سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا


کسی که می توانست کشیش باشد


کسی که می توانست کشیش باشد
«خیال پردازی های من و بازی هایم با داستان در عالم ادبیات از اشتیاق دوران کودکی ام به بازی بیسبال ریشه گرفته است. من عاشق و شیفته بازی بیسبال بودم و به نظرم می رسد این بازی با آموزش ها و تمرین هایش و با پیوستگی کوارترهایش و با قاعده مقررات ساده و پیچ و خم ها و کشمکش هایش علاقه و گرایش من را به ادبیات داستانی شکل داد.»
این تعریف و توضیح را از زبان یکی از قله های داستان نویسی امروز آمریکا خواندید. پیرمرد آداب دان و منضبطی که در میان نامزدهای نوبل ادبیات ۲۰۰۶ یکی از شانس های مسلم دریافت جایزه بود اما رقیب ترک تبارش این اقبال را از چنگ او درآورد تا در اتاق کار فیلیپ راث هفتاد و سه ساله و میان ردیف تندیس ها و مدال ها و مجسمه های جورواجور جایزه هایش جای این یک قلم خالی بماند.
اگر بخواهیم جایزه هایی را که داستان های فیلیپ راث برای او دست و پا کرده اند شماره کنیم باید ده، بیست سطر پیش رو را نادیده بگیریم. با این حساب نباید شگفت زده شوید اگر بشنوید که او پس از بدشانسی اخیرش اصلا و ابدا دلسرد نشد و برنامه کاری اش را مثل سابق مو به مو ادامه داد و برای سومین بار جایزه «پن فاکنر» را تصاحب کرد.
او که پیش از این در سال های ۱۹۹۴ و ۲۰۰۱ موفق به دریافت جایزه ادبی فاکنر شده بود پریروز برای کتاب «همه کس» توانست این جایزه معتبر را برای سومین بار از آن خود کند. مضمون این رمان فیلیپ راث به ماهیت بیماری و مرگ در زندگی انسان مربوط است.
اما بشنوید اظهار نظر رئیس هیات داوران جایزه ادبی فاکنر که پس از انتخاب راث به عنوان برنده امسال این جایزه، پرتوی بر موضع همکارانش در مقام قضاوت این جایزه ادبی انداخت؛«این کتاب واقعا مرا مجذوب کرد. سادگی، خشونت و نگاه ناخوشایند آن به زندگی واقعا بی نظیر است.»
فیلیپ راث که یکی از ستایشگران آثار ویلیام فاکنر است معتقد است اگر بخواهد بگوید ستون ادبیات قرن بیستم آمریکا توسط دو نفر بنا شده، بدون شک یکی از آن دو اسطوره ویلیام فاکنر است. حالا خودتان میزان مباهات و سرخوشی او را به عنوان یکی از رکوردداران دریافت جایزه ۱۵ هزار دلاری پن فاکنر که در سال ۱۹۸۰ پایه گذاری شده تصور کنید.
فیلیپ راث در سال ۱۹۳۳ متولد شد. او یک دورگه آمریکایی - یهودی است که با آثار درخشانش در چند دهه اخیر لقب پیامبر ادبیات پسامدرن را از آن خود کرده است. او که بعد از گذراندن چندین سال در اروپای شرقی و انگلیس به آمریکا بازگشت، تمام زندگی اش را به کارش اختصاص داده و از شهرت متنفر است.روزنامه گاردین در گزارشی درباره فیلیپ راث نوشت؛ فیلیپ راث تاکنون بزرگ ترین جوایز ادبی را دریافت کرده است.
او در دوره ریاست جمهوری بیل کلینتون نیز مدال هنرهای ملی را در کاخ سفید دریافت کرد اما به نظر می رسد جایزه ای که او را بیش از سایر جوایز خوشحال خواهد کرد، قرار دادن نسخه های کتاب هایش در کتابخانه آمریکا باشد. این امر به معنای قرار دادن او در کنار نویسندگان کلاسیک آمریکا همچون ملویل، ناتانیل هوتورن، جیمز، فیتز جرالد و فاکنر است.
طی دهه گذشته، در شرایطی که اکثر نویسندگان علاقه شان را به نویسندگی از دست داده اند، راث یک سلسله کتاب تمام عیار نوشته و هیچ اثری از رکود در آثارش دیده نمی شود. آرون آشر دوست و ناشر راث در این باره می گوید؛ «او در این سن علاقه اش را به نویسندگی از دست نداده است تا جایی که قدرت کتاب های آخرش بسیار بیشتر از قبلی هاست. با وجودی که از مشکلات زیادی رنج می برد، اما هیچ گاه کارش را متوقف نمی کند.
گاهی ایستاده کار می کند و هنگام فکر کردن قدم می زند تا جایی که برای نوشتن هر صفحه اش نیم مایل راه می رود. او به جدایی هنر و زندگی معتقد است و ترجیح می دهد در جایی که زندگی می کند، کار نکند.»
راث در پاسخ به این سوال که اگر بار دیگر متولد شود، چه کاره می شود، گفت؛«کشیش بخش می شدم و به اعتراف های مردم گوش می دادم.»
این نویسنده برای اینکه هیچ گاه در چشم نباشد لباس های بسیار معمولی می پوشد و همچون یک کشیش ساعت های متوالی کار می کند، کم می خورد و شب زود می خوابد. راث از نسل دهه ۵۰ است، نسلی که جنگ سرد خشکی و انضباط را در مردم به جای گذارده است. او لیسانسش را از دانشگاه شیکاگو گرفت و مدتی را در ارتش خدمت کرد، اما به دلیل مجروح شدن از ناحیه کمر به شیکاگو برگشت و درجه دکترای خودرا گرفت.
زندگی با مردم، حقایق و تجاربش یکی از چندین راه حلی است که راث برای تبدیل زندگی به هنر بدان می پردازد. راث گفت؛ «دوست دارم به مطالبی بپردازم که من را کاملا درگیر خود می کند. بدون اینها زندگی برای من جهنم است. من نمی توانم مثل بت صامت باشم. نمی دانم چه کاری غیر از نوشتن در این باره می توانم انجام دهم. به واقع من علایق دیگری در زندگی ام ندارم. علاقه من حل کردن مشکلات مردم با نویسندگی است.»
از جمله رمان های این نویسنده می توان به خداحافظ کلمبوس، بگذارید برود، شکایت پورتنوی، زندگی من به عنوان یک مرد و طرحی علیه آمریکا اشاره کرد. راث تاکنون جوایز کتاب ملی، فاکنر، مدال هنرهای ملی و آکادمی هنرهای آمریکا را کسب کرده است.
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید