شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

بازخوانی روند آزادی مطبوعات


بازخوانی روند آزادی مطبوعات
«مطبوعات به عنوان رکن چهارم دموکراسی تنها در مناسبات آزاد و پاسداشت حرمت قلم معنا می یابد.»بر این اساس «انجمن دفاع از آزادی مطبوعات» از آنجا که دفاع از آزادی و حریت مطبوعات و اصحاب قلم را رسالت خود می داند روز پنجشنبه و در حسینیه ارشاد اقدام به برگزاری همایش پژوهشی تخصصی «مطبوعات در بستر جمهوری اسلامی» کرد.
مقالات ارائه شده در این همایش سعی داشت تا با ترسیم چگونگی جایگاه مطبوعات در ادوار پیشین راهی به افق آینده بگشاید چرا که تصمیم به برگزاری همایش «مطبوعات در بستر جمهوری اسلامی» با هدف نگاهی به وضعیت مطبوعات از نخستین سال های استقرار نظام جمهوری اسلامی تا امروز و چشم انداز آینده از منظر «آزادی مطبوعات» اتخاذ شده بود.سخنان محسن کدیور که ریاست انجمن دفاع از آزادی مطبوعات را بر عهده دارد آغازگر همایش بود تا او بار دیگر بر لزوم اتخاذ سیاست های واقع بینانه بر قطار سیاست های فرهنگی و مطبوعاتی تاکید کند.کدیور البته در آغاز سخن لازم دید تا نکته یی را متذکر شود مبنی بر اینکه «با تمام فراز و نشیب ها، وضعیت مطبوعات در عصر جمهوری اسلامی به لحاظ کیفی و کمی خوب بوده است.»هر چند او در ادامه سخن وضعیت آزادی مطبوعات را نسبت به سه شعار ابتدایی انقلاب، «استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی» قابل دفاع ندانست، چرا که گفت؛ «اگر وضعیت مطبوعات را با سخنان امام(ره) در پاریس درباره آزادی مطبوعات بسنجیم، نسبت به آن سخنان فاصله داریم.»
کدیور با طرح این سوال که «آیا توانسته ایم ملاک های مطرح در مورد آزادی مطبوعات را در این سه دهه محقق کنیم؟» در ادامه مواد قانون اساسی را مهمترین پشتوانه اهالی مطبوعات دانست و در عین حال با ابراز تاسف نسبت به میزان توقیف مطبوعات و نوع برخورد با روزنامه نگاران و همچنین چگونگی تشکیل دادگاه های مطبوعاتی تاکید کرد که باید در این زمینه ها خود را با قوانین و ضوابط بین المللی منطبق کنیم.
او گفت که اگر وضعیت آزادی مطبوعات را با ماده ۱۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۱۹ میثاق بین المللی مدنی، سیاسی مقایسه کنیم نمره قابل قبولی نمی گیریم. پس از این سخنان نوبت به بهروز گرانپایه رسید تا مقاله خود را با عنوان «نسبت آزادی مطبوعات با نظام سیاسی در ایران از انقلاب تا اصلاحات» (۱۳۸۴ - ۱۳۵۷) ارائه کند.
● روزنامه نگاری ابزار شهروندسازی
گرانپایه روزنامه نگاری را ابزار شهروندسازی و نتیجه فعالیت آن را مردم سالاری عنوان کرد و گفت؛ مردم یا شهروندان با بهره گیری از جریان آزاد اطلاعات و از طریق مطبوعات و دیگر رسانه ها، در پدید آوردن یک حکومت و زمامداران جدید برای اداره زندگی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی خود مستقیماً مشارکت می کنند و از این رهگذر نظام آزاد سیاسی - اجتماعی و حکومت مردم سالار شکل می بندد. بر این اساس او گفت که روزنامه ها و روزنامه نگاران همیشه با زمامدارانی که مردم سالاری را برنمی تابیدند، درگیر هستند.
گرانپایه در شاهد تاریخی خود گفت که روزنامه نگاری در ایران اساساً دولتی و توسط افراد وابسته به دربار و با اراده های ملوکانه شاهان خودکامه قاجار متولد شد. اما فعالیت روزنامه نگاری بنا به خصلت ذاتی و آرمان مسوولیت پذیری مدنی فعالان عرصه مطبوعات به سرعت در برابر حکومت استبدادی قاجار ایستاد و به ابزاری آگاهی بخش و آزادی طلب بدل شد. او پس از طرح نکاتی تاریخی به مطبوعات در دوره انقلاب تا اصلاحات رسید تا آن را از نظر کمی و کیفی بررسی کند.
گرانپایه ابتدا تاکید کرد که بحث آزادی مطبوعات صرفاً از این منظر نیست که مطبوعات انتشار پیدا کنند، بلکه از این منظر است که مطبوعات چقدر آزاد هستند که قدرت را نقد و نکات منفی را که در مقاطع حاکمیت و مدیریت وجود داشته در حیطه نقد قرار دهند و این که ببینیم آزادی مطبوعات حاصل نظام سیاسی است یا بالعکس این آزادی مطبوعات است که می تواند نظام سیاسی را شکل بدهد و در تحقق نظام سیاسی نقش داشته باشد.
گرانپایه سپس سوالی را طرح کرد «آیا آزادی مطبوعات متغیر وابسته است یا متغیر مستقل؟» و گفت؛ باید ببینیم که ما باید منتظر این باشیم که نظام دموکراتیک برگزار شود تا آزادی مطبوعات داشته باشیم یا اینکه آزادی مطبوعات را به نحوی به دست بیاوریم و اعمال کنیم که منجر به یک حاکمیت مردم سالار و دموکراتیک شود او از اینکه عده یی معتقدند باید منتظر حاکمیت مردم سالار باشیم تا آزادی مطبوعات محقق شود ابراز ناخرسندی کرد. گرانپایه در ادامه سخنان خود به ویژگی حکومت های اقتدارگرا و حکومت هایی که به دنبال حاکمیت یکه سالاری هستند اشاره کرد و گفت که آنها آزادی مطبوعات را دنبال نمی کنند.
ادامه سخنان گرانپایه رجوع دوباره به تاریخ و اشاره به دوران انقلاب، جنگ، سازندگی و اصلاحات بود. او گفت؛ در دوره انقلاب که فضای باز سیاسی وجود داشت خشم فروخفته میلیون ها مردم مبارز در مطبوعات تبلور و تجلی پیدا کرد و در سطوح مختلف نقدهای کوبنده یی نوشته و چاپ می شد و در واقع می توان یک حد از هرج و مرج مطبوعاتی را بر آن اطلاق کرد، ولی به دلیل این که این دوره کوتاه بود نمی توان شاخص یا معیاری را اعمال کرده و وضعیت الان را با آن بسنجیم. در دوره جنگ برخورد حذفی صورت نمی گرفت. در ابتدای جنگ آزادی مطبوعات را در شکل خاص خود داشتیم ولی شاید به دلیل این که جامعه مطبوعاتی درک نمی کردند که ما درگیر یک جنگ عظیم هستیم، حاکمیت و نظام در معرض خطر بود که می توانست جنگ های قومی و هرج و مرج های اجتماعی را دامن بزنند و نیازمند یک کنترل و نظارت بود که باید بر مطبوعات اعمال می شد و نیز نمی توانیم شرایط جنگ را ملاک قرار دهیم.
ما پس از جنگ از نظر فعالیت مطبوعاتی وارد یک وضعیت تا حدودی متعادل و نرمال می شویم که در یک مرحله، ابتدا آزادی در حد ماکزیمم و تحمل و مدارا در آن شرایط وجود داشت ولی بعداً که باید این آزادی بیشتر می شد وضعیت برعکس شد. گرانپایه در ادامه با طرح این موضوع که آزادی مطبوعات و فعالیت روزنامه نگاری در این دوره متاثر از ساخت سیاسی و دستخوش تغییر و تحول بوده است گفت که دوره بازگشت رونق مطبوعاتی در دوره سازندگی و در ابتدای ریاست جمهوری هاشمی شروع شد. «ما شاهد تحولاتی در این دوره هستیم.
