (مانند قانون علیّت) را ابطال كند. »
در قرآن كریم، « اعجاز» در معنای اصطلاحی یاد شده به كار نرفته است، بلكه معمولاً از واژه‌های آیه و بینه ( آیات و بینات) استفاده شده است .
بنابر تعریف راغب اصفهانی، « آیه» به معنای نشانه و علامت آشكار، و « بینه» به معنای دلیل روشن و واضح است،‌اعم از آن كه دلیل عقلی باشد یا حسی.۱۲
« لِیَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَنْ بَیِّنَهٍ وَ یَحْیَی مَنْ حَیَّ عَنْ بَیِّنَهٍ » [انفال (۸) ، ۴۲]
تا هر كه هلاك می‌شود از روی دلیل به هلاكت رسد و هر كه زنده می‌شود از روی دلیل زندگی یابد.
▪ چگونگی اتمام حجت قرآن بر غیر عرب
وجوه اعجاز قرآن به طور كلی به دو قسمت قابل تقسیم‌اند: نخست، وجوهی كه برای پی‌بردن به آنها تسلط و تخصص در زبان عربی ضرورت دارد؛ دوم، وجوهی كه تنها به معانی و مفاهیم قرآن ارتباط می‌یابند و آگاهی از آنها برای ناآشنایان با دقایق و ظریف ادبی زبان عربی نیز مقدور و میسور است .
امّا به هر حال، مشهور میان قرآن شناسان آن است كه مهم‌ترین وجه اعجاز در عصر نزول، فصاحت و بلاغت قرآن بوده و این را عرب به روشنی درمی‌یافت و بدین معرفت معترف بود و از این جهت، حجت بر اعجاز، علاوه بر فصحا وبلغای عرب، بر دو گروه دیگر نیز تام و تمام است:
۱) اعرابی كه معاصر نزول و معاشر رسول (ص) بودند اما در حد استادان مممتاز و مبرز بلاغت آن عصر كه بعضاً سروده‌هایشان بر پرده‌ی كعبه آویخته می‌شد ـ معلقات - نبودند بلكه داوری در ترجیح سخن‌های بلیغ را به آنها وامی‌نهادند و هر كه اندكی در احوال عرب آن روزگار تذمل كند این تفاوت چشم‌گیر مراتب بلاغت را در میان آنها به طور كامل تشخیص می‌دهد. این گروه، پس از خضوع و تسلیم استادان برجسته و داوران فراتر نشسته‌ی ادب عرب به غیر بشری بودن قرآن ، عذری در عدم ایمان نخواهند داشت، هم‌چنان كه معاصران حضرت موسی (ع) ،‌حتی اگر نابینا بودند و امكان مشاهده‌ی عینی معجزات آن پیامبر بزرگ را نداشتند، با وجود گواهی آن همه انسان بینا، عذر بی‌خبری از ایشان پذیرفته نبود.
۲) گروه دوم، كلیه‌ی عرب‌های پس از عصر نزول قرآن و نیز همه‌ی مردمان غیر عرب در هر زمانی هستند كه گرچه ممكن است با ادبیات عرب آشنایی نداشته باشند و با علم تفصیلی، وجوه اعجاز ادبی و بیانی قرآن را درنیابند، ولی به یقین دریافته‌اند آنها كه اهل عربیت بوده‌اند وفصاحت تمام داشته‌اند در پیشگاه قرآن زاوی فروتنی زدند و پیشانی خضوع بر خاك ساییدند.
