پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


پنتاگون و دسترسی به منابع جدید نفت در آفریقا


پنتاگون و دسترسی به منابع جدید نفت در آفریقا
پیش از كنفرانس جولای ،۲۰۰۵ سران هشت كشور در اسكاتلند، تصمیم به صرفنظر كردن از بدهی های ۲۳ كشور آفریقایی را كه وام هایشان بالای ۵۰ میلیارد دلار است، با بوق و كرنا به اطلاع جهانیان رساندند. روزنامه های اقتصادی وابسته به اقتصاد كلان، این بخشش را به عنوان یك رویداد «تاریخی» ستودند و مدعی شدند كه به این وسیله «رؤیاهای یك دهه تحقق یافته است.»
ولی همزمان با این تصمیم، رویدادی دیگر پیش آمد كه گرفتاری های بیشتری برای مردم آفریقا در پی خواهد داشت. پنتاگون، یك كشتی را «برای آموزش ملت های آفریقای غربی در مبارزه با خطرهایی همچون تروریسم، قاچاق مواد مخدر و سرقت نفت خام» به خلیج گینه فرستاد (آسوشیتدپرس ۲۹ ژوئن). این موضوع در مطبوعات سرمایه داری انعكاس نیافت، ولی كارشناسان آنها، نقش نفت را در اتخاذ چنین تصمیمی بخوبی می دانند.
اكتشاف منابع جدید نفت در جنوب صحرای آفریقا بویژه در خلیج گینه، منافع آمریكا را در منطقه افزایش داده و به كنترل اقتصاد جهانی به وسیله آمریكا امكان بیشتری داده است.
استفاده از منابع آفریقا و استثمار مردم آن توسط ایالات متحده و سایر قدرت های استعماری، چیز تازه ای نیست. سنت خشونت و بی رحمی در تجارت برده و بعدها مداخله جویی های متعدد ایالات متحده، بیش از چهار قرن است كه نگرانی مردم این قاره را فراهم كرده است.
از كنگره برلین در سال ۱۸۸۴ تا زمان حاضر، كشورهای سلطه جو همواره منابع طبیعی آفریقا را منابع خود دانسته اند و نظریه پردازان تبعیض نژادی را به خدمت گرفته شده اند تا برای قوم كشی ها و غارت منابع طبیعی و به بردگی گرفتن ده ها میلیون آفریقایی، توجیه قابل قبولی ارائه دهند.
هدف كنونی آمریكا در آفریقا همان است كه پیش از این هدف همه چپاولگران در این قاره بوده است، یعنی به دست آوردن سودهای كلان و افزودن به ثروت های بانك ها و شركت های بزرگ. در این میان رفاه مردم آفریقا در معادلات آن ها جایی ندارد.
نفت، همانند طلا، الماس و سایر كانی های ارزشمند، در آفریقا زیرسلطه، به پیشرفت و توسعه استانداردهای زندگی اكثریت وسیع كارگران كمكی نكرده است.
استخراج نفت، مستلزم سرمایه گذاری های كلان در ماشین آلات و فناوری است. بیشتر كشورهای آفریقایی، سرمایه لازم را برای این كار ندارند و از تكنولوژی مورد نیاز هم در این مورد برخوردار نیستند. به این جهت، استعمارگران با سیاستی آگاهانه و تعمدی، آفریقا را فقیر و نیازمند نگه می دارند. آن ها به منابع، مواد خام و كار ارزان آن ها نیاز دارند. علاوه بر آن سلطه گران و در رأس آن ها آمریكا می خواهند كشورهای آفریقایی برای پیشرفت و استفاده از تكنولوژی به آن ها متكی باشند. این وابستگی ها پای شركت های نفتی متعلق به آمریكا نظیر شورون - تكزاكو را برای مكانیزه كردن استخراج نفت به كشورهای آفریقایی كه از لحاظ نفتی بسیار غنی هستند، باز كرده است. استخراج نفت اكنون در آفریقا به صورت ابتدایی انجام می شود و تنها با تكنولوژی پیشرفته می توان مقدار مورد نظر شركت های نفتی را استخراج كرد.
پیشرفت صنعت در نیجریه، مثالی است برای توجه به این امر كه سرمایه داری با وجود استفاده های كلان از این صنعت، چگونه به ایجاد مانع در برابر پیشرفت آفریقا ادامه می دهد. نیجریه بزرگترین تولیدكننده نفت در قاره آفریقاست و در حال حاضر، ۱۰ درصد واردات نفت آمریكا را تأمین می كند - ۱‎/۵میلیون بشكه در روز. در سال ،۱۹۶۵ درآمد خالص نیجریه ۳۵۰ میلیارد دلار بوده است، ولی این درآمد در زندگی مردم نیجریه كه در فقر شدیدی به سر می برند، تأثیری نداشته است. در سال ۱۹۷۰ درآمد ناخالص سرانه ۱۱۱۳ دلار بوده است. در سال ،۲۰۰۴ این درآمد سرانه ناخالص به ۱۰۰۰ دلار كاهش یافته است. طی همین ۳۴ سال كه درآمد سرانه در نیجریه كاهش یافته، درآمد نفت ده برابر شده است. منافع نفت تقریباً فقط به سرمایه داران نیجریه تعلق می گیرد.
