جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

فقه در چشم انداز شهیدمطهری


فقه در چشم انداز شهیدمطهری
فقه, درخورِ جایگاهی كه دارد باید از چنان رشد و بالندگی برخوردار باشد كه بتواند همپا, بلكه پیشاپیش حركت شتابان زندگی انسان امروز حركت كند و هر آن, افقهای جدیدی را فرا روی خواهندگان و آرزومندان بگشاید و پاسخ گوی انبوه نیازهای فردی و اجتماعی باشد. دانشی كه فلسفه وجودی خود را روشن كردن تكلیف یكان یكان, چه در زندگی فردی و چه زندگی اجتماعی می داند, و (فعل مكلف) محور تمامی پژوهشها و بررسیهای اوست, نمی تواند از دگردیسیهای پرشتابی كه برگرداگرد (فعل مكلف) تنیده است, چشم بپوشد.
این جایگاه عالمان دین و فقیهان روشن اندیش را متعهد می سازد, تا به پیشباز مسائل نو پیدا بروند و با رو در رویی با هر گزاره و مسأله جدید, بابی تازه بگشایند و با همان دقت, وسواس و نكته سنجیهای پیشینیان به اجتهاد و استنباط بپردازند, تا پیوند فقه و زندگی را جل وه گر سازند و توان مندی فقه شیعه را در پاسخ گویی به نیازهای انسان امروز, پاس دارند.
متأسفانه با آن كه, امروز هم نیازها و هم تواناییها و شرایط خود را بر فقه و فقیهان عرضه داشتند, ولی بین آن جایگاه و این رسالت, فاصله بسیار است. استعدادها, توانها, دقتها و نكته سنجیها, پیش تر, به بخشها و مسائلی از فقه متوجه می شوند كه یا به كلی مورد نیاز نی ستند و یا نیاز نخست جامعه امروز ما نیستند. اگر چاره ای اندیشیده نشود, گذشت زمان این فاصله را بیش تر كرده و سرانجام, فقه را, كه پس از سالها انزوا با زحمتها و خون دلهای فراوان, به صحنه جامعه آمده, دوباره به انزوا می كشاند و در گوشه حجره ها, زمین گیر می ساز د. این جاست كه درنگ در افكار و اندیشه فقیهانی كه درد دین داشته و دغدغه اصلی آنان رساندن فقه به جایگاه اصلی خویش بوده است, ضرورت می یابد.
بی گمان شهید مطهری, از انگشت شمار فقیهانی است كه اندیشه برابرسازی فقه بانیازهای زمان, آنی از حیات علمی و تحقیقی او جدا نشده است.
او, از بُن دندان, بر این باور بود كه:
(اسلام… مكتبی است جامع و واقع گرا, در اسلام, به همه جوانب نیازهای انسانی, اعم از دنیایی یا آخرتی, جسمی یا روحی, عقلی و فكری, یا احساسی و عاطفی, فردی و اجتماعی, توجه شده است.)۱
استاد, جلوه گری و به حقیقت پیوستن فراگیری و گستردگی و واقع گرایی را در ضرورت تشكیل حكومت می بیند:
(اسلام تمام شؤون زندگی بشر را زیر نظر دارد. قانون اجتماعی دارد, قانون اقتصادی دارد, قانون سیاسی دارد. آمده برای تشكیل دولت, تشكیل حكومت….)۲
از نگاه او, منابع چهارگانه فقه: كتاب, سنت, اجماع, عقل, از چنان غنایی برخوردار است كه می تواند تمامی این نیازها را برآورد:
(منابع چهارگانه اسلام, كافی است كه علمای امت نظر اسلام را درباره هر موضوعی كشف نمایند. علمای اسلام, هیچ موضوعی را به عنوان این كه بلاتكلیف است تلقی نمی كنند.)۳
در روش فقاهتی او, اجتهاد رمزی دارد كه بدون توجه به آن, این قدرت و توانایی, به دست نمی آید.
(اساساً, رمز اجتهاد در تطبیق دستورات كلی بر مسائل جدید و حوادث متغیر است. مجتهد واقعی آن است كه این رمز را به دست آورده باشد. توجه داشته باشد كه موضوعات, چگونه تغییر می كند و بالطبع حكم آنها عوض می شود والاّ به موضوع كهنه و فكر شده, فكر كردن و حداكثر یك (علی الاقوی) را تبدیل به (علی الأحوط) كردن و یا علی الأحوط را تبدیل به علی الأقوی كردن, هنری نیست و این همه جار و جنجال لازم ندارد.)۴
او, در سراسر آثار خود تلاش می ورزد این باورها را جامه عمل بپوشاند و آنها را به نسل جدید حوزه, برساند.