علامه شعرانی در این مورد بیان جالبی دارد، وی می‌نویسد:
خداوند عالم نفرمود یك تن مانند قرآن نمی تواند آورد، بلكه فرمود اگر همه‌ی جهان به یكدیگر یاری برسانند باز مانند قرآن نیاورند. یك تن عالم است و فصیح نیست و دیگر فصیح است و عالم نیست و یكی تاریخ داند و دیگری از علوم اجتماعی باخبر است و دیگری از حساب آگاه‌ است و یكی از رموز جنگ و یكی تجارب آموخته ، اگر همه باهم یار شوند و بخواهند به یاری یكدیگر قرآنی بسازند باز عاجز شوند وفرو مانند و اگر قرآن تألیف یك تن بشر باشد آیا ممكن است تمام مردم جهان از معارضه‌ی با او و نوشتن یك فصل مانند فصلی از كتاب او عاجز شوند و همه‌گونه كوشش نمایند و رنج به خود دهند و راضی به كشته شدن و اسیری شوند و مال خویش را به تاراج دهند و یك آیت [ سوره] مانند قرآن نیاورند؟! … پس از آن حضرت تا امروز هم كه هزار [و چند صد ] سال می‌گذرد، این همه دشمنان اسلام نتوانستند یك سوره مانند قرآن بیاورند با آن [همه ] حرص و ولع كه به اضمحلال این دین حنیف دارند!۱۳
الف) مخاطب تحدی در اندیشه‌ی باقلانی
آیا هماوردجویی قرآن در خطاب با عموم انسان‌ها در همه‌ای اعصار است یا صرفاً با قهرمان‌های فصاحت و بلاغت در عصر بعثت رسول مكرم اسلام؟
دكتر بنت الشاطی در گزارشی كه از مفهوم اعجاز و مخاطبان تحدی بنابر نظرگاه‌های باقلانی به دست داده است مدعی وجود تعارض در اندیشه‌ی این دانشمند شده است با این بیان كه باقلانی در یك جا گفته است :
این آیت ـ یعنی معجزه‌ی قرآن ـ علمی است كه بر همگان لازم است آن را بپذیرند و سر تسلیم در برابرش فرود آورند. این در حالی است كه دانستیم مردم در درك این حقیقت و رسیدن به این علم، یا به عبارت دیگر به وجه دلالت آن، با یكدیگر تفاوت دارند، زیا غیر عرب تنها از طریق آگاهی یافتن از ناتوانی عرب در این مسأله به این معرفت می‌رسد كه قرآن معجزه است . غیر عرب در معرفت این امر واسطه‌هایی نیاز دارند كه افرادی كه خود اهل فصاحت‌اند بدان نیازمند نیستند . اما زمانی كه همین غیر عرب از ناتوانی اهل فصاحت در این مسأله آگاهی می‌یابد، به منزله‌ی آنان، مخاطب این آیت و حجت قرار می‌گیرد. به همین نحو،‌كسانی هم كه اهل فصاحت‌اند، ولی در سطحی متوسط قرار دارند، به آن اندازه به درك مسأله‌ی اعجاز نایل نمی‌آیند كه صاحبان قدرت و توانایی و چیره‌دستان این صناعت بدان نایل می‌شوند. به همین دلیل نیز، شاید این متوسط‌ها از این نظر در ردیف غیر عرب قرار گیرند كه تنها در صورت آگاهی یافتن از ناتوانی خدواندگاران این هنر حجت بر آنها تمام می‌شود. بنابراین، در این مسأله، آنان كه مرجع و معیارند مجموعه فصیحانند، نه تك‌تك آنها … ۱۴ .
اما دیری نمی پاید كه دانشمد مزبور ، این سخن خود را كه گفته بود تنها اعراب عصر بعثت مخاطب تحدی هستند، نادیده می‌گیرد و می‌گوید:
این تحدی، به یكنحو،‌هم آنان و هم دیگران را مورد خطاب قرار می‌دهد: ما به همان نحو كه از ناتوانی مردم نخستین عصر [ در آوردن همانند قرآن ] آگاهی می‌یابیم ، از ناتوانی مردم دیگر عصرها نیز آگاه می‌شویم، زیرا راه رسیدن به چنین آگاهی‌ای در هر دو مورد یكی است ، چرا كه همه به یك نحو مخاطب تحدی و مبارزه‌جویی قرار گرفته‌اند و از دیگر سوی ،‌روح به مخالفت و مبارزه برخاستن در همه‌ی طبایع به یك نحو موجود است و تكلیف نیز به یك شیوه و بی آنكه تفاوتی در كار باشد متوجه همگان است.۱۵
