پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

آشنایی بازندگی و مبارزات شهید آیت‌الله سعیدی در کتاب عروج از زندان


آشنایی بازندگی و مبارزات شهید آیت‌الله سعیدی در کتاب عروج از زندان
كتاب " عروج از زندان" كه به تازگی از سوی مركز اسناد انقلاب اسلامی روانه بازار نشر شده است ، زندگی و مبارزات شهید آیت‌الله سعیدی در به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی را در پنج فصل بازگو می کند.
آقای مقصود رنجبر مؤلف كتاب با قراردادن مبنای تحلیل خویش بر فلسفه « هر كس فرزند زمان خویش است » ، به تقسیم بندی دوره‌های سیاسی حكومت محمدرضا پهلوی پرداخته و با مبنا قراردادن دهه چهل به عنوان دهه « اقتدار كامل و دیكتاتوری مزور » نقش آیت الله محمدرضا سعیدی د ر تداوم نهضت امام خمینی را با مد نظر قراردادن وضعیت نیروهای مخالف رژیم ، به بحث نشسته است .
او دهه چهل را نقطه عطف شكل گیری مبارزات مردمی به رهبری امام خمینی قرارداده و با بیان ویژگی‌های این دهه در فصل اول كتابش می‌گوید : « هم شاه به این نتیجه رسید كه باید به سمت اقتدار و حكومت فردی حركت كند و هم امام خمینی شرایط آغاز یك انقلاب بنیادین را فراهم یافت . از اینرو دهه چهل سرآغاز تضادها و چالش‌ها بود . »
این تضاد با وقوع قیام ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ ، محمدرضا را به این رویكرد سوق داد تا بسته نگاه داشتن فضای سیاسی جامعه را جدی بگیرد و در راستای برخورداری از حمایت غرب بویژه آمریكا بقای سلطنت خاندان پهلوی را تضمین نماید .
مؤلف در این فصل با مرور سیاستهای داخلی و خارجی محمدرضا شاه از مقطع ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به بعد ، وضعیت نیروهای مخالف رژیم را تبیین كرده ، حركت این نیروها را معلول آن سیاستها دانسته است .
در صفحه ۳۰ فصل اول كتاب آمده است : « رژیم شاه در طول یك دهه برنامه‌های خود را پیش برد . بر اصول ۶ گانه انقلاب سفید درمراحل مختلف اصل‌های دیگری افزود و در نهایت آن را به ۱۷ اصل رساند و اصلاحات ارضی را مطابق میل خود اعمال كرد . مستشاران آمریكایی را به ایران آورد و افرادی مثل « امیرعباس هویدا » را بر مسند قدرت و دولت نشاند . انقلابیون را سركوب كرد. رهبران مذهبی را تهدید ، دستگیر و گاه تطمیع ساخت و در نهایت رابطه دوستانه‌ای با سایر دولت‌های غربی به ویژه آمریكا برقرار ساخت . به تدریج به سمت ژاندارم شدن در منطقه حركت كرد و با اسراییل مراودات دوستانه ولی محتاطانه و مخفیانه‌ای را شروع كرد و در پایان دهه چهل به ثروت‌های هنگفت نفتی نیز دست یافت . ولی از سوی دیگر ، جامعه را به سمت فساد و مظاهر كاذب تمدن غرب سوق داد و به احیای اندیشه كهن پارسی همت گماشت .»
نویسنده در ادامه خوانش سیاستها ، دو شاخصه « استبداد» و « مذهب زدایی » حكومت پهلوی را دو عامل اساسی تقابل و رویارویی نیروهای مذهبی و ملی و حتی غیر مذهبی با رژیم بیان می‌كند ، وی نیروهای مذهبی را به سه گروه تقسیم می‌كند ؛ دسته‌ای كه هرگز وارد سیاست نشدند ؛ دسته‌ای كه به مبارزات فكری و فرهنگی در نهضت سیاسی امام خمینی (ره) پرداختند و سوم دسته‌ای كه با تحمل بیشترین مشكلات و گرفتاری‌ها و ارد كارزار سیاسی و انقلابی شدند . و در نتیجه نقش آیت‌الله سعیدی در پیشبرد انقلاب اسلامی را در زمره این گروه بررسی می‌كند .
در فصل دوم ، زندگی شهید سعیدی در ابعاد فردی ، علمی و اخلاقی مطرح شده است . نویسنده در این فصل با استناد به نقل قولی از آیت‌الله سعیدی ، تأثیر حضرت امام (ره) در تكوین شخصیت سعیدی ، بویژه از بعد سیاسی را مطرح نظر قرار داده نوشته است : « و در ادامه می‌نویسد : وی « از طلابی بود كه همواره با اساتید وارد مباحثه می‌شد . این موضوع هم در درس «خارج» آیت‌الله بروجردی و هم درس « خارج » امام (ره) وجود داشته است » از اینرو نویسنده در این فصل كوشیده است تا با ذكر این نكته كه آیت‌الله سعیدی ، خود مجتهد بوده است ، شاخص ترین ویژگی شخصیتی ایشان یعنی روحیه تبعیت گرایی وی از حضرت امام (ره) را در جایگاه بازجویی هایش نقل قول نماید : « الحمدالله احتیاج به تقلید ندارم و خودم به درجه اجتهاد رسیده‌ام . .... در محضر درس حضرت آیت‌الله بروجردی و بعد هم در محضر درس حضرت آیت‌الله العظمی آقای خمینی حاضر می‌شدم و بدیهی است كه شاگرد علاقه به استاد خود دارد ، ولی چون خودم را مجتهد می‌دانم ، در مواقع لزوم در مسأله اجتهاد می‌كنم . » و در جای دیگر نیز گفته است . « اگر مرجع تقلیدی مثل حضرت آیت‌الله العظمی خمینی پیدا شد ، باید ذوالریاستین باشد و ضمن مرجعیت تقلید ، حكومت را هم به دست گیرد . »
یكی دیگر از بارزترین ویژگی‌های آیت‌الله سعیدی كه از نگاه نویسنده بدور نمانده ، خصیصه شجاعت و شهامتی است كه وی در ایراد سخنرانی‌های كوبنده از خود بروز می داده است . به عنوان نمونه می‌توان به این عبارت اشاره كرد كه : « سعیدی زمانی نام امام را با شجاعت و صراحت در بالای منبر مطرح می‌كرد كه حتی بسیاری جرأت شنیدن سخنان ایشان را نداشتند» و یا « او به خاطر شجاعت خود ، بر خلاف بعضی ، معتقد بود كه باید با رژیم برخورد مستقیم كرده تا ضمن آن كه ماهیت رژیم افشا می‌شود ، ترس مردم نیز از بین برود .»
توجه آیت‌الله سعیدی به زنان و جدیتی كه او برای برگزاری كلاس‌های آموزشی ویژه زنان به خرج می‌داد یكی دیگر از برجسته‌ترین ویژگی های شخصیتی آیت‌الله سعیدی با در نظر داشتن فضای اجتماعی = سیاسی دهه ۴۰ می باشد که نویسنده به خوبی این ویژگی‌ را شرح داده است .
وی با ذكر بخش‌هایی از نامه شهید سعیدی به حضرت امام (ره) نوشته است : « اگر نیمی از جامعه را زنان تشكیل می‌دهند ، نیم دیگر كه مردها باشند ، باید در دامن آن‌ها پرورش یابند . اگر زن‌های ما ساخته نشوند ، رشد نكنند ، رشد فكری و عقلی پیدا نكنند ، یقینا مردان هم نمی‌توانند ساخته شوند . دامن با تقوا از ضروریات یك مادر است كه می‌تواند مردان لایق و بزرگی را پرورش داده به جامعه تحویل دهد . »
در فصل سوم ، نویسنده به علت نبود نوارهای سخنرانی آیت‌الله سعیدی همچنین عدم دسترسی به دست نوشته‌های وی كه در اثر حمله مأموران ساواك به منزل ایشان از بین رفته‌اند ، دیدگاه سیاسی – اجتماعی وی را از طریق اسناد ساواك ، نقل قول خاطرات دوستان و اعضای خانواده و تعدادی اعلامیه مربوط به موضوع كنسرسیوم بین‌المللی سرمایه‌گذاری ، بیان كرده است . مؤلف با ارجاع اندیشه سیاسی – اجتماعی آیت‌الله سعیدی به مكتب اسلام ، محور اصلی بیانات شهید سعیدی را مبارزه با رژیم پهلوی و استعمار عنوان كرده ، مخالفت وی با رژیم شاه را به سه دلیل اساسی ارجاع داده است : اول آن كه آیت‌الله سعیدی رژیم پهلوی را یك رژیم ظالم می‌دانست . دوم اینكه آن را عامل فساد و فقر و بی عدالتی در جامعه می‌دانست و سوم اینكه رژیم شاه را رژیمی وابسته به كشورهای بیگانه ، بویژه آمریكا می‌دانست .
نویسنده در ادامه، اوج مخالفت آیت‌الله سعیدی با رژیم را به جریان كنسرسیوم سرمایه‌گذاری آمریكا در ایران مربوط دانسته كه در پی اعتراض شدید آیت‌الله سعیدی به سرمایه‌گذاری مذكور ، در زندان تحت شكنجه شهید شد . در مقابل دیدگاه سرسخت سعیدی و دیگر روحانیون معتقد به مبارزه با رژیم ، دیدگاه انجمن حجتیه وجود داشت كه وی با این دیدگاه و افكار افرادی همچون شریعتمداری و ابوالفضل برقعی به شدت مقابله كرد. نویسنده در ادامه بررسی دیدگاه آیت‌الله سعیدی با نقل و قولی از ایشان در خصوص دیدگاه وی نسبت به روحانیت و حوزه علمیه آورده است : « .... علما را در كارهای خمود شریك نموده ، با آنها مشورت نمایید . چون گفته‌ی آنان ، گفته‌ی پیغمبر است و حرف پیغمبر ، حرف خداست .....»
دیدگاه شهید سعیدی نسبت به حكومت اسلامی نیز از نظر نویسنده دور نمانده ، وی منفك بودن مسأله مرجعیت تقلید از حكومت داری و رهبری را از پارامترهای اساسی اندیشه سیاسی شهید سعیدی دانسته و در این خصوص به قول خود سعیدی استناد كرده است : « .... فعلا یعنی تا امام زمان نیامده ، حكومت از مرجعیت تقلید جداست و ممكن است كسی در مسایل طهارت و صلوه و خمس و امثال آن مجتهد باشد و بشود از او تقلید كرد، ولی لیافت زعامت و رهبری ملت را نداشته باشد و اتفاقا غالبا همینطورند .... اگر حكومت به دست مراجع این طوری داده شود ، قطعا بدتر از شاه سلطان حسین خواهند بود . » و در جای دیگر گفته است : « لیاقت رهبری را تنها فقیه سیاستمدار داراست كه به زمان خودش عالم بوده و در راه خدا از ملامت ملامتگران نترسد و اكنون با این مشخصات كسی جز آیت‌الله خمینی نیست .»
نقش آیت‌الله سعیدی درطرح مسأله مرجعیت امام خمینی (ره) نیز بسیار بارز بوده است . در صفحه ۱۰۳ كتاب می‌خوانیم : « وقتی كه حضرت آیت‌ا.... بروجردی از دنیا رفت . مسأله مرجعیت بعد از ایشان در قم مطرح بود و بسیاری معتقد بودند كه دیگر مرجعی مثل آیت‌الله بروجردی پیدا نخواهد شد . سیاست كلی رژیم هم این بود كه دیگر مرجعیت متمركزی وجود نداشته باشد و در اصل مرجعیت از ایران خارج شود و به همین دلیل رژیم هم درباره مقام آیت‌ا.... بروجردی و خلا پس از ایشان ، تبلیغات زیادی راه انداخته بود تا قدرت مرجعیت را پس از ایشان تضعیف كند . در داخل حوزه هم كشمكش‌هایی بوجود آمده بود .... در این میان برخی از شاگردان و علاقمندان حضرت امام (ره) به دنبال طرح مرجعیت ایشان بودن كه شهید سعیدی ، چه در آن مقطع یعنی قبل از تبعید امام و چه پس از تبعید امام (ره) ، ایشان را به عنوان مرجع شیعیان مطرح كرد . » وی برای طرح مرجعیت و رهبری امام (ره) همواره در سخنرانی‌های خویش ، نهضت و حركت امام (ره) را به حركت ائمه اطهار تشبیه و اقدام رژیم شاه را با اعمال یزید و معاویه مقایسه و از این تمثیل تاریخی برای آگاه كردن و جلب حمایت مردم از امام (ره) استفاده می‌كرد . ( ص ۱۰۶ )
بنا به نوشته رنجبر آیت‌ا.... سعیدی از اولین روحانیونی نیز بود كه بر ضرورت و اهمیت حزب و تشكیلات پی برد و با اینكه طبق اسناد ساواك در هیچ حزب و تشكیل سیاسی یا مذهبی خاصی عضویت نداشت ، ولی با برخی از تشكل‌های سیاسی مثل نهضت آزادی و بعضی از اعضای این حزب مانند مهندس بازرگان و آیت‌ا.... طالقانی و شیبانی ، ارتباط داشته است . (ص ۹۷) وی حتی پس از بازگشت از نجف در پی ایجاد یك تشكل مذهبی به نام « جمعیه العلما » بر می‌آید كه بنا به دلایلی این امر میسر نمی‌شود .
ضرورت انجام وظیفه امر به معروف و نهی از منكر نیز بخشی دیگر از دیدگاه آیت‌ا.... سعیدی را تشكیل می‌ داده است كه پیرو این نظر وی رساله امر به معروف و نهی از منكر امام (ره) را چاپ و توزیع می‌كند .
در فصل پنجم ، مبارزات عملی آیت‌ا.... سعیدی كه از سالهای ۱۳۳۷ به بعد آغاز شد و بیشتر در قالب سخنرانی‌های تند علیه رژیم شاه ، نمایان شد ، تشریح شده است . مؤلف در این بخش ، سفر آیت‌ا.... سعیدی به آبادان و دستگیری نخستین با روی پس از ایراد سخنرانی تند علیه شاه و خانواده‌اش را بیان كرده ، سپس به مسأله عزیمت او به كویت و مخالفت با تأسیس «دارالتبلیغ» به تبعیت از امام (ره) پس از بازگشت از كویت اشاره كرده و آن گاه آیت‌ا... سعیدی را در كنار شهید بهشتی ، شهید با هنر و هاشمی رفسنجانی از جمله كسانی معرفی كرده است كه امام (ره) را در جریان لایحه كاپیتولاسیون قرار داده‌اند .در دوران تبعید امام (ره) ( كه در پی سخنرانی شدید ایشان علیه لایحه مذكور مذكور رخ داد ) ، نقش آیت‌الله سعیدی در كنار دیگر یاران امام (ره) بارزتر می شود . در این باره مؤلف به نقل از دوانی می‌نویسد : « برای مراجعت امام خمینی به ایران ، به هر كاری دست زد ، » تا آن جا كه به همراه دیگر فضلا با ارسال نامه به هویدا ، ضمن یادآوری مظالم رژیم در پایمال كردن حقوق ملت ، خواهان بازگشت امام به ایران شد .
در این فصل ، با دیگر اقدامات آیت‌ا.... سعیدی در مسجد امام موسی كاظم (ع) تهران آشنا می‌شویم كه به قول نویسنده مسجد را به پایگاه انقلاب تبدیل كرد.
نویسنده در این فصل با بررسی سیر سخنرانی‌های آیت‌ا.... سعیدی از سال ۴۵ تا ۴۸ ، شدت و حدت سخنرانی‌های سعیدی را در انتقاد از رژیم و ضرورت مبارزه با یهود و دولت اسراییل ، همچنین تبلیغ امر به معروف و نهی از منكر یاد آورشده به مسألهِ‌ی ممنوع‌المنبر شده وی پس از ایراد سخنرانی علیه دولت اسراییل اشاره كرده است . رنجبر نوشته است : علاوه بر سخنرانی‌ها ، در دی ماه ۱۳۴۶ اعلامیه‌ای را به زبان عربی منتشر كرد كه در آن هم به شدت به اسراییل حمله كرد و هم رابطه دوستانه ایران با آن كشور را زیر سؤال برد .» بدنبال این قضیه آیت‌ا.... سعیدی ممنوع‌المنبر می‌شود . وی برای خنثی كردن وضعیتی كه برایش حادث می‌شود ، می‌گوید : « در میان نماز از بعضی مقامات خبر رسید كه شما منبر نروید ، بسیار خوب من هم ایستاده صحبت می‌كنم و منبر نمی‌روم . »
نویسنده در ادامه می‌نویسد :" علیرغم اعمال محدودیت‌های ساواك ، آیت‌ا.... سعیدی بر شدت مبارزات خود افزود و رساله « تحریر الوسیله » حضرت امام را چاپ و توزیع كرد كه به دنبال آن ساواك دستور شناسایی عاملین توزیع و جمع و ضبط آنها را صادر كرد و در نتیجه سعیدی دیگر بار احضار و از وی تعهد گرفته شد .
پس از اقدام شهید سعیدی نسبت به تكثیر و توزیع نوارهای سخنرانی و جزوات درسی ولایت فقیه ، وی بار دیگر احضار و از ایشان تعهد گرفته شد كه به نفع امام خمینی فعالیتی نداشته باشد . اما علی رغم بازجویی‌ها ، مبارزات شهید سعیدی بر سر موضوع كنسرسیوم سرمایه‌گذاری آمریكا به اوج خود رسید و وی در نخستین اقدام خود در واكنش به سرمایه‌گذاری مذكور، در مسجد امام موسی كاظم ( ع) به افشاگری علیه آن پرداخت و در نهایت به صدور بیانیه‌ای به نام حوزه علمیه قم كه در آن به شدت به كنسرسیوم سرمایه‌گذاری حمله شده بود ،پرداخت تا اینکه در نتیجه این اقدامات دستگیر و در زندان در اثر شكنجه به شهادت می‌رسد ."
بنابر این نویسنده شهادت آیت‌ا... سعیدی در زیر شكنجه را مسلم فرض كرده با بهره‌گیری از شواهد و قرائن موجود از قبیل شاهدان و راویان ، اسناد ساواك و وصیت نامه شهید سعیدی نتیجه می‌گیرد كه مسأله شهادت آیت‌ا.... سعیدی با تصمیم قبلی و به طور عمدی انجام گرفته است .
پس از این مؤلف بازتاب شهادت آیت‌ا.... سعیدی در تهران ، قم ، نجف و خارج از كشور را بررسی كرده ، در پایان تعدادی از اسناد ساواك مربوط به آیت‌الله سعیدی و اعلامیه‌های منتشر شده راجع به شهادت وی ، همچنین متن تلگراف امام خمینی (ره) در پاسخ به تسلی
پژوهشگر: دریایی
منبع : مرکز اسناد انقلاب اسلامی


همچنین مشاهده کنید