این روند ادامه پیدا کرد تا جنبش اصلاحات که دوران رونق مطبوعاتی و فضای بازتر مطبوعاتی وجود داشت، ضمن اینکه در آن موقع آزادی مطبوعات به صورت کامل وجود نداشت و همه گروه های سیاسی با همه تعلقات ایدئولوژی ها قادر نبودند روزنامه منتشر کنند.» پس از آنکه گرانپایه نظرات خود را بیان کرد نوبت به هادی خانیکی رسید تا او نیز با ارائه مقاله خود با عنوان «جست وجوی الگویی برای تبیین آزادی مطبوعات» با استفاده از تجارب خود در مقاطع مختلف پس از انقلاب، عوامل مساعد و نامساعد را در فرآیند تحقق آزادی مطبوعات طبقه بندی و براساس آنها الگوی مناسبی را برای طی راه دشوار ارائه کند. البته تاکید او بر فاصله زمانی ۱۳۷۱ - ۱۳۶۷ یعنی تاسیس معاونت مطبوعاتی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود.
● لزوم تدوین مبانی تحقق آزادی مطبوعات در ایران
خانیکی با طرح این موضوع که آزادی مطبوعات اگرچه خود می تواند از جمله عوامل تسهیل و تسریع فرآیند توسعه باشد اما واقعیت آن است که خود محصول ساختارها و کنش های سیاسی و اجتماعی نیز هست، گفت؛ «گستردگی و فشردگی سیاسی و تعارض هایی که معمولاً در دوران گذار یک جامعه به وجود می آیند همواره از درون ساخت های سیاسی و اجتماعی به شیوه های آشکار و نهان بر ساخت مطبوعات آزاد تاثیر می گذارند.» لذا او تاکید کرد؛ «آزادی مطبوعات از جمله متغیرهای برگشت ناپذیر در جوامع دستخوش تغییرهای شتابان نیست.» خانیکی این موضوع را که «ساختار قدرت سیاسی» و «قدرت و ضعف جامعه مدنی» در سامان یافتگی یا آشفتگی «آزادی مطبوعات» و نهادمندی یا ناپایداری آن موثر هستند مهم دانست اما نکته یی را متذکر شد مبنی بر اینکه این دو مولفه به رغم اهمیت فراوان، در برگیرنده تمامی عوامل نیستند.
به نظر او در جوامع در حال گذار، نظیر ایران باید در جست وجوی الگوهایی بود که فراتر از «ساختار» به «کنش» نیز توجه دارند و البته این کنش عمدتاً وجه درون مطبوعاتی دارد. خانیکی از جمله عواملی را که می تواند دستیابی به چنین الگوهایی را آسان تر کند، یافتن وجوه تمایز و دوره بندی های تاریخی دانست که در میانه آنها فراز و فرودهای مهم در قلمرو آزادی مطبوعات بهتر و بیشتر قابل مشاهده است.
او پیروزی انقلاب را یکی از نقاط عطف تاریخی در گستردگی فضای مطبوعاتی ایران عنوان کرد اما گفت که طی نزدیک به سه دهه پس از آنکه با تنگناها و گشایش های گوناگون سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، ملی و بین المللی همراه بوده، زمینه ها و آثار متفاوتی در فرآیند آزادی مطبوعات پیش آورده است. خانیکی در ادامه بر نکته یی دیگر تاکید کرد؛ «گفتمان آزادی در جامعه ما بیشتر گفتمان دوران استقرار نبوده بلکه دوران گذار بوده است»، لذا گفت؛ به عبارت دیگر آزادی برای از میدان به در کردن رقیب یا رقبا مطرح بوده است.
در شرایطی که رقیبی می خواسته از عرصه خارج شود افراد و گرایشات مختلف سخن از آزادی می گفتند در حالی که منبع و منشاء یکسانی نداشت. خانیکی سپس دو مقوله را قابل طرح دانست. یکی روشن کردن مبانی آزادی مطبوعات و ابهام زدایی در مبنا و مفهوم ، دوم پرداختن به زیرساخت ها و نهادهایی که می توانند حامیان و عاملان آزادی باشند.
البته این استاد دانشگاه در پایان توصیه یی نیز ارائه داد؛ «باید به مبانی فلسفی و حقوقی، اجتماعی و آزادی مطبوعات پرداخته شود. در غرب تجارب بسیار غنی در این حوزه وجود دارد، پس مبانی تحقق آزادی مطبوعات در کشور ما نیاز به تدوین دارد و علاوه بر آن حدود حقوقی خاص این مساله نیاز دارد که پرداخته شود که ثمربخشی جامعه مدنی و توزیع قدرت می تواند بیشتر مطرح شود.» با طرح این سخنان نوبت به محمد سیف زاده وکیل دادگستری رسید تا او نیز از منظر حقوقی به دادرسی در جرائم سیاسی و مطبوعاتی بپردازد.
● خاطره دردآلود
سیف زاده ابتدا لازم دید تا به اصل ۱۶۸ قانون اساسی ایران اشاره کند. لذا او به تبیین سه شرط «در محاکم دادگستری»، «به صورت علنی» و «با حضور هیات منصفه» پرداخت، سه شرطی که اختصاص به جرایم سیاسی و مطبوعاتی دارد. سیف زاده ابتدا با تشریح شرط «در محاکم دادگستری» که براساس آن رسیدگی به جرایم سیاسی مطبوعاتی در دادسرا و دادگاه های خاص با قانون مغایرت دارد علت تاکید قانونگذار بر محاکم دادگستری را خاطره دردآلود از نظام سابق عنوان کرد که در آن زمان رسیدگی به جرایم سیاسی عموماً در دادرسی ارتش و تحت سیطره ساواک انجام می پذیرفت.
او با تاکید بر واژه «علنی» گفت؛ «قاضی به هیچ وجه و تحت هیچ شرایطی نمی تواند در رسیدگی به جرایم فوق رسیدگی در دادگاه را به صورت غیرعلنی برگزار کند. این امر تخلف بین قضایی بوده و حتی ممکن است این عمل شائبه ارتکاب جرم از طرف قاضی را متبادر به ذهن کند.» سیف زاده به ماده ۵۷۰ قانون مجازات اسلامی و اصل ۱۶۵ قانون اساسی اشاره یی داشت؛ «صرف نظر از آنکه رای صادره حتی اگر در مراجع عالی تایید و ابرام شده باشد، هیچ ارزش قضایی ندارد.» پس از طرح مسائل حقوقی نوبت به محسن آرمین رسید تا در مقاله خود به دوره توسعه زیرساختی بپردازد. براین اساس او مقاله خود را با عنوان «بررسی جامعه مطبوعاتی کشور در سال های ۱۳۷۱-۱۳۶۸» ارائه داد.آرمین نیز لازم دید تا برای شروع به تاریخ رجوع کند. او گفت؛ «با ادغام وزارت اطلاعات و جهانگردی در فرهنگ و هنر عملاً سازمان دولتی متولی مطبوعات از سطح معاونت وزارت در دوران پیش از انقلاب به سطح یک اداره در اداره کل مطبوعات و نشریات در سال های اولیه پس از انقلاب تنزل کرد.» او در ادامه گفت؛ «اگرچه یکی از دلایل و انگیزه های این اقدام، کاهش قدرت سازمانی دولت در اعمال محدودیت و سانسور بر مطبوعات بود، اما مطبوعات را از پشتوانه دولتی که با فراهم آوردن ساختارها و بسترهای لازم رشد و ارتقای حرفه روزنامه نگاری را تمهید و تدارک کند، محروم ساخت و به نوبه خود به کاهش نقش و تضعیف بنیه حرفه مطبوعاتی در کشور انجامید.» آرمین در مقاله خود عدم اعتقاد و اعتماد حکومت انقلابی به مطبوعات، به ویژه نشریات مستقل را تشدیدکننده این ضعف و کاستی عنوان کرد.
آرمین تشکیل معاونت امور مطبوعاتی و تبلیغاتی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال ۱۳۶۸ را مبتنی بر نگرشی مثبت و تحول خواه نسبت به مقوله مطبوعات ارزیابی کرد؛ «دوره چهارساله یعنی تا مقطع استعفای سیدمحمد خاتمی از مسوولیت وزارت ارشاد». لذا آرمین این دوره را دوره شکل گیری زیرساخت های توسعه همه جانبه مطبوعاتی نام گذاشت.
آرمین براین اساس نتیجه گرفت؛ تمهید و توسعه همه جانبه زیرساخت های مطبوعاتی در این دوره، دورانی پرفروغ و به یادماندنی از فعالیت مطبوعاتی را در فاصله سال های ۱۳۷۹-۱۳۷۶ رقم زد و بنیادهای مطبوعات را نهادینه و جایگاه مطبوعات را در جامعه استوار ساخت. چنانچه به اعتقاد او این نهادینگی باعث شد در سال های اخیر کیان مطبوعات آزاد فرونپاشد. پس از آرمین نوبت به احمد بورقانی رسید تا او نیز از آنجا که در کارنامه خود فعالیت در نهادهای مطبوعاتی را ثبت کرده با عنوان «توهم در حوزه مطبوعات بعد از خرداد ۷۶» سخن بگوید.