به نظر می‌رسد تصور تعارض در سخنان علامه باقلانی، توهمی بیش نباشد كه از تعارض ظاهری دو سخن یاد شده نشأت گرفته باشد در حالی كه با این توضیح مختصر، اشكال مذكور مرتفع می‌شود كه : هر چند خطاب تحدی به همگان است اما در حقیقت این متخصصان و نخبگان فصاحت و بلاغت ( یا هر یك از دیگر وجوه اعجاز قرآن ) هستند كه مخاطب تحدی واقع می‌شود و اگر قرار باشد نمونه‌ای همانند قرآن برساخته شود، هر چند همه بخواهند،‌اما به طور طبیعی همان متخصصان مدعی و تلاشگر در این كار خواهند بود. بنابراین اگر تا آخر تاریخ هم،‌همه مخاطب تحدی قرآن باشند، در عمل نگاه همه‌ی شكاكان در اعجاز برای مشاهده‌ی نتیجه‌ی كار به استادان فن به ویژه سرآمدان صدر تاریخ اسلام كه فحول ادبیت و عربیت بودند دوخته می‌شود؛ گر چه تا ابدالدهر نیز هرگز توان كوچك‌ترین مقابله‌ای را در این جهت نخواهندداشت ـ هم‌چنان كه طول تاریخ بشریت از صدر اسلام تاكنون نشان داده است و روز به روز این ناتوانی و شكست ظاهرتر و قطعی‌تر جلوه می‌كند، پس تعارضی در كار نخواهد بود.● سیری در وجوه اعجاز قرآن كریم
درباره‌ی وجوه اعجاز قرآن در طول تاریخ اسلام، فراوان گفته و نوشته‌اند، به گونه‌ای كه توصیف ، تبیین و بررسی آنها مستلزم چندین پژوهش گسترده و پردامنه است . اینكه به صورتی كاملاً مجمل و مختصر سیری داریم در مشهورترین وجوهی كه نامداران پهنه‌ی تفسیر و قرآن پژوهی در آثار خود به یادگار نهاده‌اند و یا از قول آنها در آثار دیگران نقل شده است .
▪ تنوع حیرت انگیز آرا درباره‌ی وجه اعجاز قرآن
گوناگونی آرای قرآن پژوهان در امر اعجاز قرآن، بسی شگفت انگیز است . هر چند به تصریح تمامی اندیشمندان مسلمان اصالت معجزه‌بودن قرآن كریم، حقیقتی است كه مورد پذیرش واتفاق همگان است و هیچ كس در آن تردید روا نمی‌دارد ، با این حال، این كتاب آسمانی، چون توسط بشر، در معرض تبیین علمی قرار می‌گیرد ، معركه‌ها برمی‌انگیزد و هوش وخرد نقادان معانی و الفاظ را به بهت و حیرت وا می‌دارد.
اینك به ذكر فشرده‌ی نظرات پرداخته ، از توضیح و تفصیل آنها صرف نظر می‌كنیم:
الف) بحث از وجوه اعجاز قرآن ضروری نیست
علامه شعرانی ضمن برشمردن وجوهی از اعجاز، یادآور می‌گردد كه خواجه نصیر الدین طوسی همه‌ی آنها را محتمل می‌شمرد و سپس اظهار می‌كند كه بحث از وجوه اعجاز ، بحثی غیرلازم است و دقت در علت اعجاز، وسوسه‌ای غیر ضروری است كه نفعی جز انحراف ذهن از راه مستقیم ندارد.۱۶ با توجه به توضیحات علامه شعرانی در اثر دیگر خود، راه سعادت، می‌توان گفت : ایشان توجه و وسواس بر كشف وجه اعجاز را برای اذهان ضعیف، مجاز نمی‌شمرد، ولی به طور كلی غیر ضروری بودن این بحث یا نهی از وسواس بی‌جا در چند و چون این مفهوم، منافاتی با سودمند یا حتی مستحسن بودن این مباحث ندارد، همچنان كه خود نیز در حد معمول و معقول بدان پرداخته است.۱۷
ب) كاوش از وجوه اعجاز قرآن ضروری است
در نقطه‌ی مقابل نظر پیشین، علامه جرجانی، اطلاع ما را از شكست اعراب در برابر تحدی قرآن،‌موجب بی‌نیازی از كاوش در چرایی این واقعیت نمی‌داند و ترجیح جهل را بر علم در این باره مجاز نمی‌شمرد و خود نیز در كاوش از این چگونگی قدم در میدان تحقیق می‌نهد. ۱۸
ج) ادراك وجه اعجاز امكان ذیر نیست.
برخی از قرآن پژوهان و مفسران برآنند كه وجه اعجاز قرآن ـ هر چه باشدـ برای بشر قابل درك نیست و « تردید در تعیین وجه اعجاز قرآن دلیل بر نشناختن و درنیافتن وجه اعجاز قرآن است. »۱۹ از دانشمندانی علامه مجلسی، ۲۰ سكاكی ۲۱ و حسن بن محمد قمی ۲۲ مشابه این نظر نقل شده است.
د) اعجمی تنها با استدلال، اعجاز را در می‌یابد.