نیجریه، جامعه ای با فاصله طبقاتی بسیار است. طبقه سرمایه دار در این كشور با سرمایه داران اروپایی و آمریكایی در بهره كشی از مردم شریكند. این كشور آفریقایی با وجود ایجاد چنین ثروتی هر چه بیشتر زیر بار بدهی كمر خم می كند. در سال ،۱۹۷۰ وام نیجریه یك میلیارد دلار بود. امروز، این كشور به بانك های كشورهای سرمایه داری بیش از ۳۰ میلیارد دلار بدهكار است.
جمع آوری ثروت حاصل از نفت به وسیله یك درصد جمعیت و افزایش شدید بدهی خارجی نیجریه نتیجه قرار گرفتن این كشور در معادلات اقتصادی سرمایه داری است. بانك جهانی و صندوق بین المللی پول كه از طریق سرمایه داران نخبه و دولت نیجریه عمل می كنند وام هایی را به این كشور اعطا كرده اند، با این شرط كه برای حفاری، استخراج و تكامل صنعت نفت هزینه شود. در این شرط، اولویت صدور نفت بر توسعه داخلی تأكید شده است. از سال ۱۹۹۲ ، ۸۲درصد كل استخراج نفت كه هزینه اش به وسیله بانك جهانی تأمین شده است برای صادرات در نظر گرفته شده است.
نفت نه تنها در نیجریه بلكه در همه آفریقا به طور روزافزونی برای اقتصاد جهانی اهمیت می یابد. تولید روزانه نفت در كشورهای خلیج گینه (نیجریه، كنگو، گابن، كامرون و گینه) بیش از ۴‎/۵ میلیون بشكه در روز است: بیش از تولید ایران و عربستان یا ونزوئلا. دو شركت بزرگ نفتی آمریكا، شورون تكزاكو و اكسان موبیل، در نظر دارند طی ۵ سال تا ده سال آینده ۷۰ میلیارد دلار در صنعت نفت نیجریه سرمایه گذاری كنند. طبق گزارش نشریه «مردم» (چاپ پكن) پنتاگون برای حفظ سود و سرمایه های شركت های آمریكایی، اقدام هایی را در خلیج گینه شروع كرده است. نیروهای ویژه آمریكایی اخیراً به عنوان بخشی از برنامه ای كه Pan-Sahel Initiative نامیده می شود، جهت آموزش مقابله با تروریسم، به چاد، مالی و نیجریه فرستاده شده اند. پنتاگون در نظر دارد پایگاه نظامی در قلب خلیج گینه ایجاد كند. ولی به نظر نمی رسد استثمار بدون مانع مردم و منابع آفریقا، ثبات را در آینده كشورهای سرمایه داری تضمین كند.
در سال ۲۰۰۲ و ،۲۰۰۳ صدها زن نیجریه ای علیه شركت های شل و شورون - تكزاكو بسیج شدند. آن ها ترمینال ها، باندهای فرودگاه ها، باراندازها و فروشگاه ها را برای اعتراض به بهره كشی و سطح بسیار نازل و تكان دهنده زندگی مردم به اشغال خود درآوردند و پس از كشمكش های طولانی به بسیاری از خواسته های خود: شغل، مدرسه، هزینه تحصیلی، بیمارستان، آب، برق و امنیت محیط زیست، دست یافتند. این عملیات، تولید روزانه حدود ۴۵۰ هزار بشكه نفت را مختل كرد. یك اعتصاب عمومی هم در لاگوس (پایتخت نیجریه) بمدت ۸ روز كارها را به تعطیلی كشید. پلیس در چند شهر دیگر در مقابله با این اعتصاب ۱۱ نفر را كشت.
تاریخ بهره كشی اقتصادی و سلطه به وسیله سرمایه های خارجی، بیشتر كشورهای آفریقایی را به فقر كشانده است. سرمایه داران در حالی كه میلیاردها دلار سود از این كشورها به دست آورده اند، برای آن ها میلیون ها بدهی به بار آورده اند. روشی كه با آن كشورهای سلطه گر اقتصاد خود را رونق می بخشند به بهای فقر و بدبختی مردم زیر سلطه تمام می شود. تولید نفت كه همراه است با بدهكاری كشورهای تولیدكننده نفت، ادامه مدرن سیاست های استعماری گذشته است. این امر بویژه در كشورهای آفریقایی صدق می كند.
منبع : خبرگزاری آفتاب


همچنین مشاهده کنید