بورقانی شش دوره تاریخی را براساس نظر کارشناسان برای مطبوعات ایران برشمرد. او آخرین دوره را خرداد ۷۶ ذکر کرد؛ «دوره یی که رونق و گرمی بازار مطبوعات را در پی داشت و آثار آن برخلاف زودگذری سایر دوره ها، هنوز پابرجا و مستدام است و کسی را سراغ نداریم که با صراحت و قاطعیت پایان این دوره طلایی را اعلام کرده باشد.» اما او در ادامه صرف نظر از علل و اسباب توسعه و رونق مطبوعات در دوم خرداد ۷۶، این دوره را فارغ از مشکلات و دشواری های جدی ندانست.
بورقانی گفت؛ «یکی از دلایل دشواری ها و ناملایماتی که در حوزه مطبوعات بعد از خرداد ۷۶ رخ داد تصور ناصواب و به تعبیر صحیح تر وجود «توهم» در صف بندی شکل گرفته در حوزه مطبوعات بود. یعنی هم برخی حامیان آزادی و گسترش مطبوعات به این توهم دچار بودند و هم برخی مخالفان آزادی و توسعه مطبوعات. این «توهم» قائل شدن قدرت تغییرات بنیان کن برای مطبوعات بود. هر دو سوی صف مخالفان و موافقان از این توهم رنج می بردند و بی دلیل قانع کننده یی تصور می کردند مطبوعات قادرند، بی زمینه و پشتوانه فکری و عملیاتی، اقدامات بنیادی و به تعبیر دقیق تر بنیادکن را سامان دهند.» او این مساله را خلاف کارکرد و عملکرد تجربی مطبوعات در ایران و جهان عنوان کرد. لذا او گفت؛ متاسفانه مخالفان آزادی مطبوعات توانستند بر توهم خود تکیه کنند و بی آنکه دلایل مستند و مدارک مثبته یی را عرضه کنند از قدرت خود استفاده کنند. بورقانی بررسی این توهم را از آن جهت که از آن دوره فاصله گرفته ایم سهل تر دانست. با پایان مقاله بورقانی نوبت به مجید تولایی سردبیر نشریه توقیف موقت شده «نامه» رسید. او با این موضوع «یک پیشنهاد برای امروز و فردا» سخن خود را آغاز کرد.
● حکایت نوستالژیک
تولایی ابتدا حکایت دیروز و امروز مطبوعات در ایران را در مجموع حکایتی نوستالژیک عنوان کرد. «در جامعه ما غریب نیست این حکایت و قرابتی دلادل دارد با دیگر حکایات در عرصه های سیاست و اقتصاد و اجتماع و فرهنگ و... در اوراق پیشینی و پسینی این حکایت نامه قریب به دو سده یی، دوره های توالی فراز و فرود فراوان یافت می شود، فرودهایی به درازنای چند دهه و فرازهایی خوش درخشش که چونان دولت مستعجل، ناچیزبخت و اندک مجال بوده اند.»
او گفت؛ «پیوستگی و درهم آمیختگی دوره های فراز و فرود مطبوعات و کامیابی ها و ناکامی های فعالان این عرصه و حرفه با روندها و دوره های متوالی بست و گشایش های سیاسی، آنچنان روشن و به ویژه برای اهالی این عرصه به حدی آشکار و قابل لمس و آزموده شده است که نیازی به توضیح واضحات ندارد.» تولایی در ادامه گفت؛ «مادام که چنین است و بنا بر واقعیات موجود مربوط به ویژگی های ساختارهای حقوقی-سیاسی محیط بر فضای فعالیت و تحرک مطبوعاتی در کشور، چشم انداز روشن و دلگرم کننده یی برای آینده این فعالیت ها و تحرکات- دست کم برای مطبوعات مستقل غیرحکومتی- متصور نیست.»