بسیاری از دانشمندان تأكید می‌كنند كه اعجمی و حتی عرب غیرفصیح و ناآشنا با بلاغت، نمی‌تواند با علم تفصیلی و به گونه‌ای بدیهی و ضروری، اعجاز قرآن را دریابد و تنها راه فهم اعجاز قرآن برای این گروه، استدلال است.۲۳
روشن است كه این نظر درباره‌ی درك اعجاز بلاغی قرآن درست است، ولی آیا قرآن كریم، تنها از نظر بلاغت معجز‌است كه راه درك تفصیلی آن بر اعجمی مسدود باشد؟!
و) ناآشنا به زبان عربی نیز محروم و محجوب از قرآن نیست
مقابل رأی سابق، گروهی دیگر از دانش‌مندان، درك اعجاز قرآن را برای احدی از كسانی كه بخواهند به وجهی از وجوه اعجاز دست یابند، غیرممكن نمی‌دانند؛ یعنی همچنان كه ممكن است باب معارف قرآن بر روی كسی كه جز از بلاغت آن آگاهی ندارد ناگشوده بماند، كسانی هم كه از بلاغت قرآن سررشته‌ای ندارند ممكن است از وجوه دیگر،‌روزنه‌ای برای مشاهده‌ی عظمت كبریایی و ماورایی این كتاب برای خود بیابند.۲۴
هـ) نظریه‌ی صرفه: اعجاز قرآن جلوگیری مردم از همانند آوری است
از دیرباز، كسانی از مذاهب مختلف اسلامی همچون ابواسحاق نظام (م ۴۳۶ ق) و ابن سنان خفاجی (م ۴۶۶ ق) نظریه‌ای را مطرح كرده و گسترش داده‌اند كه بر آن است « رمز شكست اعراب در رویارویی با قرآن ، نه از ناحیه‌ی جنبه‌های درونی قرآن بلكه به سبب نیروی بازدارنده‌ای است كه خداوند نسبت به مخالفان و منكران حقانیت قرآن اعمال می‌كند و به این وسیله از همانند آوری آنان مانع می‌شود.»۲۵ ناگفته نماند كه برخی از منتقدان به نظریه‌ی صَرفه، یا كسانی كه احتمال درستی آن را نیز می‌دهند، علاوه بر نظریه‌ی صرفه، وجوه دیگر اعجاز را نیز صادق می‌دانند،‌از این گروه می‌توان راغب اصفهانی۲۶ و خواجه نصیرالدین طوسی۲۷ را نام برد.
ی) نیازی به فراگیر بودن وجوه اعجاز نسبت به كل آیات نیست.
از نظرات تازه‌ای كه مطرح شده، می‌توان نظر خالد العك را نام برد. وی می‌نویسد: در قرآن كریم دوازده معنا وجود دارد كه اگر در تمام قرآن جز یكی از آنها نبود برای اثبات اعجاز آن كفایت می‌كرد .این معانی عبارت‌اند از : ایجاز لفظ،‌ تشبیه چیزی به چیز دیگر، استعاره، معانی نو، هماهنگی حروف و كلمات،‌فاصله‌های مقاطع كلام در آیات، تجانس ساختار كلمات، بیان قصص و احوال، اشتمال بر حكمت‌ها و اسرار، مبالغه در امر و نهی، حسن بیان مقاصد و اغراض، تمهید مصالح و اسباب واخبار از آنچه بوده و خواهد بود.۲۸
وجوه مذكور سیزده وجه است كه ممكن است مؤلف دو تا از آنها را باهم به حساب آورده باشد نظیر تشبیه و استعاره . به هر حال با توجه به این كه تمامی این وجوه در كل ایات جریان ندارد معلوم می‌شود كه از نظر ایشان وجود یكی از وجوه اعجاز در پاره‌ای از آیات برای اثبات اعجاز كل قرآن كفایت می‌كند.
ر) وجه حقیقی اعجاز، جمع همه‌ی ویژگی‌ها است
از جمله‌ی نظریه‌های قابل توجه در تبیین وجه اعجاز قرآن ، رأیی است كه بدرالدین زركشی اظهار داشته و می‌گوید:
نظر اهل تحقیق آن است كه می‌گویند اعجاز قرآن با تمامی وجوه یاد شده واقع شده است نه به تك‌تك آنها، چرا كه قرآن ، همه‌ی آنها را باهم جمع كرده پس معنا ندارد كه با وجود اشتمال بر همه، تنها به یك وجه نسبت داده شود.۲۹
ز) تفسیر علمی، جلوه‌گاه اعجاز علمی قرآن است .
