شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

پیام فوری برای ژنرال‌ها


پیام فوری برای ژنرال‌ها
پیام های ردوبدل شده میان واشنگتن با ژنرال های پاكستان از بروز بحرانی تازه میان آمریكا ومهم ترین متحد آن درشبه قاره حكایت دارد. درعرض ۶ سالی كه از سقوط طالبان می گذرد، هیچ گاه مناسبات دولتمردان آمریكا با اسلام آباد این اندازه شكننده وحساس نبوده است. مشرف وارتش كار آزموده او در مرزهای افغانستان تنها امید آمریكایی ها درمیدان جنگ با طالبان است. بویژه كه عملكرد سال گذشته ناتودرمواجهه باطالبان به اندازه كافی یأس آور بوده است.
دراین اوضاع كه هرروز خبرهای ناخوشایند جدیدی از سازماندهی طالبان از جبهه افغانستان می رسد می توان بخشی از آنچه را كه دراتاق تصمیم گیری پنتاگون زیرنظر رابرت گیتس درباره پاكستان وطالبان می گذرد، فهمید.
روابط آمریكا ودوست پاكستانی اش دراین ۶ سال پس از سقوط طالبان به مدارا و مماشات سپری شده است. به همان اندازه كه دولت مشرف با طالبان كنار آمده است آمریكایی ها نیز در برخورد با او جانب احتیاط را حفظ كرده اند.
جالب اینجاست كه دلایل این دو گونه مماشات یكسان بوده است . مشرف نفوذ طالبان را درنواحی مرزی افغانستان وپاكستان توجیه سیاست خود قرار داده است ودوستان آمریكایی او نیز با خوف به هم ریختن بساط قدرت او ازاعمال فشار بیش تر بر اسلام آباد پرهیز كرد ه اند، اما اكنون همه چیز نشان از پایان این دوره مماشات دست كم درنگاه آمریكایی ها دارد. در واشنگتن میان دوجناح یك اجماع قوی حول وارد كردن مشرف در نزاع برضد طالبان شكل گرفته است تا حدی كه حتی كنگره تحت فرمان دموكرات هاپیامی تندتر از بوش به اسلام آباد ارسال كرد ه اند كه اگرژنرال این بار نیز ازمواجهه با دشمنان منطقه ای ایالات متحده امتناع ورزد باید خود راآماده تحریم های تازه كند.
ارسال این پیام ها برای اسلام آباد كه درچند جبهه داخلی با سنت گرایان درگیر است و دامنه عملیات آنان گاهی تا پادگان های مستحكم ارتش می رسد ایجاد یك شوك بزرگ است . اما به همان اندازه كه ژنرال های اسلام آباد ازتصمیم تازه كاخ سفید سرا سیمه شدند، كابل به وجد آمد. هیچ اتفاقی به این اندازه حكومت بحران زده حامد كرزای را امیدوارنمی كرد، چنانكه برخی ناظران سیاسی گفته اندبااین تصمیم ، كنگره وكاخ سفید یك امر شبه محال رادر نگاه افغان هابه امری ممكن تبدیل كرده اند.
اما آیابراستی با این پیام تهدید ، مماشات دیرین طالبان وپاكستان به سرآمدوبزودی شاهد جنگ ومواجهه ای بزرگ میان دوستان دیروز خواهیم بود؟
پاسخ به این سؤال به اندازه پیچیدگی روابط شبكه نظامی - اطلاعاتی پاكستانی ها با طالبان دشوار است . تحلیل این سؤال یك پیش نیاز داردوآن سیر خصومت كابل واسلام آباد است؛ خصومتی كه عامل ومبنای همكاری ژنرال های آی اس آی با طالبان شده است.
● نزاع دو شریك وداستان فهرست ۱۵۰ نفر
نزاع جدید كابل واسلام آباد درست از فردای سقوط طالبان آغاز شد. یعنی زمانی كه حامد كرزای نزد مشرف رفت تا با تحویل فهرست بلند طالبان پناه گرفته در خاك پاكستان به وی، پیمان نامه جنگ جدید علیه این گروه را به امضا رساند. آن روز درحالی كه برخی از مقام های افغان با نگاه به تجربه تاریخی از تغییرنكردن سیاست پاكستان در حمایت از افراد مسلح طالبان سخن می گفتند، اما حامد كرزای چنین اتهامی به پاكستان وارد نكرد و در مذاكره با مقام های پاكستانی با دیپلماسی و احتیاط بیشتری سخن گفته است.
كرزای به دانشكده نظامی پاكستان رفت ودرسخنانی پیكارجویی افراطیون را خطری برای ثبات منطقه خواند و بر ضرورت همكاری دو كشور در مبارزه با آن تأكید ورزید.
درجریان این سفر،گزارش آفتاب احمدخان شیرپاو وزیر داخله وقت پاكستان به روزنامه دان (Dawn) چاپ اسلام آباد گفت: او فهرستی از ۱۵۰ تن از مظنونان به انجام اعمال تروریستی را دریافت كرده كه تصور می شود در پاكستان مخفی شده باشند.
اطلاعاتی كه در جریان این دیدار رئیس جمهوری افغانستان از پاكستان در اختیار رئیس جمهوری پاكستان و دولت آن كشور قرار داده شد و قبول آن از سوی دولت پاكستان، می توانست یك تحول مهم محسوب شود.
اما محك اصلی برای همكاری واقعی میان دو كشور در آنچه مبارزه با تروریسم خوانده شده، پایان «جنگ اعلام نشده» بود كه در مناطق جنوبی افغانستان طی ماههای پس از سقوط طالبان در حال گسترش بود، قطع نظر از این كه چه كسانی مستقیماً در این جنگ دخالت دارند.
فهرستی كه دولت افغانستان در اختیار پاكستان قرار داد، فهرست مفصل و مشخصی است از اردوگاه ها و مراكز آموزش و تسلیح مخالفان دولت و اسامی و محله های اقامت همه كسانی كه رهبری این مراكز و انجام عملیات را در افغانستان در دست دارند.
با همه تردید ها و سؤال هایی كه در افغانستان در مورد اهداف سیاست پاكستان و یا نهادهایی مانند سازمان استخبارات نظامی آن كشور (ISI) و یا گروه های تندروی اسلامی مانند ائتلاف مجلس متحده عمل وجود داشت، این یك آزمون بزرگ بودبرای همكاری میان دولت های افغانستان و پاكستان در مبارزه برای متوقف كردن فعالیت های طالبان و متحدان آنها در خاك پاكستان و انجام عملیات مسلحانه.
به باور ناظران، این فهرست مهم كه هنوز میان كابل واسلام آباد سرگردان است، فقط از سوی استخبارات افغانستان تهیه نشده بود. وگفته می شود، نیروهای آمریكایی و ناتو با استفاده از امكانات عكسبرداری فضایی در تهیه این فهرست و اطلاعات آن سهم داشته اند.
در شرایطی كه حاكمیت جدید افغانستان تازه شكل می گرفت و هنوز كابل برای اجرای یك سیاست خارجی مستقل و مؤثر از اهرم های لازم نفوذ، برخوردار نبود، متحدان بین المللی افغانستان - كه همزمان پاكستان را متحد خود در جنگ با تروریسم می دانند-با تهیه این فهرست در ایجاد فشار بر پاكستان، دست كم در زمینه برخورد با فعالیت طالبان در حمایت از ادعاهای كابل، موضع جدی تری در پیش گرفتند.
فردای انتشار لیست، ظاهر طنین دستیار كرزای نوشت: آیا همه این لیست می تواند برای كابل مایه خوشبینی و برای اسلام آباد دلایل واقعی برای نگرش تازه به مسائل منطقه باشد؟ هنوز نمی توان به این پرسش، پاسخ روشنی داد.
او یادآور شد: آنچه مهم است، توجه به حداقل تلاش هایی است كه جریان دارد و بیش از همه كمك به متوقف كردن فعالیت های مسلحانه ای است كه قربانیان زیادی به بار آورده و می تواند ثبات افغانستان و منطقه را تهدید كند.
● توافقی كه كابل را به خشم آورد
چرخش نگاه دولت مشرف به سوی طالبان، با امضای توافقنامه اسلام آباد جناح حامی طالبان آغاز شد.
اغلب ناظران افغانستان این توافقنامه را نشانه كنار گذاشتن استراتژی مشرف در مبارزه با افراطیون به حساب آوردند. در پی این توافق، شوكت عزیز، در مقام وزیر خارجه پاكستان پیشنهاد مذاكره عرب و ناتو با طالبان را داد؛ پیشنهادی كه تردید كابل را درباره احیای پیمان دیرین ارتش پاكستان با طالبان به یقین تبدیل كرد. از نگاه ناظران پیام اخیر كاخ سفید درواقع گامی برای برهم زدن توافق وزیرستان است كه قرار بود سنگ بنای استراتژی جدید اسلام آباد در قبال طالبان قرار گیرد. توافقنامه پاكستان و طالبان البته ظاهری موجه داشت.
این توافقنامه هر دو طرف را مكلف به در نظر داشتن و رعایت تعهداتی می كند، از جمله این كه افراد مسلح قبیله ای به تأسیسات دولتی نیروهای امنیتی و ارتش حمله نكنند و همچنین در صورت لزوم با نماینده سیاسی دولت در مناطق قبایلی مفاهمه كنند و نیروهای دولتی نیز به سنت های قبایلی احترام بگذارند. در این تفاهمنامه تصریح شده است كه خارجیان ساكن در مناطق قبایلی به كشورهای خود بازگردند، در غیر این صورت با ضمانت شورای قبایل و جرگه (مجلس بزرگ) با حفظ اصول احترام به قوانین كشور حضور داشته باشند.
براساس این توافقنامه، مخالفان، اسلحه و تجهیزات نظامی را كه از نیروهای دولت در جریان درگیری ها به دست آورده اند، باید دوباره به دولت بسپارند.حمله نكردن به نیروهای ائتلاف و گذر نكردن از مرز، از دیگر موارد این توافقنامه است.
در مقابل، دولت پاكستان متعهد شده است كه افراد قبیله ای بازداشت شده در جریان عملیات های تهاجمی و تجسسی را رها كند و دوباره آنها را بازداشت نكند.
حملات و عملیات زمینی و هوایی ارتش متوقف و خسارات ناشی از درگیری ها و عملیات های چندسال از سوی دولت جبران خواهد شد.مرحله نخست پیاده شدن این توافق ها از خروج نیروهای ارتش پاكستان از مناطق قبایلی آغاز شده و همچنین كمیسیون ده نفری مختلط بر این روند نظارت خواهد كرد.
دولت پاكستان و رهبران قبیله ای، قبلاً نیز به توافق هایی برای پایان دادن به درگیری ها دست یافته بودند، اما این تعهدات، در عمل با مشكلاتی روبه رو شده بود. اما چنان كه كارشناسان گفته اند امضای توافق صلح با طالبان یك اتفاق نمادین و نشانه نرمش، هم از سوی دولت و هم از سوی رهبران قبیله ای حامی طالبان بود.
با این توافق دولت اسلام آباد، اكنون حامیان طالبان در مناطق قبایلی را به عنوان یك قدرت به رسمیت شناخته كه به جای ادامه نبرد، در برابر آنها به میز مذاكره و امضای تفاهمنامه روی می آورد.
تا پیش از امضای این توافق، ده ها هزار سرباز پاكستانی، درگیر جنگ با افراطیون و طرفداران محلی آنان در بخش های ناآرام قبیله نشین بوده اند.این نخستین توافق درنوع خود از هنگامی بود كه نیروهای پاكستانی درصدد تعقیب عوامل طالبان و القاعده در مرز افغانستان برآمدند.
به عقیده ناظران به رسمیت شناختن شورای بزرگ قبیله ای به نوبه خود شناسایی قدرت طالبان محسوب می شود و یك اعتراف ضمنی به شكست استراتژی نظامی دولت پاكستان است.
اهمیت دیگر توافق این بود كه در آستانه سفر پرویز مشرف رئیس جمهور پاكستان به افغانستان و ایالات متحده آمریكا صورت گرفت. این نظر نیز وجود دارد كه رئیس جمهور مشرف، خوشبین بود كه با این توافق دست خالی به دیدار همتایان افغان و آمریكایی خود نمی رود و امضای توافق برای پایان دادن به حمایت رهبران قبیله ای از طالبان را، به عنوان یك دستاورد به كرزای و بوش ارائه كند.● شبكه هزار توی افراطیون
درد سر اسلام آباد از زمانی آغاز شد كه بدگمانی غرب نیز بر بدبینی كابل افزوده شد.
از زمان سقوط طالبان تاكنون مشرف تلاش كرده تا به غرب ثابت كند كه در مبارزه با گروه های اسلام گرا جدی است، اماهر چه ژنرال دراین مسیر بیش تر تلاش كردكمتر نتیجه گرفت. او در هر سفر خارجی و همچنین در مناسبت های گوناگون داخلی بر ضرورت نبرد با «دهشت گرایان» و ریشه كنی آنها تأكید كرد.
بارها این سخن را غرب از زبان او شنیدكه بخش قبایلی وزیرستان جنوبی به مقر القاعده تبدیل شده ، تروریست هایی كه در آنجا مخفی شده اند و حامیان بومی آنها، نابود خواهند شد. اما مشكل ژنرال فقط این نبود كه جهان نه تنها اراده او را در جنگ با طالبان باورنكرد، بلكه مخالفان اودراحزاب سیاسی- مذهبی پاكستان، اندیشه ای متفاوت از مشرف دارند،این تضاد تا آنجاست كه این گروه ها بر خلاف ژنرال تفسیر متفاوتی از تحولات متعاقب۱۱ سپتامبر و تعریف تروریسم دارند.
آنها۱۱ سپتامبر را توطئه یهودیان برضد جهان اسلام بویژه پاكستان و افغانستان دانسته و این تفكر را بی وقفه در مناسبت ها و در رسانه های جمعی همفكر خود ابراز می دارند.
هرچه زمان می گذردبرشمار مدافعان این دیدگاه در پاكستان افزوده می شود. هم اكنون ده ها نفر رامی توان از بلند پایگان سیاسی دراین جرگه سراغ گرفت، چنان كه دكتر «اسرار احمد» عضو سابق گروه جماعت اسلامی در روزنامه «نوای وقت» نوشت: تحقیقات ۱۱ سپتامبر به دلیل این كه این رویداد از سوی اسرائیل طراحی شده بود به بن بست رسید، زیرا آمریكا نمی تواند بر ضد یهودیان اقدامی انجام دهد.
وی حتی گفت : ۱۱ سپتامبر زاده فكر بن لادن نبود، بلكه محصول تفكرآمریكا، اسرائیل و یهودیان بوده است كه از این حملات به مثابه بهانه ای برای تخریب افغانستان استفاده شود. در گروه جماعت اسلامی بسیاری مانند اسراراحمد می اندیشند. آنان می گویند : آمریكا می خواهد افغانستان را تبدیل به خانه دوم یهودیان كند و تسهیلات استقرار آنها را در این كشور ایجاد كند . شنیدنی تر ازهمه سخنان «قاضی حسین احمد» رهبر گروه «جماعت اسلامی» و سرپرست ائتلاف شش گانه احزاب مذهبی و سیاسی در پارلمان این كشوراست كه حتی از اقدام منسوب به گروه القاعده بن لادن برای ترور مشرف حمایت كرد. وی در مصاحبه با هفته نامه «غزوه» گفت : ژنرال مشرف یك خائن است . قاضی حسین احمد افزود : مشرف پیش از این ولی نعمت طالبان بود، اما اكنون به دستور آمریكا به آن پشت كرده است.
كمی آن سو تراز جماعت اسلامی، می توان به سراغ وهابیون این كشور نیز رفت وافرادی مانند «حافظ محمد سعید» بنیانگذار گروه لشكر طیبه كه به طور كلی منكر وجود القاعده شده و آن را رد می كند، پیدا كرد.
البته این نگاه به احزاب محدود نیست بسیاری از تحلیلگران این كشور نیز این گونه می اندیشند. «ایاز میر» از سرمقاله نویسان مطبوعاتی می گوید : ما با چماق آمریكا مجبور شدیم سیاست افغانی خود را تغییر دهیم و حال آن كه باید خودمان به این نتیجه می رسیدیم .
به این ترتیب تلاش های ژنرال پس از۱۱ سپتامبر برای اثبات صداقتش در مبارزه با گروه های افراطی، چندان مؤثر نبود. جالب اینجاست كه آنها راه فرار از فشار مشرف رایاد گرفته اند، چنان كه پیرو ممنوعیت لشكر طیبه و جیش محمد، این ۲ گروه فوری به «جمعیت دعوت» و «خدام اسلام» تغییر نام دادند و با همان تشكیلات و افراد به فعالیت مسلحانه ادامه داده و در انتشارات خود درباره ضرورت شورش تبلیغ كردند.
