شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


دختران در خوابگاه


دختران در خوابگاه
● خوابگاه های دانشجویی نمونه کوچکی از جامعه ایرانی هستند
روزهای آخر ترم، وقت امتحانات که می رسد، خوابگاه یکباره انگار به خود می آید و بیدار می شود. چراغهای روشن و جنب و جوش دانشجوهایی که جزوه دست به دست می کنند، انگار قرار است کم کاری های طول ترم را جبران کند.
عشق به ادامه تحصیل و ساختن آینده درخشان، بسیاری از جوانان را بعد از قبولی در کنکور خواسته یا ناخواسته به دیار غربت می کشاند. شهرهایی که ممکن است چند صد کیلومتر با محل زندگیشان فاصله داشته باشد.
محل اسکان آنها ساختمانهایی است که بسته به دانشگاه و رتبه آن متفاوت اند، هر چند بسیاری از دانشگاه ها یا خوابگاه ندارند و یا فقط برای دختران است.
خوابگاههای بزرگتر که در مجمتع هایی متمرکز هستند، مانند "کوی دانشگاه تهران" خود به شهر کوچکی در دل شهر میزبان تبدیل شده اند. به گونه ای که ساکنان کوی، وقتی می خواهند پایشان را از دروازه آن بیرون بگذارند، انگار که راهی سفر باشند، می گویند "به شهر می رویم".
خوابگاههای دانشجویی، کلکسیون کوچکی از ایران هستند. از هر استانی حداقل یک نفر را می توان در آنجا یافت.
تقریباً قوانین یکسانی بر خوابگاههای ایران حاکم است: ساعت ورود و خروج محدوداست،درصورتی که شب خارج از خوابگاه سپری شود باید به مسئولان ازقبل اطلاع داده شود، اگر مهمانی بخواهد برای چند ساعتی در خوابگاه باشد هنگام ورود باید کارت شناسایی به امانت بگذارد، نظافت مکانهای عمومی مثل کتابخانه و راهرو های خوابگاه به نوبت با خود دانشجویان است که هر اتاقی روز بخصوصی عهده دار این امر است.
البته این قوانین در هر یک از اتاقهای خوابگاه، تفاوت و تنوع بیشتری می یابند: ساعت خاموشی، ساعت درس خواندن، تقسیم وظایف برای نظافت اتاق (جارو زدن ، شستن ظرفها و...)، نوبت پختن غذا و قواعد دیگر با توافق هم اتاقی ها تعیین می شود.
خاموشی در زمان امتحان با روزهای دیگر فرق می کند. یا به تفاهم می رسند و با هم درس می خوانند و یا هر کدام به اتاق مطالعه می روند.
برای وارد شدن به خوابگاه دخترانه یکی از دانشگاههای سراسری باید از اتاق نگهبانی عبور کرد و از بدو ورود حضور پررنگ قوانین و مقررات به چشم می آید.
دانشجویان، ورود و خروجشان را با کارت ویژه در دستگاهی ثبت می کنند. نام و مشخصات میهمانان هم پس از ارائه کارت شناسایی، ثبت می شود.
البته اگر به نرده های کوی دانشگاه تهران که جا به جا در حاشیه بزرگراه چمران خم و شکسته شده اند نگاه کنید، متوجه می شوید که برخی از میهمانان خوابگاه که در فصل امتحانات و برای تبادل جزوه پر شمارتر می شوند، راههایی برای "دور زدن" نگهبانان سختگیر یافته اند.
اما دقت و سختگیری در خوابگاههای دختران، معمولا بیشتر از خوابگاههای پسران است.
برای راحتی دانشجویان تمام کارکنان خوابگاه را خانمها تشکیل می دهند .
در راهروهای خوابگاه دختران، یخچال ها خارج از اتاقها قرار دارند و شماره اتاقها روی درشان نوشته شده است. جمله های زیبایی از بزرگان روی در اتاقها چسبانده شده که نمایانگر روحیه ساکنان هر اتاق است.
باید از روی تعداد زیادی کفش راه رفت تا به اتاقی رسید . در یک نگاه با وارد شدن به اتاق، تعداد افراد مشخص می شود؛ سه عدد تخت دو طبقه،حداکثر شش نفر در اتاقی نسبتاً کوچک.
ساختمان نوساز است ولی اتاقها با وسائل قدیمی پر شده اند. پنجره اتاق باپرده کرم رنگی که نیمه آویزان است و با کوچکترین فشاری کنده می شود تزئین شده. فرش قرمز اتاق کمی به آن گرما داده است.
سن و سال دخترها را از چیدمان اتاقشان می توان فهمید. انتخاب رنگ رو تختی ها و نوع لباسهایی که روی جالباسی آویزان است و تزئین دیوارهای کنار تخت ها از نشانه هایی هستند که حال و هوای ساکنان اتاق را بازگو می کنند.
دیوارهای کنار تختها، هرکدام روایتگر درددلی یا آرزویی هستند؛ عکسهای خانوادگی و تصاویری از زادگاه که نشان از دلتنگی است یا پرچم کشورهای نادیده ای مثل کانادا و بریتانیا. می گویند دختر دانشجوی ترم سه از اکنون به فکر رفتن است و هرشب را با آرزوی روزی که در خوابگاه یک دانشگاه خوب در کانادا باشد، به روز می رساند.
دیوار های کنار تخت هر کدام روایتگر درددلی هستند؛ گلهای خشک شده که وارونه به دیوار چسبانده شده اند، همراه با جمله "دوستت دارم" نشان از روح عاشق دخترک است که بعد ازقبولی در کنکور، وارد دنیای "تنهایی" شده است، جایی که بدون پشتوانه هیچ فرد با تجربه ای مثل مادر، باید به تنهایی با اتفاقهای عاشقانه دوران جوانی اش روبه رو شود.
این انزوا وقتی با بحرانهای جوانی می آمیزد، گاهی خلق و خوی دختران دانشجو را تلختر می کند.هماهنگ شدن شش نفر در یک اتاق، با روحیه و خواسته های ناهمگون کار دشواری است، مخصوصاً در زمان امتحانها.
یکی می خواهد بخوابد ، یکی می خواهد درس بخواند، یکی عادت دارد با صدای بلند درس هایش را مرور کند و یکی در سکوت و آرامش ولی نکته خوب خوابگاه، حس رقابتی است که برای درس خواندن ایجاد می شود . همه دخترها شب امتحان را با دلشوره ای که دارند بیدار می مانند و با چشمانی که از کم خوابی قرمزشده است سر جلسه امتحان می روند.
بعد از گذراندن دهه امتحانات همه با لهجه های مختلفی که دارند یک حرف را می گویند و آن، "دلتنگی" خانواده ، شهر و حتی اتاقشان است فردای روزی که امتحان هایشان تمام می شود، همه به شهرشان می روند و خوابگاه تا شروع ترم جدید برای یک ماه در سکوتی غمناک فرو می رود.
فرن تقی زاد
منبع : زیگ‌زاگ


همچنین مشاهده کنید