اعتقاد به این كه در قرآن كریم، علوم اولین و آخرین نهفته است و تلاش برای یافتن راه‌ها و روش‌های استخراج این دانش‌ها، برخلاف تصور معمول، سابقه‌ای طولانی در میان مفسران و قرآن پژوهان دارد.
در توضیح بنیاد این روش گفته شده است كه معتقدان به این نوع تفسیر، با توسعه بخشیدن به اصطلاح « علم» ،‌برآنند كه قرآن در كنار علوم اعتقادی و عملی دینی، دربردارنده‌ی دیگر دانش‌های دنیا با وجود همه‌ی شاخه‌ها و گونه‌های متفاوت آن نیز هست.۳۰
از پیشینیان، شاید شناخته‌ترین كسی كه كوشید در این راه به فهمی روشمند دست یابد و با جدیت تمام،‌دیگران را به این نوع نگرش فراخوند محمد غزالی (م ۵۰۵ ق ) باشد كه هم در احیاء علوم الدین ۳۱ و هم در جواهر القرآن۳۲ سخت بر این نظر پای فشرده است.
صاحب كتاب فكرهِٔ اعجاز القرآن كه به معرفی كوتاه آرای دانشمندان علوم قرآنی از قرن دوم تا قرن چهاردهم پرداخته است، در موارد متعددی نظرات كسانی همچون طنطاوی صاحب تفسیر الجواهر را بازگو می‌كند كه به تصریح یا اشاره وجه اعجاز قرآن را در رازگشایی از حقایق علمی جهان برشمرده‌اند.۳۳
ژ) فصاحت و علم در همه‌ی آیات قرآنی جاری‌اند.
از جمله معتقدان به این نظر علامه شمس الدین محمد آملی صاحب كتاب نفائس الفنون است . وی سبب اعجاز قرآن را دو عامل می‌شمارد كه هر دو در تمامی آیات قرآن جاری و نمودار است . این دو عامل عبارت اند از :
۱) فصاحت و بلاغت منحصر به فردی كه تمام بلیغان عرب را از همانند آوری عاجز ساخت .
۲) اشتمال بر جمیع معارف وحكم و محاسن شیم (اخلاق ) و اقاصیص اولین و آخرین و اخبار از مغیبات و كیفیت ادای طاعات و امتناع از منهیات و جمیع آنچه در تكمیل نفوس بشری و وصول به سعادت ابدی بدو احتیاج افتد.۳۴
ص) در قرآن هزاران معجزه وجود دارد.
این مسراقه، بنابر آنچه سیوطی در اتقان از وی نقل می‌كند بر آن است كه تمامی وجوهی كه عالمان در تبیین وجه اعجاز برشمرده‌اند درست است و با این همه به یك دهم از ده یك كل وجوه اعجاز دست نیافته‌اند .۳۵
زرقانی نیز به وجود هزاران وجه اعجاز در قرآن تصریح می‌كند و می‌گوید: بسیار اتفاق می‌افتد كه یك معجزه تنها در یك آیه مشاهده می‌شود،‌همچنان كه آیه‌ی « مباهله» به تنهایی یك معجزه است.۳۶
ض) وجوه اعجاز قرآن به موازات پیشرفت اعصار، ظاهر می‌شود.
آنچه این نظر را از نظریه‌ی پیشین متمایز می‌سازد، توجه به عنصر تعیین كننده‌ی زمان در ظهور معجزات قرآن است . بنابراین اعتقاد، وجوه اعجاز قرآن، نه تنها بیش از آن است كه قابل استقصا و شمارش باشد بلكه قرآن با مردم هر عصر و زمان با زبان خودشان از اعجاز خود سخن می‌گوید و متناسب سطح درك و ظرفیت فهم و خرد و آگاهی آنها،‌ابعادی از معجزات خود را آشكار می‌سازد. پس می‌توان گفت: قرآن، كتاب همه‌ی دوران‌هاست كه همواره به زبان روزگار خود سخن می‌گوید.۳۷
● موجبات اختلاف در تبیین وجوه اعجاز
سخن در عوامل ایجاد اختلاف میان دانشمندان قرآن پژوه پیرامون توضیح در چگونگی اعجاز قرآن و زوایا و دریچه‌های آن، پیچیده و گسترده است . آن چه به اجمال می‌توان آورد طرح آنها در ساختار سه عنوان كلی ذیل است :
۱) عوامل انسانی و شخصی ؛
۲) عوامل علمی و اجتماعی
۳) عوامل قرآنی
▪ عوامل انسانی وشخصی
این عوامل به نوبه‌ی خود به مؤلفه‌های دیگری بخش‌پذیرند:
الف) دشواری بیان یك احساس درونی :
اساساً درك و بیان یك احساس قلبی و جمال بیكران در قالب الفاظ سخت ثقیل و برگرده‌ی زبان،‌تحمل ناپذیر است.