پس جای تعجب ندارد كه با وجود این ممنوعیت ها، تفكر افراط گرایی به صورت اپیدمی در جامعه پاكستان رشد و نمو پیدا می كند. گزارشی كه در مجله «فرایدی تایمز» به قلم «محمد شهباز» منتشر شد، به حد كافی تكان دهنده بود. در دوره زمانی ژانویه تا ژوئیه افراطیون موفق به جذب۷۰۰۰ جوان در رده سنی۱۸ تا۲۵ سال در سراسر این كشور شدند كه لشكر طیبه با۳۳۵۰ نفر در صدر این گروه ها قرار داشتند. حافظ سعید در دوم آوریل۲۰۰۴ میلادی در راهپیمایی بزرگی در اسلام آباد آشكارا اعانه برای جهاد جمع آوری كرد.
پلاكاردهای این راهپیمایی از جوانان دعوت می كرد برای آموزش جنگ به لشكر طیبه بپیوندند. این تظاهرات در شرایطی انجام شد كه در پاكستان برگزاری گردهمایی های سیاسی بویژه برای گروه های بنیادگراممنوع اعلام شده بود.
اما برخی دلیل افتادن مشرف درگرداب افراطیون را خطاهای بنیادین او در حذف احزاب معتدل واتحاد اولیه او با افراطیون می دانند . به باور این ناظران رئیس جمهوری پاكستان در اكتبر۲۰۰۲ میلادی دست به اقدامی زد كه اكنون مایه دردسر بسیار برای حكومت وی شده است. مشرف با اخراج دو حزب كهنه كار عمده سیاسی یعنی «مسلم لیگ» شاخه «نواز شریف» و «حزب مردم» خانم «بی نظیر بوتو» از حكومت در واقع به پدران معنوی طالبان اجازه داد تحت لوای «مجلس متحده عمل» در انتخابات پارلمانی شركت كنند.
۳ گروه عضو این ائتلاف و ۳ گروه دیگر به هواداری سرسختانه از طالبان و تغذیه عقیدتی آن معروف هستند. اشتباه دیگر او این بودكه به اعضای این گروه اجازه داد در انتخابات پارلمانی رقابت كنند تا رهبران و هواداران حزب مردم و مسلم لیگ با شكسته شدن آرا تضعیف و خانه نشین یا در اقلیت قرار گیرند. مجلس متحده عمل با ریشه دواندن در تشكیلات سیاسی هم اكنون به مخالف اصلی مشرف در «جنگ برضد تروریسم» تبدیل شده اند.
هم اكنون دراسلام آباد یك مبارزه تند جریان دارد. افراطیون مشرف را به همراه چند تن از هیأت دولتش «نوكران آمریكا» معرفی می كند. شاخص ترین این متهمان «شوكت عزیز» وزیر دارایی قبلی و نخست وزیر جدید و «زبیده جلال» وزیر تعلیم و تربیت هستند. مشرف نیز در مقابل وارد بازی اتهام زنی به آنان شده و رهبران مجلس متحده عمل را در محافل خصوصی «تندرو»، «بی سواد» و «متحجر» خطاب می كند.
تحلیلگرانی كه برنامه مشرف درمبارزه با طالبان را ازاین منظر رصد می كنند معتقدندكه اونمی تواند برضد افراطیون وارد جنگ تمام عیار شود، زیرا این گروه ها در۲۰ سال گذشته همواره از شیردان ارتش پاكستان بویژه «آی اس ای» سازمان اطلاعات ارتش این كشور تغذیه و هدایت شده اند.
براین اساس ائتلاف گروه های مذهبی به نام «مجلس متحده عمل» اتخاذ شده است. اعضای این ائتلاف به یكی از موانع اصلی در راه اجرای سیاست های مشرف تبدیل شده اند، این ائتلاف مصرانه از مشرف می خواهد عملیات نظامی در بخش قبایلی -اردوگاه طالبان - متوقف شود.
بنابراین دعوتی كه آمریكایی ها از ژنرال برای آغاز جنگ جدید كرده اند یك مسیر خطرناك وتاریك است كه هیچ كس وحتی خود مشرف عاقبت آن را نمی داند با اطاعت پاكستان از سیاست های آمریكا، این خطر وجود دارد كه گروه های افراطی كه با فلسفه ضد آمریكایی به حیات خود ادامه می دهند، تقویت شوند.
ژنرال به روزهای سرنوشت سازی گام می نهد، او كه به تأسی از حكومت نظامی ضیاءالحق با احزاب سنتی ائتلاف بست، اكنون درمیان ۲همپیمان دیروز- طالبان وآمریكا - با بن بستی خطرناك روبه روست.
منبع : روزنامه ابرار


همچنین مشاهده کنید