ییك جا, به ادامه مبانی می پردازد و اندیشه خویش را بر عروهٔ الوثقی شریعت پیوند می زند و در جای دیگری, به كالبد شكافی روش موجود فقاهت و اجتهاد, می پردازد, كاستیها را می نمایاند و عواملی را كه در برابرسازی فقه با نیازهای زمان كارساز است, بر می شمرد.
راههای رشدو بالندگی فقه را می نمایاند و نسبت به عوامل جمود و ركود هشدار می دهد و در فرجام, با قلمی استوار و منطقی توانا, به پیشواز پرسشها و شبهه هایی كه متوجه باور: (فقه, پاسخ گوی نیازهای جامعه) است می رود و به آفرینش آثاری نو, دست می یازد.
امروز عرصه فقه پژوهی سخت نیازمند واكاوی در انظار فرزانه ای است كه دغدغه ها, نگرانیها و دلواپسیهای او درباره فقه, نگرانیها, دغدغده ها و دلواپسیهای امروز ماست و دفاعهای او از قلمرو فقه, ضرورت امروز ما و رهنمودهایش در جهت رشد و بالندگی فقه, چراغ راه ماست. بویژه آن كه پس از گذشت بیست سال از تشكیل حكومت اسلامی, هم نیازها بیش تر احساس شده است و هم تهی گاه ها, بهتر خود را نمایانده است.
البته در سالهای اخیر, نگاهها به سوی (فقه پاسخ گو ) رفته; بویژه پس از سفارشهای مكرر حضرت امام و راهكارهایی كه خود آن حضرت در جهت پویایی و شكوفایی فقه ارائه كرد, مانند تأكید ایشان بر نقش زمان و مكان در اجتهاد, توجه به عنصر مصلحت, حفظ نظام و…و نیز رهنمودها ی مقام معظم رهبری در راستای رشد و بالنده سازی فقه, امروز شاهد حركتها و تلاشهای مبارك و خجسته ای, هر چند كُند, در حوزه هستیم كه امید است در آینده رد پای ماندگاری از خود بگذارد و شتابی در خور گیرد.
آنچه ما را بر آن داشت تا به پاسداشت یاد شهید مطهری, این چند سطر را به نگارش در آوریم, دو سفارش و رهنمود مهم آن بزرگوار, در راستای رشد و بالندگی فقه است كه متأسفانه تاكنون مورد توجه قرار نگرفته و حال آن كه از نگاه استاد و هر صاحب نظری برای فقه ضرورت نخست را داشت. اگر آن روز, طرح این پیشنهادها برای پاره ای از گوشها سنگین بود و نیاز به اقامه برهان و استدلال داشت, زمان و نیاز امروز, بایستگی آنها را بدیهی كرده است و بی نیاز از چند وچون و استدلال.
۱) تخصصی شدن فقه
كم تر دانشی را می توان به گوناگونی و گستردگی فقه یابید. آنچه امروز, زیر عنوان حقوق طرح می شود, با گونه های گوناگون آن: حقوق اساسی, حقوق مدنی, حقوق خانوادگی حقوق اداری, حقوق سیاسی و… در بابهای گوناگون فقه, با نامها و عنوانهای دیگر پراكنده است. افزون بر ای ن,مسائلی مانند: عبادات كه در حقوق امروز مطرح نیست, در فقه طرح شده است. فقه با موضوع دگرگون شونده ای چون: (فعل مكلف) و با هدف گیری چون: پاسخ گویی به پدیده های نوپیدا, رودر رو شدن فقه شیعه با عنصر حكومت, چیزی كه در گذشته سابقه نداشته و گزاره ها و پرسمانها ی انبوهی كه از این راه بر فقه عرضه شده است, همه و همه, چیرگی و خبرگی فردی را بر همه بابهای فقه, ناممكن ساخته و اجتهاد در پدیده های نوپیدا را ناكارامد كرده است.
شهید مطهری با تیزبینی, سی سال پیش, رشته ای شدن فقه را ضرورت صد سال اخیر می دانست:
(احتیاج به تقسیم كار در فقه و به وجود آمدن رشته های تخصصی در فقاهت, از صد سال پیش به این طرف ضرورت پیدا كرده و در وضع موجود, یا باید فقهای این زمان, جلو رشد فقه را بگیرند و متوقف سازند و یا به این پیشنهاد تسلیم شوند; زیرا تقسیم كار در علوم, هم معلول تكام ل علوم است و هم علت آن.)۵
از نگاه استاد, رشد و بالندگی فقه در گرو تخصصی شدن فقه است و فرار از آن, مایه ركود و جمود و بیرون رفتن فقه از روند تكاملی و حیات پویای آن است.
در بیان دیگر, همین بایستگی را با اشاره به دستاوردها و راهكارهای آن, مستند به سخن مؤسس حوزه می كند:
(در این وضع حاضر و بعد از این, پیشرفت و تكامل كه در فقه, مانند سایر علوم دنیا پیدا شده و این پیشرفت, معلول مساعی علما و فقهای گذشته بود. یا باید علماء و فقهای این زمان, جلو رشد و تكامل فقه را بگیرند و مانع ترقی آن گردند و یا باید آن پیشنهاد متین و مترقی [پیشنهاد شیخ عبدالكریم حائری, درباره تخصصی شدن بابهای فقه] را عملی كنند, رشته های تخصصی به وجود آورند و مردم هم, در تقلید, تبعیض كنند, همان طوری كه در رجوع به طبیب, تبعیض می كنند.)۶
شرح این طرح مترقی از زبان آقای اراكی چنین است:
(حاج شیخ می فرمود: هر بابی از این ابواب, یك متخصص لازم دارد; چون ابواب فقه, خیلی متشتت و اقوال و ادله عقلیه و نقلیه و اجماعاتش تتبع زیاد می خواهد و افراد سریع الذهن, لازم دارد و این عمر انسانی كفایت نمی دهد كه پنجاه باب به طور شایسته و آن طور كه باید و ش اید, تحقیق شود, پس خوب است برای هر بابی یك شخص متخصص بشود.)۷
اگر آن روز, این پیشنهادهای متین و مترقی, مورد بی مهری و بی توجهی قرار می گرفتند, امروز این همه شبهه ها و پرسشهای بی پاسخ مانده نداشتیم و انبوه راههای نا رفته پیش رو نمانده بود. امید آن كه برای جبران گذشته, مجال را غنیمت شمرده, با انجام كارشناسیها و رایزن یها و نشستهای علمی درخور, راهكارهای به حقیقت پیوستن این مهم, هر چه زودتر فراهم گردد.
۲) شورای علمی
رشد و بالندگی فقه, همچون دیگر دانشها, وامدار اختلاف نظر و برخورد آرای گوناگون است. عرصه پژوهش, بی اختلاف دیدگاهها, مُردابی را ماند كه امكان رشد و حیات را از هر ذی حیاتی می گیرد. ولی آنچه مهم است جدا كردن بین عرصه تحقیق و میدان عمل است. به همان اندازه كه اختلاف نظر در عرصه تحقیق, شایسته است, در عرصه عمل یگانگی در نظر و رویه شایسته است و خوشایند; بویژه در مسائل اجتماعی كه اختلاف نظر در آنها پیامدهای فراوان دارد.
فقه دو مرحله دارد: مرحله تحقیق و تفقّه و مرحله عمل و تحقّق. در مرحله نخست, آنچه خوشایند است (اضربوا بعض الرأی ببعض) است; ولی آنچه در مرحله دوّم خوشایند است و مفید, نتیجه این برخورد آراء است كه (یتولد منه الصواب). برخورد آراء, مقدمه رسیدن به حق و واقع است كه آن جا, جای یگانگی نظر است; چرا كه حق تعدد بردار نیست. برای رسیدن به این مهم, استاد مطهری پیشنهاد می دهد:
(اگر شورای علمی در فقاهت پیدا شود و اصل تبادل نظر, به طور كامل جامه عمل بپوشد, گذشته از ترقی و تكامل كه در فقه پیدا می شود, بسیاری از اختلاف فتواها را از بین می برد.)۸
خوشبختانه زمینه عملی شدن این پیشنهاد در حوزه های علمیه موجود است. طلبه از روز نخست, با مقوله مباحثه و گفت وگوی علمی با همگنان خود آشنا می شود. كافی است ما این شیوه مباحثه را به سطح طلاب و فضلا, ویژه نسازیم و آن را به سطح عالی حوزه, فقهاء و مراجع بگسترانی م. ما در درسهای خارج, این پیوند را با فقیهان پیشین, به راحتی برقرار می كنیم, استاد, آرای آنان را با رأی خود می سنجد و پس از تضارب و تبادل, رأی صواب را بر می گزیند. ما اگر همین پیوند را با فقیهان موجود برقرار سازیم, بی گمان, به واقع و صواب زوتر خواهیم رسی د. بنابراین, با توجه به این پیش زمینه ها, انجام این مهم چندان دور از واقعیت نیست. به امید آن روز.
منبع : سازمان آموزش و پرورش استان خراسان


همچنین مشاهده کنید