ب) تفاوت مراتب درك :
گوناگونی دریافت باطنی انسان‌ها از آن حقیقت شكوهمند نیز امكان توضیح واحد را كاهش می‌دهد.
ج) اختلاف در بیان و تعبیر:
اختلاف سلیقه و تفاوت در گزینش معیارها و تعریف‌ها نیز از جمله‌ی موجبات ناهماهنگی در تحلیل و تبیین وجوه اعجاز است.
▪ عوامل علمی و اجتماعی
این مقوله نیز خود متشكل از اسباب گوناگونی است :
۱) بررسی‌های علمی و تخصصی :
پیشرفت زمان، طرح پرسش‌های جدید و گسترش عرصه‌ی اندیشه‌ی تخصصی موجب طرح روی كرد تازه و مباحث نوین در زمینه‌ی اعجاز قرآن گردید.
۲) رشد و گسترش علوم :
رشد دانش‌ها موجب اصلاحات تازه یا ساختار بهتر بخشیدن به مباحث و تنظیم مطلوب‌تر مباحث بوده است.
۳) كشف وجوه تازه در اعجاز قرآن :
علاوه بر عوامل یاد شده، باید از طرح عناوین تازه در وجوه اعجاز سخن گفت كه بر پیشینیان پوشیده مانده بود.
▪ عوامل قرآنی
شاید بتوان گفت مهم‌ترین عوامل ایجاد اختلاف میان اذهان بشری در تبیین وجوه اعجاز در خود قرآن كریم نهفته است :
۱) بی‌كرانگی دنیای قرآن ؛
۲) تفاوت مراتب ظهور اعجاز در آیات؛
۳) تفاوت دامنه‌ی وجوه اعجاز در شمول بر آیات.
● نتیجه
مشاهده شد تمامی شرایط اعجاز در معجزه‌ی جاودان اسلام یعنی قرآن كریم موجود است و از همان صدر نزول ، مخالفان و شكاكان را به تحدی دعوت كرده است . درخشش اعجاز قرآن به گونه‌ای است كه نه تنها استوانه‌های فصاحت و بلاغت و اركان ادبیات عرب در صدر اسلام و بلكه در طول تاریخ تا به امروز را خاضع كرده است بلكه برای تمامی مشتاقان راستین درك حقانیت قرآن راه و روش‌های اطمینان بخش و یقین آور تدارك دیده است .
بنابراین به رغم تحیر و سرگشتگی دانشمندان در طول اعصار در تبیین چند و چون اعجاز، همگان اعم از مسلمان و غیرمسلمان در پیشگاه عظمت قرآن سر تسلیم فرود آورده‌اند و هیچ كس را توان و یارای ایستادگی در برابر تحدی آن نبوده است.
نویسنده: دكتر علیرضا حلم زاده
دكتر علیرضا حلم زاده در سال ۱۳۳۶ ش در تهران دیده به جهان گشود . تحصیلات خود را تا پایان دوره‌ی متوسطه در همین شهر به پایان برد و در رشته‌ی ریاضی دیپلم گرفت. به موازات تحصیل، مطالعات خود را در شناخت ادیان و مذاهب آغاز كرد و توسعه بخشید. نخستین آثار قلمی خود را از حدود سال ۱۳۵۵ به نگارش درآورد. از آغاز سال ۱۳۶۱ دروس حوزوی را در شهر مقدس قم با جدیت به مطالعه و آموزش گرفت و از محضر استاد جعفر مرتضی عاملی بهره‌ی فراوان برد . هم زمان تحصیلات دانشگاهی را نیز از نظر دور نداشت . به سال ۱۳۶۷ از مقطع كارشناسی در رشته‌ی علوم قرآن و حدیث دانشگاه تهران فارغ التحصیل شد. در سال ۱۳۷۱ از پایان‌نامه‌ی كارشناسی ارشد خود با عنوان « ابعاد رسالت پیامبر اكرم (ص) » و در سال ۱۳۷۸ از پایان‌نام‌ی دكتری خود با عنوان « شمول پاره‌ای اوجوه اعجاز بر جمیع آیات قرآن كریم‌» در دانشگاه تربیت مدرس دفاع كرد . نامبرده هم اینك با عضویت در هیأت علمی دانشگاه امام حسین (ع) به پژوهش در علوم اسلامی با محور قرار دادن قرآن كریم و آموزش علاقه‌مندان معارف الهی اشتغال دارد .
۱ ـ امام علی (ع) : نهج البلاغه،‌خطبه ۱۷۶ ،‌و نیز : محمد محمدی ری‌شهری : میزان الحكمه ،‌ نشردار الحدیث، قم ، ۱۳۷۹ ش، ج ۱۰، ذیل كلمه‌ی قرآن
۲ـ امام علی (ع) : نهج البلاغه، خطبه‌ی ۱۴۷.
۳ـ عبدالله جوادی آملی: حكمت نظری و عملی در نهج البلاغه ، چاپ اول ، قم ، نشر اسراء، ۱۳۷۶ ش ، ص ۹ .
۴ ـ بقره (۲) ، ۲۵۶.
۵ـ (امام) روح‌الله موسوی خمینی : قرآن كتاب هدایت [ فراهم آمده از آثار حضرت امام] ، مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام، چاپ اول، تهران، ۱۳۷۵ش، ص ۱۶ .
۶ـ همان، ص ۲۷.
۷ـ خلیل بن احمد فراهیدی : العین ، نشر اسوه ، تهران ،‌۱۴۱۴ق، ج ۲، ص ۱۱۴۳ و ۱۱۴۴
۸ ـ ابن منظور: لسان العرب، دار احیاء التراث العربی ، چاپ اول ، بیروت، ۱۴۰۸ ق، ج ۹، ص ۵۷ تا ۶۰.
۹ ـ مقدادبن عبدالله سیوری: البات الحادی عشر للعامه الحلی مع شرحیه، چاپ اول،‌دانشگاه تهران ، با همكاری دانشگاه مك گیل ، ۱۳۶۵ ش ، ص ۳۶
۱۰ ـ ابوجعفر محمد بن حسن طوسی: تمهید الأصول فی علم الكلام ، چاپ اول، دانشگاه تهران، ص ۳۱۵.
۱۱ـ سید محمد حسین طباطبایی: المیزان فی تفسیر القرآن ، مؤسسه ‌ی اعلمی ،‌بیروت ،‌۱۴۱۱ ق، ج ۱ ،‌ص ۷۵ .
۱۲ـ راغب اصفهانی: مفردات الفاظ القرآن ، دارالقلم ، بیروت، ۱۴۱۲ ق، ص ۱۷۵.
۱۳ ـ ابوالحسن شعرانی: رد شبهات اثبات نبوت ،‌كتابخانه‌ی صدوق ، چاپ سوم،‌تهران،‌۱۳۶۳ ش، ص ۳۰ و ۳۱ .
۱۴ ـ ابوبكر باقلانی : اعجاز القرآن ، عالم الكتب ، بیروت ، ص ۳۵ و ۴۳ .
۱۵ ـ عایشه بنت الشاطی : اعجاز بیانی، ترجمه حسین صابری، شركت انتشارات علمی و فرهنگی تهران، ۱۳۷۶ ش، ص ۶۶ و ۶۷ .
۱۶ ـ ر. ك : علامه حلی : كشف المراد در شرح تجرید الاعتقاد، ترجمه و شرح علامه شعرانی، نشر اسلامیه، تهران، ۱۳۹۸ ق ، ص ۵۰۰ و ۵۰۱.
۱۷ - ر. ك : ابوالحسن شعرانی: راه سعادت، كتابخانه صدوق، تهران ،‌چاپ سوم،‌۱۳۶۳ ش.
۱۸ ـ ر. ك : عبدالقاهر جرجانی : دلائل اعجاز فی القرآن ، ترجمه سید محمد رادمنش، آستان قدس رضوی، چاپ اول ،‌مشهد، ۱۳۶۸ ش، ص ۴۳ و ۴۴ ؛ نیز در تذیید این نظر بنگریدبه : جلال الدین سیوطی : الاتقان فی علوم القرآن ، دار ابن كثیر، بیروت ، ۱۴۰۷ ق ، ج ۲ ، ص ۱۰۰۵ .