او سپس هدف از این گفتار را چنین بیان کرد؛ «دعوت به هم اندیشی حول یک پیشنهاد به منظور فعالیت برای کاستن از زمینه ها و عوامل ایجاد ناایمنی و بی ثباتی و بی آیندگی مطبوعات و برای حفظ موجودیت و استمرار حیات مطبوعات مستقل.» پس از تولایی نوبت به عیسی سحرخیز رسید. او که در کارنامه مطبوعاتی خود مدیرمسوولی دو نشریه یی را که توقیف شده اند، برعهده داشت با موضوع روزنامه نگاری و مطبوعات ایران در بستر اصلاحات سخن گفت. سحرخیز با طرح این موضوع که مطبوعات ایران طی دوران جدید تاریخ ایران شرایط پرفراز و نشیبی را پشت سر گذاشته اند، گفت که آنان دوران سختی پیش رو دارند. او در پایان براساس نظر برخی از پژوهشگران که تاریخ مطبوعات ایران را تا زمان حاکمیت اصلاح طلبان به هفت دوره تقسیم کرده بودند اشاره کرد اما گفت که اکنون دوره هشتمی نیز شروع شده است؛
۱) دوره مطبوعات دولتی؛ انقلاب، ۱۲۸۵-۱۲۱۶
۲) عهد مشروطه؛ استبداد، ۱۲۹۹-۱۲۸۵
۳) دوره خفقان رضاخانی؛ کودتا، ۱۳۲۰-۱۲۹۹
۴) دوره بی بندوباری؛ کودتا، ۱۳۳۲-۱۳۲۰
۵) دوره اختناق؛ انقلاب ۱۳۵۷-۱۳۳۲
۶) دوره انقلاب و مصلحت، اصلاحات، ۱۳۷۶-۱۳۵۷
۷)دوره اصلاح طلبی؛ ۱۳۸۳-۱۳۷۶
۸) دوره جدید؛ بهار ۱۳۸۳ تا...»
اما این همایش مقاله دیگری نیز داشت که نویسنده آن در جلسه حاضر نبود. این مقاله که با عنوان «مطبوعات زنان در جمهوری اسلامی ایران» ارائه شده بود توسط صدیقه ببران نوشته شده بود.
● زنان در مطبوعات
در چکیده مقاله ببران آمده بود که از انتشار اولین روزنامه در ایران حدود ۱۷۰ سال می گذرد اما نشریات تخصصی زنان تقریباً ۹۵ سال است که در عرصه روزنامه نگاری کشور حضور پیدا کرده اند. این نشریات به رغم نزدیک یک قرن عمر پرفراز و نشیب خود و به رغم اینکه همواره در کوران حوادث و رویدادهای اجتماعی و سیاسی جامعه به ویژه پس از انقلاب اسلامی حضور داشته اند آن گونه که باید و شاید در ارتقای سطح دانش و اطلاعات زنان در زمینه های مختلف موفق نبوده اند و نتوانستند در بین بانوان تحصیل کرده و فرهیخته کشور از جایگاه لازم برخوردار شوند. از سوی دیگر شمارگان پایین این نشریات و عدم رویکرد جمعیت بزرگی از بانوان کشور به مطبوعات در تثبیت نشدن جایگاه نشریات تخصصی آنان بی تاثیر نبوده است.
در پایان این همایش برخی از شرکت کنندگان در نشستی به سوالات حاضران پاسخ گفتند. ماشاءالله شمس الواعظین سخنگوی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات نیز در این قسمت از برنامه در پاسخ به سوالی مبنی بر درک حرکت رسانه نوشتاری به سوی رسانه مجازی از سوی روزنامه نگاران کشورمان گفت؛ دنیای وبلاگ یکی از فضاهای مجازی است که ایران در این زمینه دومین مقام جهانی را داراست و ۵۸ هزار ایستگاه وبلاگ در اینترنت وجود دارد که در ارتباط با فارسی زبانان است و روزنامه نگاران و علاقه مندان به عرصه مطبوعات راه هایی برای گریز یا پرسش از مواضع در پیش روی خود پیدا می کنند که حرکت مجازی در اینترنت حرکتی رو به آینده است و نیز با وبلاگ می توان مخاطب قابل توجهی را تحت پوشش خود قرار داد. وی ادامه داد؛ به نظر می رسد راه هایی را که روزنامه نگاران علیه موانع موجود می یابند در نهایت همدیگر را خواهند یافت و به یک اقیانوس تبدیل شده که توانمندی هایش سرازیر می کند و آن وقت است که برخی باید نگران باشند که این مجاری الان به صورت مستقل از لابه لای موانع یکدیگر را پیدا کرده و به رودخانه ها می ریزند و رودخانه به دریا و دریا به اقیانوس ها ریخته خواهد شد.
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید