سه شنبه, ۲۸ فروردین, ۱۴۰۳ / 16 April, 2024
مجله ویستا


دوویژگی، سرعت و فی‌البداهگی ‌


دوویژگی، سرعت و فی‌البداهگی ‌
هنرمندی كه سال‌ها در فضای آبستره، نقاشی می‌كند ـ رحیم تبریزی فارغ التحصیل دانشگاه آزاد است و همانند بسیاری از هنرمندان جوان دهه گذشته از شور و نشاط والایی برای به تحقق رساندن تجربه‌های هنری‌اش بهره می‌برد ـ او تجربه‌های دانشگاهی و شخصی خود را مدیون تلاش‌های گسترده و بدون وقفه‌ی همین دوران می‌داند ـ حضور در مجامع هنری، شركت در بسیاری از نمایشگاه‌های گروهی داخلی و خارجی و برگزاری هراز چندگاه، نمایشگاه انفرادی، همه و همه نشان از تلاش بی‌صبرانه‌ی او در این عرصه دارد. آخرین تجربه‌های هنرمند در نگارخانه‌ی طراحان آزاد خود حاكی از شور و اشتیاق او در نمایش خلاقانه و تأكید بر نظام انتزاعی می‌باشد. نگاهی كه بعضاً به سوی فرم گرایی پیش می‌رود و در عین حال در گستره‌ی هنر آبستره به تخیلات هنری خود می‌پردازد.
▪ مجموعه آثار این دوره را به دو بخش می‌توان تقسیم كرد:
۱) بخش اول آثاری درخور تحسین كه حاصل تجربه‌ی ممتد و اندیشه‌ی تلاشگر هنرمند می‌باشد و بخش دوم آثاری كه با هنر عكاسی تلفیق می‌شوند و جای تامل بیشتری را در خود نشان می‌دهد. در بخش اول، آثاری در سطوح بزرگ به چشم می‌خورد كه در یك نگاه كلی نشان می‌دهد هنرمند از دید خوبی برخوردار است. او فرمول‌های انتزاعی را خوب می‌شناسد و از چیدمان شایسته‌ای در تركیب عناصر بهره می‌گیرد و آزاد و سیال در سطح بومش رنگ می‌گذارد و با هر طرح و فرمی كه ایجاد می‌كند همزیستی خوبی را نمایش می‌دهد.
مهشید رحیم‌تبریزی كادرش را مناسب انتخاب می‌كند و بر اساس سطوح دیواره‌ی بومش لحظه‌ای طبیعت را به تجرید می‌نشاند ـ در كادر او فرم‌های رنگین بارها و بارها تغییر می‌كنند تا آنجا كه به یكسانی و ظرافت شاعرانه‌ی رویاهایش می‌رسند ـ گویی روحش را به جایی كه تاش‌های گسترده‌ی رنگی و فرم‌گرا، تركیبی رنگین و قابل ستایش برایش ایجاد می‌كنند حلول می‌دهد.
گاهی بخش‌های گسترده‌ای از طبیعت و یا چكیده همان موقعیت ذهنی او حد هنر آبستره در نقاشی‌هایش جلوه‌گر می‌شود و گاهی تاش‌ها و سطوح بزرگ رنگی نشان از سكوت و خلوت و انگارهای غیر فرمی دارد. گاهی ابزارهای غیر رنگی مانند خراشیدن ایجاد بافت، جلوهی سطوح رنگی را كم می‌نماید و نمایشی غیر اصولی را جلوه می‌دهد و گاهی همین خراش‌ها به كمك سطوح رنگی آمده و در نمایش بهتر ذهنیت هنرمند یاری‌اش می‌نمایند. در بعضی آثار تركیب‌بندی‌های شلوغ جلوه‌ی سنگینی بر چشم بیننده تحمیل می‌كند تا جایی كه چشم بازدید كننده تصمیم می‌گیرد چندین تابلوی آبستره‌ی دیگر از میان یك بوم بیرون بیاورد و این عمل با هر بار دیدن همان تابلو باز پیش می‌آید.
بعضی آثار بسیار شخصی می‌شوند تا جایی كه می‌توان گفت هنرمند در رسیدن به درونیات و نشات گرفتن از رویاهای شخصی، واقف گشته و ابزار در دست او جزیی از تمنیات و درونیات او شده‌اند.
تركیب‌بندی‌هایی كه از خلوتی فرم و رنگ (كه گاه در اندازه‌های كوچكترنمایش داده شده‌اند) جای تامل بیشتری از خود نشان می‌دهند و قدرت تنوع چرخشی رنگ با محدودیت و تبدیل شدن به فرم‌های سایه‌وار و رنگی از نقاط مثبت دیگری برای این دسته از آثار می‌باشند. در بسیاری از این آثار، هنرمند در انتخاب رنگ‌ها تامل خاصی از خود نشان می‌دهد و همانگونه كه خود می‌گوید از سرعت و فی‌البداهگی خوبی برای برداشت‌های ذهنی رنگ‌های خود برخوردار است. بخش اول آثار به همین گونه به پایان می‌رسد.
۲) اما بخش دوم آثار به نمایش در آمده، كه بر دیواری مجزا نصب و در كادرهای كوچك كار شده بودند، می‌باشند.
در این بخش هنرمند تلاش نموده كه بر روی تعدادی كاغذ عكاسی كه عكس‌های نیز بر روی آن چاپ شده نوعی تلفیق با جرم‌های رنگین ایجاد ‌نماید كه چندان در نمایش ساختاری دومتریال یاد شده و ایجاد هماهنگی بین آن‌ها در بیان و محتوی موفق نمی‌نماید و به نظر می‌رسد باید منتظر ارایه‌ی این تلاش در نمایشگاه‌های بعدی وی بود. در هر حال آخرین تجربه‌های مهشید رحیمی‌تبریزی قابل ستایش می‌باشد.
نویسنده : مهدی پازوكی
منبع : دوهفته‌نامه هنرهای تجسمی تندیس


همچنین مشاهده کنید