۱۹ ـ سلطان محمد گنابادی / جنابذی : بیان السعاده فی مقامات العباده، مؤسسه اعلمی، بیروت، چاپ دوم ، ۱۴۰۸ ق، ج ۱ ، ص ۶۵.
۲۰ ـ سید علی كمالی دزفولی : قرآن ثقل اكبر ، تهران، ۱۳۶۰ ش، ص ۳۶۸ .
۲۱ ـ ر. ك : جلال الدین سیوطی : التقان فی علوم القرآن ، ج ۲ ، ص ۱۰۱۱ ؛ بدرالدین زركشی : البرهان،‌ج ۲ ،‌ص ۱۰۰ ؛ علوم القرآن عند المفسرین، دفتر تبلیغات اسلامی، ج ۲ ، ص ۴۹۸ ؛ نعیم حمصی: فكرهٔ اعجاز القرآن، مؤسسه الرساله ، بیروت ، ۱۴۰۰ ق، ص ۱۰۶.
۲۲ ـ ر.ك: نعیم حمصی : فكرهٔ اعجاز القرآن ، ص ۶۱ .
۲۳ ـ ر.ك : بدرالدین زركشی : البرهاین فی علوم القرآن، ج ۲ ، ص ۱۱۲.
۲۴ـ ر.ك : عبدالكریم خطیب: الاعجاز فی دراسات السابقین،‌دارالفكر العربی، بیروت ، ص ۲۵۶ و نیز علوم القرآن عندالمفسرین، ج ۲ ، ص ۴۸۸ ـ ۴۸۹ .
۲۵ ـ ر.ك : سیوطی: الاتقان فی علوم القرآن، ج ۲، ص ۱۰۰۹ ؛ نعیم حمصی : فكرهٔ اعجاز القرآن ،‌ص ۶۲؛ علوم القرآن عند المفسرین، ج ۲، ص ۴۳۰ ؛ محمد هادی معرفت: التمهید فی علوم القرآن ،‌ج ۴ ، ص ۱۹۰ـ ۱۳۵ ؛ و نیز محمد هادی معرفت : علوم قرآنی ، ص ۳۶۴ و ۳۶۵ .
۲۶ ـ ر.ك : علوم القرآن عند المفسیرین، ج ۲ ، ص ۴۳۱ .
۲۷ ـ نصیرالدین طوسی: تجرید الاعتقاد (كشف المراد) ،‌ص ۵۰۰ .
۲۸ ـ خالد عبدالرحمن العك : اصول التفسیر و قواعده، دارالنفائس،‌بیروت، چاپ دوم،‌۱۴۰۶ ق، ص ۳۰۷ و ۳۰۸ .
۲۹ ـ بدرالدین زركشی : البرهان ، ج ۲ ، ص ۱۰۶ .
۳۰ ـ ر. ك : محمد حسین ذهبی: التفسیر و المفسرون ، داراحیاء التراث العربی ، بیروت، بی‌تا ، ج ۲ ، ص ۴۷۴ .
۳۱ ـ ر. ك: ابوحامد محمد غزالی: احیاء علوم الدین ، دارالهادی ، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۲ق، ج ۱، ص ۴۳۱.
۳۲ ـ نعیم حمصی : فكرهٔ اعجاز القرآن، ص ۲۲۳ ـ ۲۳۲ و موارد متعدد دیگر از همین كتاب .
۳۴ ـ ر.ك: شمس الدین محمد بن محمود آملی: نفائس الفنون فی عرائس العیون، اسلامیه ، تهران،‌۱۳۷۷ ق،‌ ج ۱، ص ۳۵۷ و ۳۵۸ .
۳۵ ـ ر.ك : جلال‌الدین سیوطی : الاتقان فی علوم القرآن ، ج ۲ ، ص ۱۰۱۳ ؛ نعیم حمصی : فكرهٔ اعجار القرآن، ص ۸۰.
۳۶ ـ محمد عبدالعظیم زرقانی : مناهل العرفان فی علومالقرآن ،‌دارالكتب العلیمه، بیروت،‌۱۴۰۹ ق،‌ ج ۲، ص ۳۵۹ ـ ۳۶۰ .
۳۷ ـ ر.ك : علوم القرآن عند المفسرین،‌ج ۲ ، ص ۵۶۷.
منبع: ایسکا
منبع : سایت قرآنی سحر سحر


همچنین مشاهده کنید