جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


بررسی عوامل جنسیتی در لیلی و مجنون (بر اساس خمسه نظامی)


بررسی عوامل جنسیتی در لیلی و مجنون (بر اساس خمسه نظامی)
رابطه جنسی بین لیلی و مجنون چنانچه از قصه پیدا است به خاطر فاصله میان آن دو هرگز به شکل فیزیکی اتفاق نمی افتد یا حد اقل به آن اشاره نمی شود. بلکه این رابطه بیشتر در قالب نمود های روانی و حالات جایگزینی که هر یک از دو پرسوناژ اصلی قصه مخصوصا پرسوناژ مجنون که بیشتر امر اتفاق در مورد او شکل می گیرد مصداق پیدا می کند.
این رابطه از زمانی آغاز می شود که قیس پسر رئیس قبیله بنی عامر که طبق روایات ابتدا عیار بوده و به سبب سخاوتش در بخشش اموال غارت شده از جانب افراد قبیله اش به ریاست برگزیده شده است عاشق لیلی دختر رئیس قبیله دیگری از اعراب می شود. ذکر این مسئله (عیار بودن پدر مجنون) شاید ربطی به نوع رابطه بین لیلی و مجنون نداشته باشد اما با اینکه احتمالا در هیچ یک از روایات به این نکته دقت نشده است نشده است قطعا می بایست تاثیر قابل توجهی در نوع جنون یا درگیری عاشقانه ای که سال ها بعد قیس با آن مواجه می شود داشته باشد.
این که مردی از راه راهزنی و قتل و غارت مرتکب سخاوت به افراد قبیله اش بشود شاید از دید افراد آن قبیله امری مثبت به نظر برسد اما قطعا از دیدگاه غارت شدگان چنین نخواهد بود. این مسئله می تواند در چگونگی شکل گیری شخصیت احتمالا روان پریش قیس یا حتی روند عشق دیوانه وار او پس از برخورد با لیلی تاثیر به سزایی گذاشته باشد. که البته در بعد دیگر آن نیز جای تامل دارد. مسئله عیار زادگی مجنون به عنوان پسری ناز پرورده و مورد توجه افراد قبیله.
آنچه در تمام روایات و نه فقط در خمسه نظامی به طور اکید به آن اشاره می شود رفتار غیر متعارف مجنون در رابطه با شناخت هویتی به نام لیلی است.
مجنون قبل از هر گونه برخورد خصمانه بین دو قبیله یا حتی شنیدن پاسخ منفی از پدر لیلی شروع به نمایاندن رفتار دیوانه وار می کند طوری که تمام اطرافیان چه با نگاه مثبت وچه منفی در همان نطفه اتفاق به او لقب مجنون می دهند.
گویی رفتار جنسی در مجنون در ابتدایی ترین نقطه رابطه به شکل تمارض رسوایی مظلوم نمایی و جزع و فزع بیرون ریخته می شود. اما آیا می توان در این مرحله با صراحت و اطمینان قیس را متهم به اظهار رفتاری غیر قابل توجیه بر مبنای نداشتن دلیل کافی برای چنین نمود های بیرونی کرد؟ آیا واقعا این رسوایی ابراز شدید و جزع و فزع قبل از شنیدن جواب نه از پدر لیلی و برخورد خصمانه دو قبیله هیچ دلیل دیگری نداشته است ؟
در صورت گرفتن فرض بر مثبت بودن این پاسخ می توان ماجرا را به این شکل تحلیل کرد.
طبق این فرض آنچه بسیار محتمل است این است که بر اساس فاکتور های روان شناسی مجنون از نظر قدرت جنسی بسیار ضعیف بوده یا حتی شاید فاقد آن بوده باشد. شاید اصلا روان پریشی در کار نبوده و مجنون با وقوف بر این ضعف و آگاهی شخصی اش به عدم وصول لیلی یا هر زن دیگری از همان ابتدا درگیر چنین حالات غیر موجهی شده باشد .
اگر در واقع چنین بوده باشد شخصیت پدر لیلی که ضمن شرح روایت مردی سنگدل به نظر می رسد از این قالب به قالب مردی عاقل دور اندیش و نکته سنج در میاید و همان طور که در جریان روند خواستگاری پدر مجنون از دخترش اشاره می کند تنها به خاطر رفتار دیوانه وار و ترس از عدم صحت عقل اوست که راضی به ازدواج دخترش با مجنون نمی شود .
از این زاویه لیلی دختری کم سن و سال و خام است و میل شدید او نسبت به مورد پرستش واقع شدن و تحسین زیبایی از جانب مجنون که شرح آن به تمام اطراف اکناف گسترش یافته است از نظر او بسیار دلنشین و قاعدتا حسن شهرت در زیبایی و دلبری تلقی می شده است و همین امر باعث عکس العمل مثبت و تاثیر پذیری او نسبت به عشق مجنون.حال آنکه از دید پدرش رسوایی غیر قابل توجیه و فضاحت بار بوده است.
▪ روند عکس العمل های جنسی و غیر جنسی روانی مجنون در رابطه با لیلی به شرح زیر است :
ـ شنیدن وصف لیلی و آغاز میل (جرقه بی قراری)
ـ دیدار با لیلی و ابراز عشق (شدت بی قراری که تا به آخر ادامه دارد)
ـ حضور در مکان هایی که امکان دیدار لیلی میسر باشد به علاوه توسعه حضور ذهنی او در تمام فضا های اطراف
ـ تلاش و نبرد در جهت وصال لیلی برای ارضاء حس مالکیت سرکوب شده مردانه
ـ ترک خانواده به علت عدم درک متقابل و احساس تنهایی عمیق
ـ جایگزین کردن عشق لیلی با طبیعت (استقرار در صحرا)
ـ جایگزینی عشق لیلی با حیوانات (نجات آهو و گوزن ها) برای ارضاء حس تسلط و قدرت مردانه در قالب محبت به موجودات به ظاهر ضعیف تر
ـ تشخص بخشیدن به حیوانات (صحبت با زاغ) به عنوان عامل دارای حضور فیزیکی برای ارضاء نیاز به هم دردی وهم صحبتی
ـ هم صحبتی با خیال لیلی به عنوان عامل غیر حاضر و ذهنی
ـ جایگزینی حیوانات با انسان ها در هم زیستی کامل بعد از شنیدن خبر ازدواج لیلی
ـ ناامیدی کامل پس از مرگ لیلی و مرگ مجنون
روایات نه چندان معتبر دیگری در شرح قصه لیلی و مجنون وجود دارد که ضمن آنان امکان دیدار خصوصی لیلی و مجنون به وجود می آید او در آن مرحله نیز مجنون با بهانه عشق پاک و خالی از شهوت هیچ عکس العمل جسی نسبت به لیلی نشان نمی دهد. در صورت واقعی بودن چنین شرحی در رابطه با خلاء میل جنسی در مجنون و پر کردن این خلاء با رفتار عاشقانه دیوانه وار دو چندان می شود. خوشبختانه نظامی در خمسه به هیچ وجه رابطه لیلی و مجنون را با عرفان مرتبط نمی کند. و این مسئله را تنها از زاویه تمایل حسی بین زن و مرد می بیند از منظری کاملا مثبت و با نگاهی تحسین آمیز نسبت به مجنون به عنوان عاشقی واقعی و ثابت قدم در عشق.
اما در صورتی که فرض قبلی بر مبنای نداشتن دلایلی خاص که مجنون را به این شکل تحت فشار قرار داده باشد غلط بوده و بتوان به دلیل موجهی برای رفتار خاص مجنون استناد کرد تحلیل ماجرا کاملا عوض می شود.
یکی از موارد استناد به عدم دیوانگی مجنون وجود قوانین خاص بین قبایل عرب آن دوره است. ظاهرا در آن زمان ازدواج بین دو قبیله به هیچ وجه مرسوم نبوده است و خصوصا در مورد سران قبایل این قضیه به شکل غلیظ تری مورد تقبیح قرار می گرفته است. بنا به روایت نظامی در خمسه از این رابطه از همان ابتدا تحت عناوینی مثل راز ناگفتنی و عشق فتنه و.... یاد می شود که این اشارات نشانگر این است که وجود چنین عشقی خلاف سنن معمول و امری نامعمول تلقی می شده است. در صورتی که این فرض درست باشد. رویه برخورد مجنون با اتفاق تا حدی توجیه پذیر است و حتی می تواند به عنوان نوعی هنجار شکنی در دوره خودش که با ابراز حس نامعمولش به لیلی اعتراضش را به قوانین و تابوهای غیر منطقی و صرفا سنتی حاکم بر قبایل اظهار می کرده است به شمار بیاید.
مردی که به هیچ وجه حاضر نمی شود با مقررات و آداب و رسومی که نه عقل و نه قلبش آنها را تایید می کند کنار بیاید و با ایمانی که به درستی خواسته خویش دارد تا پای مرگ برای اثبات درستی آن پایداری می کند.
عشق از قالب رمانتیک و محدودش در محدوده یک رابطه حسی و جنسی فراتر می رود و تبدیل به حماسه مقاومت در برابر قوانین غلط اجتماعی می شود.
الهه رهرونیا
منبع : سایت والس


همچنین مشاهده کنید