بانک‌ها و ضرورت توجه به نیروهای باتجربه و متخصص

نظام بانکی در اقتصاد امروز کشور نقشی تعیین‌کننده دارد در حالی که در گذشته به اشکال مختلف بخش‌های واسطه‌ای نقش متمایزی در اقتصاد داشتند اما امروزه بانک‌ها این نقش را به‌طور بسیار مؤثرتری ایفاء کرده‌اند.
نقش واسطه پولی جامعه، امروزه بر عهده بانک‌ها است و در جامعه ما و نیز بسیاری از کشورهای اسلامی تلاش برای این بوده تا سازوکار صورت گرفته به‌نحوی سازگار و با معیارهای اسلامی هماهنگ اشد.
هم‌اکنون شبکه بانکی کشور سالانه دو برابر بودجه، پول به اقتصاد تزریق کرده و پنج تا هفت برابر مجموع اعتبارات جاری و سرمایه‌ای بودجه را مدیریت می‌کند. به همین دلیل تأثیر بانک‌ها در ایجاد تعادل در عملکرد مالی بر کل اقتصاد کشور از طریق تجهیز منابع، تدارک نقدینگی، ارائه ابزارهای متنوع پرداخت اعطاء تسهیلات و ایجاد تعامل بین‌سرمایه‌گذاری امری انکارناپذیر است.
آنچه که مسلم است بانک‌های کشور در مسیر اجراء اصلاحات راهبردی از دو منظر درون و برون بانک در نقطه‌عطف تاریخی خود در معرض تغییرات و تحولات قرار دارند و در عصر فناوری اطلاعات یا الگو قرار دادن بانکداری الکترونیک و بهره‌گیری از خدمات متنوع بانک مجازی بر این باورند که میزان جدیت و اعتقاد هر یک از آنان برای اجراء دقیق و سریع و در اجراء طرح اصلاحات راهبردی تأثیر بیشتری در رشد و بهره‌وری آنها داشته و دارد.
اما علی‌رغم پیشروی به‌سوی این تحولات و دخیل بودن نظام بانکی در پدید آوردن اشتغال‌زائی در کشور آن هم با سهم ۸۰ درصدی غفلت نسبت به حضور و انگیزه کارکنان با تجربه و نیروی انسانی با سنین خدمت بالا در شبکه بانک‌های دولتی از جمله تنگناها و چالش‌های فراروی نظام بانکی کشور می‌باشد.
در حال حاضر شبکه بانک‌های دولتی در شکل کلی ۵۳ هزار و ۳۲۰ بازنشسته از کارافتاده و ... دارد که با عنایت به سن خدمتی کارکنان شاغل در پایان پنج سال آینده به بیش از ۷۱ هزار نفر افزایش می‌یابد.
این در حالی است که از ویژگی‌های مثبت و قابل دفاع کارکنان با سنین خدمت بالا در شبکه بانک‌های دولتی تعهد - تقیه - صداقت و همبستگی با سازمان محل خدمت خود می‌باشد.
اما روند خدمتی در بانک‌ها با رقم ۶۸/۸ درصد سرعت واگذاری شغل و مسئولیت‌های مختلف به نسل جدید کارکنان را نشان می‌دهد.
کثرت شغل‌های مدیرتیی از یک سو و حضور نیروهای جوان، تحصیلکرده و مستعد از سوی دیگر موجب تأثیر انگیزشی و رقابتی مؤثر بر کارکنان بانک‌ها شده که با ارزیابی و مدیریت کارآمد می‌توان به‌نحو مطلوبی از فرصت به‌وجود آمده بهره برد.
حال آنکه متأسفانه برخی کارشناسان مقوله آموزش را صرفاً مختص کارکنانی با سنین خدمت کمتر دانسته و به این نکته اصرار می‌ورزند که سرمایه‌گذاری آموزشی برای این قشر به‌دلیل جوان بودن و باصرفه بودن آموزش به ایشان دارای بازدهی طولانی‌مدت می‌باشد که این نظریه بازتاب گسترده‌ای در مقوله‌های غیرآموزشی یافته به‌گونه‌ای که آن را می‌توان در هم وزن نبودن حجم فعالیت‌های بانکی و تعهدات ابلاغی میان این دو طیف به‌خوبی مشاهده کرد.
بی‌تردید تبعیت از الگوی رفتاری حرفه‌ای با نیروی انسانی متعلق به نظام بانکی کشور، ارج نهادن به زحمات بازنشستگان و کارکنان باسابقه به‌خصوص مدیریت‌های مبانی که در کلیت قشر متوسط جامعه را تشکیل می‌دهند می‌تواند در مدیریت اصلاحات راهبردی و بهره‌برداری بهینه از روند موجود تأثیر به‌سزائی داشته باشد.
به امید آن روز.

رسول آمری‌زاده

منبع : ماهنامه اقتصاد خانواده